Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و هشنم ـ شماره ۳۳۷ (دوره جديد
P. 15
صفحه ۱5ـ Page 15ـ شماره ۱8۰3
جمعه 1۲تا پنجشنبه 18نوامبر ۲۰۲1
پرداخت میشد ساکن شدند .راه رسیدن گزارش تکاندهنده «دیتسایت» درباره سرنوشت یکی از «دیتسایت» در مورد بیتوجهی
به آلمان دشوار بود .اجازه اقامت امین در کودکان مجاهدین که از خانواده جدا شده بود ()۲ سیاستمداران آلمانی به این موضوع و
آلمان از اعتبار افتاده و امکان سفر قانونی حمایت از سازمان مجاهدین مینویسد
به آلمان وجود نداشت .امین با خرید به گفته امین گلمریمی از سال۲۰۰۹ عکس از تیکتاک گلمریمی امین میگوید« :آنها ذهن مرا دستکاری مجاهدین در کشورهای غربی شبکهای
یک تلفن دستی ارزان و عضو شدن در و بعد از آنکه حفاظت از قرارگاه اشرف کرده بودند .فکر میکردم مثل این بود از اعضا و هواداران خود را دارند که به
فیسبوکبهجستجویآنانیپرداختکه از سوی نیروهای ارتش ایالات متحده درخودتجستجوکن.آنجاجاییستکه کار میگرفتند .آنها باید روزانه در یک که همه دارند بُدو بُدو میپرند تا سوار خوبی در کار لابیگری با سیاستمداران
از کودکی و نوجوانی میشناخت ،با این آمریکا به نیروهای عراقی واگذار شد، به خودت یا خانواده فکر میکنی .فقط با نشست و در مقابل جمع از خود انتقاد یک قطار شوند .به خودم میگفتم فقط در ارتباط بوده و آنها را در حمایت
امید که شاید آماده باشند که به او برای وضعیت امنیتی قرارگاه نیز خطرناک گذشتن از خود و تقدیم همه دار و ندارت میکردند که مثلا در آموزش تیراندازی تو هنوز بیرون ماندهای ».امین میگوید از خود ترغیب میکنند .مرکز اصلی
انتقال به آلمان ،به او کمک کنند .اینطور شد .بعد از آن ،قرارگاه اشرف بارها مورد به ٬رهبر عقیدتی ٬ست که میتوانی حال و حوصله نداشته یا مسئول خودش «بچه بودم ،هنوز خام بودم ،به خودم فعالیت آنها با عنوان «شورای ملی
بود که سارا (اسم مستعار) را پیدا کرد .زن حمله نیروهای امنیتی عراقی قرار گرفت را زیر سوال برده بوده است! بعدها باید میگفتم همه رفتهاند و حالا دیگه تو مقاومت» در نزدیکی پاریس قرار دارد.
جوانی در هلند که امین او را سالها قبل ٬پاک ٬و رها شوی!» در مقابل جمع به وجود افکار جنسی که تنها در آلمان ماندهای .فکر میکردم در برلین نیز آنها توانستهاند تعدادی از
و از طریق یکی از برنامههای دستجمعی و تعدادی از مجاهدین کشته شدند. این جمله نمونهای از آموزشهای در سرش داشته نیز اعتراف میکرده یا قرارگاه اشرف در عراق یک کمپ بزرگ سیاستمداران کنونی یا پیشین را جذب
مجاهدین شناخته بود .سارا خودش درخواست کمک از کمیساریای ایدئولوژیک است که در سازمان اگر خودارضایی کرده بودند ،باید به آن خود کنند .از جمله میتوان به ریتا
میگوید شیفته مجاهدین بودم ولی مجاهدین با آن مغز اعضا شستشو اعتراف میکردند .امین میگوید او در برای آزادیست». زوسموث رئیس پیشین پارلمان آلمان
بعدها از آنها جدا شدم .سارا برای دیدن عالی امور پناهندگان داده میشود .بخشی از زندگی امین درونش در مقابل این مغزشویی مقاومت ورود به قرارگاه اشرف ،پایان از حزب دمکرات مسیحی اشاره کرد .او
امین به تیرانا در آلبانی میرود .وقتی با وجود اینکه تلاشهای قبلی امین گلمریمی توسط سازمان مجاهدین میکرد و به ندرت افکار واقعی را که در عضو شورای «کمیته همبستگی آلمان
آنها برای اولین بار همدیگر را میبینند، برای رهایی از دست سازمان مجاهدین نابود شده و بخشی دیگری هنوز هم یک رویا برای ایران آزاد» است .او حاضر نیست
ناباوارانه دقایق طولانی همدیگر را محکم به نتیجه نرسیده بود ،اما او امیدش را ذهنش بود بیرون میریخت. اگرچه امین فکر میکرد و در آروز به پرسشهایی در این مورد پاسخ دهد.
