Page 6 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۲۴۵ (دوره جديد
P. 6

‫صفحه ‪ - Page 6 - 6‬شماره ‪1۷11‬‬
                                                                                                                                                                                          ‫جمعه ‪ ۲۷‬دیماه تا پنجشنبه‪ ۳‬بهمنماه ‪۱۳۹۸‬خورشیدی‬

                                 ‫همراهیبیسابقهیهنرمندانبااعتراضاتمردم؛«فج ِر»حکومتیسرانجامتحریممیشود‪:‬‬

‫نه تاب ادامه دادن داریم و نه توان خاموش نگریستن… (‪)3‬‬

        ‫= یادتان میآید کی بود؟‬                      ‫از تولد تا اشتغال‬                           ‫پابرجاست که من مسئولیت بپذیرم؟»‬           ‫ارژنگ سیفیزاده و… نیز جشنواره موسیقی‬            ‫=دبیر‪ ،‬مدیرهنری‪ ،‬همهی دبیران‬
‫ـ پسر جوانی بود بهنام تقوی‪ ،‬اهل‬             ‫= جناب انصاری‪ ،‬شروع کنیم با‬                 ‫محمدحسین نیرومند گرافیست «انقلابی»‬                ‫«فجر» را تحریم کردند‪ .‬علیرضا قربانی خواننده‬     ‫و داوران جشنواره هنرهای تجسمی‬
‫شیراز بود و خیلی خوب درس میخواند‪.‬‬                                                       ‫در واکنش به موج گستردهی تحریم جشنواره‬             ‫نیز برنامههای کنسرت خود در دیماه را لغو کرد‬     ‫«فجر» در تمامی بخشها کنارهگیری‬
‫برادرش هم در ششم طبیعی شاگرد اول‬            ‫سؤالی که مرسوم است بهعنوان فتح‬              ‫«فجر» از سوی هنرمندان در گفتگویی با‬
‫شد‪ .‬آنها خودشان در تهران بودند و پدر‬                                                    ‫خبرگزاری «مهر»‪ ،‬انصراف از جشنواره «فجر» را‬           ‫و نوشت که مگر میشود دید و دم برنیاورد؟!‬                                 ‫کردند‪.‬‬
‫و مادرشان در شیراز‪ .‬هیچ کاری نداشتند‬        ‫باب‪ .‬اندکی از سوابق زندگی‪ ،‬خانواده‪،‬‬                                                           ‫در این میان‪ ،‬انصراف گسترده و بیسابقهی‬           ‫=صدهاتنازاهالیتئاترازجشنواره‬
‫جز درس خواندن‪ .‬ما مثل بقیه ورزش‬                                                                      ‫سیاسی و نه انسانی خوانده است‪.‬‬        ‫چهرههای برجسته و استادان بنام هنرهای‬            ‫«فجر» انصراف دادند و دهها تئاتر از‬
‫میکردیم‪ ،‬بازی میکردیم ولی آنها فقط‬          ‫تحصیلات‪ ،‬جوانی خودتان بگویید و‬              ‫وی این اقدام دبیران و داوران این جشنواره‬          ‫تجسمی از شرکت در جشنواره هنرهای‬                 ‫برنامههای این جشنواره بیرون‬
                                                                                        ‫را درس عبرتی برای «مدیریت هنری کشور»‬              ‫تجسمی «فجر»‪ ،‬شوک بزرگ دیگری بر‬
  ‫درس میخواندند و شاگرد اول شدند‪.‬‬           ‫بعد بپردازیم به چگونگی ورودتان به‬           ‫خواند که «به کسانی اعتماد کنند که حداقل‬           ‫وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهای‬                                  ‫کشیده شد‪.‬‬
‫=آن زمان رئیس مدرسه البرز‬                                                               ‫فجر انقلاب اسلامی را باور دارند یا عنادی با آن‬    ‫«فرهنگی و هنری» حکومت از جمله «انجمن‬            ‫= تسنیم نو شته ‪ ،‬گر و هی ا ز‬
