Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۴۰ (دوره جديد
P. 15

‫صفحه ‪ 15‬ـ ‪ Page 15‬ـ شماره ‪1806‬‬
‫جمعه ‪ 3‬تا پنجشنبه ‪ ۹‬دسامبر ‪۲0۲۱‬‬

‫در هیچکدام از صحنههای عملیات‬           ‫کرد و به پذیرایی رفتیم‪ .‬صحبتها‬                          ‫داریوش و پروانه فروهر‬              ‫انجام قتل کسی را بدهم‪ .‬فرد دوم‬           ‫قتل پروانه‬                           ‫=«آقای دری نجفآبادی‬
‫حضور نداشتند و من به عنوان رابط‬        ‫ادامه پیدا کرد‪ ،‬فلاح مجددا اشاره کرد‬              ‫نشد‪ .‬مسلم دوباره زنگ را زد خانم‬          ‫شخصی به نام خسرو براتی یکی از‬            ‫اسکندری‬                              ‫تقریبا تمام مطالبی را که من‬
‫معرفی شدم‪ .‬نیروهای عملکننده از دو‬      ‫او را به اتاق قبلی بازگردانم‪ .‬ساعت‬                ‫فروهر گفت‪ :‬بله؟ مسلم گفت‪ :‬تشریف‬          ‫همکاران اداره چپ نو بوده است‪ .‬او‬         ‫و داریوش‬                             ‫خدمتشانعرضکردمدراین‬
‫معاونت وزارت به نام امنیت و اطلاعات‬    ‫حدود ‪ ۲3:30‬بود‪ .‬از فروهر خواستم‬                   ‫نیاوردند‪ ،‬خانم فروهر گفتند‪ :‬داشتند‬       ‫سالها به عنوان منبع کار میکرده و‬        ‫فروهر؛ آمران‬                          ‫جلسه یادداشت کردند‪ ...‬قرار‬
‫مردمی بوده است‪ .‬در معاونت امنیت‬        ‫به اتاق محل کارش بازگردیم‪ .‬پرسنل‬                  ‫لباس میپوشیدند و آماده میشدند‬            ‫چنانچه اطمینان پیدا نمیکرد وزیر‬           ‫و عاملان‬                            ‫شد پیگیری حذف جمعی از‬
‫از نیروی ‪ 4‬اداره کل در امر قتلها‬       ‫عملیات‪ ،‬صندلی را در دهانه ورودی‬                   ‫الان میآیند ساعت حدود ‪ ۲۲:۵0‬بود‬          ‫دستور داده امکان نداشت به صرف در‬         ‫قتلها چه‬                             ‫عناصر برجسته لائیک داخل‬
‫شرکت داشتهاند‪ .‬در معاونت اطلاعات‬       ‫اتاق گذاشته بودند‪ .‬فروهر هدایت به‬                 ‫که فروهر درب حیاط را باز کرد‪ .‬سلام‬       ‫خواست من برای شرکت در دو فقره‬          ‫کسانی بودند؟‬                           ‫کشور بر اساس آن چارچوبی‬
‫مردمی اداره کل پشتیبانی عملیاتی در‬     ‫نشستن روی این صندلی شد و روی‬                      ‫و احوالپرسی کردیم‪ .‬مسلم سوال کرد‪:‬‬                                                                                      ‫که در جلسه مطرح شد آغاز‬
                                       ‫صندلی نشست و من در مقابل او قرار‬                  ‫این شماره مربوط به ماشین شماست؟‬             ‫قتل مختاری و پوینده حاضر شود‪.‬‬       ‫انجامید‪ .‬آقای موسوی از منافقین شروع‬
                      ‫کار بودهاند‪.‬‬     ‫گرفتم‪ .‬همه چیز از قبل آماده شده بود‬               ‫فروهر شماره ماشین را حفظ نبود‪.‬‬           ‫س‪ :‬خطاب به (مهرداد) عالیخانی‪:‬‬          ‫کرد‪ ،‬ادامه بحث را من پیگیری کردم‪.‬‬                          ‫شود‪».‬‬
‫ذیل ًا مشخصات هر فرد با موقعیت و‬       ‫ناگهانهاشمی (هاشم) از پشت سر‬                      ‫ماشین در پشت سرش قرار داشت‪.‬‬              ‫نحوه قتل فروهر و همسرش را شرح‬          ‫محور بحث روی طیف جمهوریخواهان‬          ‫=«من آمر قتلها نیستم‪.‬‬
‫جایگاه شغلی مورد اشاره قرار میگیرد‪:‬‬    ‫مواد آغشته به بیهوشی را جلوی دهان‬                 ‫شماره را مطابقت داد و گفت‪ :‬بله‪.‬‬                                                 ‫دمکرات بود که گروههای چپ نو‪،‬‬           ‫هیچیک از مباشرینی که‬
‫‪ -1‬موسوی‪ ،‬قائم مقام معاونت‬             ‫او گرفت‪ .‬عصا از دست فروهر افتاد‪.‬‬                  ‫مسلم حکمی را که مربوط به خودش‬                                        ‫دهید‪.‬‬      ‫نیروهای ملی و مذهبی‪ ،‬ملیون مرتد‪،‬‬       ‫افراد فوقالذکر را به قتل‬
