Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۲۴ (دوره جديد
P. 15

‫صفحه ‪ 15‬ـ ‪ Page 15‬ـ شماره ‪۱۶۹۰‬‬
‫جمعه ‪ ۱۶‬تا پنجشنبه ‪ ۲۲‬اوت ‪2019‬‬

‫صحبت کردم‪ ،‬همینطور با یکی از‬            ‫«هنوز از اکالیپتو ‌سهای یونسکو‬                                              ‫= زندان «یونسکو»در‬                   ‫عراق‪ ،‬جبهه سوم جنگ اسرائیل‬
‫اعضای خانواده شیخ خمیسی از‬                     ‫خون م ‌یچکد…»‬                                                        ‫حد فاصل جاده دزفول–‬                        ‫با جمهوری اسلامی‬
‫صابئین مندایی که در جریان آن‬                                                                                        ‫شوشتر در ابتدا یک بنیاد‬
                                                                                                                    ‫نیکوکاری بود که در دوران‬             ‫بغداد؛ راهپیمایی «روز قدس» ‪۱۳۹۸‬‬
  ‫کشتارها اعدام شد صحبت کردم‪».‬‬                                                                                      ‫پهلوی با همکاری سازمان‬
‫به گفته بازیار‪« ،‬م ‌یتوان گفت که‬        ‫حسن روحانی اشاره کرده است که‬          ‫بود واقع در فاز دو پاداد اهواز؛ پدرم‬  ‫ملل متحد برای مبارزه‬                 ‫جمهوری اسلامی و بازوهای متعدد‬             ‫=حملات هوایی اسرائیل به‬
‫شخصیت اول رمان‪ ،‬سعید است‪،‬‬               ‫در جریان سرکوب و کشتار قت ‌لعام‬       ‫وقتی شب‌ها به خانه بر م ‌یگشت‪،‬‬        ‫با بی‌سوادی و حمایت از‬               ‫نظام ‌یاش در عراق امنیت کشور ما‬           ‫پایگا ‌ههای حشدالشعبی در‬
‫پسرعموی مختار‪ ،‬ولی اسم او را تغییر‬      ‫زندانیان سیاسی خوزستان در‬             ‫من بجای او در آن ساختما ‌نها‬          ‫درمان و بهداشت کودکان در‬             ‫را به خطر انداخت ‌هاند‪ .‬واکنش اسرائیل‬     ‫عراق‪ ،‬خبر از گشوده شدن‬
‫دادم‪ ،‬سعید دوست نزدیک شخصیت‬             ‫تابستان ‪ ،۶۷‬رییس زندان یونسکو‬         ‫نگهبانی م ‌یدادم؛ دو سه شب از‬         ‫دزفول تأسیس شده بود‪ .‬در‬              ‫و آمریکا به فعالی ‌تهای شب ‌هنظامیان‬      ‫جبهه جدیدی از جنگ با‬
‫اول داستان است ولی درواقع سعید‬          ‫دزفول و از اعضای هیئت مرگ در‬          ‫شب‌های مرداد ‪ ۶۷‬که بجای پدرم‬          ‫جمهوری اسلامی اما به یکی‬             ‫متشکل در حشدالشعبی که از اوامر‬
‫شخصیت اول داستان است؛ من‬                                                      ‫به آنجا می‌رفتم می‌دیدم که پشت‬        ‫از مخوف‌ترین زندان‌های‬               ‫و تصمیمات قاسم سلیمانی تبعیت‬                ‫جمهوری اسلامی م ‌یدهد‪.‬‬
‫با سعید زندگی کرد‌هام و دوست‬                               ‫زندا ‌ناهواز بود‪.‬‬  ‫آخرین نقطه مسکونی که مشرف بود‬                                              ‫می‌کنند دور از انتظار نبود»‪ .‬حامد‬         ‫=یک خبرنگار عراقی در‬
