Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۲۵۵ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪1۳‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪1۷۲1‬‬                                                  ‫ماهی خاش!‬                               ‫حمله مغولان به ایران و سزای خائن‬
‫جمعه ‪ ۳‬تا پنجشنبه ‪ ۹‬آوریل ‪۲۰۲۰‬‬

          ‫جادوی نقطه‬

‫همان مدرسه شد‪ ،‬اما روش اختراعی او‬     ‫اوایل قرن ‪ ۱۹‬افراد نابینا سرنوشت‬         ‫یکی از مهمترین دلایلی که سبب‬            ‫و نتیجهای جز کشته شدن خودت و‬          ‫و مسلح را تحت فرماندهی «قراچه‬           ‫در سال ‪ ۶۱۴‬قمری هنگامی که‬
‫تا هنگامی که در مدرسه درس میداد‬       ‫مشخصی داشتند‪ :‬گدایی در خیابانها‪.‬‬         ‫میشود ساکنان فلات مرکزی و‬               ‫هزاران انسان دیگر ندارد! بهتر است‬            ‫صاحب» به کمک او فرستاد‪.‬‬          ‫‪ ۴۵۰‬بازرگان مغول جهت باز کردن‬
                                      ‫اما لویی بریل که از سه سالگی براثر‬       ‫پایتخت ایران از خوردن ماهی منصرف‬        ‫شهر را به مغولان تسلیم کنی و جان‬                                              ‫باب تجارت با ایران وارد ناحیه مرزی‬
                     ‫به کار نرفت‪.‬‬     ‫برخورد چاقوی کار پدر به چشم‬              ‫شوند‪ ،‬تیغ یا همان استخوان ظریف‬                                                ‫«قراچه صاحب» وقتی به نزدیکی‬             ‫«اترار» در شمال شرقی کشور شدند‪،‬‬
‫اهمیت خط بریل تا سال ‪۱۸۶۸‬‬             ‫چپش نابینا شده بود‪ ،‬میخواست هر‬           ‫درون عضلات ماهی است‪ .‬البته این‬             ‫خود و خانوادهات را نجات دهی‪».‬‬      ‫اترار رسید و در جریان تعداد سپاهیان‬     ‫غایرخان حاکم اترار (که در تاریخ با‬
‫میلادی ناشناخته بود‪ .‬تا این که دکتر‬   ‫جوری که شده سرنوشت خودش را‬               ‫ترس خیلی هم بیدلیل نیست‪ .‬نازکی‬          ‫«غایر خان» به حدی از این سخنان‬        ‫مغول قرار گرفت‪ ،‬ترس و تردید به‬          ‫عنوان «اینالجق» نیز از وی یاد شده) و‬
‫آرمیتاژ و همکاران نابینایش تصمیم‬                                               ‫و تیزی تیغهای ماهی که در گیلکی به‬       ‫رنجید که گفت‪« :‬من نیازی به کمک‬        ‫جانش ریخت و چون ذاتاً شخصی‬              ‫گفته میشود از خانواده سلطان محمد‬
‫گرفتند انجمن ملی حمایت از نابینایان‬                         ‫تغییر بدهد‪.‬‬        ‫آن «خاش» گفته میشود‪ ،‬از آن جسم‬          ‫تو و افرادی که همراه آوردهای‪ ،‬ندارم‪.‬‬  ‫ترسو و عافیتجو بود‪ ،‬اندیشه خیانت‬        ‫خوارزمشاه بود‪ .‬طمع در مال آنان بست‬
‫را تأسیس و کتابهایی به خط بریل‬        ‫لویی با حمایت خانواده به مدرسه‬           ‫کامل ًا مناسبی برای فرو رفتن در مخاط‬    ‫اگر واقعاً از شرکت در این جنگ بیم‬     ‫و پیوستن به دشمن در ذهنش راه‬            ‫و به بهانه اینکه جاسوس هستند‪ ،‬آنان‬
                                      ‫رفت و در ده سالگی‪ ،‬بورسیه تحصیلی‬                                                 ‫داری‪ ،‬همین لحظه برگرد و بگذار من‬      ‫یافت‪ .‬به همین جهت نزد «جوجی»‬            ‫را زندانی ساخت و مدتی بعد طبق‬
                      ‫چاپ کنند‪.‬‬                                                                     ‫گلو میسازد‪.‬‬        ‫به تکلیفی که بر عهده خود میبینم‪،‬‬      ‫فرزند چنگیز که فرماندهی مغولان را‬       ‫دستور سلطان محمد‪ ،‬همهشان را به‬