‫امنیت و مدیرکل بررسی معاونت‬            ‫دستهای او را گرفتند بلافاصله از‬                   ‫(احتمالا صادره از نیروی انتظامی) بود‬     ‫ج‪ :‬روز دوشنبه ‪ ۷۷/۸/۲۵‬آقای‬             ‫لائیکها‪ ،‬سازمان جمهوریخواهان‬           ‫رساندهاند به لحاظ اداری‬
‫امنیت نامبرده برای به قتل رسیدن‬        ‫هوش رفت‪ .‬محمد اثنی عشر (پرسنل‬                     ‫را به رؤیت فروهر رسانید و گفت‪ :‬اسناد‬     ‫موسوی طی دیداری با من پرسید چه‬         ‫ملی‪ ،‬سازمان سوسیالیستها‪ ،‬منفردین‬       ‫تحت مسئولیت من نبودهاند‪.‬‬
‫داریوش فروهر و پروانه اسکندری از‬       ‫اداره عملیات امنیت) از من خواست از‬                ‫و مدارک ماشین را میخواهیم ملاحظه‬         ‫کسی را در برنامه کار (برای اولویت‬      ‫چپ و ملی دمکراتها‪ ،‬منتقدین‬             ‫اساس ًا موقعیت شغلی من در‬
‫آقای حمید رسولی و اینجانب استفاده‬      ‫اتاق خارج شوم تا فردی که قرار است‬                 ‫کنیم‪ .‬پروانه روی پلهها ایستاده بود و به‬  ‫در حذف) قرار بدهید‪ .‬من در جلسه‬         ‫درون نظام دیدگاههای آنان را تشریح‬      ‫حدی نبوده است که بتوانم‬
‫کرده حمید رسولی مدیرکل پشتیبانی‬        ‫فروهر را با کارد از پای درآورد نبینم‪.‬‬             ‫حرفها گوش میکرد فروهر همسرش‬              ‫‪ /۸/۲۲‬به آقای دری (نجف آبادی‪ ،‬وزیر‬     ‫کردم و در جمعبندی به نزدیکی روز‬
‫عملیاتی معاونت امنیت بوده و حقیر در‬    ‫من از اتاق بیرون رفته و به طبقه‬                   ‫را صدا کرد و گفت‪ :‬اسناد و مدارک را‬       ‫اطلاعات و امنیت) به وضعیت فروهر و‬      ‫به روز جریانات مذکور اشاره داشتم‪.‬‬              ‫دستور قتل بدهم‪».‬‬
‫اداره کل چپ اشتغال داشتهام‪ .‬ایشان‬      ‫بالا مراجعه کردم دیدم در بالای اتاق‬               ‫بیاور تا آقایان آن را ببینند‪ .‬بلافاصله‬   ‫حزب ملّت (ملیون مرتد) اشاره کرده‬       ‫آقای دری (نجف آبادی‪ ،‬وزیر) گفتند‬       ‫=«داریوش فروهر در پی‬
‫برای به قتل رسیدن محمد مختاری‬          ‫همسر فروهر بیهوش شده و سرش در‬                     ‫شروع به تعارف برای رفتن ما به داخل‬       ‫بودم و توضیح دادم همان نیروهای‬         ‫در معاونت امنیت کار نمیشود…‬            ‫ضربات کاردی که آقای‬
‫و پوینده از آقای حقانی از رضا روشن‬     ‫دستان صفایی (یکی از پرسنل عملیات‬                  ‫منزل کرد که من و مسلم داخل شدیم‬          ‫جبهه ملی که در سال ‪ ۶0‬مرتد اعلام‬       ‫خودیها و غیرخودیها علیه نظاماند‪،‬‬       ‫جعفرزاده (پرسنل اداره‬
‫و من استفاده کرده‪ .‬بدیهی است هر‬        ‫) قرار دارد‪ .‬ظاهرا صفایی برای بیهوشی‬              ‫و لای در را باز گذاشتیم تا سایرین پس‬     ‫شدند بخشی از آنان مانند فروهر با‬       ‫به میدان آمدهاند و میداندارهای اصلی‬    ‫عملیات امنیت) بر قفسه‬
‫یک از افراد یاد شده غیر از رضا روشن‪،‬‬   ‫به هاشم کمک کرده بود‪ .‬پس از آنکه‬                                                           ‫تغییر نام جریان سیاسی خود چگونه‬        ‫همین خودیها شدهاند… آقای‬               ‫سینه نامبرده وارد کرده به‬
‫جمعی نیرو تحت مسئولیت خود‬              ‫قرار میشود هاشم برای بیهوش کردن‬                                   ‫از ما وارد شوند…‬         ‫توانسته موجودیت پارهای از آن نیروها‬    ‫دری نجفآبادی تقریبا تمام مطالبی‬        ‫قتلرسیدهاست‪...‬قتلپروانه‬
‫داشتهاند که قتلها را به وسیله آنها‬     ‫فروهر به طبقه پایین باز گردد‪ ،‬ادامه‬               ‫فروهر‪ ،‬من و مسلم و نیز فلاح را به‬        ‫را حفظ کند و هماکنون در شرایط‬          ‫را که من خدمتشان عرض کردم در‬           ‫اسکندری نیز به همین شکل‬
‫انجام دادهاند اما بطور مشخص آقای‬       ‫کار بیهوشی پروانه (گرفتن دهان او)‬                 ‫اتاق محل کار خود برد‪ .‬فروهر رفت‬          ‫حاضر این چنین در صحنه به عنوان‬         ‫این جلسه یادداشت کردند… قرار‬           ‫بوده است‪ .‬قتل مشارالیه‬
