شوخی تلخ یک رئیس جمهور خارجی؛ تلنگری برای بیداری یک ملت!

سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸ برابر با ۲۸ مه ۲۰۱۹


همایون نادری فر – دیرزمانی است که سرنوشت ملت‌های «جهان سوم» بازیچه‌ای در دستان سیاست‌ورزان «جهان اول» قرار گرفته و اراده آنها برای تأمین منافع خود در جای جای کره زمین، زندگی ملل مختلف را مستقیم یا غیرمستقیم، تحت تأثیر قرار داده است.

پرداختن به این مقوله در مورد سایر کشورها و سرنوشت امروز آنها، از افغانستان و عراق در همین نزدیکی گرفته تا کوبا و کره شمالی در دو سوی این کره خاکی، در حوصله این نوشتار و خواننده آن نمی‌گنجد و ترجیح می‌دهم تنها به اشاره در دو مورد مشابه و تقریبا همزمان در ایران و ونزوئلا بپردازم و رویکرد دوگانه سیاست‌های دولت‌های خارجی و به‌خصوص آمریکا را در این دو مورد به چالش بکشم.

تاریخ سیاسی ایران به‌خصوص در یکصد سال اخیر، شاهد دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم خارجی‌ها در رقم خوردن صفحاتی سیاه و خاکستری  و به ندرت سفید در این کشور بوده است.

ناگفته پیداست که انتظار دخالت خارجی، صرفا به خاطر منافع ملی یک ملت و کشور دیگر، امری غیرعقلانی و کوته‌فکرانه و یک محاسبه غلط سیاسی است که متاسفانه گاه زمزمه‌های آن را نه تنها از قشر معمول جوامع اینچنینی، بلکه از برخی افراد حاضر در قشر به ظاهر روشنفکر آن جوامع نیز می‌شنویم.

در خوشبینانه‌ترین حالت، باید انتظار منافع دو طرفه را در این رویکردها و معاملات  سیاسی داشت که آنهم بستگی به میزان آگاهی و مشارکت مردم و  دخالت آنها در سهم‌خواهی برای منافع ملی میهن‌شان و در حقیقت میزان مردمی‌ بودن حکومت آن کشور و پشتیبانی مردم از دولت به عنوان نماینده ملت در حفظ و تأمین منافع ملی است.

مقایسه ایران با ونزوئلا در نگاه اول و با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک ایران، به نظر قیاسی مع‌الفارق است و رویکردهای دولت‌های خارجی در مورد این دو، طبیعتا می‌تواند متفاوت باشد.

ولیکن زمانی که سخن از حقوق بشر، آزادی و دمکراسی برای نوع بشر است؛ این مهم که یک ایرانی و یک فرد اهل ونزوئلا، هر دو انسان هستند و دارای حقوقی مساوی در منشور حقوق بشر را باید به این سیاست‌ورزان و حاکمان کشورهای قدرتمدار جهان، گوشزدکرد.

تا جایی که همه می‌دانند و جامعه بین‌الملل نیز هر روزه در رسانه‌های خود و گفتار دولتمردانش بدان اعتراف می‌کند؛ نقش رژیم جمهوری اسلامی‌ در تروریست‌پروری و حمایت از گروه‌های تروریستی در نقاط مختلف جهان است.

چیزی که امروز برخورد با آن در رأس برنامه‌های اکثر کشورها دیده می‌شود و البته در مورد ونزوئلا  و حمایت یا دخالت این کشور در این امر مهم، مطرح نیست و مصداق ندارد و این کشور دور از معادلات و اولویت‌های سیاسی رایج در دنیای سیاست؛ شاید خود یکی از قربانیان دخالت رژیم ایران در قاره آمریکاست و چه بسا یکی از عوامل مهم در تصمیم‌گیری‌های دولت آمریکا در قبال این کشور، نفوذ و برنامه‌ریزی برای اعمال تروریستی در خاک این کشور و در نزدیکی مرزهای ایالات متحده باشد.

به اعتراف بسیاری از کنشگران سیاسی جهان، رژیم ایدئولوژیک و مذهبی حاکم بر ایران، پر مخاطره‌ترین و تحمیل‌کننده هزینه‌ای گزاف برای تأمین امنیت جهانی است.