‫اولین کتاب چاپ شده به خط‬                  ‫مدرسۀ نابینایان پاریس را گرفت‪.‬‬       ‫بعضی ماهیهای شمال مانند کفال‬                                                  ‫به عهده داشت رفت و اندیشه خود را‬
                                      ‫هر چند شرایط تحصیل در آن جا‬              ‫و اردک ماهی استخوان کمتری دارند‪.‬‬                              ‫عمل کنم‪».‬‬                                                                     ‫قتل رساند‪.‬‬
‫بریل‪« ،‬توانایی خواندن و نوشتن و‬       ‫دست کمی از گدایی نداشت‪ ،‬اما بریل‬         ‫اما ماهی سفید مانند دیگر اعضای‬          ‫«قراچه صاحب» بدون آنکه از گفتگو‬                       ‫به اطلاع او رساند‪.‬‬      ‫چنگیزخان مغول بعد از این حادثه‪،‬‬
‫درک موسیقی به روش نقطهگذاری»‬          ‫جوان‪ ،‬تصمیمش را گرفته بود‪ .‬شانس‬          ‫خانواده کپور ماهیان تا دلتان بخواهد‬     ‫با «غایر خان» نتیجهای بگیرد‪ ،‬به نزد‬   ‫«جوجی» که با وجود داشتن‬                 ‫سفیری نزد سلطان محمد فرستاد‬
                                      ‫با او یار بود‪ ،‬چون شارل باربیه سرباز با‬                                          ‫«جوجی» برگشت و همه چیز را با او‬       ‫سربازان فراوان از فتح اترار عاجز مانده‬  ‫و ضمن اعتراض به عمل حاکم‪،‬‬
                       ‫نام داشت‪.‬‬      ‫سابقۀ ارتش فرانسه روشی اختراع کرده‬                           ‫«خاش» دارد‪.‬‬                                               ‫بود‪ ،‬از پیشنهاد «قراچه صاحب»‬            ‫خواستار تسلیم او جهت مجازات شد؛‬
‫لویی بریل در ‪ ۴۳‬سالگی در سال‬          ‫بود به نام خواندن در شب‪ .‬روشی که‬         ‫با این همه خاش ماهیهای خزر‬                               ‫در میان گذاشت‪.‬‬       ‫استقبال نمود و به وی تکلیف کرد تا‬       ‫اما سلطان محمد‪ ،‬ناپختگی کرد و‬
‫‪ ۱۸۵۲‬میلادی از طاعون مرد‪ .‬بعد از‬      ‫برای خواندن اطلاعات رمزی جنگ‬             ‫نسبت به ماهیهای جنوب خیلی‬               ‫«جوجی» که قبل ًا به «قراچه‬            ‫به دیدن «غایر خان» برود و او را وادار‬   ‫سفیر چنگیزخان را نیز به قتل رساند‬
‫مرگ‪ ،‬یک سیاره را در منظومه شمسی‬       ‫استفاده میشد‪ ،‬بدون رد و بدل شدن‬          ‫ظریفترند و اگر هم در گلو گیر کنند‬       ‫صاحب» وعده داده بود در صورت اغفال‬     ‫به تسلیم کند یا با خدعه و نیرنگ‬         ‫و همین امر‪ ،‬بهانۀ حمله چنگیز به ایران‬
‫به نام او نامگذاری کردند‪ .‬سیاره ‪۹۹۶۹‬‬                                           ‫معمولاً با لقمه بعد فرو میروند‪ .‬اما به‬  ‫«غایر خان» به حکومت اترار منصوب‬       ‫موجبات دستگیری او را فراهم سازد‪.‬‬
                                                        ‫حتی یک کلمه‪.‬‬           ‫هر حال موارد نادری اتفاق میافتد که‬      ‫خواهد شد‪ .‬از شنیدن سخنان وی‪ ،‬روی‬      ‫«قراچه صاحب» این دستور را‬                     ‫در رجب سال ‪ ۶۱۶‬قمری شد‪.‬‬
                           ‫بریل!‬      ‫باربیه از مدرسۀ نابینایان پاریس‬          ‫تیغ ماهی مخصوصاً در انتهای حلق و‬        ‫در هم کشید و گفت‪« :‬شخصی چون تو‬        ‫اجرا کرد و به ملاقات «غایر خان»‬         ‫محاصره اترار و تلاش سپاهیان‬
                                      ‫بازدید کرد و تصمیم گرفت این روش‬          ‫در محل لوزهها یا محل اتصال زبان به‬      ‫که حاضر شده به ولی نعمت و کشور‬        ‫رفت‪« .‬غایر خان» که وی را فرستاده‬        ‫مغول برای تصرف آن شهر‪ ،‬حدود پنج‬