‫موسوی برای حذف ‪ 4‬نفر یاد شده‬           ‫به صفایی واگذار میشود‪ .‬ناگهان دیدم‬                ‫پشت میز خودش نشست‪ .‬مسلم‬                  ‫نیرویی از نیروهای اپوزیسیون فعال‬       ‫شد پیگیری حذف جمعی از عناصر‬            ‫توسط آقای محسنی انجام‬
 ‫دستور خود را به این افراد داده است‪.‬‬   ‫فلاح (سرتیم این عملیات) دو کارد‬                   ‫در روی صندلی کنار میز (مربوط به‬          ‫حاضر باشد و یکی از سر پلهای‬            ‫برجسته لائیک داخل کشور بر اساس‬         ‫گرفته‪ ...‬قتل محمد مختاری‬
‫‪ -۲‬صادق‪ ،‬پرسنل معاونت امنیت‬            ‫با خود همراه دارد و در همان وضعی‬                  ‫مراجعهکنندگان) قرار گرفت‪ .‬من‬             ‫فعالین سیاسی خارج با داخل کشور‬         ‫آن چارچوبی که در جلسه مطرح شد‬          ‫و پوینده توسط رضا روشن‬
‫اداره کل چپ مسئول – مسئول‬              ‫که صفایی سر پروانه را روی پای خود‬                 ‫مقابل صورت فروهر و فلاح در سمت‬           ‫و بالعکس قرار گیرد‪ .‬به آقای موسوی‬      ‫آغاز شود‪ .‬از این به بعد یعنی مورخه‬     ‫بوده که با تنگ کردن طناب‬
‫اداره چپ نو بوده است‪ .‬موسوی پس‬         ‫داشت محسنی (یکی دیگر از پرسنل‬                     ‫راست من نشست‪ .‬خانم فروهر در‬              ‫گفتم فروهر را در اولویت بگذارید اگر‬    ‫‪ ۷۷/۸/۲۲‬آقای موسوی در انجام این‬        ‫دو فرد یاد شده را از پا در‬
‫از صحبت با رسولی در تاریخ ‪۸/۲4‬‬         ‫اداره عملیات) یکی از کاردها را از فلاح‬            ‫پایین اتاق روی یکی از صندلیهای‬           ‫بشود به آدرس و سایر اطلاعات مورد‬       ‫عملیاتها تحت مسئولیت مستقیم‬
‫مرا به مسئول اداره عملیات امنیت به‬     ‫گرفت و ضمن قرار گرفتن در کنار‬                     ‫میز جلسه قرار گرفت و با دقت ما را‬        ‫نیاز دسترسی پیدا کرد میتوانیم‬          ‫دری نجفآبادی قرار داشتند و در‬                        ‫آورده است‪».‬‬
‫نام عزیزپور به عنوان رابط خود معرفی‬    ‫پروانه اسکندری شروع به زدن ضربات‬                  ‫نگاه میکرد‪ .‬مسلم گفت‪ :‬با اتومبیل‬         ‫تدارک کار او را ببینم‪ .‬موسوی گفت‬       ‫حقیقت من رابط ایشان یعنی موسوی‬
‫کرد اینجانب در هر سه صحنه حادثه‬        ‫کارد به قفسه سینه او نمود‪ .‬به پایین‬               ‫شما سرقتی صورت گرفته‪ .‬چه کسانی‬           ‫من ترتیبش را میدهم… او آدرس‬            ‫با تیمهای عملکننده بودم و در پایان‬     ‫پرویز دستمالچی‪ -‬در دو بخش‬
‫که ‪ 4‬فقره قتل در آن صورت گرفته‬         ‫برگشتم دیدم کار فروهر نیز روی همان‬                ‫غیر از شما از ماشین استفاده کردند؟‬       ‫فروهر واقع در خیابان هدایت را به من‬     ‫هر عملیات شرح را بلافاصله میدادم‪.‬‬     ‫پیشین این سلسله مطالب‪ ،‬درباره‬
‫حضور داشتم و نقش رابط موسوی را‬         ‫صندلی یادشده تمام شده و با ضربات‬                  ‫همسر فروهر گفت‪ :‬این ماشین در‬             ‫داد و اشاره کرد که دفتر حزب ملت‬        ‫من آمر قتلها نیستم‪ .‬هیچیک از‬           ‫آمران و عاملان قتل فجیع محمد‬
‫در امر اطلاعرسانی‪ ،‬ساماندهی تیم(ها)‬    ‫کارد (توسط جعفرزاده یکی از پرسنل‬                  ‫اختیار کسی نبوده و من از آن استفاده‬      ‫در طبقه اول ساختمان مسکونی اوست‬        ‫مباشرینی که افراد فوقالذکر را به‬       ‫مختاری و محمدجعفر پوینده خواندید‪.‬‬
                                                                                         ‫میکنم‪ .‬مسلم گفت‪ :‬کسی بدون اطلاع‬          ‫و برنامه دیدارهای عمومی و ساعت‬         ‫قتل رساندهاند به لحاظ اداری تحت‬        ‫در این بخش اعترافاتی را درباره کشتار‬
 ‫و نظارت بر عملیاتها عهدهدار بودم‪.‬‬         ‫اداره عملیات) از پا در آمده است‪.‬‬              ‫شما استفاده نکرده است؟ آیا به هیچ‬        ‫کار او چگونه است… روز چهارشنبه‬         ‫مسئولیت من نبودهاند‪ .‬اساساً موقعیت‬     ‫پروانه اسکندری و همسرش داریوش‬