‫دوران بچگی من بوده‪ .‬برخوردهای‬           ‫نویسند‌هی «هنوز از اکالیپتو ‌سهای‬     ‫به انتهای قبرستان اهواز یک جای‬                 ‫کشور تبدیل شد‪.‬‬              ‫رشید به برخی از گرو‌ههای متشکل در‬         ‫گفتگو با کیهان لندن حملات‬
‫دان ‌شآموزان‪ ،‬ناظم‪ ،‬مدیر و معلمان با‬    ‫یونسکو خون م ‌یچکد» اضافه‬             ‫خالی بود؛ می‌دیدم یک لودر می‌آید‬      ‫= یکسر ی د ر خت‌‬                     ‫حشدالشعبیچونسپاه«بدر»‪«،‬عصائب‬              ‫هوایی اسرائیل را واکنش‬
‫او را به خاطر دارم که به او م ‌یگفتند‬   ‫م ‌یکند‪« :‬در سا ‌لهای جنگ ما به‬       ‫یک چاله م ‌یکند‪ ،‬پشت سرش فوری‬         ‫اکالیپتوس در محوطه زندان‬             ‫اهل حق»‪« ،‬کتائب حز ‌بالله» و یا «قوات‬     ‫به حملات حشدالشعبی به‬
‫«بابای تو ضدانقلابه»! آنقدر او را آزار‬  ‫عنوان جنگزده از اهواز به اندیمشک‬      ‫چند تا ماشین و آمبولانس می‌آمد‬        ‫یونسکو بود که زندانیان را‬            ‫ترکمن»اشارهم ‌یکندکهازسالگذشته‬            ‫دستور قاسم سلیمانی علیه‬
‫دادند که در نهایت مجبور به ترک‬          ‫نقل مکان کردیم‪ ،‬آن زمان‪ ،‬همسایه‬       ‫بعد می‌دیدم داخل آن چاله را با یک‬     ‫به آنها م ‌یبستند و تیرباران‬         ‫بارها منافع آمریکا و غرب را در خاک‬        ‫منافع آمریکا در خاک عراق‬
‫تحصیل شد‪ .‬حتی هر وقت یک‬                 ‫خانواده شلالوند بودیم که مادر این‬     ‫چیزهایی پر م ‌یکردند و بعد آن را‬      ‫م ‌یکردند! اما بعدها مجبور‬
‫شهید وارد محله م ‌یشد سعید و دیگر‬       ‫خانواده یعنی «دایه دولت» مادر‬         ‫می‌پوشاندند و م ‌یرفتند‪ .‬بعد از چند‬   ‫شد ند تعد ا د ی ا ز ا ین‬                    ‫عراق مورد حمله قرار داد‌هاند‪.‬‬                         ‫م ‌یداند‪.‬‬
‫خانواد‌ههای اعدا ‌مشدگان را بیشتر‬       ‫حمزه و مختار شلالوند شخصیت اول‬        ‫شب که این صحنه‌ها را م ‌یدیدم یک‬      ‫درختان را قطع کنند چون‬               ‫این خبرنگار عراقی یادآوری م ‌یکند‬         ‫=در حمله هوایی اسرائیل‬
‫مورد آزار و اذیت قرار م ‌یدادند و به‬    ‫داستان مرا تشکیل م ‌یدهد‪ .‬حمزه‬        ‫شب برای پدرم تعریف کردم؛ پدرم‬         ‫باقی‌مانده‌ی اعضای بدن‬               ‫که «از سپتامبر سال گذشته میلادی این‬       ‫به پایگاه حشدالشعبی در‬
                                        ‫پسر دایه دولت یکی از اعدا ‌مشدگان‬     ‫گفت‪ «:‬اینها اعدامی‌اند‪ ،‬نترس ‌یها!»‬   ‫اعدام‌شدگان بر روی این‬               ‫نیروها حملات خود علیه منافع آمریکا را‬     ‫مرز عراق با سوریه‪ ،‬یکی از‬
        ‫آنها م ‌یگفتند‪ :‬ضدانقلاب!»‬      ‫در تابستان ‪ ۶۷‬است‪ ،‬چندین خانواده‬      ‫بعد از آن روز پدرم هر کاری کرد‬        ‫درختان شکافته شده و‬                  ‫با یک حمله خمپار‌های به سفارت این‬         ‫فرماندهان نیروی «قدس»‬
‫او ادامه م ‌یدهد‪ «:‬بیشتر بخ ‌شهای‬       ‫از اعدام شدگان دهه ‪ ۶۰‬در همان‬         ‫من دیگر بجای او به آن نقطه نرفتم‬                                           ‫کشور در بغداد آغاز کردند‪ .‬در روزهای‬       ‫وابسته به سپاه پاسداران‬