                                      ‫را روی بچههای مدرسه امتحان کند‪.‬‬          ‫دریچهای که روی نای را میپوشاند به‬       ‫خود خیانت کند‪ ،‬چگونه ممکن است‬         ‫سلطان میدانست‪ ،‬به بهترین نحو از‬         ‫ماه به طول انجامید و «غایر خان» اگر‬
                                      ‫اما هنوز هم نوشتنی در کار نبود‪ .‬تا این‬                                           ‫به منی که دشمن وی و هموطنانش‬          ‫او استقبال کرد و با کمال صداقت‬          ‫چه خود عامل اصلی حمله مغولان به‬
                                      ‫که لویی خودش تصمیم گرفت الفبایی‬                        ‫درون مخاط فرو رود‪.‬‬                                              ‫نقشههای دفاعی خود را به اطلاع او‬        ‫ایران بود‪ ،‬علی رغم سپاهیان کمی که‬
                                      ‫اختراع کند که با آن بتوان هم خواند و‬     ‫یکبار این اتفاق برای مادر ملکه‬                       ‫هستم‪ ،‬وفادار بماند؟»‬     ‫رساند و وقتی حرفهای «غایر خان»‬
                                      ‫هم نوشت‪ .‬او با همان چاقوی تیز پدر‪،‬‬       ‫انگلستان پیش آمده بود که کارش‬           ‫آنگاه دستور داد تا سربازان بر سرش‬     ‫به پایان رسید‪« ،‬قراچه صاحب» با‬           ‫داشت‪ ،‬دلیرانه در مقابل آنها ایستاد‪.‬‬
                                      ‫شروع به ساختن نقاط برجستهای کرد‬          ‫به بیمارستان کشید! چنین مواردی‬          ‫ریختند و وی را تکه تکه کردند و ده‬     ‫نومیدی گفت‪« :‬به نظر من‪ ،‬پایداری‬         ‫سلطان محمد وقتی غایرخان را در‬
                                                                               ‫اغلب به التهاب گلو و عفونت میانجامد‪.‬‬    ‫هزار نفری هم که همراه با فرمانده او‬   ‫در برابر این سیل عظیم بیهوده است‬        ‫تنگنا دید‪ ،‬برای تقویت نیروهای تحت‬
                                              ‫که مطابق با حروف الفبا بود‪.‬‬      ‫پزشک میتواند با معاینه بالینی یا‬        ‫آمده بودند یا کشته شدند و یا فرار‬                                             ‫امر او‪ ،‬ده هزار جنگجوی کارآزموده‬
                                      ‫این الفبا شش نقطه داشت و‬                 ‫آندوسکوپی و با استفاده از پنسهای‬
                                      ‫تماس نوک انگشت برای خواندن آنها‬          ‫مخصوص تیغ را خارج کند‪ .‬البته‬                                      ‫کردند‪.‬‬
                                      ‫کافی بود‪ .‬این روش حتی در خواندن‬          ‫تمرین و ممارست هم بیتأثیر نیست‪:‬‬
                                      ‫نتهای موسیقی و ریاضی هم کاربرد‬           ‫یکی از آشنایان سالها پیش در رشت‬
                                      ‫داشت‪( .‬خود بریل ویولنسل و ارگ را‬         ‫شاهد یک شرطبندی بود که در آن‬
                                      ‫به خوبی مینواخت) لویی بعدها معلم‬         ‫مردی بدون استفاده از دستهایش‬
                                                                               ‫ماهی سفید برشتهای را خورد بدون‬
                                                                               ‫آنکه حتی یک خاش برایش مشکلی‬
                                                                               ‫ایجاد کند! کار را باید به کاردان سپرد‪.‬‬