‫‪ -3‬حمید رسولی‪ ،‬مدیرکل‬                  ‫حدود ‪ ۲3:40‬تمام کارها تمام و در‬                   ‫عنوان در اختیار کسی نبوده یا به‬          ‫حدود ساعت ‪ ۱۹‬مورخ ‪ ۸/۲۷‬به اتفاق‬        ‫شغلی من در حدی نبوده است که‬
‫پشتیبانی‪ -‬عملیاتی معاونت امنیت‬         ‫صدد خروج از منزل برآمدیم‪ .‬افرادی‬                  ‫تعمیرگاه تحویل ندادهاید؟ پروانه اظهار‬    ‫اصغر سیاح آدرس فروهر را در میدان‬                                                             ‫فروهر را میخوانید‪.‬‬
‫او به درخواست موسوی به محمد‬            ‫که در این عملیات شرکت داشتند‪.‬‬                     ‫داشت حدود سه ماه قبل این ماشین‬           ‫اختیاریه به عزیزپور دادم‪ .‬یک حکم‬                   ‫بتوانم دستور قتل بدهم‪.‬‬     ‫پس از قتلهای معروف به زنجیرهای‬
‫عزیزپور‪ -‬مسئول اداره عملیات امنیت‪-‬‬     ‫فلاح‪ ،‬محمد اثنی عشر‪ ،‬محسنی‪،‬‬                       ‫در تعمیرگاه بوده و ما از استفاده‬         ‫قضائی جعلی نیز به او دادم این حکم‬      ‫داریوش فروهر در پی ضربات‬               ‫با هدف از میان بردن مخالفان در‬
‫دستور داده نیروهای اداره عملیات‬        ‫صفایی‪ ،‬مسلم‪ ،‬هاشم و جعفرزاده بودند‬                ‫احتمالی آن بیخبر هستیم‪ .‬مسلم‬             ‫جعلی برگ کاغذی بود که از فرمهای‬        ‫کاردی که آقای جعفرزاده (پرسنل‬          ‫درون‪ ،‬و پس از اعتراضات بسیار شدید‬
‫داریوش و پروانه را به قتل برسانند در‬   ‫و عزیزپور در سر خیابان نزد پرسنل‬                  ‫اظهار داشت در سرقت صورت گرفته‬            ‫چاپی دادستانی انقلاب اسلامی سابق‬       ‫اداره عملیات امنیت) بر قفسه سینه‬       ‫و گسترده در درون و بیرون ایران علیه‬
‫تاریخ ‪ ۷۷،۸/0۸/30‬نفر (هشت نفر) از‬      ‫اداره چپ نو قرار داشت‪ .‬بعد از قتل‬                 ‫یک شیئی ملی ربوده شده و موضوع‬            ‫و به مهر دادستانی ممهور بود‪ .‬این نوع‬   ‫نامبرده وارد کرده به قتل رسیده‬         ‫قتل دگراندیشان‪ ،‬چند نفر از وابستگان‬
‫زیرمجموعه اداره کل تحت مسئولیت‬         ‫فروهر و همسرش‪ ،‬عزیزپور و بچههای‬                   ‫بسیار با اهمیت است همه همدیگر را‬         ‫سربرگهای جعلی از جمله وسائلی بود‬       ‫است‪ .‬جعفرزاده تحت مسئولیت محمد‬         ‫و ماموران وزارت اطلاعات و امنیت‬
‫رسولی در انجام دو قتل شرکت‬             ‫اداره چپ را در مقابل پمپ بنزین‬                    ‫نگاه میکردیم حرفهای مسلم تمام‬            ‫که سالها در اداره ما نگهداری میشد‬      ‫عزیزپور بوده (عزیزپور مسئول اداره‬      ‫ج‪.‬ا‪.‬ا‪ ،.‬از جمله شخصی به نام مهرداد‬
                                       ‫خیابان شهید سپهبد قرنی دیدم و از‬                                                           ‫و مورد استفاده کاری قرار میگرفت…‬       ‫عملیات امنیت بوده است) عزیزپور نیز‬     ‫عالیخانی (با نام مستعار صادق مهدوی‬
     ‫داشتند به آنها اشاره خواهد شد‪.‬‬    ‫آنها جدا شدم‪ .‬بنا به درخواست قبلی‬                                         ‫شده بود‪.‬‬         ‫مقرر شد نیروهای اداره عملیات امنیت‬     ‫تحت مسئولیت آقای مجید رسولی‬            ‫یا جمال رضایی‪ ،‬پرسنل معاونت اداره‬
‫‪ -4‬محمد عزیزپور‪ ،‬پرسنل‬                 ‫آقای موسوی‪ ،‬زنگی به تلفن دستی‬                     ‫به فروهر گفتم‪ :‬همانطور که همکارم‬         ‫با مسئولیت عزیزپور روی آدرس منزل‬       ‫قرار داشته (رسولی مدیرکل پشتیبانی‬      ‫چپ و مسئول اداره چپ نو)‪ ،‬به عنوان‬
‫معاونت امنیت‪ -‬مسئول اداره عملیات‬       ‫او زدم و گفتم کار تمام شده است ‪.‬‬                  ‫گفت ما به دلیل اهمیت موضوع مزاحم‬         ‫فروهر مستقر شوند تا چنانچه سوژه‬        ‫عملیاتی معاونت امنیت بوده است)‬         ‫یکی از عوامل ترورها‪ ،‬دستگیر شد و‬
