Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و هشنم ـ شماره ۳۳۷ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه ‪ - Page 12 - ۱۲‬شماره ‪۱8۰3‬‬
                                                                                                                                                                                                       ‫جمعه ‪ ۲1‬تا ‪ ۲7‬آبانماه‪1۴۰۰‬خورشیدی‬

‫آبان تریبونال؛ روز نخست دادگاه بینالمللی‬                                                                                               ‫گزارش ـ مصاحبۀ صدرالدین الهی‬
     ‫مردمی آبان‪ :‬روز مادران دادخواه‬
                                                                                                                        ‫سید ضیا؛ مرد اول یا مرد دوم کودتا (بخش پایانی)‬

                                                                               ‫«دادگاه بینالمللی مردمی آبان» که‬                                               ‫( کیهان لندن شماره ‪) ۱4۲5‬‬
                                                                               ‫روز چهارشنبه ‪ 1۰‬نوامبر ‪ ۲۰۲1‬برابر‬
‫آبان» علیه‪ 133‬نفر از مقامات جمهوری‬                                ‫ویدئو‬        ‫با ‪ 1۹‬آبان ‪ 1۴۰۰‬در لندن آغاز به کار‬      ‫ناچار بودیم که گردنکلفتهایی‬             ‫لیست سیاه چه بود؟‬                   ‫من و ژنرال وستداهل به کاخ‬
‫اسلامی از جمله علی خامنهای‪ ،‬حسن‬                                                ‫کرد تا یکشنبه آینده ادامه خواهد داشت‪.‬‬    ‫را که پول نمیدادند و مفت برای‬                                               ‫شاه رفتیم‪ .‬ساعت یک و نیم بعد از‬
‫روحانی‪ ،‬ابراهیم رئیسی و علی شمخانی‬     ‫بشر ایران»‪ ،‬سازمان «عدالت برای‬          ‫روز نخست به دادخواهی والدین به ویژه‬      ‫خودشان استفاده میکردند‪ ،‬بگیریم‬        ‫صبح سوم حوت ‪ 1۲۹۹‬پس از‬                ‫نیمهشب بود‪ .‬شاه بیدار بود و بسیار‬
‫به اتهام جنایت علیه بشریت اعلام جرم‬    ‫ایران» و نهاد فرانسوی «همه با هم‬                                                 ‫و تهدیدشان کنیم که اگر مالیات‬         ‫ورود قوای قزاق به پایتخت‪ ،‬کلنل‬        ‫نگران‪ .‬همین که ما وارد شدیم‬
                                       ‫علیه اعدام» برگزار میشود‪ .‬هیأت قضات‬                 ‫مادران اختصاص داشت‪.‬‬          ‫ندهند به حبسهای درازمدت محکوم‬         ‫کاظم خان سیاح بهعنوان حاکم‬            ‫امیرلشکر عبداللهخان طهماسبی‬
                       ‫کرده است‪.‬‬       ‫این دادگاه ‪ ۶‬حقوقدان بینالمللی را در‬    ‫قضات بینالمللی این دادگاه در این روز‬     ‫خواهند شد‪ .‬ظاهراً این کار مؤثر افتاد‬  ‫نظامی مأمور استقرار نظم و امنیت‬       ‫آجودان مخصوص او سراسیمه پیش‬
‫جلسات این دادگاه را میتوان به‬          ‫بر میگیرد که بر مبنای شهادتها و‬         ‫به سخنان سکینه احمدی (مادر ابراهیم‬       ‫زیرا گروهی بسیار از مؤدیان بزرگ آن‬
‫صورت زنده در یوتیوب به زبان انگلیسی‬    ‫اسناد جمعآوری شده توسط گروه‬             ‫کتابدار)‪ ،‬محبوبه رمضانی (مادر پژمان‬      ‫روز مالیات خود را پرداختند و خزانه‬                       ‫در تهران شد‪.‬‬                           ‫آمد و گفت‪:‬‬
                                       ‫دادستانی که حمید صبی حقوقدان‬            ‫قلیپور) و ناهید شیرپیشه (مادر پویا‬       ‫قوتی گرفت‪ .‬مردم نیز فهمیدند که‬        ‫نخستین مأموریت وی در این‬                ‫ـ چی شده؟ چه اتفاقی افتاده؟‬
                       ‫دنبال کرد‪.‬‬      ‫ایرانی‪ -‬بریتانیایی نیز عضو آن است‪،‬‬      ‫بختیاری) و همچنین امین انصاریفر‬          ‫حکومت‪ ،‬ضعیفکش نیست بلکه‬               ‫مقام‪ ،‬بازداشت گروهی از رجال و‬         ‫من بدون آن که جواب او را بدهم‬
