Page 6 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۰ (دوره جديد
P. 6
صفحه - Page 6 - 6شماره 150
جمعه 4تا پنجشنبه10اسفندماه 1396خورشیدی
گذاشته شده است ،به بهترین شکل از چه می ترسید ؟! =حقوق زنان و اقلی تهای
و محتوای ممکن اجرا کند. مذهبی در کنار تشکیل
آمدن پادشاهی یا رفتن جمهوری اسلامی؟! نهادهای مدرن ،بر تارک
چرا نقش و موقعیت «شاهزادگی» خدمات دو پادشاه پهلوی
مهم است؟ اتفاقا به همان دلیلی که محمدرضاشاه (ولیعهد) و رضاشاه پهلوی در یک مدرسه دخترانه در مازندران م یدرخشد .همان حقوقی
بسیاری از کین هجویان آن را سر و که سالهاست از رژیمی
ته مطرح م یکنند :ایران دو هزار و برابر برخوردهای مبتذل که گذشته شدند و به قدرت رسیدند چه بر سر ایستاد« ،روشنفکران» و احزاب و به این ترتیب ،آنکه از آغاز در برابر گدایی م یشود که اتفاقا با
پانصد سال تاریخ مدون پادشاهی از «ارتش سایبری» رژیم ،بر اساس ملت و مملکت آوردند .این ،مظفرالدین گروههای چپ و آت هئیست و مذهبی جمهوری اسلامی ،حتا پیش از تأسیس همین هدف آمد که آنها را
دارد که پس از حمله اعراب و در انکار واقعیت موجود شکل گرفته شاه بود که با امضای فرمان مشروطیت، و ملی مدعی آزادی نبودند ،بلکه آن ،ایستاده بود ،اتفاقا آن «پدر و پسر» از میان بردارد! پس ،آنکه
طول هزار و چهارصد سال تسلط است ،از این پس او را با تیتر واقعی ضربه محکمی بر قدرت فاسد روحانیت پهلو یها بودند که اتفاقا هم دیکتاتور بودند! کسی که نخواهد این واقعیت از آغاز در برابر جمهوری
اسلام بر ایران نیز ادامه داشته است. و به حق وی یعنی «شاهزاده» خواهم در حکومت فرود آورد و پهلو یها بودند شده بودند و هم به دین اسلام و شیعه را ببیند ،این را نیز درک نم یکند که اسلامی ،حتا پیش از
کسانی که «اسلام» را به مثابه یک نامید .در برخی کشورهای اروپایی ،از که در عمل و با اقدامات ترقی خواهانه جعفری اثنی عشری ارادت داشتند! با اگر ب یدرنگ پس از انقلاب مشروطه، تأسیس آن ،ایستاده بود،
فرهنگ ،به دلیل پیشینه هزار و نه «روشنفکران» و مدعیان
چهارصد ساله از ایران نازدودنی آتاتورک و رضاشاه محمدرضاشاه و شهبانو فرح پهلوی آزادی و عدالت بلکه اتفاقا
م یشمارند ،نم یتوانند مدعی زدودن پهلو یها بودند! امروز نیز
فرهنگی شوند که نه تنها دست کم رضاشاه و همسر و دخترانش ۱۷ ،دی ۱۳۱۴ شاهزاده رضا پهلوی خطر نه از سوی شخصیتی
هزار سال بیش از آن قدمت دارد، آزادیخواه که فرصتی
بلکه پا به پای آن و به مراتب پربارتر جمله در آلمان نیز ،با آنکه سلطنت و خود در برابر این رژیم ایستادند ،آن تأکید بر واقعیت دیکتاتور شدن دو شاه اقدامات ترق یخواهانه و ایستادگی باق یمانده از همان سلسله
از آن در جامعه حضور تعیی نکننده نظام پادشاهی به تاریخ سپرده شده هم پیش از آنکه احزاب و گروههای پهلوی و اعتقاد شخصی آنان به اسلام، شاهان پهلوی در برابر زیادهخواهی تجددطلب است ،بلکه در
است ولی هنوز در رسان هها و مجامع، سیاسی ایران دست چپ و راست م یخواهم به پوچی آزاد یخواهی و آخوندها و روحانیت نبود ،ایران در ادامه و بقای رژیمی است
داشته و دارد. بازماندگان خاندا نهای سلطنتی و خود را بشناسند .ولی همی ن احزاب سکولاریسم برخی از مدعیان سیاست چنگ «ارتجاع سرخ و سیاه» درست که به مانع اصلی پویایی و
همین که هر چه زمان گذشت، اشرافی با عنوان «شاهزاده» و القاب و گروهها و «روشنفکران» در برابر توجه دهم که در اثبات و پیاده کردن مانند افغانستان ،یا طعمه کودتای شکوفایی کشور و جامعه
موضوع شاهزاده رضا پهلوی بیشتر دیگر خطاب م یشوند بدون آنکه کسی پهلو یهاوشخصیتیماننددکترشاپور ادعای خود نه تنها به َگرد پای روسی (بهار )۱۳۵۶م یشد و یا پیچیده
برای جمهوری اسلامی و منتقدان بختیار ،دست به دست هم دادند و پادشاهان پهلوی ،آن دیکتاتورهای در چاقچور به دامان طالبان وطنی تبدیل شده است.