‫آن معاونت‪ .‬وی به ‪ ۷‬نفر از پرسنل‬        ‫بلافاصله سوال کرد‪ :‬هر دو را؟ گفتم‪:‬‬                ‫شدهایم البته از اینکه شما و خانوادهتان‬   ‫بیرون از منزل رؤیت شد در فرصت‬          ‫از آنجا که موسوی قائم مقام معاونت‬
‫تحت امر خود به نام محسنی (ضارب‬         ‫بله‪ .‬پرسید‪ :‬قطعی تمام شد؟ تاکید‬                   ‫در این کار مستقیم یا غیرمستقیم‬           ‫مناسب او را ربوده و بلافاصله مرا مطلع‬  ‫امنیت بوده است آقای حمید رسولی‬                   ‫مورد بازجویی قرار گرفت‪.‬‬
‫فروهر) جعفرزاده (ضارب پروانه)‬          ‫کردم‪ :‬بله‪ .‬گفت‪ :‬همین الان به اینجا‬                ‫دخالت نداشتید ظنی نیست‪ .‬ا ّما به‬         ‫نمایند تا پس از آن او را جهت حفظ‬       ‫دستور را پذیرفته و به زیرمجموعه خود‬    ‫نوشته زیر فشردهای از برگهای‬
‫هاشمی (مسئول بیهوشی مقتولین)‬           ‫(منظور مقابل منزلش بود) بیا‪ .‬ساعت‬                 ‫هر حال پروندهای مفتوح است و بنا‬          ‫(حذف) از طریق تزریق دارو به منزل‬                                              ‫بازجویی(‪ )۱‬اوست که بسیار کوتاه‬
‫فلاح (سرتیم عملیات) صفایی‪ ،‬محمد‬        ‫حدود یک بامداد بود گفتم‪ :‬هوا سرد‬                  ‫به ضرورت باید تحقیقات صورت گیرد‬          ‫همکار غیر وزارتی (نوید رمضانی) انتقال‬    ‫یعنی اداره عملیات ابلاغ کرده است‪.‬‬    ‫شدهاند‪ .‬این سخنان اعتراف به کشتن‬
‫اثنی عشر و مسلم دستور انجام دو قتل‬     ‫است‪ .‬من هم موتور دارم‪ .‬فردا هم را‬                 ‫به همین جهت حکم بازرسی منزل را‬           ‫بدهیم… آقای موسوی اظهار داشت‪:‬‬          ‫قتل پروانه اسکندری نیز به همین‬         ‫مخالفان سیاسی یک سیستم جنایتکار‬
‫مذکور را داده و افراد یادشده عمل‬       ‫ببینیم‪ .‬گفت‪ :‬نه همین الان راه بیافت‬               ‫صادر کردهاند‪ .‬در این وقت مسلم حکم‬        ‫نه لازم نیست بیرون از منزل منتظر‬       ‫شکل بوده است‪ .‬قتل مشارالیه توسط‬        ‫است که بیشتر شباهت به داستانهای‬
                                       ‫بیا اینجا‪ .‬قرار شد همان شب او را‬                  ‫جعلی را از کیف جیبی خود در آورد‬          ‫باشند بروند داخل منزل کار خودش‬         ‫آقای محسنی انجام گرفته‪ .‬او یکی‬         ‫تخیلی‪ -‬جنایی دارد‪ .‬وزیر دستور‬
                         ‫کردهاند‪.‬‬      ‫ملاقات کنم و گزارش مربوطه را ارائه‬                ‫و در بین صحبتهای من و فروهر‬              ‫و زنش را تمام کنند‪ .‬همین امروز این‬     ‫از پرسنل تحت امر محمد عزیزپور‬          ‫میدهد‪ ،‬زیردستان عمل میکنند‪.‬‬
‫‪-5‬آقایحقانیمدیرکلپشتیبانی‬              ‫کنم‪ .‬حدود ساعت ‪ ۱:۲0‬به سر کوچه‬                    ‫ارائه داد که فروهر با دقت تمام آن‬        ‫کار را انجام دهند‪ .‬گفتم ‪ :‬هر دو نفر‬    ‫میباشد‪ .‬محسنی مانند جعفرزاده به‬        ‫وزیر اطلاعات و امنیت وقت (قربانعلی‬
‫عملیاتی‪ -‬معاونت اطلاعات مردمی‪.‬‬         ‫منزل آنها (واقع در محله فرمانیه)‬                  ‫را خوب مطالعه کرد‪ .‬به فروهر گفتم‪:‬‬        ‫را که با آمپول در یک لحظه امکان‬        ‫دستور عزیزپور اقدام به چنین کاری‬       ‫دری نجف آبادی) یک روحانی منتخب‬
‫ایشان به درخواست موسوی به آقای‬         ‫رسیدم‪ .‬لباس پوشیده در سر کوچه‬                     ‫مسلما این شیئی در این منزل نیست‬          ‫حذف نیست موضوع روشن میشود‪.‬‬             ‫کرده است‪ .‬به هر حال با عنایت به‬        ‫رئیس جمهور و شخص مورد اطمینان‬
‫علی ناظری مسئول ادارهی عملیات‬          ‫حاضر بود‪ .‬به این دست خیابان آمدیم‬                 ‫و این بازرسی سزاوار شخص شما که از‬        ‫موسوی گفت همین امروز بروند داخل‬        ‫اینکه عزیزپور دستور انجام این دو قتل‬   ‫و مورد نظر رهبر دینی‪ -‬سیاسی نظام‬
‫معاونت اطلاعات مردمی دستور داده تا‬     ‫و حدود ‪ ۲0‬دقیقهای من شرح کامل‬                     ‫چهرههای ملی ایران هستید نمیباشد‬          ‫منزل خودش و زنش را با کارد بزنند‪.‬‬      ‫را از حمید رسولی گرفته و رسولی نیز‬     ‫برای وزارت اطلاعات و امنیت است‪.‬‬