‫کتاب را بر اساس واقعیت نوشت ‌هام و‬      ‫خیابانی که ما ساکن بودیم زندگی‬        ‫چون می‌ترسیدم‪ .‬این مسئله در‬                ‫خونین باقی مانده بود‪.‬‬           ‫‪ ۸ ،۷‬و ‪ ۲۸‬سپتامبر سال گذشته سه‬            ‫انقلاباسلامینیزکشتهشد‪.‬‬
‫برای نوشتن بخ ‌شهای دیگر از تخیلم‬       ‫م ‌یکردند‪ .‬ما چند تا بچه بودیم و‬      ‫ذهنم باقی ماند تا اینکه سه سال‬                                             ‫خمپاره در منطقه سبز بغداد به سمت‬
‫الهام گرفت ‌هام‪ ،‬بیشتر شخصی ‌تهای‬       ‫در آن زمان سعید دوست نزدیک‬            ‫پیش «سازمان عدالت برای ایران»‬         ‫فیروزه رمضان زاده‪« -‬آخوند‬            ‫سفارت آمریکا شلیک شد‪ .‬این حملات‬           ‫احمد رأفت ‪ -‬اسرائیل جبهه‬
‫داستان واقعی هستند از اعدام‬             ‫من پسرعموی مختار (شلالوند) بود‪.‬‬       ‫یک مطلب منتشر کرد در مورد‬             ‫احمدی همه را به اعدام محکوم‬          ‫در ما‌ههای گذشته از سر گرفته شدند‪.‬‬        ‫جدیدی در جنگ علیه جمهوری‬
‫شد‌هها‪ ،‬جان به در بُردگان گرفته تا‬      ‫او و سایر دوستان همان دوره دست‬        ‫تخریب گورهای اعدامی‌های اهواز‬         ‫کرد؛ ولول ‌های در جمع افتاد؛ دور تا‬  ‫در روزهای ‪ ۱۸‬و ‪ ۱۹‬ژوئن امسال به یک‬        ‫اسلامی گشوده است‪ .‬پس از لبنان‬
‫خانواد‌هها و بستگان آنها‪ .‬البته اسامی‌‬  ‫به دست هم دادند تا من این رمان‬        ‫توسط شهرداری‪ .‬من هم در یک‬             ‫دور زندان ‌یها را پاسدارهای مسلح‬     ‫حوزه نفتی در نزدیکی بصره حمله کردند‬       ‫و سوریه‪ ،‬پای این جنگ به عراق نیز‬
‫کسانی که در داخل ایران زندگی‬            ‫را بنویسم‪ .‬یکی از منابع من برای‬       ‫کامنت‪ ،‬مشاهدات خودم را نوشتم‪.‬‬         ‫گرفتند‪« .‬بر اساس شریعت اسلام و‬       ‫که مهندسین آمریکایی در آنجا مشغول‬
‫م ‌یکنند به خاطر مسائل امنیتی‬           ‫نوشتن بخشی از کتاب‪ ،‬محمدرضا‬           ‫فکر نم ‌یکردم اهمیتی داشته باشد‪.‬‬      ‫فقه جعفری شما محارب تشخیص‬            ‫به کار هستند‪ .‬همزمان با این حملات‬                         ‫کشیده شده است‪.‬‬
‫تغییر داده شده‪ .‬ت ‌کتک اطلاعات‬          ‫آشوع است که با او که خارج از ایران‬                                          ‫داده شد‌هاید و چون از کرده خود‬       ‫پایگاه هوایی البلد نیروی هوایی عراق‬       ‫روز ‪ ۱۲‬اوت یکی از انبارهای مهمات‬
‫تماس آنها را گرفتم و با آنها صحبت‬                                                                                   ‫پشیمان نیستید همه شما طبق رای‬        ‫نیر مورد حمله خمپار‌های قرار گرفت‪ .‬در‬     ‫حشدالشعبیشب ‌هنظامیانعراقیوابسته‬
‫کردم از جمله خانواده کسانی که در‬                                                                                    ‫دادستان دادگاه انقلاب خوزستان‬        ‫اینپایگاهنیزتکنیسی ‌نهایآمریکاییبا‬        ‫به نیروهای «قدس» سپاه پاسداران‬