در آغوش میگیرند .همه آن خاطرات از دست نداده و به دنبال راه جدیدی متاثر از آن است. و خیال خودش قرارگاه اشرف را مرکز احتمالا آن سیاستمدارانی که جذب
و گذشته مشترک بالا میآید .خنده و میگشت .در سال ۲۰1۲با تلاش امین در مورد نشستهای ایدئولوژیک دیدار دوباره با «آلان» مبارزه برای آزادی میپنداشت ،اما به لابیگری مجاهدین شدهاند از سرنوشت
اشک درهم میآمیزد .همانجا هر دو سازمان ملل ،نیروهای سازمان مجاهدین و اهدافی که رجوی از برگزاری آنها روزی در همان قرارگاه اشرف ،امین سرعت این حباب ترکید .او در این مورد امین گلمریمی و ۴۰کودک دیگر که
عشق را نسبت به هم احساس میکنند. از قرارگاه اشرف به کمپ موسوم به دنبال میکرد به «دیتسایت» میگوید به نحوی باورنکردنی همان دختری را به «دیتسایت» میگوید که وقتی به همچون او در نیمه دهه ۹۰میلادی از
هر وقت سارا برای دیدن امین به آلبانی «لیبرتی» در نزدیکی فرودگاه بغداد پنج ماه بعد از ورودش به قرارگاه اشرف، میبیند که در کلن و در اتوبوس ،اولین قرارگاه اشرف رسید ،یک گروه از زنان سوی مجاهدین جذب و به عراق منتقل
میرفت اوایل با هم مشاجره میکردند. نشستهای ایدئولوژیک شروع شد که رده بالای سازمان او را تحویل گرفتند. شدند بیاطلاع هستند یا نمیخواهند
امینمیگوید«بدونکمکسارابهلحاظ منتقل شدند. برای چندین هفته ادامه داشته و بعضی بوسه را از او گرفته بود :آلان! همه لباسهایی را که به تن داشت در
امین در ادامه به «دیتسایت» توضیح وقتها از صبح تا شب طول میکشید! امین در قسمت جلوی یک وانت آورد و اونیفورم به تن کرد .پاسپورتش را دربارهی آن چیزی بدانند.