‫در دو قتل مختاری و پوینده شرکت‬         ‫ماجرا را با جزئیات بیان کردم‪ .‬حتی‬                 ‫اما ضرورت وجود صورت جلسهای از‬            ‫معطل نشوند امروز کار را تمام کنند‪.‬‬     ‫از آقای موسوی دریافت کرده است…‬         ‫تمام بررسیها و اسناد و مدارک نشان‬
‫نماید و امکانات موجود در اداره را در‬   ‫سوال کردند چه کسی با کارد زد؟‬                     ‫این بازرسی منزل در پرونده (به دلیل‬       ‫آقای موسوی یکی دو بار روی این‬          ‫قتل محمد مختاری و پوینده توسط‬          ‫میدهند که قتل دگراندیشان همواره‬
                                       ‫گفتم فروهر را ندیدم ولی محسنی‬                     ‫اینکه به هر حال شما صاحب وسیله‬           ‫موضوع تاکید کردند که فروهر بدون‬        ‫رضا روشن (یکی از پرسنل معاونت‬          ‫زیر نظر رهبر مذهبی‪ -‬سیاسی نظام و‬
                  ‫اختیار قرار دهد‪.‬‬                                                       ‫نقلیه میباشید) هست‪ .‬فروهر گفت‪:‬‬           ‫زنش فایده ندارد چون ‪ % ۷0‬از فعالیت‬     ‫امنیت)… بوده که با تنگ کردن‬            ‫نیز تحت نظارت و همراهی و همکاری‬
‫‪ -6‬علی ناظری‪ ،‬مسئول اداره‬                         ‫همسرش را زده است…‬                      ‫مانعی ندارد‪ .‬بازرسی کنید‪ .‬به فلاح‬        ‫آنها مربوط به زن فروهر است…‬            ‫طناب دو فرد یاد شده را از پا در آورده‬  ‫رأس نظام بوده است و قاتلان همواره‬
‫عملیات معاونت اطلاعات مردمی‬                                                              ‫گفتم‪ :‬با خانم فروهر از بالا شروع کنید‪.‬‬   ‫قرار شد ابتدا من و مسلم به درب‬         ‫است‪ .‬رضا روشن تحت مسئولیت من‬
‫بوده که به دستور حقانی (مسئول‬                                                            ‫فلاح به اتفاق پروانه از اتاق خارج و به‬   ‫منزل مراجعه و سپس سایر نیروها‬          ‫نبوده و با حقیر مناسبتی به لحاظ‬                        ‫ارتقاء مقام یافتهاند‪.‬‬
‫مستقیم او) در دو فقره قتل مختاری و‬                                                       ‫طبقه بالا رفتند‪ .‬دیگر پرسنل عملیات‬       ‫وارد منزل شوند… مسلم زنگ در‬            ‫اداری ندارد‪ .‬رضا روشن بنا به دستور‬
‫پوینده در تاریخ ‪ ۹/۱۲‬و ‪ ۹/۱۸‬شرکت‬                                                         ‫که به داخل حیاط آمده بودند با رفتن‬       ‫را زد خانم فروهر گوشی اف‪.‬اف را‬         ‫موسوی در این عملیاتها شرکت کرده‬        ‫قتل پروانه و داریوش فروهر از‬
                                                                                         ‫پروانه به طبقه بالا یک به یک وارد‬        ‫برداشت سوال کرد‪ :‬بله؟ مسلم خیلی‬        ‫و این دو قتل را به دستور موسوی‬
                           ‫کرده‪.‬‬                                                         ‫ساختمان شدند و به فلاح پیوستند و‬         ‫مودبانه سلام داد و اظهار داشت رضایی‬                                           ‫زبانمتهمان‬
‫‪ -7‬رضا روشن‪ ،‬کارشناس اداره‬                                                               ‫مسلم نیز از درب اتاق خارج شد‪ .‬من‬         ‫هستم از اداره آگاهی در رابطه با‬                          ‫انجام داده است‪.‬‬
‫کل التقاط بوده او به دستور موسوی‬                                                                                                  ‫رنوی شما مسئلهای پیش آمده لازم‬         ‫من در رابطه با قتل ‪ 4‬نفر یاد شده‬       ‫«… س‪ :‬شما (مهرداد عالیخانی‪،‬‬
‫در قتل مختاری و پوینده شرکت‬                                                                       ‫فروهر را به صحبت گرفتم‪.‬‬         ‫است چند دقیقه جناب آقای فروهر‬          ‫از دو نفر خواستم که در این عملیات‬