و مخالفان آن مطرح شد ،نشان دچار عقده حقارت شود. در مقابل رو حالله خمینی یا همان شیخ مسلمان ،نم یرسند ،بلکه برعکس، م یافتاد .این ،بنی هی نیرومندشده =آنکه از آغاز در برابر
م یدهد که نم یتوان با انکار واقعیت رضا پهلوی ،چه کسی را خوش فض لالله نور ِی هفتاد سال پیش از در روی کار آوردن و نگه داشتن یک جامعه ایرانی به ویژه زنان در ده ههای جمهوریاسلامی،حتاپیش
بیاید یا نیاید ،شاهزاده است .نم یشود انقلاب اسلامی ،پشت خم کردند و این دیکتاتوری بنیادگرای اسلامی ،سنگ پس از انقلاب مشروطیت و در دوران از تأسیس آن ،ایستاده
حکم به نبودن آن داد. مرتب از «شاه» سخن گفت و تقصیر رژیم را روی کار آوردند و با این همه پهلوی بود که اجازه نداد حکومت بود ،اتفاقا آن «پدر و پسر»
موضوع شاهزاده رضا پهلوی از و مسئولیت هر آنچه بر سر ایران نه تنها از زیر بار مسئولیت سنگین تمامگذاشت هاند! اسلامی به شیوه طالبان در ایران پیاده
یک زاویه تاریخی و نقش روحانیت آمد را به گردن او انداخت و هنگامی خود در م یروند بلکه حتا یک بار نیز من پیش از این هم نوشت هام که شود .تلاشی که جمهوری اسلامی بودند!
نیز اهمیت پیدا م یکند و آن اینکه که به فرزندش م یرسد ،واقعیت یادآوری نم یکنند که ادعاهای آنان تا گذشت زمان و تاریخ نشان داد آنان که همچنان از آن دست بر نداشته و همان
تا پیش از انقلاب اسلامی ،نهاد «شاهزادگی» وی را مذبوحانه انکار با جمهوری اسلامی به قدرت رسیدند، بنیه به یادگار مانده از رژیم پیشین الاهه بقراط ( -بازنشر از ۲۳دی
روحانیت در کنار نهاد پادشاهی، کرد .این شاهزاده نه تنها حق دارد کنون همگی پوچ و ناکام ماندهاند! بر اساس یک شناخت واقعی ،در رژیم است که در برابر آن مقاومت م یکند. )۸۹بزر گترین اشتباه پهلو یها،
حتا پیش از اسلام ،در دوران موبدان نگران سرنوشت کشور و مردم خود این پهلوی یک فرصت دیگر است گذشته به درستی جایشان در زندان بله ،تلخ است ،ولی حقیقت تاریخی به نظر من ،این بود که بر خلاف
زرتشتی ،از اعتبار و منزلتی برخوردار باشد بلکه موظف است و مسئولیت من تا کنون از رضا پهلوی به مثابه بود! امروز نیز آزاد یخواهان و مدافعان است که آنکه در برابر خمینی و قانون اساسی مشروطه از یک سو،
بود که جمهوری اسلامی آن را به دارد نقشی را که به دلیل موقعیت ویژه یک شخصیت سیاسی عمدتا بدون حقوق بشر چیزی جز این نم یخواهند زمامداران بعدی جمهوری اسلامی پس از یک دوره کوتاه ،به حکومت
گون های گسترده و تصورناپذیر بر خود ،به دلیل شاهزادگی ،بر عهده وی عنوان «شاهزاده» نام م یبردم .ولی در چرا که همه دیدند وقتی آنها آزاد و نه سلطنت پرداختند و از سوی
باد داد .هیچ عجیب نخواهد بود دیگر ،باز هم بر خلاف همان قانون،
اگر بخشی از روحانیت ،که من فکر قاطعانه در برابر سه مخواهی مذهب
م یکنم هر چه م یگذرد بر شمار در قدرت نایستادند! فراموش نکنیم
آنها افزوده خواهد شد ،به دنبال که در قانون اساسی مشروطه ،جایگاه
باز یافتن امنیت و اعتبار دین و ویژهای به مذهب شیعه جعفری اثنی
نهاد خویش در کنار نهاد پادشاهی عشری به مثابه «مذهب رسمی»
باشد .در این صورت یک بار دیگر کشور داده شده بود .یعنی پهلو یها
شاهد جابجایی جمهوری خواهان در مورد اینکه شاه باید سلطنت کند
صد درصدی خواهیم شد که برای و نه حکومت ،باید قانون اساسی
دفاع از «جمهوری» به زیر عبای مشروطه را رعایت م یکردند و در
این رژیم خواهند رفت چرا که در مورد «مذهب رسمی» کشور با توجه
تناقضی که خودشان نیز قادر به به اقدامات حقوقی و اصلاحاتی که
توضی حاش نیستند ،این حکومت، از جمله در زمینه حقوق زنان و
به هر حال« ،جمهوری» است! کدام اقلی تهای مذهبی انجام م یگرفت،
تناقض است که اینان نم یتوانند
توضیح دهند؟ این ،که وقتی از باید آن را زیر پا م ینهادند!