‫‪8۳‬‬  ‫‪۷‬‬

    ‫‪1۹‬‬

    ‫‪1 6۳‬‬                                                                       ‫(سودوکو)‬

                                                                                                                       ‫‪ 1۵ 14 1۳ 1۲ 11 1۰ ۹ 8 ۷ 6 ۵ 4 ۳ ۲ 1‬عمودی‪:‬‬

   ‫‪۲ 14‬‬                                            ‫‪۱‬ـ از رجال سیاسی دوران پهلوی و ‪۲ 6‬‬                                                                                                                                    ‫‪1‬‬

    ‫‪۹ ۵ ۲۳‬‬                                         ‫‪۳۵‬‬                                                                           ‫نخست وزیر پیشین ایران‬                                                                    ‫‪۲‬‬
                                                                                                                       ‫‪۲‬ـ کشوری است ـ تکرار یک حرف ـ بدنه‬
                                                                                                                                                                                                                         ‫‪۳‬‬
    ‫‪۳ 8۷‬‬                                                                                                               ‫‪۳‬ـ نم ّو ـ خواننده خوش صدا و فراموش‬
                                                                                                                                                                                                                         ‫‪4‬‬
                                                                                                                       ‫نشدنی فقید ایران‬
                                                                                                                                                                                                                         ‫‪۵‬‬
    ‫‪41‬‬                                       ‫‪۹‬‬  ‫‪۵‬‬  ‫‪۵‬‬                           ‫‪1‬‬         ‫‪۳‬‬                             ‫‪۴‬ـ ششمین پادشاه سلسله اول بابل‬
                                                                                                                       ‫ـ ولگرد و سرگردان ـ از سلسلههای‬                                                                   ‫‪6‬‬
‫‪4 6۵ ۷‬‬
                                                                               ‫حکومتی ایران قبل از یورش عربها ‪4‬‬                                                                                                          ‫‪۷‬‬
                                                                                                 ‫‪۵‬ـ از حشرات موذی ـ متوالی و متناوب‬
‫‪۳‬‬                                                  ‫ـ از صنایع شعری ‪1‬‬                                                                                                                                                     ‫‪8‬‬