‫نموده و مباشر قتل دو فرد یادشده‬                                                          ‫فلاح بدون اینکه فروهر متوجه شود‬          ‫را ببینم‪ .‬گفت‪ :‬الان میآید‪ .‬بیش از‬      ‫به عنوان نیروی پشتیبانی (مانند‬         ‫با نام سازمانی‪ -‬اداری صادق صادق‬
‫میباشد (تنگ کردن طناب به گردن‬                                                            ‫به من اشاره کرد او را به اتاق روبرو‬      ‫‪ ۶‬یا ‪ ۷‬دقیقه طول کشید ولی خبری‬         ‫رانندگی) همکاری نمایند یکی از این‬
                                                                                         ‫(پذیرایی) بیاور‪ .‬از فروهر خواستم به‬                                             ‫دو نفر اصغر سیاح بوده‪ .‬او به لحاظ‬      ‫مهدوی‪ ،‬پ‪ .‬د‪ ).‬متهم به آمریت در‬
                            ‫آنها)‪.‬‬                                                       ‫اتاق روبرو برویم‪ ،‬از جای خود حرکت‬                                               ‫اداری تحت مسئولیت حقیر قرار‬
‫‪ -8‬محسنی‪ ،‬پرسنل معاونت‬                                                                                                                                                   ‫داشته و تنها در قتل پوینده بوده‬        ‫قتلها هستید‪ .‬هر توضیحی دارید‬
‫امنیت و شاغل در اداره عملیات‬                                                                                                                                             ‫وزیر (اطلاعات و امنیت‪ ،‬پ‪.‬د‪ ).‬دستور‬
‫به دستور مسئول مستقیم (عزیزپور)‬                                                                                                                                          ‫چنین کارهایی را داده‪ .‬آقای موسوی‬       ‫بیان کنید‪.‬‬
‫در دو قتل داریوش فروهر و پروانه‬                                                                                                                                          ‫مسئول ما میباشد و اصغر سیاح به‬         ‫ج‪ :‬آقای سید مصطفی کاظمی‬
‫اسکندری شرکت داشته‪ .‬در صحنه‬                                                                                                                                              ‫خوبی آگاهی داشته‪ .‬اداره ما یک اداره‬    ‫(موسوی) در تاریخ ‪ ۷۷ /۸ /۱۸‬گفته‬
‫عملیات تحت مسئولیت سرتیم (معین‬                                                                                                                                           ‫موضوعی است که من نمیتوانم سر‬           ‫اقتربفاانعقلیخدمد ّرتید ّرنیج (فآحباجدیت‬  ‫بودند به‬
‫شده از سوی عزیزپور) به نام فلاح بوده‪.‬‬                                                                                                                                    ‫خود بدون دستور مسئولین دستور‬                                                      ‫الاسلام‬
‫فلاح کارد را به دست محسنی داده تا‬                                                                                                                                                                               ‫وزیر وقت اطلاعات) برویم و از آن‬
                                                                                                                                                                                                                ‫جمله در خصوص برخورد با برخی از‬
            ‫به پروانه اسکندری بزند‪.‬‬                                                                                                                                                                             ‫افراد صحبت شد‪ .‬آقای موسوی ضمن‬