‫احمد رأفت که در این دادگاه حضور‬        ‫رای نهایی خود را در ابتدای سال آینده‬                                             ‫دولتی است که برای حمایت از مردم‬
‫دارد گزارشی از نخستین روز «آبان‬                                                   ‫(پدر فرزاد انصاریفر) گوش دادند‪.‬‬                                                                 ‫معاریف بود‪.‬‬                                 ‫گفتم‪:‬‬
                                                 ‫میلادی صادر خواهد کرد‪.‬‬        ‫مسیح علینژاد روزنامهنگاری که با‬                    ‫بینوا سر کار آمده است‪.‬‬      ‫در این باره‪ ،‬حاکم نظامی تهران‬         ‫ـ آمدهایم با اعلیحضرت ملاقات‬
          ‫تریبونال» تهیه کرده است‪.‬‬     ‫دادستانی «دادگاه بینالمللی مردمی‬        ‫بسیاری از خانوادهها و مادران دادخواه در‬  ‫اما دستۀ سوم بهترین و جالبترین‬        ‫که در پایان دولت صد روزه همراه‬
                                                                               ‫دو سال گذشته گفتگوهایی انجام داده‬        ‫دستۀ توقیفشدگان بودند‪ ،‬رفقای‬          ‫با سیدضیاءالدین از ایران خارج شد‬                                ‫کنیم‪.‬‬
                                                                               ‫است نیز به عنوان کارشناس در نشست‬         ‫دیروز سید و یاران شب پیش از‬                                                 ‫شاه در لباسی که نه لباس خواب‬
                                                                               ‫روز اول اطلاعاتی در اختیار قضات این‬      ‫کودتای او؛ این دسته‪ ،‬نویسندگان و‬                 ‫چنین توضیح میدهد‪:‬‬          ‫بود و نه لباس پذیرایی‪ ،‬ما را پذیرفت‪.‬‬
                                                                                                                        ‫روزنامه نویسهای تهران بودند‪ .‬آقا‬      ‫روز اول در بهت و حیرت و ابهام‬         ‫صورت فربهش پریدهرنگ و مضطرب‬
                                                                                                  ‫دادگاه قرار داد‪.‬‬      ‫وقتی که دربارۀ آنها با من حرف میزد‬    ‫گذشت‪ .‬هنوز هیچکس نمیدانست‬             ‫بود‪ .‬همین که با وستداهل روبرو شد‬
                                                                               ‫«دادگاه بینالمللی مردمی آبان»‬            ‫لبخند معنی داری بر لب داشت‪ .‬به‬        ‫چه روی داده است‪ .‬فقط به دیوارها‬
                                                                               ‫فعالیت خود را با شهادت مادران و‬                                                ‫اعلامیهای نصب شده بود با عنوان‬                                 ‫پرسید‪:‬‬
                                                                               ‫خانوادههای برخی از قربانیان خیزش‬                               ‫من گفت‪:‬‬         ‫«من حکم میکنم» و به امضای رضا‪.‬‬                ‫ـ ژنرال‪ ،‬چه خبر است؟‬
                                                                               ‫مردمی آبان ‪ ۹8‬آغاز کرد‪ .‬سخنانی که‬        ‫ـ کاظم! اینها آدمهای پرهیاهو‬          ‫آنها که روزنامۀ رعد را خواندهاند و‬    ‫وستداهل احترام گذاشت و جواب‬
                                                                               ‫قضات و حاضرین در این نشست را به‬          ‫اما بیآزاری هستند؛ به حد اقل‬          ‫سرمقالههای تند و نثر غریب نویسندۀ‬
                                                                                                                        ‫یک زندگی راحت قانعاند و به‬            ‫آن را بهخاطر دارند‪ ،‬خوب میدانند‬                                  ‫داد‪:‬‬