‫اندیمشک اعدام شدند و گورهایشان‬                                                                                      ‫و استفتای مراجع تقلید به اعدام از‬                                              ‫انقلاب اسلامی‪ ،‬در الصغر‪ ،‬در جنوب‬
‫مشخص نیست ولی موقعیت این‬                                                                                            ‫طریق تیرباران محکوم شد‌هاید‪ ».‬اینها‬       ‫نظامیان عراقی همکاری دارند»‪.‬‬         ‫بغداد منفجر شد‪ .‬قبل از آن ‪ ،‬روز ‪۱۹‬‬
‫گورها م ‌یتواند در فاز دو پاداد باشد‬                                                                                ‫در برگه ی دادنام ‌های بود که آوایی‬     ‫بازگشت می ‌نهای کنار جاد ‌های‬           ‫ژوئیه‪ ،‬پایگاه «الشهدا» در حومه آمرلی‪،‬‬
‫که در کودکی دیدم یا نقط ‌های بالاتر‬                                                                                 ‫آن را خواند‪ ،‬حمید بلند شد و فریاد‬    ‫حامدرشیدبهبازگشتمی ‌نهایکنار‬              ‫نزدیک مرز عراق با سوریه‪ ،‬مورد حمله‬
‫از آن منطقه که از سابق بوده و به آن‬                                                                                 ‫زد‪« :‬آقای دادستان‪ ،‬کدام عدل؟ کدام‬    ‫جاد‌های در مسیرهای تردد وسایل حمل‬         ‫قرار گرفته بود‪ .‬در این حمله ابوالفضل‬
                                                                                                                    ‫داد؟ خود من آخرین ما‌ههای حبسی‬       ‫و نقل آمریکایی نیز اشاره م ‌یکند‪« :‬در‬     ‫سرابیان‪ ،‬یکی از فرماندهان نیروهای‬
              ‫لعن ‌تآباد م ‌یگویند‪».‬‬                                                                                ‫را م ‌یکشم که خودتان برایم بریدید‪».‬‬  ‫چند هفته اخیر حداقل در سه مورد‬            ‫قدس نیز کشته شد‪ ۲۹ .‬ژوئیه نیز‬
‫وی در ادامه با تاکید بر اینکه محور‬                                                                                  ‫یکی از پاسدارها به حمید نزدیک شد‬     ‫خودروهای سفارت آمریکا و کارشناسان‬         ‫پایگاه «اشرف» در شمال بغداد‪ ،‬که‬
‫داستان بر روی شخصیت«دایه‬                                                                                            ‫و با زور قنداق تفنگ حمید را سر‬       ‫نفتی اروپایی در برخورد با می ‌نهای کنار‬   ‫زمانیمه ‌مترینپایگاهسازمانمجاهدین‬
‫دولت» م ‌یچرخد اضافه م ‌یکند‪« :‬‬                                                                                     ‫جایش نشاند‪ .‬آوایی گفت‪ «:‬بله‪ ،‬ولی‬     ‫جاد‌های منفجر شدند»‪.‬در سا ‌لهایبین‬        ‫خلق در عراق بود و در حال حاضر با نام‬
‫دایه دولت که مادر شلالوندهاست‬                                                                                       ‫چون در ایام زندان توبه نکردید حکم‬    ‫‪ ۲۰۰۳‬تا ‪ ۲۰۰۹‬میلادی می ‌نهای کنار‬         ‫جدید «ابومنتظر المحمداوی» در اختیار‬