                                                                 ‫کارهای دولتی‪.‬‬                                                            ‫هنرهای تجسمی انقلاب» وارد آورده است‪.‬‬            ‫سینماگران در حال رایزنی برای‬
‫دکتر مجتهدی بود یا هنوز مجتهدی‬              ‫ـ پدرم سرهنگ محمدحسین انصاری‬                                                   ‫ندارند‪».‬‬       ‫در این اقدام بیسابقه‪ ،‬ابراهیم حقیقی دبیر و‬      ‫جلب نظر سینماگران برای اعلام‬
                                            ‫بود که در بیست و ششسالگی در‬                 ‫نیرومند به نقل از یکی از مسئولان جشنواره‬          ‫کیانوش غریبپور مدیر هنری جشنواره هنرهای‬
                        ‫نیامده بود؟‬         ‫بجنورد کشته شد‪ ،‬در سال ‪ ۱۳۰۴‬یعنی‬            ‫گفت‪« :‬سال گذشته با یکی از مدیران هنری‬             ‫تجسمی «فجر» و دبیران و داوران بخشهای‬                              ‫انصراف هستند!‬
‫ـ دکتر مجتهدی معلم جبر ما بود‪.‬‬              ‫همان سالی که من به دنیا آمدم‪ .‬مادرم‬         ‫جلسهای داشتم و آن مدیر هنری میگفت «از‬             ‫نقاشی‪ ،‬تصویرگری‪ ،‬گرافیک‪ ،‬مجسمه‪ ،‬عکس‪،‬‬            ‫=گروههای موسیقی و نوازندگان با‬
‫رئیس مدرسه دکتر لطفعلی صورتگر بود‪.‬‬          ‫نیز دختر سرتیپ احمدخان شیرلو‬                ‫مدیر یکی از تشکلهای هنری برای مسئولیت‬             ‫سرامیک‪ ،‬عکس‪ ،‬کارتون‪ ،‬خوشنویسی از‬                ‫انتشار بیانیههایی نوشتند که دیگر‬
‫دکتر مجتهدی بعداً رئیس دبیرستان‬             ‫بود که در آن زمان فرمانده ارتش در‬           ‫دبیری یک جشنواره فجر کمک خواستیم که آن‬            ‫ادامه همکاری با این جشنواره سر باز زدهاند‪.‬‬      ‫نمیخواهند در جشنواره «فجر»‬
‫البرز شد‪ .‬بعد از دورۀ دبیرستان ابتدا‬                                                    ‫هنرمند بیان کرده بود‪ ،‬مگر جمهوری اسلامی‬           ‫ابراهیم حقیقی گرافیست و دبیر انصرافی این‬
‫تصمیم داشتم بروم به دانشکده فنی‬                                   ‫کرمانشاه بود‪.‬‬         ‫تا دهه فجر ‪ ۱۳۹۸‬پابرجاست که من مسئولیت‬            ‫جشنواره در اینستاگرامش نوشت که «در فضای‬                              ‫شرکت کنند‪.‬‬
‫اما به دلائلی منصرف شدم‪ .‬رشتههای‬            ‫پدرم بهنوبه خود در کودکی پدرش‬               ‫بپذیرم؟» این موضوع بسیار دردناک است‪.‬‬              ‫تلخکامی و دروغ‪ ،‬ناتوانم از برگزاری جشنوارهای‬    ‫=استعفای دو مجری صدا و سیمای‬
‫تحصیلی در آن زمان محدود بود و مثل‬           ‫را از دست میدهد و تحت سرپرستی‬               ‫معلوم نیست مدیریت هنری کشور به کدام سو‬            ‫که قرار بود نشان شادمانی باشد و پیوند‪ .‬چرا‬      ‫جمهوری اسلامی‪ ،‬مجری حکومتی‬
‫امروز دانشگاهها و دانشکدههای متعدد‬          ‫دائیاش سرلشکر محمود انصاری‬                  ‫میرود و چه تفکری دارد و چرا به این جماعتی‬         ‫که شادمان نیستم و نیستیم‪ ».‬کیانوش غریبپور‬       ‫برنامه «تفسیر سیاسی روز» را‬
‫وجود نداشت‪ .‬بعد خواستم طب بخوانم‬            ‫(امیراقتدار) قرار میگیرد‪ ،‬با بچههای او‬      ‫که جمهوری اسلامی را باور ندارند‪ ،‬امید بسته‬        ‫هم ضمن اعلام این انصراف در صفحه اینستاگرام‬      ‫عصبانی کرده‪ .‬وی گفته‪ ،‬کار ما لنگ‬
‫که مادرم مخالف بود و چون آب و ملکی‬          ‫به مدرسه میرود‪ ،‬وارد ارتش میشود‪،‬‬                                                              ‫خود‪ ،‬کوتاه نوشت‪« :‬به طاقتی که ندارم‪ ،‬کدام‬