                                                                                         ‫شدت تحت تاثیر قرار داد‪.‬‬        ‫همین جهت باید با آنها خیلی خوب‬        ‫که این اعلامیه را دفتر سیاسی‬          ‫ـ بنده تحت نظر هستم قربان‪ ،‬از‬
                                                                               ‫«آبان تریبونال» یا «دادگاه بینالمللی‬     ‫رفتار کنی‪ .‬بهعلاوه همۀ آنها رفقای‬     ‫کودتا نوشت و دفتر نظامی کودتا‬
                                                                               ‫مردمی آبان» به ابتکار «سازمان حقوق‬       ‫دیروز من هستند؛ گیرم که من‬            ‫امضا کرد‪ .‬عبارات و کلمات اعلامیه‪،‬‬                        ‫کلنل بپرسید‪.‬‬
                                                                                                                        ‫رئیسالوزرای کودتا هستم اما انصاف‬      ‫عبارات و کلماتی است که هنوز هم‬             ‫شاه رو به من کرد و پرسید‪:‬‬
                                                                                 ‫جمهوری‬                                 ‫نیست که رفقای روزنامهنویسم را از‬      ‫وقتی سیدضیاءالدین طباطبایی داغ‬        ‫ـ چی شده؟ شما کی هستید؟ این‬
                                                                                ‫اسلامی در‬                               ‫یاد ببرم‪ .‬اصلا من اینها را برای این‬   ‫میشود و گرم حرف میزند‪ ،‬مشابهش‬
                                                                               ‫جایگاه متهم‬                              ‫توقیف میکنم که همیشه جلوی‬                                                         ‫چه کاری است که کردهاید؟‬
                                                                                ‫در «دادگاه‬                                                                           ‫را از دهان او میتوان شنید‪.‬‬     ‫و من مثل یک مأمور وظیفهشناس‬
                                                                               ‫مردمی آبان»‬                                   ‫چشمم باشند و از یادم نروند‪.‬‬      ‫صبح روز کودتا من در نظمیه‬
                                                                                                                        ‫شما نمیدانید که درآن روزگار‬           ‫مستقر بودم؛ اعلیحضرت فقید در‬                  ‫با احترام تمام جواب دادم‪:‬‬
‫جانباختگان آبان و تمام ایرانیانی که‬    ‫مقام از جمله مقامهای ارشد جمهوری‬        ‫=«دادگاه مردمی آبان» از‬                  ‫وضع روزنامه و روزنامهنویسی چقدر‬       ‫عمارت قزاقخانه استقرار داشت و‬         ‫ـ قربان‪ ،‬ما عدهای وطنخواه و‬
‫حقوقشاننقضشدهایناستکهجهان‬              ‫اسلامی که در ارتباط با اعتراضات آبان‬    ‫‪ ۱۹‬تا ‪ ۲4‬آبان در شهر لندن‬                ‫خراب بود‪ .‬هر کس‪ ،‬دستی به قلم‬          ‫سیدضیاءالدین هم برای استراحت‬          ‫وطنپرست هستیم؛ بدون این که‬
‫صدای شما را میشنود و اولین گامها به‬    ‫‪ 13۹8‬متهمبهارتکابجرائمبینالمللی‬         ‫برگزار خواهد شد‪ .‬هیأت‬                    ‫و یا مطبعهای داشت‪ ،‬دست بهکار‬          ‫به خانه رفته بود‪ .‬این از خواص‬         ‫هیچ قصد سوئی داشته باشیم وارد‬
                                                                               ‫قضاتایندادگاه‪ 6‬حقوقدان‬                   ‫انتشار روزنامه میزد‪ ،‬هرچه دلش‬         ‫عجیب سیدضیاءالدین بود که هیچگاه‬       ‫تهران شدهایم‪ .‬نسبت به اعلیحضرت‬