‫شخصیتی واقعی است که نه تنها در‬                                                                                      ‫خدا را در مورد شما اجرا م ‌یکنیم‪.‬‬    ‫جاد‌های که جمهوری اسلامی در اختیار‬        ‫حشدالشعبی قرار دارد‪ ،‬بمباران شده بود‪.‬‬
‫روایت من بلکه در زندگی واقعی خود‬                                                                                                                         ‫گرو‌ههای شب ‌هنظامی عراقی قرار م ‌یداد‬    ‫ابومنتظر المحمداوی یکی از فرماندهان‬
‫همواره نقش مادر همه اعدام ‌یها را‬                                                                                    ‫فرصت توبه داشتید متنبه نشدید‪».‬‬      ‫جان بیش از ‪ ۶۰۰‬نظامی آمریکایی را‬          ‫سپاه «بدر» بود که در سا ‌لهای آخر‬
‫بازی م ‌یکرد‪ ،‬هر کسی اعدام م ‌یشد‬                                                                                   ‫اینها بخ ‌شهایی از صفحات ‪ ۹۰‬و‬        ‫گرفت‪ .‬بازگشت این می ‌نها به جاد‌ههای‬      ‫حکومت صدام حسین به ایران پناهنده‬
‫م ‌یرفت به خانواد‌هاش سر م ‌یزد‪ ،‬به‬                                                                                 ‫‪ ۹۱‬از کتاب «هنوز از اکالیپتو ‌سهای‬   ‫عراقدرهفت ‌ههایگذشتهبهنگران ‌یهای‬         ‫شد و در جنگ علیه داعش‪ ،‬در سال‬
‫آنها دلداری م ‌یداد و همین نقش را‬                                                                                   ‫یونسکو خون م ‌یچکد» نوشته عیسی‬       ‫زیادی دامن زده است و چنانکه این‬
‫برای او در کتاب تعریف کردم؛ مثلا‬                                                                                    ‫بازیار است که در سه فصل و ‪۱۴۴‬‬        ‫روزنامه‌نگار عراقی یادآوری می‌کند‬                 ‫‪ ،۲۰۱۵‬در فلوجه کشته شد‪.‬‬
‫از صفحه ‪ ۱۰۲‬کتاب‌‪ :‬چند روز بعد‬                                                                                      ‫صفحه چندی پیش از سوی نشر‬             ‫«احساس عدم امنیت را در شهروندان‬           ‫حملاتهواییاسرائیلدرخاکعرق‬
‫دایه دولت اکرم را هم با خود همراه‬                                                                                   ‫مهری در لندن منتشر شد‪ .‬روایتی‬        ‫عراقی تقویت م ‌یکند‪ ،‬در حالی که پس‬        ‫منابع عراقی و عربی معتقدند هر سه‬
‫کرد تا به خانواد‌ههای دیگر سر بزنند‪،‬‬                                                                                ‫واقعی درباره فاجعه کشتار جمعی‬        ‫از کابوس داعش ما احتیاج به آرامش‬          ‫حمله هوایی یادشده از سوی اسرائیل‬
‫اکرم حتی نم ‌یتوانست از جایش بلند‬                                                                                   ‫زندانیان سیاسی در زندان یونسکو‬       ‫نسبی برای بازگشت به روال عادی‬             ‫صورت گرفته است‪ .‬محمدرضا آل حیدر‪،‬‬
‫شود‪ ،‬صدایش گرفته بود از بس جیغ‬                                                                                      ‫دزفول که در تابستان ‪ ۱۳۶۷‬به‬                                                    ‫سخنگوی کمیته امنیت و دفاع پارلمان‬