روحی نمیتوانستم موفق شوم». میدهد در آنجا همه افراد از سوی این نشستها را خود مسعود رجوی رهبر نشسته و آلان در قسمت عقب نشسته تحویل داد و باید کتبا تعهد میداد که بازی مجاهدین با احساسات
سازمان ملل مورد بازپرسی قرار گرفتند. مجاهدین اداره میکرد .امین نمیفهمید بود .امین از پنجره به عقب نگاه کرده و دنبال رابطههای عاطفی و عشقی و یا کودکان برای فریب آنها و
بازگشت به آلمان آنجا بود که امین پس از سالها ،امکان موضوع چیست ولی کنجکاو بود که آلان را میبیند .اما آلان با نگاهی سرد به جنسی با زنان نباشد .به این ترتیب به
سرانجام پس از سیزده سال در اکتبر تماس تلفنی با دنیای خارج را به دست چطور رجوی توانسته با این حرفها یک او خیره میشود .امین بعد از آن دیگر از عنوان نوجوان 1۵سالهای که تا آنزمان سربازگیری
۲۰1۴امین موفق میشود به آلمان آورد .او از یکی دیگر از بچههایی که از ارتش کوچک را دور خودش جمع کند. او خبری ندارد تا اینکه چند هفته بعد از اسلحه به دست نگرفته بود به جمع سازمانمجاهدینازکمبودهایعاطفی
برگردد« .دیتسایت» در این مورد زمان آلمان میشناخت شماره تلفنی رجوی در صحبتهایش تهدید میکرد آن دیدار باخبر میشود که آلان با شلیک تقریبا 38۰۰نفره مجاهدین ملحق شد. کودکانی که از والدینشان جدا شده بودند
مینویسد امین و سارا تا سه سال بعد از کلن به دست آورد ،اما وقتی تماس که فکر در مورد رابطه جنسی یا دلتگی گلوله خودکشی کرده است .بعدا تعداد در قرارگاه اشرف امین به نحوی به خوبی خبر داشت و تلاش میکرد تا
از آمدن امین به آلمان با هم زندگی گرفتیکیازافرادسازمانمجاهدینپای برای اروپا تشکیلات را نابود میکند و دیگری از جداشدگان این خبر را تائید باورنکردنی با محدودیتها ،کنترلها و با بازی روی همین موضوع و با تحریک
میکردند و هنوز هم دوستان خوبی باقی تلفن بود! به این ترتیب خبر به مسئولین تهدید میکرد اگر کسی فرار کند ،به کردند .سازمان مجاهدین اما خودکشی باید و نبایدهایی مواجه شد که برایش احساساتشان آنها را فریب داده و بدون
ماندهاند .درخواست پناهندگی امین در مجاهدین در عراق هم رسید و معلوم شد صدام حسین تحویل داده میشود ،به آلان را رد کرده و تأکید میکند که مرگ تکاندهنده بود .او به «دیتسایت» آنکه مدرسه یا فرد دیگری بفهمد ،آنها
آلمان در سال ۲۰1۵پذیرفته شد .امین که او طرح و برنامهای دارد که از مسئولین زندان ابو ُغریب منتقل شده و شکنجه میگوید در اوایل همه چیز مثل یک را به عراق منتقل کند .درواقع چنین
به درس خواندن ادامه داد و دبیرستان سازمانمخفیمیکند.امینبهخاطراین در انتظارش خواهد بود« .دیتسایت» او بر اثر یک حادثه بود. خواب بود .دور تا دور قراگاه را سیمهای اقدامی کودکربایی محسوب میشود
را به پایان رساند .حنیف برادر امین هم تماس تلفنی ساعتها مورد بازجویی قرار مینویسد این گفتهها از سوی بسیاری ترس و وحشت و درخواست برای خاردار گرفته بود .مردان و زنان با مقررات زیرا تا زمانی که سرپرست قانونی آن
توانست از آلبانی خارج شده و خودش را گرفت .مسئولین مجاهدین به او گقتند دیگر از جداشدگان از مجاهدین نیز تکرار شدید از هم جدا بودند .حتا دوست ِی بین کودکان و اداره کودکان و نوجوانان در
به کانادا برساند .دوره زندگی در قرارگاه «چنین کاری را فقط جاسوسها انجام بازگشت به آلمان افراد با همدیگر ممنوع بود .باید مطابق جریان این موضوع قرار نگرفته و با این
اشرف آنها را از هم دور و بیگانه کرد ،به شده است. امیندراین فکربودکهچطور میتواند آئین شیعیان سه بار در روز نماز خواند. اقدام موافق نباشند ،انتقال کودکان از
همین خاطر الان نیز با هم ارتباط کمی میدهند». به آلمان برگردد و فکر میکرد شاید هرنوعارتباطبادنیایخارجکاملاممنوع کلن به پاریس و از آنجا به عراق ،مصداق
دارند .حنیف میگوید از اینکه باعث شرایط زندگی در کمپ لیبرتی بسیار یا ز د ه سپتا مبر و فا جعه ی با طرح این درخواست با مسئولین ،با بود .دسترسی به موزیک یا تلویزیون یا
شد تا امین با رفتن به عراق زندگیاش سخت بود .امکانات زیرساختی مانند آب تروریستی برجهای دوقلو درخواستش موافقت شود« .دیتسایت» روزنامه و اینترنت ،حتا برای مسئولین کودکربایی است.