   ‫سوی دادخواهی برداشته شدهاند‪».‬‬                     ‫هستند‪ ،‬تحقیق کنند‪.‬‬        ‫بینالمللی را در بر میگیرد‪.‬‬               ‫میخواست مینوشت و هیچکس‬                ‫استراحت را فراموش نمیکرد‪ ،‬حتی‬         ‫وفاداریم و فقط از کار حکومت‬
‫شادی صدر مدیر اجرائی «عدالت برای‬       ‫ریاست این دادگاه بر عهده ِوین‬           ‫حمید صبی حقوقدان ایرانی‬                  ‫هم نمیگفت که عمو خرت بهچند‬            ‫در بحرانیترین لحظات‪ .‬شاید این‬         ‫ناراضی هستیم‪ .‬اعلیحضرت امشب‬
‫ایران» نیز در همین زمینه میافزاید‪:‬‬     ‫ُجرداش وکیل برجستهای است که در‬          ‫و رجینا پائولوس آمریکایی‬                 ‫است‪ .‬بازار فحاشی و هتاکی گرم بود‬      ‫استراحت به او مجال میداد که‬           ‫را بهراحتی استراحت بفرمایند‪ .‬فردا‬
‫«این دادگاه صدای ناشنیده همه کشور‬      ‫حوزه حقوق بشر بینالمللی تخصص‬            ‫نیز اعضای هیأت دادستانی‬                  ‫و از روزنامهها آن که بیشتر فحش‬        ‫درستتر و منطقیتر فکر کند‪ .‬در‬          ‫صبح مسؤولین ستون قزاق گزارش را‬
‫ایران را نمایندگی میکند؛ جایی که‬       ‫دارد‪ .‬پنج تن در هیأت قضات‪ ،‬رییس‬                                                  ‫میداد‪ ،‬بیشتر خریدار داشت‪ .‬البته‬       ‫لحظهای که او برای استراحت رفته‬        ‫بهعرض خواهند رسانید و تقاضاهای‬
‫تا امروز حتا یک نفر در هیچ مقام و‬      ‫دادگاه را در امر قضاوت یاری خواهند‬                         ‫هستند‪.‬‬                ‫روزنامهنگاران حسابگری هم در آن‬        ‫بود‪ ،‬هنوز کابینه ساقط نشده بود‪ .‬اما‬
‫مسئولیتی مورد تحقیق قرار نگرفته‬        ‫کرد‪ .‬هیأت قضات حقوقدانان مهمی‬           ‫=در این دادگاه ‪ 45‬شاهد‬                   ‫میانه بودند که به اصول این فن‬         ‫همه میدانستند که چون سید مدیر‬             ‫خود را معروض خواهند داشت‪.‬‬
‫است‪ .‬در حالی که بسیاری به درد و‬        ‫مانند الهام صائودی یکی از بنیانگذاران‬   ‫جنایاتیکهجمهوریاسلامی‬                    ‫آشنایی داشتند و میتوان گفت که‬         ‫روزنامۀ رعد از خانه بیرون بیاید رئیس‬  ‫احمدشاه بههمان سادگی که‬
‫رنج مردم ایران پشت کردهاند‪ ،‬دادگاه‬     ‫و مدیر وکلای «عدالت برای لیبی»‪،‬‬         ‫در آبان ‪ ۹8‬مرتکب شد‬                                                                                                  ‫مضطرب شده بود آرامش خود را‬
‫بینالمللی مردمی آبان تضمین خواهد‬       ‫نورشبانی کاجاسونگانا دادستان دادگاه‬     ‫حضوری شهادت خواهند‬                         ‫زیر و بم کار را خوب میفهمیدند‪.‬‬                      ‫الوزرا خواهد بود‪.‬‬
‫کرد که این جنایات بطور دقیق و‬          ‫بینالمللی جنایات جنگی زنان در‬           ‫داد و ‪ ۱۲۰‬شهادت دیگر نیر‬                 ‫آقا دستور توقیف دستهجمعی‬              ‫من بدون توجه به این که‬                                        ‫بازیافت‪.‬‬
‫منصفانه بررسی شوند‪ .‬هر کس مجرم‬         ‫ارتباط با بردهداری جنسی ارتش ژاپن‪،‬‬      ‫به صورت کتبی ارائه داده‬                  ‫داده بود‪ .‬ما هم گرفتیم‪ ،‬همه را؛ از‬    ‫در پشت پردۀ سیاس ِت دول ِت‬                          ‫*‬
                                       ‫کارلا فرستمن مدرس ارشد حقوق در‬          ‫خواهد شد‪ .‬نام ‪ ۱33‬مقام‬                   ‫سیاه حبشی تا سید قرشی‪ ،‬همه را‬         ‫کودتاکننده چه میگذرد‪ ،‬دستور‬           ‫وقتی دوباره بهعمارت قزاقخانه‬
   ‫شناخته شود‪ ،‬باید پاسخگو باشد‪».‬‬      ‫دانشگاه اسکس و از اعضای گروههای‬         ‫جمهوری اسلامی در فهرست‬                   ‫گرفتیم و ردیف کردیم‪ .‬باغ بزرگ‬         ‫آقا را به مرحلۀ اجرا گذاشتم و‬         ‫برگشتم اعلیحضرت فقید مرا مخاطب‬
‫‪ ۴۵‬نفر از شاهدان عینی آنچه در آبان‬     ‫کارشناس برای ابتکار کنوانسیون علیه‬      ‫متهمینایندادگاهثبتشده‬                    ‫مصفایی بیرون شهر فراهم دیدیم‪،‬‬         ‫توقیفها را آغاز کردم‪ .‬در لیست‬