‫داشتیم تشویق شدم بروم به دانشکدۀ‬            ‫به درجه سرهنگ دومی میرسد و‬                                                     ‫است!»‬                                                            ‫نمیماند! ببینیم به کجا میرسند!‬
                                            ‫مأموریت پیدا میکند به خراسان‪.‬‬               ‫تحریم جشنوارههای «هنری فجر» توسط اهالی‬                                            ‫بار کشم؟»‬       ‫=همبستگی کمنظیر هنرمندان و‬
                         ‫کشاورزی‪.‬‬           ‫مقدمات ازدواج او در تهران فراهم‬                                                               ‫خبرگزاری تسنیم دبیران و داوران انصرافی‬          ‫استادان در عرصههای مختلف که‬
                                            ‫میشود و در حالی که داماد در مشهد‬              ‫تئاتر نیز به شکل وسیعی صورت گرفته است‪.‬‬          ‫جشنواره هنرهای تجسمی «فجر» را‬                   ‫جامعه دستکم از دی‪ 96‬به اینسو در‬
‫= بستگان شما‪ ،‬همانطور که اشاره‬              ‫بوده و پدر عروس در کرمانشاه‪ ،‬عروس را‬        ‫‪ ۱۰۰‬هنرمند اهل مشهد در قالب سه گروه‬                                                               ‫انتظارآنبسرمیبردوسرانجامدردی‬
‫کردید‪ ،‬عموم ًا نظامی بودند‪ .‬شما‬             ‫سوار کالسکه میکنند و همراه تعدادی‬           ‫نمایشی «آدیداس»‪« ،‬جانی سکیکی»‪ ،‬و «خدای‬                                    ‫«معلومالحال» نامید!‬     ‫‪ 98‬شاهد آن شد‪ ،‬واکنشهای منفی‬
                                            ‫تفنگچی میفرستند به مشهد‪ .‬آنها هفت‬           ‫جنگ»‪ ،‬با ابراز همدردی با مردم داغدیده ایران از‬    ‫همبستگی کمنظیر هنرمندان و استادان‬               ‫رسانههای وابسته به حکومت از جمله‬
‫احساس علاقه به ورود در ارتش‬                 ‫ماه در کنار هم زندگی میکنند و پدرم‬                                                            ‫هنرهای تجسمی که جامعه دستکم از دی‪۹۶‬‬             ‫خبرگزاری تسنیم را در پی داشت‪.‬‬
                                            ‫برای مأموریتی به بجنورد میرود و در‬                ‫حضور در جشنواره «فجر» انصراف دادند‪.‬‬         ‫به اینسو در انتظار آن بسر میبرد و سرانجام‬
                        ‫نمیکردید؟‬           ‫جریان درگیری با ترکمنها به شهادت‬            ‫همچنین‪ ،‬دهها گروه تئاتر مستقل‪ ،‬نویسندگان و‬        ‫در دی ‪ ۹۸‬شاهد آن شد‪ ،‬واکنشهای منفی‬              ‫در پی فاجعه کشتهشدن ‪ ۱۷۶‬مسافر هواپیمای‬
‫ـ بههیچوجه‪ .‬کارهای نظامی برایم‬              ‫میرسد‪ .‬بنابراین مادرم برمیگردد به‬           ‫بازیگران تئاتر تا کنون از تحریم این جشنواره خبر‬   ‫رسانههای وابسته به حکومت از جمله خبرگزاری‬       ‫اوکراینی در حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب‬
‫جاذبهای نداشت‪ .‬از همان دوران کودکی‬          ‫تهران و در خانۀ پدرش به سرپرستی من‬          ‫دادهاند از جمله گروه نمایش «پروانه الجزایری»‬      ‫تسنیم را در پی داشت‪ .‬تسنیم با تیتر «از آغوش‬     ‫اسلامی و اعتراضات گستردهی خیابانی مردم‪،‬‬