حال چگونه است که به نظر پریزیدنت آمریکا، این رژیم مذهبی و رهبران حاکم در آن که کارنامه‌ای سیاه در طول چهل سال گذشته را برای ملت ایران و دنیا، ارمغان داشتند؛ می‌توانند «رهبران خوبی» برای ملت‌شان باشند، آنهم تنها اگر با ایشان به مذاکره بنشینند؟!

نقض فاحش حقوق بشر در ایران به صورت سیستماتیک و با قوانین مخدوش جاری در این کشور، شاخصه مهمی‌ از یک نظام مستبد و دیکتاتوری است. رژیمی‌ که بر پایه باورهایی تغییرناپذیر و ایدئولوژی اسلامی‌ بر پایه مذهب تشیع و با قصد انتشار انقلاب ایدئولوژیک خود در جهان پا به عرصه وجود گذاشته است، چگونه از نظر سیاست‌ورزان می‌تواند دارای رهبرانی خوب برای ملت تحت حاکمیت‌شان و شرکای قابل اعتماد برای دیگر کشورها باشد؟!

رویکرد بی‌سابقه آمریکا  و در ادامه متحدان آمریکا در سیاست خارجی در مورد اعلام علنی حمایت از تغییر رژیم حاکم بر ونزوئلا و حمایت قاطع از اپوزیسیون و درخواست حداکثری مردم این کشور، بارقه امیدی را در میان اپوزیسیون و مردم ایران به وجود آورد که در ادامه این سیاست آمریکا، با وجود همه داد و ستدها و چشم‌پوشی‌های رؤسای دولت آمریکا و متحدان اروپایی‌اش در سال‌های پس از شورش ۵۷، این بار مردم ایران می‌توانند از حمایت قاطع جامعه بین‌الملل و به‌خصوص آمریکا به عنوان یک قدرت سیاسی تأثیرگذار عرصه جهانی در تلاششان برای گذر از این رژیم و رهبران جنایتکارش، برخوردار باشند.

سخنان دونالد ترامپ در سفر اخیرش به کشور ژاپن، که یکی از متحدان اقتصادی رژیم ایران محسوب می‌شود؛ شاید از نظر سیاسی و روابط بین‌الملل و خوشایندی شرکای اقتصادی جمهوری اسلامی، دارای رویکردی درست و دیپلماتیک باشد ولیکن نباید از بارروانی و تأثیر آن در میان جامعه‌ای که به درماندگی مزمن دچار شده و پی در پی  عرصه اجرای نقشه‌های فریب و سردرگمی‌ است و کوچکترین کنش‌های مردمی‌ در آن با شدیدترین ابزارهای حکومتی سرکوب می‌شود، غافل ماند.

اینکه ملت ایران می‌تواند با رهبران کنونی به سعادت برسد؛ شوخی تلخی بود که در این مقطع زمانی که اعتراضات سراسری در حال شکل‌گیری است و رژیم جمهوری اسلامی‌ در پایین‌ترین جایگاه مشروعیت مردمی‌ قرار دارد؛ از رئیس جمهور آمریکا با همه سیاست‌های فشاری که بر رژیم وارد آورده، انتظار نمی‌رفت.

البته می‌توان فرضیه دیگری را مطرح کرد و اینکه آقای ترامپ خواسته باشد با این سخن، تلنگری را به مردم ایران وارد کند و بگوید «در نبود اراده کافی از سوی شما برای تغییر رژیم حاکم بر کشورتان و احساس بی‌تفاوتی از سوی شما مردم ایران و بی‌عملی موجود؛ من به خاطر منافع آمریکا و امنیت جهانی، با همین حاکمان موجود مذاکره می‌کنم و به نتیجه دلخواهم خواهم رسید…»!

البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که رفتار و سخنان مایک پمپئو به عنوان وزیر امور خارجه و برایان هوک به عنوان مسئول میز ایران، در طول ماه‌های گذشته و به خصوص در امر جدا کردن مردم ایران از حاکمان ایران، خود نشان از تفکری درست و رویکردی حساب‌شده در مورد رژیم حاکم و کشور ایران در داخل سیستم سیاسی آمریکاست و نشان می‌دهد که باید جدا از شوخی‌های گاه تلخ رئیس این سیستم، ما با یک رویکرد هوشیارانه و آگاه به معادلات سیاسی مربوط به ایران، از سوی آنها مواجه هستیم.