‫‪ ۹8‬گذشتدرایندادگاهحضورخواهند‬           ‫شکنجه‪ ،‬زک یاکوب قاضی سابق دادگاه‬                                                 ‫وسایل خواب و استراحت برایشان‬          ‫سیاه‪ ،‬ما سه نوع محبوس داشتیم‪:‬‬                          ‫قرار داد و گفت‪:‬‬
‫داشت و برای اولین بار این فرصت را‬      ‫قانون اساسی آفریقای جنوبی و کالین‬                            ‫است‪.‬‬                ‫بهوجود آوردیم‪ ،‬آشپزخانۀ مجهزی‬         ‫اول محبوسین سیاسی خطرناک‬              ‫ـ کاظم‪ ،‬تو امشب را در نظمیه‬
‫خواهند یافت تا صدای دادخواهی خود‬       ‫روهان کارشناس قضایی دفاع کیفری‬          ‫= این دادگاه مردمی‬                       ‫بهراه انداختیم‪ .‬آنچنان که آرزوی هر‬    ‫و سیاستمداران آن روزگار‪ ،‬که هر‬        ‫بخواب و از فردا صبح حکومت نظامی‬
‫را به گوش جهانیان برسانند‪ .‬یکی از‬      ‫در دادگاههای داخلی و بینالمللی در‬       ‫فرصتی است برای قربانیان‬                  ‫نویسنده و اهل ذوقی است باغی بود‬       ‫لحظه بیم وابستگی و تبانی آنها‬
‫شاهدانی که به منظور جلوگیری از‬         ‫پروندههای پیچیده اتهامات نسلکشی‪،‬‬        ‫و خانوادههای آنان که در دو‬               ‫و گلی و آبی‪ ،‬غذایی از غیب میرسید‬      ‫با یک سفارت خارجی میرفت و‬                        ‫تهران با تو خواهد بود‪.‬‬
‫افشای هویت خود با روسری‪ ،‬ماسک‬          ‫قتل‪ ،‬تروریسم‪ ،‬جنایات جنگی و جنایت‬       ‫سال گذشته از دسترسی به‬                   ‫و مشتی همدرد و همدندان دور هم‬         ‫خطر ضدکودتای آنها ما را تهدید‬         ‫و من که نمیدانستم وظایف‬
‫و عینک آفتابی در جلسات عمومی‬                                                   ‫عدالت محروم بودهاند‪ .‬حکم‬                 ‫جمع میشدند و به سید روزنامهنویس‬       ‫میکرد‪ .‬نمیخواهم بگویم اگر در آن‬       ‫حکومت نظامی در چه حدود است‪،‬‬
‫دادگاه حاضر خواهد شد‪ ،‬مادری است‬               ‫علیه بشریت را در بر میگیرد‪.‬‬      ‫«دادگاه مردمی آبان» در‬                   ‫دیروز و رئیسالوزرای امروز فحش‬         ‫روز حساس‪ ،‬سردار با قدرتی مانند‬
‫که پسرش‪ ،‬یکی از رهگذران بیگناهی‬        ‫حمید صبی حقوقدان ایرانی ساکن‬            ‫ابتدای سال آینده میلادی‬                  ‫میدادند‪ .‬خبر فحشها را که برای‬         ‫رضاشاه و روزنامهنویس باهوشی مثل‬                              ‫پرسیدم‪:‬‬
‫است که در جریان اعتراضات آبان بر اثر‬   ‫لندنبا سابقهبینالمللیدرحوزهحقوق‬                                                   ‫آقا میبردند‪ ،‬میخندید و میگفت‪:‬‬        ‫سیدضیاءالدین دست بهدست هم‬             ‫ـ چه کارهایی بهعهدۀ من خواهد‬
‫شلیک گلوله به چشماش کشته شد‪ .‬این‬       ‫بشر‪ ،‬داوری و دعاوی قضایی چون «ایران‬               ‫صادر خواهد شد‪.‬‬                 ‫ـ بچههای خوبی هستند‪ ،‬اذیتشان‬          ‫نداده بودند امروز ما در چه وضعی‬
‫پسر جوان در راه بیمارستان جان داد و‬    ‫تریبونال» و دادگاه مردمی چین و دادگاه‬                                            ‫نکنید‪ .‬خود من هم اگر گیر افتاده بودم‬  ‫بودیم‪ .‬فقط این را بهیاد داشته باشید‬                              ‫بود؟‬
‫مسئولان از ارائه گزارشهای پزشکی به‬     ‫مردمی اویغور و رجینا پائولوس وکیل با‬    ‫احمد رأفت ‪« -‬دادگاه مردمی آبان»‬          ‫همین کار را میکردم؛ میخوردم و‬         ‫که نصرتالدوله فیروز از هر جهت‬         ‫آقای سید ضیاءالدین جلو آمد‪،‬‬
‫خانوادهاش خودداری کردند و برای یک‬      ‫سابقهی فعالیت در زمینه حقوق کیفری‬       ‫یا «آبان تریبونال» که سال گذشته در‬                                             ‫آماده بود و شاید اگر ما نمیآمدیم‪،‬‬     ‫دستش را روی شانهام گذاشت و‬