‫به کتاب علاقه داشتم و ترجیح میدادم‬                                                      ‫(سعید حسنلو)‪« ،‬مکبث» (آرش دادگر)‪« ،‬همان‬           ‫باز برای جشن هنر شیراز تا تحریم جشنواره‬         ‫سرانجام جامعه هنری کشور بطور گسترده‬
‫بیشتر وقتم را صرف کتاب خواندن کنم‪.‬‬                                ‫ادامه میدهد‪.‬‬          ‫چهاردقیقه» (صابر ابر)‪« ،‬شک» مهدی کوشکی‪،‬‬           ‫تجسمی فجر» از انصراف گروهی داوران انتقاد‬        ‫دست از همکاری با حکومت کشیده و به تحریم‬
‫بچههای فامیل که با من همدوره بودند‬          ‫نکتۀ قابل ذکر این که مردان خانوادۀ ما‬       ‫«روایت فرزانه» (محمد حسین زیکساری)‪،‬‬               ‫کرد و آنها را «افراد معلومالحالی» خطاب کرد که‬   ‫جشنواره حکومتی «فجر» و امتناع از همکاری با‬
‫اغلبشان به مدرسه نظام رفتند ولی من‬          ‫همه ارتشی بودند‪ .‬پدرم‪ ،‬پدر بزرگم‪ ،‬اقوام‬     ‫«مشق شب» (امیر نجفی)‪« ،‬آواز قو» (پریزاد‬           ‫«پیش از این نیز در آزمون وفاداری به آرمانهای‬
                                            ‫پدری و مادری و تقریباً همه کسانی که‬         ‫سیف)‪« ،‬من» (سیاوش پاکراه)‪« ،‬کرونوس»‬                                                                     ‫صداوسیمای جمهوری اسلامی میپردازد‪.‬‬
  ‫بالاخره وارد دانشکدۀ کشاورزی شدم‪.‬‬         ‫میشناختم‪ .‬علتش هم این بود که اجداد‬          ‫(امیر نجفی)‪« ،‬آن دیگری» (سمانه زندینژاد)‪،‬‬                   ‫فجر انقلاب اسلامی مردود شدهاند‪».‬‬      ‫در پی اعتراف ستاد کل نیروهای مسلح کشور‬
‫=یعنی دانشکدۀ کشاورزی‬                       ‫من از مهاجران قفقاز بودند‪ .‬از ایرانیانی که‬  ‫«در اتاق باد میوزد» (سجاد تابش) «قصر‬              ‫تسنیم همچنین انتقاد کرد که «چرا باید‬            ‫به حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‬
                                            ‫قبل از جنگهای ایران و روس سرکردگان‬          ‫موروثی خاندان فرانکشتاین» (آتیلا پسیانی)‪.‬‬         ‫«مهنوش مشیری» که در کارنامه هنری خود‬            ‫به هواپیمای مسافربری اوکراینی و کشتهشدن‬
‫دانشگاه تهران را گذراندید و از آنجا‬         ‫طوایف و ایلات مناطق قرهباغ و ایروان‬         ‫کانون روابط عمومی و تبلیغات تئاتر «خانه‬           ‫سابقه همکاری با جریان هنری منحط رژیم‬            ‫‪ ۱۷۶‬مسافر و خدمهی این پرواز‪ ،‬و همزمان با‬
                                            ‫و نخجوان بودند و پس از آن که هفده‬           ‫تئاتر» هم با انتشار بیانیهای ضمن محکوم کردن‬       ‫پهلوی را دارد‪ ،‬در ترکیب داوران دوازدهمین‬        ‫اعتراضات خیابانی مردم از شامگاه دیروز ‪ ۲۱‬دی‬
                  ‫لیسانسگرفتید؟‬             ‫شهر قفقاز به تصرف روسها درآمد‪ ،‬حاضر‬         ‫این فاجعه انسانی و ابراز همدردی با خانوادههای‬                                                     ‫تا کنون‪ ،‬کلیهی جشنوارههای «فجر» حکومتی‬
‫ـ بله‪ ،‬در آن زمان به لیسانسیههای‬            ‫نشدند زیر بیرق روس زندگی کنند‪ ،‬به‬           ‫کشتهشدگان از جامعه هنری خواست تا در‬                  ‫جشنواره تجسمی فجر حضور داشته باشد؟!»‬         ‫توسط هنرمندان عرصههای مختلف تحریم شده‬
‫دانشکده کشاورزی عنوان مهندسی‬                ‫این سوی ارس‪ ،‬مهاجرت کردند و چون‬             ‫محکومیت این فاجعه شنیع با مردم همصدا‬              ‫مهنوش مشیری دبیر و علی هاشمی شهرکی‪،‬‬             ‫و آنان همکاری خود را با سیستم وزارت فرهنگ‬