به نابودی کشیده شود احساس گناه و فاضلاب با مشکلات جدی روبرو بود و ادامه میدهد چند هفته بعد از ورود امین مجاهدین نیز بسیار محدود بود .با وجود امین گلمریمی در گفتگو با
کمپ به تناوب مورد حملههای راکتی امین به یاد دارد که پایان یکی از این به عراق بود که قرارگاه اشرف و چند اینکه برادرانش در همان قرارگاه بودند، «دیتسایت» با اشاره به وضعیت روحی
میکند. قرار میگرفت .امین در این مورد میگوید نشستهای ایدئولوژیک مصادف شد با مقر دیگر سازمان مجاهدین در عراق اما آن اوایل فقط میتوانست علیرضا را خود در آن سالها میگوید «دنبال
آخرین دیدار با مادر فوریه سال ۲۰13شبهنظامیان وابسته 11سپتامبر ۲۰۰1و حمله به برجهای هدف تعداد زیادی موشکهای دوربرد ببیند ،آنهم به این خاطر که با هم دوره یک هویت و اینکه به جایی تعلق دارم
مادر امین که ۶۰ساله است هنوز به رژیم ایران محل استقرار نیروهای دوقلو در نیویورک توسط تروریستهای از سوی رژیم ایران قرار میگیرند .امین میگشتم .به همین دلیل پیوسته در
با مجاهدین است و در آلبانی زندگی مجاهدین در کمپ لیبرتی را مورد حمله القاعده .یکی از مسئولین رده بالای به یاد دارد که چطور وقتی در سنگر و آموزش نظامی میدیدند. تظاهرات و برنامههای مختلف سازمان
میکند .امین در مورد مادرش میگوید موشکی قرار دادند که در آن 8نفر کشته مجاهدین با اشاره با فرو ریختن برجهای در کنار آدمهای بزرگتر پناه گرفته بود، امین میگوید که همان اوایل به سرعت مجاهدین در شهرهای مختلف اروپایی
او را بخشیده چرا که از سوی مجاهدین شدند .امین میگوید نمیتوانست بخوابد دوقلو گفت «دو شاخ امپریالیسم» آنها گریه میکردند و فریاد میزدند میخواسته به آلمان برگردد ،ولی برادرش شرکت میکردم .آنجا میشد همان
«مغزشویی شده» .امین برای آخرین بار یا غذا بخورد و قیافهاش مثل یک مرد شکسته شد! درواقع سازمان مجاهدین «نمیخوام بمیرم ».امین خیلی ترسیده علیرضا به او میگفت کمی صبر داشته بچههایی را که یک زمانی با هم بودیم
در سال ۲۰1۹به دیدن مادرش رفت و همانگونه از این حمله خوشحال شد بود .بعد از چند روزی که از موشکبارانها باشد .او در قرارگاه ماند و باید مطابق دوباره ببینم .در آن برنامهها مسئولین
توانست در رستورانی در تیرانا او را ببیند سالخورده شده بود. که حاکمان جمهوری اسلامی با وجود گذشت و سنگرنشینی تمام شد ،او با برنامههای روزانه آنجا رفتار میکرد: مجاهدین از پدر و مادرهای ما که
و به مادرش پیشنهاد کرد که از سازمان در یکی از بازرسیهایی که افراد لفاظیهای شفاهی از این فاجعه شاد یکی از مسئولینش صحبت کرده و بیدارباش ساعت ۴صبح ،تمرین نظامی «شهید» شده بودند صحبت میکردند
جدا شود .وقتی مادرش این حرف را کمیساری عالی امور پناهندگی سازمان بودند و بعدا هم سران و اعضای القاعده میگوید «اینجا احساس راحتی ندارم و و آموزش تیراندازی از جمله برنامههایی و میگفتند شما باید انتقام خون آنها
شنید با عصبانیت به او گفت «این حرف ملل از کمپ محل استقرار مجاهدین را در ایران پناه دادند .اما مجاهدین میخواهم به آلمان برگردم ».آن مسئول بودند که او به یاد دارد .تازه دو هفته بعد از را بگیرید و دوباره اسلحه آنها را به
خائنین و ماموران رژیم است!» امین انجام داده بودند ،مسئولین مجاهدین نمیدانستند که این حمله تروریستی هم به امین فقط جواب داد «بهش فکر ورودش به قرارگاه اشرف بود که توانست دست بگیرید ».امین میگوید در آن
دیگر امیدی به اینکه بتواند به مادرش به اعضای خود گفته بودند که نسبت به میکنیم ».امین موفق میشود یکطوری مادرش را ببیند .مادرش را به آغوش سالها معنی خیلی از حرفهایی را
خرابی وضعیت آبرسانی به آنها شکایت سرنوشت آنها را نیز رقم میزند. مادرش را ببیند ،ولی مادرش به او قوت گرفت و گریه میکرد .اما سلام مادر که مجاهدین میزدند اصلا نمیفهمید.