‫‪ -۹‬جعفرزاده‪ ،‬پرسنل اداره‬                                                                                                                                                                                        ‫اینکه قائم مقام معاونت امنیت بودند‬
‫عملیات در معاونت امنیت به دستور‬                                                                                                                                                                                 ‫مسئولیت اداره کل بررسی معاونت را‬
‫عزیزپور (مسئول مستقیم او) در انجام‬                                                                                                                                                                              ‫نیز به عهده داشتند و در حقیقت حوزه‬
‫دو قتل فروهر و اسکندری شرکت‬            ‫اعترافات مهرداد عالیخانی‪،‬‬                                                                                                                                                ‫ماموریتی ایشان برای مسئولین ذیربط‬
‫کرده‪ .‬من شنیدم او ضارب پروانه‬
                                              ‫بازجویی ‪۱۳۷۹/۴/۸‬‬                                                                                                                                                  ‫خط مشی و هدفگذاری بود‪.‬‬
                   ‫اسکندری بوده‬
‫‪ -10‬فلاح‪ ،‬پرسنل اداره عملیات در‬        ‫س‪ :‬در خصوص قتل فروهر‪،‬‬                                                                                                                                                    ‫در آن زمان من مسئولیت اداره چپ‬
‫معاونت امنیت‪ .‬او به دستور عزیزپور‬
‫در انجام قتل فروهر و اسکندری‬           ‫پوینده ‪ ،‬مختاری‪ ،‬خانم اسکندری‬                                                                                                                                            ‫نو را داشتم‪ .‬روز ‪ ۱3۷۷ /۸/۲۱‬حوالی‬
‫شرکت کرده در صحنه عملیات سرتیم‬
‫‪ ۷‬پرسنل شرکتکننده بوده‪ .‬تقسیم‬                 ‫بیان کنید‪.‬‬                                                                                                                                                        ‫ساعت ‪ ۱۷‬موسوی تلفنی گفت‪ :‬روز‬
                                       ‫ج‪ :‬در پی نشست مورخ ‪ ۷۷/۸/۲۲‬بر‬
     ‫کار در صحنه به عهده وی بوده‪.‬‬      ‫(نجف‬   ‫وچزایررچاوطبلایعاکهت)آقامشیخد ّرصی‬  ‫اساس‬                                                                                                                          ‫‪ ۱3۷۷/ ۸/۲۲‬ساعت ‪ ۹:30‬حوالی‬
‫ادامه در صفحه ‪۱۷‬‬                       ‫کردند‬                                      ‫آبادی‬                                                                                                                         ‫منزل وزیر (اطلاعات) منتظر شما‬
                                       ‫قرار شد جمعی از فعالین سیاسی‬                                                                                                                                             ‫هستم تا نزد ایشان برویم‪ .‬رأس موعد‬
                                       ‫لائیک بطور علنی ترور شوند و مسئول‬                                                                                                                                        ‫به داخل منزل وزیر رفتیم‪ .‬صحبت‬
                                       ‫پیگیری آقای موسوی بودند‪ .‬موسوی‬                                                                                                                                           ‫شروع شد و تا ساعت ‪ ۱0:40‬به طول‬
   10   11   12   13   14   15   16   17   18