‫میدادند و به همین دلیل است که هنوز‬          ‫مردان جنگدیدهای بودند و تا اندازهای‬         ‫باشند‪ .‬امین عظیمی مدیر ارتباطات‪ ،‬آموزش و‬          ‫علی خدایی و پیمان رحیمیزاده داوران حوزه‬         ‫و ارشاد اسلامی در این جشنواره را قطع میکنند‪.‬‬
‫هم بعضیها به من میگویند مهندس‬               ‫هم به زبان روسی آشنایی داشتند‪ ،‬وارد‬         ‫پژوهش تئاتر شهر نیز از سمت خود کنارهگیری‬          ‫تصویرگری این دوره از جشنواره‪ ،‬ضمن تسلیت و‬       ‫مسعود کیمیایی فیلمساز شناخته شده همزمان‬
‫انصاری‪ .‬دانشکده کشاورزی را که تمام‬          ‫سازمان ارتشی ایران شدند که در آن‬                                                              ‫ابراز همدری با بازماندگان «حوادث اخیر» اعلام‬    ‫با اعتراضات مردمی دیماه‪ ،‬با انتشار ویدئویی در‬
‫کردم دیدم آن چیزی نیست که بخواهم‬            ‫زمان قزاقخانه نامیده میشد و اکثراً به‬                                            ‫کرد‪.‬‬         ‫کردند که «به دلیل تألمات روحی قادر به ادامه‬     ‫فضای مجازی اعلام کرد که از حضور در جشنواره‬
‫آیندهام را بر پایه آن بنا کنم‪ .‬رفتم به‬      ‫درجات بالای نظامی رسیدند‪ .‬بعد از‬            ‫علاوه بر این‪ ،‬همراه با تجمعات اعتراضی‬                                                             ‫فیلم «فجر» با فیلم «خون شد» انصراف میدهد‪.‬‬
‫دانشکدۀ حقوق و همان وقت هم وارد‬             ‫تشکیل ارتش نوین‪ ،‬اعلیحضرت رضاشاه‬            ‫گستردهی مردم در تهران و شهرهای دیگر علیه‬                         ‫همکاری با جشنواره» نیستند‪.‬‬       ‫این فیلمساز پیشکسوت همچنین اظهار داشت‬
‫خدمت دولت شدم‪ .‬فارغالتحصیلان‬                ‫که از همان دوران آنها را میشناخت‬            ‫نظام حاکم و انتقاد از سیاستهای مردمستیز‬           ‫اونیش امینالهی‪ ،‬مهدی مهدیان‪ ،‬علی باقری‪،‬‬         ‫که «دلم نمیخواهد فیلمم را در جشنواره فجر‬
‫دانشکده کشاورزی اکثرشان در صورتی‬            ‫مناصب و مقامات لشکری و کشوری‬                ‫این حکومت‪ ،‬هنرمندانی از جمله جعفر پناهی‪،‬‬          ‫مهدی فاتحی دبیر و داوران بخش گرافیک‬             ‫نشان دهم‪ ،‬به دلیل تسلیتی که به این همه آدم‬
‫که میخواستند وارد بخش دولتی شوند‬            ‫برایشان در نظر گرفت‪ .‬مثلا در سال‬            ‫هدیه تهرانی‪ ،‬رضا درمیشیان‪ ،‬پرستو صالحی در‬         ‫جشنواره «فجر» نیز با انتشار بیانیهای از همکاری‬
‫میرفتند به وزارت کشاورزی‪ .‬دوست‬              ‫‪ ۱۳۰۰‬یعنی چند ماهی پس از کودتای‬             ‫تجمع اعتراضی در مقابل دانشگاه پلیتکنیک‬            ‫با این جشنواره انصراف داده و نوشتند که «در‬                     ‫دارم‪ ،‬مردمی که مسافر بودند‪».‬‬
‫همدورۀ من‪ ،‬امیرحسین امیرپرویز‪،‬‬              ‫سوم حوت‪ ،‬وقتی سردار سپه کلنل‬                ‫(امیرکبیر) شرکت کردند و یاد کشتهشدگان‬             ‫شرایط فعلی نه تاب ادامه دادن داریم و نه توان‬    ‫او مدعی شد که هیچوقت اهل شرکت در‬
‫که بعدها مدیر کل و معاون وزارت‬              ‫کاظم خان سیاح را از فرمانداری نظامی‬                                                                                                           ‫جشنواره فیلم «فجر» نبوده و سمت و سویاش‬
‫کشاورزی و در کابینۀ مهندس شریف‬              ‫تهران برکنار کرد‪ ،‬جای او را به سرتیپ‬                  ‫هواپیمای اوکراینی را گرامی داشتند‪.‬‬                              ‫خاموش نگریستن‪».‬‬