کمک ندارد. کنند .امین موفق میشود به یکی از سقوطصداموحفاظتازقرارگاه قلب میدهد که در آنجا بماند و به امین سرد بود .زنان دیگری آنجا حاضر بودند او میگوید از اینکه او را «فرزند شهید»
آماده برای اتهامزدنهای زنهای بازرس سازمان ملل نزدیک شده اشرف توسط ارتش ایالات متحده میگوید :ترس یک احساس طبیعیه، که گفتههای رد و بدل شده را گوش خطاب میکردند احساس غرور به او
و در پوشش شکایت از وضعیت آنجا، ما رزمندگان آزادی هستیم و چنین میکردند .امین بعدها متوجه میشود که دست میداد ،اما اصلا نمیخواست انتقام
سازمانمجاهدین به آهستگی به او بگوید «لطفا کمکم آمریکا چیزی جزئی از مبارزه ما حساب میشه! سازمان مجاهدین از اعضایش میخواهد خون پدرش را بگیرد .در همان سالها
هفتهنامه«دیتسایت»درپایانبراساس کنید!» و به آن زن پاکت سیگاری داده با حمله آمریکا به عراق در ۲۰مارس «دیتسایت» مینویسد وقتی از مادر امین که علیه هم خبرچینی کرده و در مورد بود که در یکی از ویدئوهای تبلیغاتی که
گفتگوباامینوتحقیقاتیکهخبرنگارش و میگوید «داخل پاکت یک نامه است، سال ۲۰۰3و سپس سقوط صدام در مورد صحبتهای امین در آن زمان هم گزارش بدهند .بعد از این ،فقط سالی مجاهدین در برنامههای خودشان نشان
انجام داده مینویسد به نظر میرسد لطفا آن را بخوانید و به ملاقاتم بیایید». حسین اندکی پس از آن ،سازمان سوال میشود ،مادرش حاضر نیست یکبار اجازه داشت مادرش را ببیند .امکان میدادند ،برادرش حنیف را دید که در
بیشتر ۴۰کودک و نوجوانی که قاچاقی در آن نامه نوشته شده بود «امیدوارم مجاهدین با محدودیتهای جدی در دیدار مخفیانه هم وجود نداشت .برخلاف عراق بود .یکی از مسئولین مجاهدین که
از کلن به عراق منتقل شده و در قرارگاه فوریت موضوع را درک کنید .من زیر عراق مواجه شد .ارتش آمریکا آنها را زیر حرفی بزند. تصورش ،امین آن نیازهای عاطفی را که ازاعضایمؤسسهمان«انجمنکمکبه
اشرف بودند از این سازمان جدا شدهاند. فشار خیلی شدیدی هستم و آیندهام به فشار گذاشت تا بطور کامل خلع سلاح امین میگوید بعد از آنکه موضوع فکر میکرد با بودن در کنار مادرش بر کودکان پناهجوی ایرانی» در کلن بود ،به
اما گویا هنوز ده نفر از آنها با مجاهدین آن بستگی دارد .اکیدا درخواست میکنم شوند .امین گلمریمی که آنزمان در آن برگشت به آلمان را مطرح کرده و آورده میشود نتوانست تجربه کند .امروز امین گفت «تو هم دیگه باید بزرگ بشی
باقی ماندهاند .همچنین ظاهرا تعدادی از با من ملاقات کنید ».امین گلمریمی قرارگاه بود در این مورد به «دیتسایت» مادرش را دیده بود ،مسئولین مجاهدین امین میگوید حتا بجای عشق ،فکر
آنها در درگیریها در عراق کشته شدهاند. میگوید آن زن بود که جان مرا نجات میگوید نیروهای سازمان مجاهدین در برنامه دیگری در مورد او دنبال میکنند. میکند که نسبت به مادرش حس تنفر و راه برادرت حنیف را بروی».