‫هفته تمام پیکر فرزند را به آنها تحویل‬  ‫بینالمللی و حقوق بشر‪ ،‬هیأت دادستانی‬     ‫اولین سالگرد خیزش مردمی آبان اعلام‬             ‫میخوابیدم و فحش میدادم‪.‬‬         ‫بیست و چهار ساعت بعد دولت‬
‫ندادند‪ .‬یکی دیگر از شاهدان‪ ،‬یک جراح‬    ‫این دادگاه مردمی را تشکیل میدهند‪.‬‬       ‫موجودیت کرد‪ ،‬امروز چهارشنبه ‪1۹‬‬           ‫دیگر چه میخواهید برایتان بگویم؟‬       ‫فخیمۀ انگلستان با علمدار بزرگش‬                           ‫بهآرامی گفت‪:‬‬
‫است که در طول اعتراضات و دو ماه پس‬     ‫«دادگاه مردمی آبان» توسط دو سازمان‬      ‫آبان ‪ 1۴۰۰‬برابر با ‪ 1۰‬نوامبر ‪۲۰۲1‬‬        ‫این صورتی بود از روز و شبی که بر ما‬   ‫نصرتالدوله‪ ،‬وضعی بهوجود میآورد‬        ‫ـ اولین وظیفۀ تو توقیف آدمهایی‬
‫از آن‪ ،‬در خانهی خود و بطور پنهانی‬      ‫حقوق بشری ایرانی‪« ،‬عدالت برای‬           ‫در شهر لندن آغاز به کار میکند‪ .‬در‬        ‫گذشت‪ .‬روز پیش از آن که از مهرآباد‬     ‫که امروز کنار پرچم ما مثل حاشیۀ‬       ‫است که بهنحوی از انحاء احساس‬
‫افرادیراکهدرجریاناعتراضات مجروح‬        ‫ایران» و «سازمان حقوق بشر ایران» در‬     ‫این دادگاه که پنج روز ادامه خواهد‬        ‫حرکت کنیم امید به هیچ نداشتیم‪،‬‬        ‫پرچمهای کانادا و زلاند جدید‪ ،‬نقشی‬     ‫میکنی مخ ّل نظم و آرامش و مخالف‬
‫شده بودند‪ ،‬مداوا میکرد‪ .‬در آن روزها‬    ‫همکاری با نهاد بینالمللی «با هم علیه‬    ‫یافت و یکشنبه به پایان خواهد رسید‪،‬‬       ‫من فرماندۀ ستاد ستونی بودم که‬         ‫از پرچم انگلیس بهچشم میخورد‪.‬‬          ‫استقرار وضع تازه هستند‪ .‬اینها را من‬
‫هر شب در ساعت یک بامداد‪ ،‬ماموران‬                                               ‫اتهام جنایت علیه بشریت برای رهبران‬       ‫فرماندهی کل آن را سرداری توانا‬        ‫این را بنویسید‪ :‬با همۀ صداقت و‬        ‫به سه طبقه تقسیم کردهام و طبقۀ‬
‫امنیتی با استفاده از شب و تاریکی‪،‬‬             ‫اعدام» سازماندهی شده است‪.‬‬        ‫جمهوری اسلامی که در سرکوبهای‬             ‫بهعهده داشت‪ .‬وقتی حرکت کردیم‬          ‫صراحتتان بنویسید که کودتای سوم‬
‫مجروحان را در بیمارستانها پیدا کرده‬    ‫محمود امیری مقدم مدیر «سازمان‬           ‫دو سال پیش دست داشتند را مورد‬            ‫مرگ را خیلی نزدیک میدیدیم‪،‬‬            ‫حوت ‪ 1۲۹۹‬یک قیام وطنخواهانۀ‬                   ‫اول مهمترین آنها هستند‪.‬‬
                                       ‫حقوق بشر ایران» در اشاره به این دادگاه‬                                           ‫وقتی که به تهران رسیدیم پیروزی‬        ‫صددرصد ملی بود‪ .‬فرمانده بزرگ‬          ‫بعد نام چند نفر را بهعنوان مثال‬
           ‫و به بازداشتگاه میبردند‪.‬‬    ‫مردمی میگوید‪« :‬در شرایطی که برای‬                    ‫بررسی قرار خواهد داد‪.‬‬        ‫را به چشم خود دیدیم‪ .‬شب را در‬         ‫و سردار توانای این کودتا بهراستی‬      ‫ذکر کرد‪ .‬از شنیدن نام آنها تنم لرزید؛‬
‫حضور در این دادگاه که رأی آن در‬        ‫پاسخگو کردن مسئولان در جمهوری‬           ‫«دادگاه مردمی آبان» یک دادگاه‬            ‫اضطراب بهسر بردیم‪ .‬روز را به توقیف‬    ‫وطنش را دوست میداشت و دیگر‬            ‫زیرا کسانی که قرار بود بهدست من‬
‫ابتدای سال آینده میلادی صادر خواهد‬     ‫اسلامی هیچ ساز و کاری برای مردم‬         ‫مستقل‪ ،‬مردمی و بینالمللی متشکل از‬        ‫آدمها پرداختیم و روز بعد چون آفتاب‬    ‫همگامان و همراهان او هم فقط‬           ‫توقیف شوند آدمهایی بودند که حتی‬
‫شد برای عموم آزاد است‪ ،‬ولی برای‬        ‫وجود ندارد‪ ،‬این دادگاه مردمی گامی‬       ‫حقوقدانانی از کشورهای بریتانیا‪ ،‬ایالات‬   ‫برآمد‪ ،‬همۀ آبها از آسیاب افتاده‬       ‫بهخاطر مبارزه با بیگانگان با او‬       ‫اسمشان مو بر اندام شنونده راست‬