‫امامی وزیر شد‪ ،‬از این جمله بود‪ ،‬ولی‬         ‫محمودخان انصاری (امیراقتدار) سپرد و‬         ‫صدها تن از چهرههای هنری و فرهنگی نیز‬              ‫دبیر و داوران این بخش از جشنواره تجسمی‬                                 ‫همیشه مردم هستند‪.‬‬
‫من رفتم به وزارت کار‪ .‬وزارت کار تازه‬        ‫بعد هم سرلشکر انصاری درکابینۀ سردار‬         ‫با انتشار پُستهایی در فضای مجازی به انتقاد‬        ‫«فجر» از کسانی که در این مدت به خاطر آنها در‬    ‫برخی منابع خبری سینما نوشتند‪ ،‬هومن سیدی‬
‫تأسیس شده بود و به آن میگفتند‬               ‫سپه وزیر پست و تلگراف و متعاقباً وزیر‬       ‫از سیستم حاکم پرداخته و با خانوادههای‬             ‫این جشنواره شرکت کرده بودند‪ ،‬پوزش خواستند‬       ‫بازیگر و کارگردان سینما‪ ،‬پیشنهاد داوری این‬
‫وزارت کار و تبلیغات‪ ،‬چون امور تبلیغات‬                                                   ‫کشتهشدگان ابراز همدردی کردند‪ .‬همچنین‬              ‫و برای ایران روزهای بهتری را آرزو کردند‪.‬‬        ‫دوره از جشنواره «فیلم فجر» را نپذیرفته است‪.‬‬
‫هم زیر نظر وزیر کار قرار داشت‪ .‬من در‬                                ‫کشور شد‪.‬‬            ‫شامگاه دیروز‪ ،‬صبا راد و زهرا خاتمی‪ ،‬در پستی‬       ‫کیارنگ علایی عضو هیات داوران بخش عکس‬            ‫خبرگزاری تسنیم در واکنش به تحریم‬
‫ادارۀ تبلیغات کار گرفتم‪ .‬اولین کاری‬         ‫محل زندگی ما در دوران کودکی و‬               ‫اینستاگرامی از قطع همکاری خود با صداوسیمای‬        ‫جشنواره تجسمی «فجر» در صفحه اینستاگرام‬          ‫جشنوارههای «فجر» این ادعا را مطرح کرد‬
‫که به من رجوع شد کار جالبی نبود‪.‬‬            ‫نوجوانی منطقه امیریه و خیابان شاهپور‬                                                          ‫خود از انصراف‪ ،‬رومین محتشم و سیفالله‬            ‫که تعدادی از اهالی سینما از جمله یک‬
‫ادارهای بود بهاسم ادارۀ اخبار‪ .‬ادارۀ اخبار‬  ‫و بازارچه آقا شیخ هادی و اطراف چهارراه‬                      ‫جمهوری اسلامی خبر دادند‪.‬‬          ‫صمدیان‪ ،‬شهریار توکلی و خودش از مشارکت‬           ‫منتقد سینمایی در حال رایزنی با کارگردانان‬
‫عبارت بود از اتاقی چسبیده به توالت که‬       ‫حسنآباد بود‪ .‬تقریباً تمام فامیل ما در آن‬    ‫صبا راد در پست اینستاگرامی خود نوشت‪:‬‬              ‫در این جشنواره خبر داد و نوشت‪« :‬در همدلی‬        ‫شرکتکننده در این دوره از این جشنواره هستند‬
‫رئیسش تا کلاس ‪ ۹‬درس خوانده بود‪،‬‬             ‫محدوده میزیستند و چون خانههایمان‬            ‫«این روزها میخواهیم دلمان گرم شود نه‬              ‫با قربانیان فاجعه اخیر و درک شرایط اجتماعی و‬    ‫تا آنان را نسبت به تحریم جشنواره ترغیب کنند‪.‬‬
‫بنده هم تنها کارمند آن اداره بودم‪ .‬این‬      ‫نزدیک به هم بود با هم رفت وآمد زیاد‬         ‫سرمان… ضمن تشکر از حمایتهای بیوقفه‬                ‫حال عمومی جامعه انسانی و فرهنگی‪ ،‬ما‪ ،‬دبیر و‬     ‫هرچند با پذیرفتهشدن پنج اثر تولیدشده توسط‬
‫رئیس اوراقی را لای پوشه میگذاشت و‬           ‫و معاشرت دائمی داشتیم‪ .‬در محیطی‬             ‫شما مردم عزیز در تمام سالهای فعالیتم‪ ،‬از این‬      ‫هیات داوران…» «به عنوان هنرمندانی مستقل‬         ‫سازمان رسانهای و فرهنگی «اوج» وابسته به سپاه‬