‫کشیده بود‪ ،‬ولی دایه دولت او را همراه‬                                                                                ‫دستور شخص آی ‌تالله خمینی به قتل‬                         ‫زندگی داریم»‪.‬‬         ‫عراق‪ ،‬در گفتگوی کوتاهی با کیهان‬
‫کرد تا بروند پیش خانواد‌ههای سگوند‬                                                                                  ‫رسیدند‪ .‬فاجع ‌های که شاید کمتر از‬    ‫دولت بغداد نیز سخت نگران‬                  ‫لندن‪ ،‬حمله هوایی به این سه پایگاه را‬
                                                                                                                    ‫دیگر کشتارهای زندانیان سیاسی در‬      ‫فعالی ‌تهای حشدالشعبی و دخال ‌تهای‬        ‫تائید م ‌یکند و ادعای سخنگوی دولت‬
    ‫و رحی ‌مخانی و آسخ و دیگران‪»..‬‬                                                                                                                       ‫جمهوری اسلامی و به ویژه قاسم‬              ‫بغداد مبنی بر انفجار «به دلیل گرما‬
‫از عیسی بازیار در مورد علت‬                                                                                          ‫زندا ‌نهایی مانند اوین‪ ،‬گوهردشت‪،‬‬     ‫سلیمانی در زندگی روزمره عراق ‌یها‬         ‫و ب ‌یاحتیاطی» را «از پایه ب ‌یاساس‬
‫نامگذاری این کتاب سوال م ‌یکنم؛‬                                                                                     ‫توحید‪ ،‬عادل آباد‪ ،‬وکیل آباد و… به‬    ‫است‪ .‬حامد رشید در این رابطه به‬            ‫می‌خواند» ولی می‌افزاید «مشخص‬
‫م ‌یگوید‪« :‬یکسری درخ ‌ت اکالیپتوس‬                                                                                                                        ‫کیهان لندن م ‌یگوید «دستور انحلال‬         ‫نیست این حملات هوایی از سوی کدام‬
‫در محوطه زندان یونسکو بود که‬                                                                                                 ‫گوش همگان رسیده باشد‪.‬‬       ‫حشدالشعبی که عادل عبدالمهدی‬               ‫کشور انجام گرفته است»‪ .‬برای الشرق‬
                                                                                                                    ‫هنوز از اکالیپتو ‌سهای یونسکو‬        ‫(نخست وزیر) صادر کرد دقیقا برای‬           ‫الاوسط‪ ،‬پرتیراژترین نشریه جهان عرب‪،‬‬
‫از راست‪ ،‬رضا آوایی در کنار رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی‬                                                                                             ‫جلوگیری از قرار گرفتن کشور در بین‬         ‫جنگند‌ههای اف‪ ۳۵‬اسرائیلی در هر سه‬
                                                                                                                                        ‫خون م ‌یچکد‬      ‫دو آتش جمهوری اسلامی و آمریکا‬