جداشدگان از سازمان مجاهدین گزارش داد .وقتی آن خانم با امین دیدار کرد ،به عراق در 1۰ماه مه سال ۲۰۰3توسط نگهبانیهای شبانه او را زیاد کرده و داشته و از او حالش بهم میخورد .تنفر تاکیدمجاهدینبر«فرزندشهید»بودن
میدهند که همچنان شرایط فرقهای بر امین گفت امکان انتقال او به کلن نیست، ارتش ایالات متحده آمریکا خلع سلاح شدت انتقاد از او را بالا برده تا ارادهاش به این دلیل که او را زمانی که بچه بوده و تحریک احساسات کودکان و نوجوانان
این تشکیلات حاکم است .موضوعی اما میتواند با یک گروه ۲۰۰نفره که قرار شدند .وقتی نیروهای آمریکایی از او سوال درهم شکسته شود .در وبسایت سازمان برای گرفتن انتقام خون پدر یا مادر و
که این سازمان آن را رد میکند. است به آلبانی منتقل شوند ،به آنجا پرواز کردند ،امین به آنها گفت که میخواهد مجاهدین به نقل از یکی از فرماندهان از خودش جدا کرده است. گرفتن اسلحه همان روشی است که
«دیتسایت» مینویسد در دیدا ِر آخر کند .اینگونه بود که در 13ماه مه۲۰13 به آلمان برگردد .به او پیشنهاد شد که آمریکایی در آنزمان که در عراق بوده امین از آن سخن میگوید که هروقت حکومت اسلامی حاکم بر ایران نیز برای
با امین در کلن ،وی که 3۶ساله شده امین پس از 1۲سال زندگی فرقهای در میتواند به کمپ «تیف» که یک کمپ آورده شده که او هیچوقت «یک مرد یا به مادرش فکر میکند غمگین میشود فریب کودکان و نوجوانان به کار میگیرد.
میگوید شاید بعد از انتشار این گزارش یک قرارگاه نظامی در عراق سرانجام به جانبی ارتش آمریکا در کنار قرارگاه زنی را که برخلاف میلش در این سازمان و میگوید فکر نمیکنم هیچوقت بتوانم امین در ادامه گفتگو با «دیتسایت»
و به خاطر روشنگریهایش ،سازمان آلبانی منتقل شد .در آن پرواز بجز امین اشرف منتقل شود ،ولی از آنجا امکان بوده باشد ندیده است ».امین بعد از ماهها میگوید زمانی که 1۵ساله شده بود
مجاهدین تلاش کند او را زیر فشار قرار هر دو برادرش و پنج یا شش نفر دیگر انتقال به اروپا نبود .وقتی امین از نیروهای و سالها یاد گرفت که چطور قوی بماند و یک زندگی عادی داشته باشم. سراغمسئولینمجاهدینرفتهومیگوید
داده و در شبکههای اجتماعی به او حمله از بچههایی که از آلمان آمده بودند نیز آمریکایی خواهش کرد به او اجازه دهند میخواهد برادر بزرگترش را در عراق
کرده و بخواهد که چهرهاش را تخریب تا بتواند با یکی از مربیهایش در آلمان نگذارد روحیهاش شکسته شود. آسیبهای روحی -روانی ببیند .مجاهدین او را با ماشین به فرانسه
کند .ولی او اقدامات احتیاطی لازم را راهی آلبانی شدند. تماس تلفنی بگیرد ،به او خندیدند .آنها نشست ها ی ا ید ئو لو ژ یک و باقیماندهازدورا ِنمجاهدین وبهمق ّراصلیخوددراُور ُسوروازمیبرند.