جمهور یهایی نام م یبرید که بدتر این اما بر عهده تاری خنویسان است
از هر سلطنت هستند ،اینان مدعی که با توجه به شرایط آن دوران و
م یشوند :اینها که جمهوری نیستند! نفوذ روحانیت در دستگاه سیاسی
از جمله جمهوری اسلامی هم کشور ،به بررسی این تز بپردازند که
جمهوری نیست! ولی وقتی خودشان آیا پهلو یها م یتوانستند بدون زیر پا
در برابر انتخاب یک پادشاه ِی ممکن گذاشتن اصل سلطنت ،به محدود
و یک جمهوری اسلامی عملا کردن قدرت آخوندهایی بپردازند که
موجود قرار م یگیرند ،این جمهوری در ساختار سیاسی و دستگاه دولتی
را ترجیح م یدهند! این ناز لترین و امنیتی نفوذ داشتند و هراسان از
سطح برخورد از سوی کسانی است تغییر و تحولاتی که م یدیدند ،به
که مشک لشان ظاهرا فقط یا نام پشتوانه همان «مذهب رسمی»
«جمهوری» است یا پهلو یهایی م یخواستند همچنان احکام شریعت
که هیچ جمهور ی واقعی نم یتواند را در جامعه اِعمال کرده و نفوذ خود
به بررسی تاریخ معاصر ایران بپردازد
و دستاوردهای سلسله آنان را نادیده را حفظ نمایند؟!
آن دو پهلوی در برابر رژیم
بگیرد!
امروز ،خطر نه از سوی شاهزاده کنونیایستادند!
رضا پهلوی که بیشتر یک فرصت کسانی که انقلاب مشروطه را
باق یمانده از همان سلسل های است م یستایند اما سلسله پهلوی را در
که در برابر بنیانگذاران جمهوری ادامه آن انقلاب نه تنها آگاهانه قیچی
اسلامی م یایستاد ،بلکه در بقا م یکنند بلکه حتا مصیب تهای آینده
و ادامه جمهوری اسلامی است. را نیز به گردن آن م یاندازند ،از یک
شاهزاده رضا پهلوی را باید به مثابه سو نقش تفکر کج و معوج و ویرانگر
امکانی سنجید که بدون وی صحنه خود را در شک لگیری جمهوری
سیاست ایران قطعا نه تنها پربارتر اسلامی و بقای آن منکر م یشوند و از
نخواهد شد بلکه انصراف یا نبود سوی دیگر نشان م یدهند که نه تنها
وی ،آن را بسی حقیر خواهد کرد تاریخ نم یدانند و از آن نم یآموزند،
چرا که همچنان با هما ن گروههای بلکه از مباحث حقوقی و فلسفی
قانونی و غیرقانونی روبرو خواهیم بود «مسئولیت» و «علت و معلول» نیز
که تا کنون بودهایم و جز خطا و
خیانت از آنها ندیدهایم .شاید تنها ب یخبرند.
فرصت یک همگرای ِی فراتر از خود، دوران پهلوی هنوز از حافظه
که شاهزاده رضا پهلوی برای آن معاصر جامعه فراموش نشده است.
تلاش م یکند ،بتواند آنها را از طلسم حقوق زنان به ویژه کشف حجاب و
ناکام یهای مکرر برهاند .فرصتی که حق رأی که هر دو نه یک تصمیم
م یتواند جامعه را به سوی شرایطی فردی و خودسرانه بلکه پاسخ به
هدایت کند که هر کس این امکان را نیاز و خواست موجود در جامعه
بیابد که با رأی خود راه را به سوی رو به ترقی ایران بود ،به همراه
دموکراسی بگشاید .ولی من م یدانم حقوق اقلی تهای مذهبی در کنار
آنها از این رأی هم م یترسند مگر شک لگیری نهادهای مدرن سیاسی
آنکه مانند خمینی اطمینان داشته و قضایی ،بر تارک خدمات دو پادشاه
باشند که به حساب آنها ریخته پهلوی م یدرخشد .همان حقوقی
خواهد شد! اینجاست که شاهزاده که جمهوری اسلامی با خشونت
رضا پهلوی از نظر ادعا و تعهد به تمام زیر پا م ینهد و «روشنفکران»
دموکراسی یک سر و گردن بالاتر از کوردل و تاری خستیز سا لهاست آن
آنها قرار م یگیرد زیرا بدون داشتن را از رژیمی گدایی م یکنند که اتفاقا
آن اطمینان به صراحت و بدون اگر با همین هدف آمد که آنها را از میان
و مگر اعلام کرده است بر رأی مردم،
بردارد!
هر چه باشد ،گردن خواهد نهاد!
۱۳ژانویه ۲۰۱۲