‫ورود به سالن باید از قبل ثبت نام کرد‬   ‫مهمبه سوی عدالت است‪ .‬دادگاه مردمی‬       ‫متحده آمریکا‪ ،‬اندونزی‪ ،‬آفریقای جنوبی‬     ‫بود‪ .‬سید ضیاءالدین رئیسالوزرا بود‪،‬‬                                          ‫میکرد‪ .‬مثلا عبدالحسین میرزا‬
‫و یک مدرک شناسایی معتبر (پاسپورت‬       ‫آبان پیام مهمی به رهبران جمهوری‬         ‫و لیبی است که در حوزه حقوق بشر و‬         ‫مسعودخان وزیر جنگ بود‪ ،‬رضاخان‬                            ‫همقدم شدند‪.‬‬        ‫فرمانفرما؛ مرد زیرک خاندان قاجار‪.‬‬
‫یا گواهینامه رانندگی) همراه داشت‪.‬‬      ‫اسلامی و تمام کسانی که در جنایات‬        ‫روابط بینالملل سابقه فعالیت دارند‪ .‬در‬    ‫فرمانده کل دیویزیون قزاق بود‪ ،‬و من‬    ‫لیست سیاه را دفتر سیاسی کودتا‬         ‫من باید فرمانفرما را توقیف میکردم‪،‬‬
‫کسانی که قادر نیستند در این جلسات‬      ‫آن شریکند میفرستد؛ این پیام که مردم‬     ‫جلسات این دادگاه ‪ ۴۵‬شاهد حضور‬            ‫حاکم نظامی تهران بودم‪ .‬گو این که‬      ‫آماده کرده بود برای این که با مداخلۀ‬  ‫کسی که همۀ سرنخها بهدست او بود‪.‬‬
‫حضور پیدا کنند میتوانند روند این‬       ‫دنیا شما را زیر نظر دارند و یک روز به‬   ‫خواهد یافت و شهادتنامه ‪ 1۲۰‬نفر نیز‬       ‫حکم حکومت نظامی را یازده روز‬          ‫احتمالی بیگانگان بهدست رجال‬           ‫هنوز من کلمهای برای پاسخ گفتن‬
‫دادگاه مردمی را از طریق کانال یوتیوب‬   ‫خاطر جنایتهایی که کردهاید‪ ،‬پاسخگو‬       ‫به صورت کتبی تسلیم دادگاه خواهد‬          ‫بعد گرفتم‪ .‬آن هم بهامضای سید‬          ‫داخلی مبارزه کند‪ .‬بعد همۀ رجال‬        ‫نیافته بودم که سربازی وارد شد‪.‬‬
                                       ‫خواهید بود‪ .‬این دادگاه همچنین برای‬      ‫شد تا هیأت قضات در مورد نقش ‪133‬‬          ‫ضیاءالدین روی کاغذ وزارت داخله‪.‬‬       ‫سیاست با اندیشههای گوناگون و‬
   ‫«دادگاه مردمی آبان» دنبال کنند‪.‬‬     ‫خانواده قربانیان آبان و تمام ایرانیانی‬                                           ‫سخنان کاظمخان با این جملات‬            ‫سلیقههای مختلف دانه دانه دستچین‬                  ‫احترام گذاشت و گفت‪:‬‬
‫برای اطلاعات بیشتر در مورد این‬         ‫که به دنبال دادخواهیاند‪ ،‬دلگرمکننده‬                                                                                                                          ‫ـ قربان‪ ،‬جناب فرمانفرما برای‬
‫دادگاه میتوان به پایگاه اینترنتی آبان‬  ‫خواهد بود‪ .‬پیام دادگاه برای خانواده‬                                                                ‫پایان میگیرد‪:‬‬                                ‫شدند‪.‬‬
                                                                                                                        ‫آیا کافی نیست؟ آیا شکل و‬              ‫دستۀ دوم از توقیفشدگان‬                    ‫عرض تبریک شرفیاب شدهاند‪.‬‬
              ‫تریبونال مراجعه کرد‪.‬‬                                                                                      ‫صورت شب کودتا بهخوبی برایتان‬          ‫لیست سیاه‪ ،‬کسانی بودند که‬             ‫سید قاه قاه خندید‪ .‬خندهای بلند و‬
                                                                                                                        ‫مجسم نشده است؟ اگر بیش از این‬         ‫مالیات نپرداخته بودند‪ .‬خزانۀ دولت‬
                                                                                                                        ‫میخواهید من چیزی نمیدانم‪ .‬دامن‬        ‫تهی بود و حکومت نو احتیاج به‬               ‫صدادار‪ .‬رو به من کرد و گفت‪:‬‬
                                                                                                                        ‫آقای سید ضیاءالدین طباطبایی را‬        ‫پول داشت‪ .‬ما نمیتوانستیم کمند‬         ‫ـ کاظم‪ ،‬بختت بلند است‪ .‬حریف‬