‫زندانیان را به آنها م ‌یبستند و‬         ‫زندگی م ‌یکند تماس گرفتم‪ ،‬او تنها‬     ‫خانم شادی صدر یکی از مدیران‬                       ‫نویسنده‪ :‬عیسی بازیار‬     ‫و متحدین‌اش بود‪ .‬ما نمی‌خواهیم‬                        ‫مورد وارد عمل شد‌هاند‪.‬‬
‫تیرباران م ‌یکردند! اما بعدها مجبور‬     ‫کسی است که از اعدا ‌مهای تابستان‬      ‫این سازمان همان روز با من تماس‬        ‫چاپ اول؛ ‪ ،۱۳۹۸‬نشر مهری؛ لندن؛‬       ‫که کشورمان به جبهه جنگ نیابتی‬             ‫گرچه اسرائیل تا کنون مسئولیت‬
‫شدند تعدادی از این درختان را قطع‬                                              ‫گرفت و از اهمیت این موضوع به من‬       ‫‪ ۲۰۱۹‬میلادی‪ ۱۳۹۸ /‬خورشیدی؛‬           ‫جمهوری اسلامی با واشنگتن و ت ‌لآویو‬       ‫حمله به پایگاه‌هایی که در اختیار‬
‫کنند چون باق ‌یماند‌هی اعضای بدن‬          ‫‪ ۶۷‬در خوزستان جان به در برده‪».‬‬      ‫گفت‪ .‬چند روز با هم کار کردیم و با‬                                          ‫تبدیل شود‪ .‬بر اساس فرمان عادل‬             ‫جمهوری اسلامی و شبه‌نظامیان‬
‫اعدا ‌مشدگان بر روی این درختان‬          ‫بازیار در فصل اول کتاب خود به‬         ‫بررسی گوگل مپ متوجه شدیم که‬                                ‫‪ ۱۴۴‬صفحه‬        ‫المهدی که اول ژوئیه صادر شد‪،‬‬              ‫حشدالشعبی است را نپذیرفته‪ ،‬ولی‬
‫شکافته شده و خونین باقی مانده‬           ‫یکی از زندانیان سیاسی دربند در‬        ‫آن قبرهایی که شهرداری تخریبشان‬        ‫در این کتاب‪ ،‬عیسی بازیار فعال‬        ‫شب ‌هنظامیان شیعی این کشور دو راه‬         ‫ایال سیسر‪ ،‬استاد دانشگاه در ت ‌لآویو این‬
                                        ‫زندان یونسکو به نام محمدرضا آشوغ‬      ‫کرده قبرهایی نبوده که من از جای‬       ‫حقوق مصدومین مین و متخصص‬             ‫بیشتر ندارند‪ :‬یا به فعالیت سیاسی روی‬      ‫حملات را «همسو با سیاس ‌تهای اعلام‬
                           ‫بود‪».‬‬        ‫اشاره م ‌یکند که در مسیر اجرای‬        ‫آنها خبر داشتم‪ .‬بنابراین این موضوع‬    ‫پاکسازی میادین مین‪ ،‬شرح‬              ‫بیاورند‪ ،‬یا به نیروهای ارتش بپیوندند‪ .‬در‬  ‫شده از سوی دولت بنیامین نتانیاهو»‬
‫زندان «یونسکو»در حد فاصل جاده‬           ‫حکم اعدام موفق به فرار از جوخ ‌ههای‬   ‫منجر به شناسایی چندین گور جدید‬        ‫جنای ‌تهای صورت گرفته و زندگی و‬      ‫این فرمان آمده است «تمام گرو‌ههای‬         ‫م ‌یخواند و م ‌یافزاید «عراق جبهه جدید‬
‫دزفول– شوشتر در ابتدا یک بنیاد‬          ‫مرگ شد‪« :‬محمدرضا توانست از‬            ‫از اعدام‌شدگان تابستان ‪ ۶۷‬در‬          ‫روزگار خانواد‌ههای زندانیان سیاسی‬    ‫مسلح که جزو ارتش نیستند‪ ،‬م ‌یتوانند‬       ‫جنگ نه چندان پنهانی اسرائیل علیه‬
‫نیکوکاری بود که در دوران پهلوی‬          ‫پنجره حمام به بیرون بپرد و حمید‬       ‫اهواز شد و بعد این گزارش از سوی‬       ‫این زندان را به شکل داستان روایت‬     ‫به سازمانی سیاسی تبدیل شوند‪ .‬اما‬          ‫جمهوری اسلامی است»‪ .‬ایال سیسر‬