‫رویش مینوشت محرمانه‪ .‬من کنجکاو‬              ‫که از آن یاد میکنم دو خصوصیت‬                ‫طریق اعلام میکنم پس از ‪ ۲۱‬سال کار در رادیو‬        ‫که با هدف تداوم فعالیتهای فرهنگی و هنری‬         ‫پاسداران انقلاب اسلامی توسط هیأت انتخاب‬
‫بودم بدانم این اوراق محرمانه چیست که‬        ‫چشمگیر وجود داشت‪ .‬یکی احساس‬                 ‫و تلویزیون‪ ،‬قادر به ادامه فعالیت در رسانه نیستم‪.‬‬  ‫این مسئولیت را پذیرفته بودیم‪ ،‬از ادامه همکاری‬   ‫جشنواره امسال‪ ،‬سینماگران مستقل از ابتدا هم‬
‫آن را با چنان وسواسی از دیگران پنهان‬        ‫شدید وطنپرستی بود و یکی هم قناعت‬                                                              ‫با این رویداد معذوریم و ضمن تشکر از عکاسان‬      ‫حضوری در این رویداد حکومتی نداشتند‪ .‬بهمن‬
‫میکرد تا روزی که اتفاقاً پوشهها ریخت‬        ‫و سادگی زندگی سربازی‪ .‬مردمانی بودند‬                                  ‫دیگر نمیتوانم…»‬          ‫شرکتکننده‪ ،‬تأثر و همدلی عمیق خود را با‬          ‫فرمانآرا فیلمساز پیشکسوت پیشتر گفته بود‪ ،‬در‬
‫روی زمین و من وقت جمع کردنش‬                 ‫بسیار متعصب نسبت به مسائل میهنی‬             ‫حسن سلطانی مجری برنامه «تفسیر سیاسی‬               ‫مردم داغدار ایران اعلام میکنیم‪ ،‬چرا که همواره‬
‫متوجه شدم که اوراق محرمانه چیزی‬             ‫و شعائر ملی و کماعتنا به تجملات و‬           ‫روز» درباره تحریم سیمای حکومت توسط این‬            ‫و در هر شرایطی مسائل انسانی بر فعالیتهای‬           ‫پذیرش آثار «مهندسی» صورت گرفته است‪.‬‬
                                            ‫تشریفات‪ .‬میتوانم بگویم این محیط در‬          ‫مجریان به تسنیم گفت‪« :‬لازم است این مجریان‬                                                         ‫از دیگرسو‪ ،‬رسانههای تخصصی سینما‪ ،‬چون‬
              ‫جز بریدۀ جراید نیست!‬          ‫روحیه من تأثیر عمیقی باقی گذاشت‬             ‫بدانند تلویزیون لنگ آدمها نمیماند‪ .‬به هر حال‬                            ‫هنری ارجحیت دارد‪».‬‬        ‫«کافه سینما» و «سینمافا» نیز اعلام کردند که در‬
‫این‪ ،‬حدود سالهای ‪ ۲۴‬و ‪ ۲۵‬است‪.‬‬               ‫و از این بابت شکرگزارم‪ .‬بههر حال‬            ‫تشخیص دادهاند که بروند و نباشند؛ ببینیم به‬        ‫«مگر جمهوری اسلامی تا دهه فجر ‪۱۳۹۸‬‬              ‫جشنوارهوسالنرسانههایشحضورنخواهندداشت‪.‬‬
‫زمانی که قوامالسلطنه نخست وزیر بود‪.‬‬         ‫کودکی من در منزل پدر بزرگم گذشت‬                                                                                                               ‫کیوان ساکت نوازندهی تار‪ ،‬موسیقیدان و‬
‫چند ماهی که گذشت کار من تغییر‬               ‫و تحصیلات ابتدایی را در دبستان‬                                          ‫کجا میرسند!»‬                                                          ‫آهنگساز با انتشار پیامی در صفحه اینستاگرام‬
‫کرد و شدم خبرنگار رادیو تهران‪ .‬اداره‬        ‫شرف آغاز کردم که از همکلاسانم در‬                                                                                                              ‫خود نوشت که «به نشانه همدلی با مردم داغدار و‬