                                                                                                                                                              ‫برداریم و از دیوار خانههای مردم‬
                                                                                                                                                ‫بگیرید!‬       ‫بالا برویم‪ .‬یا دست تکدی به سوی‬                 ‫بهپای خودش بهدام آمد‪.‬‬
                                                                                                                                                              ‫سفارتخانههای خارجی دراز کنیم‪.‬‬         ‫و به این طریق اولین محبوس‬
                                                                                                                                                                                                    ‫سیاسی کودتای سوم حوت که برای‬
                                                                                                                                                                                                    ‫عرض تبریک آمده بود و احساس‬
                                                                                                                                                                                                    ‫میکرد که باد بر پرچم دیگری‬
                                                                                                                                                                                                    ‫میوزد‪ ،‬با پای خود به توقیفگاه‬

                                                                                                                                                                                                                               ‫آمد‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                    ‫من شب را در نظمیه خوابیدم‬
                                                                                                                                                                                                    ‫تا صبح فرا رسد و دنبالۀ کارها را‬
                                                                                                                                                                                                    ‫بگیرم‪ .‬در ذهن من اسامی کسانی‬
                                                                                                                                                                                                    ‫که بهعنوان لیست سیاه باید توقیف‬
                                                                                                                                                                                                    ‫میشدند بالا و پایین میشد و من‬
                                                                                                                                                                                                    ‫نمیدانستم که وقتی آفتاب برمیآید‬

                                                                                                                                                                                                                 ‫چه روی خواهد داد؟‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17