در نهایت بایستی این سخن عقلای سیاسی را تکرار کرد که سرنوشت یک ملت، تنها به اراده و دستان خود آن ملت رقم خواهد خورد و هیچ کشور خارجی دیگری، جدا از منافع کشور خود، وظیفه‌ای در قبال تأمین منافع ملی کشور دیگری را ندارد و این اراده ملی است که می‌تواند در معاملات سیاسی، منافع حداکثری کشور و میهن را تأمین کند.

بی شک وظیفه ما به عنوان ملت ایران، چیزی نیست جز اینکه به دنیا نشان دهیم:

•بی‌تفاوت نیستیم!
•اراده کافی برای به دست آوردن حقوق انسانی و دفاع از آن را داریم.
•جمهوری اسلامی‌ و رهبران فعلی حاکم بر ایران، مشروعیت مردمی‌ ندارند و انتخاب حال حاضر ایرانیان نیستند.
•حواسمان به همه رفتارها و رویکردهایشان در له یا علیه مردم این سرزمین، از سوی دیگر کشور‌ها و دولت‌های حاکم‌شان هست و آن را در حافظه سیاسی‌مان برای فردای ایران آزاد، نگه می‌داریم.
•همانگونه که از رفتارها و سخنانی که در حمایت از مردم ایران استقبال می‌کنیم و سپاسگزار هستیم؛ از هر رویکردی که نشان از چشم‌پوشی از منافع و حقوق مردم ایران و بده بستان‌های پشت پرده با فرقه تبهکار حاکم بر ایران، داشته باشد؛ به سختی متنفریم و مخالفت خود را به هر شکل ممکن اعلام می‌کنیم.
•به دنیا می‌گوییم که اگرچه ملتی خسته از فراز و نشیب‌های تاریخ هستیم و گاه بازیچه نقشه‌های شوم داخلی و خارجی شده‌ایم؛ ولی این مردم در تاریخ هزاران ساله خود نشان داده است که در نهایت پیروز و سرافراز بوده و خواهد بود.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=157658

4 دیدگاه‌

  1. ساختار معیوب، نتیجه معکوس

    رضاشاه در الهام‌گرفتن از آتاتورک انصافأ در دو مورد مقصر است: یکی کوتاه آمدن از ادعای جمهوری و رضایت به سلطنت؛ و دیگری کشف حجاب بدون تغییر رسم‌الخط۔ همین ساختار است که در ترکیه دست‌وپای رجب‌سلطان را در پوست گردو گذاشته است، و ادامه آن ساختار معیوب بود که از دل حکومت محمدرضا، ولایت آخوندی را عرضه کرد

  2. ابواب

    اعمال ترامپ م‍‌هم است نه حرف‌های او، اگر به حرف باشد که این‌جا روزی سه‌بار تلاویو و یافا را با خاک یکسان می‌کنند!

  3. پاراگ۔ ۱

    همزه‌های « تأمین» و «تأثیر» را اگر بیندازید هم اب‍‌هامی در خواندن آن‍‌ها ایجاد نمی‌کند [همزه تمام کلمات «عربی» را می‌توان انداخت، به شرطی که قرائت و مسئولین را هم قراأت و مسؤولین بنویسیم]

  4. بشر

    یک مقاله تیپیکال توطئه محور دیگر. تعیین سرنوشت ملتها به دست خودشان است ، نه قدرتهای بیگانه. این رژیم را نه آمریکا سر کار آورد و نه مریخیان بر مردم ایران تحمیل کردند. تفاوت ونزوئلا و ایران : اعتراضات گسترده، اپوزیسیون قوی، رهبریت شجاع و صادق و میهن دوست ، تعلق به تمدن غرب، عدم سابقه در اعمال وحشیانه تروریستی و‌جنگ طلبانه و تهدید همسایگان، کشوری سکولار و غیره. در این سوی ماجرا، عدم وجود اپوزیسیون منسجم و قوی، وجود اپوزیسون معاشان و شامورتی بازان و دیاثت مداران بی شرف، تعلق به جهان اسلام، همکاری طبقه متوسط با رژیمی جنایتکار، سوابق تروریستی و جنایات جنگی و غیره. پرزیدنت ترامپ مسلما برخوردی متفاوت با این دو کشور دارد.

Comments are closed.