‫با همکاری سازمان ملل متحد برای‬          ‫نم ‌یدانست چه بر سرش آمده؛‬            ‫«سازمان عدالت برای ایران» در سایر‬                                          ‫آنان باید به قوانین مربوط به احزاب‬        ‫یادآوریم ‌یکندکهنخستوزیراسرائیل‬
‫مبارزه با ب ‌یسوادی و حمایت از درمان‬    ‫ساعتی بعد همه را به خط کردند‬          ‫رسان ‌هها منتشر شد‪ .‬بعد از مدتی‬                                ‫م ‌یکند‪.‬‬    ‫تن دهند»‪ .‬مهلت تعیین شده برای‬             ‫«بارها در ما‌ههای گذشته اعلام کرده بود‬
‫و بهداشت کودکان در دزفول تأسیس‬          ‫و فهمیدند یکی از زندان ‌یها نیست!‬     ‫جرقه نوشتن این رمان در ذهنم‬           ‫نویسنده‌ی «هنوز از اکالیپتوس‌های‬     ‫تحقق این امر ‪ ۳۱‬ژوئیه بود ولی چنین‬        ‫که مواضع جمهوری اسلامی نه تنها در‬
‫شد‪ .‬در سا ‌لهای پایانی دوران پهلوی‬      ‫تا همه بچ ‌هها را به خط و حاضر و‬      ‫زده شد‪ .‬ابتدا تصمیم داشتم یک کار‬      ‫یونسکو خون م ‌یچکد» در مورد‬          ‫برم ‌یآید که کسی این تصمیم نخست‬           ‫سوریه بلکه در عراق نیز در تیررس‬
‫این مرکز به ادار‌ه آموزش و پرورش‬        ‫غایب کنند یک ساعت و نیم بود که‬        ‫تحقیقی انجام دهم اما با توجه به‬       ‫علت نوشتن این رمان به کیهان‬          ‫وزیر را جدی نگرفته است و دولت نیز‬         ‫جنگنده‌های اسرائیلی قرار دارند»‪.‬‬
‫دزفول واگذار و سپس به باشگاه‬                                                  ‫اینکه من در بین این خانواده‌ها بزرگ‬   ‫لندن م ‌یگوید‪« :‬حدوداً یازده‬         ‫قادربهخلعسلاحنیروهایحشدالشعبی‬
‫فرهنگیان تبدیل شد‪ .‬اما پس از‬                       ‫محمدرضا گریخته بود‪».‬‬       ‫شده و زندگی کرده‌ام تصمیم گرفتم‬       ‫ساله بودم‪ ،‬پدرم نگهبان یکسری‬         ‫که از حمایت مستقیم جمهوری اسلامی‬           ‫حملات خمپار ‌های حشدالشعبی‬
‫پیروزی انقلاب اسلامی به روایت‬           ‫عیسی بازیار به دریافت اطلاعات از‬      ‫زندگی خانواده‌های اعدام‌شدگان را‬      ‫ساختمان متعلق به بنیاد شهید‬                                                    ‫حامدرشید‪،‬روزنام ‌هنگارعراقی ساکن‬
‫شاهدان زنده و جان به در بردگان‬          ‫برخی زندانیان سیاسی در آن زمان‬        ‫به شکل داستانی واقعی روایت کنم‪».‬‬                                                       ‫برخوردار هستند نیست‪.‬‬          ‫بغدادبهکیهانلندنم ‌یگوید«متاسفانه‬
‫به یکی از مخو ‌فترین زندا ‌نهای‬         ‫نظیر ایرج مصداقی برای پیگیری‬          ‫عیسی بازیار در این کتاب‪ ،‬به‬
‫جمهوری اسلامی در جنوب کشور‬              ‫اعدام زندانیان سیاسی و تماس با‬        ‫علیرضا آوایی وزیر دادگستری دولت‬
                                        ‫چند خانواده ساکن خوزستان نیز‬
                      ‫تبدیل شد‪.‬‬         ‫اشاره م ‌یکند‪« :‬با چند خانواده عرب‬
   10   11   12   13   14   15   16   17   18