‫تبلیغات که رادیو تهران هم جزو آن بود‬        ‫آنجا منوچهر نیکپور بود و ما دو تن که‬                                                                                                          ‫و ستمدیده» در هیچیک از «جشنوارههای هنری‬
‫در میدان ارگ قرار داشت‪ .‬کمی بالاتر‬          ‫کوچکترین شاگردان کلاس بودیم کنار‬
‫از آن‪ ،‬نخست وزیری (کاخ ابیض) بود‬                                                                                                                                                                                ‫فجر» شرکت نمیکند‪.‬‬
‫و وزارت دادگستری‪ .‬من میبایستی‬                       ‫هم‪ ،‬در صف جلو مینشستیم‪.‬‬                                                                                                               ‫او نوشت که «نه به عنوان هنرمن ِد شرکتکننده‪،‬‬
‫هر روز به این مراکز مراجعه کنم برای‬         ‫دوران دبیرستان را در مدارس شرف‪،‬‬                                                                                                               ‫نه در مقا ِم داور یا کارشناس مدعو و نه در‬
‫گرفتن خبر‪ .‬نخست وزیر‪ ،‬دفتر کار خود‬          ‫فیروزبهرام و البرز گذراندم و از دبیرستان‬                                                                                                      ‫نقش مخاطب و بیننده هیچیک از آثار» در‬
‫را در وزارت امور خارجه قرار داده بود و‬      ‫البرز در رشتۀ علمی دیپلم گرفتم‪.‬‬                                                                                                               ‫جشنوارههای حکومتی در بهمنماه شرکت‬
‫من به آنجا هم سر میزدم‪ .‬دوران بسیار‬         ‫منوچهر کلالی که بعدها در کارهای‬
‫جالب و پر حادثهای بود‪ .‬دورانی بود که‬        ‫سیاسی کشور نقش مهمی پیدا کرد و‬                                                                                                                                               ‫نخواهد کرد‪.‬‬
‫وقایع آذربایجان جریان داشت‪ .‬حزب‬             ‫وزیر مشاور و دبیر کل حزب ایران نوین‬                                                                                                           ‫ارکستر موسیقی آرکو‪ ،‬حسام اینانلو‪ ،‬مانی‬
‫توده قدرت داشت‪ .‬حزب دموکرات ایران‬           ‫شد‪ ،‬در دبیرستان البرز با من همکلاس‬                                                                                                            ‫جعفرزاده‪ ،‬ناصر نظر‪ ،‬هانا کامکار‪ ،‬کیاوش‬
‫تشکیل شده بود‪ .‬دولت هر روز اعلامیه‬          ‫بود‪ .‬هر دو در سال آخر دبیرستان معدل‬                                                                                                           ‫صاحبنسق‪ ،‬رضا پرویززاده‪ ،‬آرمان نوروزی‪ ،‬علی‬
‫میداد و اینها همه برای جوانی که تازه‬        ‫‪ ۱۵/۱۷‬گرفتیم و متفقاًنفر دوم امتحانات‬                                                                                                         ‫قمصری‪ ،‬نیلوفر محبی‪ ،‬علی اصغر عربشاهی‪،‬‬
‫از مدرسه بیرون آمده و با مقامات بالای‬       ‫نهائی در تهران شدیم‪ .‬شاگرد اول تهران‬
‫اداری و اجرایی سر و کار پیدا کرده بود‬
                                                         ‫هم از همکلاسان ما بود‪.‬‬
           ‫هیجانانگیز و آموزنده بود‪.‬‬

‫ادامه دارد‬
   1   2   3   4   5   6   7   8   9   10   11