                                                                                                                       ‫‪۶‬ـ از حرکات آب ـ ذات ـ توانایی‬                                                                    ‫‪۹‬‬
                                                                                                                                                                                                                         ‫‪1۰‬‬
                                ‫عمودی‪:‬‬          ‫‪۷‬ـ شرکتی برای همیاری و کمک ‪11 1۰ ۹ 8 ۷ 6 ۵ 4 ۳ ۲ 1‬‬
                                                                                                                                                                                                                         ‫‪11‬‬
‫‪۷‬ـ سالخورده ـ صدا و‬   ‫‪۱‬ـ از پیشکسوتان هنر‬                                                       ‫به یکدیگر ـ واحداندازهگیری وزن ‪1‬‬                                                                                         ‫‪1۲‬‬
‫نوا ـ از ماههای قمری‬  ‫بازیگری و تأتر در‬                                                                                ‫ـ بَخت‬
‫‪۸‬ـ جنس مذ کر ـ‬                                                                                  ‫‪۸‬ـ «قدس» بهم ریخته ـ چیره و غالب ‪۲‬‬                                                                                       ‫‪1۳‬‬
‫ا ز قد یمی تر ین‬                  ‫کشورما‬
‫روزنامههای ایران که‬   ‫‪۲‬ـ هنر هفتم ـ گیاهی‬                                                       ‫ـ روستا ‪۳‬‬                                                                                                                ‫‪14‬‬
‫به همت اشرفالدین‬                                                                                    ‫‪۹‬ـ مسئولیت اداره کابینه با اوست ـ‬
‫گیلانی انتشار مییافت‬                ‫است‬                                                         ‫تکرار یک حرف ‪4‬‬                                                                                                           ‫‪1۵‬‬
‫‪۹‬ـ راستگو ـ خدمتی‬     ‫‪۳‬ـ توان ـ غربت ـ نوعی‬
                                                                                                ‫‪۵‬‬                                   ‫‪۱۰‬ـ از پادشاهان ایران‬                                                           ‫افقی‪:‬‬
       ‫است مقدس‬               ‫کشت و کار‬                                                                                ‫‪۱۱‬ـ مجروح ـ حرف فاصله ـ دورهای‬
‫‪۱۰‬ـ خراب ـ دریاچهای‬   ‫‪۴‬ـ از وسایل موسیقی ـ‬                                                      ‫از دوران عمر ‪6‬‬                                                                                       ‫‪۱‬ـ اثری ارزنده و پژوهشی از‬
                                                                                                                                                                                                          ‫محمدعلی فروغی‬
           ‫در آسیا‬              ‫آب جاری‬                                                         ‫‪۱۲‬ـ رطوبت ـ تازه از راه رسیده ـ از ‪۷‬‬                         ‫است ـ معرفت و تربیت‬
‫‪۱۱‬ـ از شهری بزرگ و‬    ‫‪۵‬ـ نظامی ـ از علوم‬                                                                              ‫شهرهای ایران‬                           ‫‪۱۱‬ـ کراهت و بیزاری ـ‬                    ‫‪۲‬ـ از خوانندگان خوش صدا‬
‫معروف آمریکای لاتین‬                                                                             ‫‪۱۳‬ـ سواره نیست ـ زبانی است ‪8‬‬                                 ‫خوراکی است ـ نه به‬                      ‫و قدیمی کشورما ـ تنها‬
                                  ‫شرعیه‬
                      ‫‪۶‬ـ واحد ـ از عوارض‬                                                        ‫‪۱۴‬ـکیمیاـکوششونبردـناتنینیست ‪۹‬‬                                               ‫عربی‬                      ‫‪۳‬ـ غم ـ از علوم پزشکی‬
                                                                                                    ‫‪۱۵‬ـ از رودخانه های ایران ـ پیامبر ـ‬                        ‫‪۱۲‬ـ مقصود ـ آدم کشی‬                   ‫‪۴‬ـ من و تو ـ روشنایی ـ‬
                                    ‫قلبی‬                                                        ‫کشوری است ‪1۰‬‬                                                                                         ‫پسوند تشبیه ـ مسئول‬
                                                                                                                                                                 ‫‪۱۳‬ـ دارالایتام ـ خرابه‬
                      ‫حل جدول شماره قبل‬                                                         ‫حل جدول شماره قبل ‪11‬‬                                         ‫‪۱۴‬ـ پاداش ـ راهزن ـ رسم‬                             ‫اداره امور‬
                                                                                                                                                                                                     ‫‪۵‬ـ پیکر ـ مراقبت و زیرچشم‬
                                                                                         ‫افقی‪:‬‬                                                                             ‫و روش‬                     ‫داشتن ـ شکلی است‬
                                                                                                                                                             ‫‪۱۵‬ـ فقیر ـ معتاد به یکی از‬
                                                            ‫کشوریست‬            ‫‪۱‬ـ از نخست وزیران‬                                                                                                                  ‫هندسی‬
                                                   ‫‪۷‬ـ رشد کرده ـ خوشبخت‬                ‫پیشین ایران‬                                                                      ‫مواد مخدر‬                       ‫‪۶‬ـ شنا ـ وسیله مکالمه‬
                                                                                                                                                                                                     ‫‪۷‬ـ مهربان ـ گفتار و کلام ـ‬
                                                                ‫و موفق‬         ‫‪۲‬ـ از شعرای نوپرداز و‬
                                                   ‫‪۸‬ـ اخلاق ـ خواری ـ اوهم‬               ‫فقید ایران‬                                                                                                           ‫دارنده و توانا‬
                                                                                                                                                                                                     ‫‪۸‬ـ گل ـ مسخره کردن و‬
                                                           ‫حرفهای دارد‬         ‫‪۳‬ـ واحد پول کشوریست‬                                                                                                   ‫دست انداختن ـ از اعضاء‬
                                                   ‫‪۹‬ـ از هنرپیشگان معروف‬       ‫ـ محل کسب و کار ـ از‬
                                                   ‫و قدیمی سینمای ایران‬        ‫فعالیتهای کشاورزی‬                                                                                                          ‫داخلی بدن انسان‬
                                                   ‫‪۱۰‬ـ از روزهای هفته ـ‬        ‫‪۴‬ـ از آن کلاه سازند ـ‬                                                                                                 ‫‪۹‬ـ واحد مقیاس فشار‬
                                                                               ‫رودخانهای در اروپا ـ‬                                                                                                  ‫الکتریکی ـ محل رویش‬
                                                         ‫نوعی موسیقی‬
                                                   ‫‪۱۱‬ـ هیزم ـ از چاشنیها‬               ‫انتقاد کننده‬                                                                                                       ‫و پرورش مرکبات‬
                                                                               ‫‪۵‬ـ شرقی ـ تکخال ـ‬                                                                                                     ‫‪۱۰‬ـ یکی از آوازهای ایرانی‬
                                                                                                                                                                                                     ‫از متعلقات شور ـ حیوانی‬
                                                                                             ‫جدید‬
                                                                               ‫‪۶‬ـ پشت نیست ـ‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18