پیشبینی کرده و در تماس با یک وکیل فکر میکردند وقتی داخل قرارگاه اشرف برادر دیگرش علیرضا هم از چند هفته
کاملا آماده است تا در صورت لزوم از آلبانی تلفن هست ،چرا از آنها میخواهد از تهدیدهای رجوی اگرچه سالهای زیادی از آن دوران قبل به آنجا رسیده و منتظر امین بود.
با پایان دوره اقامت اجباری طولانی در «اگر نتوانی٬گوهر انسانی ٬درونیات را میگذرد ،اما تاثیر آسیبهای روحی- آنجا باید تلفن همراه خودش را تحویل
راههای قانونی اقدام کند. عراق ،امین نمیخواست فرصت پیش طریق آنان با آلمان تماس بگیرد! پیدا و آنرا کشف و شکوفا کنی ،مشکل را روانی آن دوران هنوز هم امین را رها میداد .حوالی نیمهشب او را بیدار کرده
امین گلمریمی با کارهای گرافیک آمده بعد از انتقال به آلبانی را از دست نمیکند .امین در این مورد میگوید و به فرودگاه میبرند« .دیتسایت»
خود زخمهای نقش بسته بر در و بدهد .زمانی که امین گلمریمی به بعد از بازگشت به آلمان برای مدتهای مینویسد مطابق ُمهری که به پاسپورت
دیوارهای شهر کلن را مرمت میکند. آلبانی رسید ۲8سالش بود .امین شانس طولانی ناآرام بود ،به پارتیهای شبانه امین خورده او در ماه مارس ۲۰۰1از
او از اینکه آزاد است و میتواند آزادانه آورد که جز اولین گروههایی بود که به میرفت .با وجود بیخوابی ،سر کار فرانسه به عراق پرواز کرد .درست دو
تحرکوفعالیتداشتهباشدلذتمیبرد. آلبانی منتقل شد چرا که میزان کنترل میرفت .یکبار بعد از آنکه حالت سال پیش از آنکه آمریکا به عراق حمله
از طرف سازمان بر روی آنها کمتر بود. ترس و وحشت به او دست میدهد به کرده و صدام حسین را سرنگون کند و
***** اما با گذشت زمان و انتقال همه افراد رواندرمانگر مراجعه میکند .بعد از آن سرنوشت مجاهدین و قرارگاه اشرف در
مجاهدین از عراق ،سیستم کنترل از بود که کم کم توانست آنچه را در ذهنش عراق طور دیگری رقم بخورد و پس از
نقض شدید و سیستماتیک حقوق سوی سازمان مجاهدین شدیدتر از بود کمی به نظم در بیاورد و بفهمد که کشمکشهای فراوان به آلبانی منتقل
کودک در سازمان مجاهدین خلق گذشته برقرار شد .امین و برادرش حنیف بر او چه گذشته است .او متوجه شد شوند آنهم در حالی که رهبران این
آنچهسازمانمجاهدینباصدهاکودک از مجاهدین جدا و در هتلی که از سوی که مسئولین مجاهدین تکنیکهای سازمان در کشورهای اروپایی و عمدتا
(دستکمهفتصدکودک)طیحداقلدو کمیساریای عالی پناهندگان اجاره آن روانی برای مطیع کردن اعضای خود به
دهه انجام داده است ،مصداق بارز نقض در فرانسه زندگی میکردند.
حقوق کودکان است .این تخلفات شدید وقتی «دیتسایت» از امین در مورد
است زیرا آثار و پیامدهای آن بر رشد و احساساش در آنزمان سوال میکند،
شخصیت کودکان و نوجوانان حتا در
دوره بزرگسالی آنها نیز باقی میماند.
ادامه در صفحه 17