Page 6 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۴ (دوره جديد
P. 6
صفحه - Page 6 - 6شماره 154
جمعه 10تا پنجشنبه 16فروردی نماه 1397خورشیدی
از جهان بست را به خاطر م یآورد. گفتگو ی ر و زنا مه = برخی به من زنگ
روی میزی در سالن عکسی از انور ایتالیایی با شهبانو فرح: م یزنند و در خاتمه ضمن
سادات دیده م یشود که تقدیم سپاسگزاری م یگویند که
شده به دوست عزیزش شهبانو فرح. دموکراسی این گفتگو آنها را سه ماه
در کنار آن عک سهایی با ریچارد سکولار خوشبخت کرده است .ولی
نیکسون ،پادشاه بالدوین و ملکه برای ایران در حقیقت آنها هستند
فابیولای بلژیک ،خوان کارلوس من که با تماسهایشان مرا
پادشاه سابق اسپانیا و همسرش خو شبخت میکنند .
ملکه صوفیا ،سلطان محمد رهبر تاجگذاری شهبانو وقتی به مردم عادی زنگ
مراکش ،و ملک حسین پادشاه م یزنم هرگز نم یگویم کی
=تنها دو سال پس از افتتاح این سا لها فعالی تهای فرهنگی بسیاری -در تهران وقتی بچه بودم چند روز در خاطر شما ماند؟ هستم ،آنها از صدایم مرا
سابق اردن و همسرش نور. موزه ،انقلاب شد… را راه انداختیم :کتابخان ههایی برای سالی به مدرسه خواهران روحانی -لبخند بسیاز زیبا و نگاه غمگ یاش.
=با دیگر خاندا نهای کودکان… ایران کشوری است با تاریخ ایتالیایی رفته بودم ،قبل از اینکه به =شاه کی از شما درخواست م یشناسند.
-بسیار نگران بودم ولی مهدی کوثر و فرهنگ بسیار غنی ،م یخواستم = بعد از تمام کارهایی
سلطنتی در رابطه هستید؟ که مدیریت این موزه را بر عهده این گذشته حفظ شود ولی همزمان مدرسه ژاندارک بروم. ازدواج کرد؟ که پادشاه برای این کشور
-بدون شک .قبل از انقلاب با داشت ،فهرستی از تمام این آثار و نگاهمان نیز گسترش پیدا کند. =چیزی به یادتان مانده؟ -در سال ۱۹۴۹برای تعطیلات به کرد علیه ما و در حمایت
پادشاه میهمان ملکه الیزابت در ارزش آنها تهیه کرد .او گفت از این -نه اصلا ،البته ما در این مدرسه تهران رفته بودم ،همسر دختر بزرگ از خمینی فریاد م یزدند!...
لندن بودیم .در این سا لها در مراسم نم یتوانستم تصور کنم که
عروسی بسیاری ار خانوادههای شاه و فرح مهمان کندی و ژاکلین در واشنگتن؛ ۱۹۶۲ شاهزاده رضا پهلوی و شهبانو فرح این همه آدم علیه توسعه و
سلطنتی حضور داشتم .با بئاتریس پیشرفت به خیابان بریزد!
ملکه هلند و مارگرت ملکه دانمارک مجموعه مانند فرزندانش حفاظت =پادشاهنیزبههنرعلاقهداشت؟ فارسی و فرانسوی م یخواندیم .مادرم پادشاه ،شاهدخت شهناز که از ازدواج =انقلاب سفید دو و نیم
خواهد کرد. -نه ،او به چیزهای دیگری فکر مرا به مدرسه ایتالیایی فرستاد چون با ملکه فوزیه ،خواهر فاروق پادشاه میلیون روستایی را صاحب
هم رابطه بسیار خوبی دارم. م یکرد ،ولی همیشه از من پشتیبانی پیانو درس م یدادند و م یخواست مصر ،به دنیا آمده بود ،مرا به خان هاش زمین کرده و قوانینی از
=در عکس دیگری با پرنس =چهرابط هایباهنرمندانداشتید؟ م یکرد و بسیاری از هموطنانم این ساز را یاد بگیرم ،و ما در خانه دعوت کرد .بعد از ظهر ،سرگرم صرف جمله برای رفع تبعیض
-وقتی با سزار ،مجسم هساز فرانسوی و سازما نهای غیردولتی از من پیانو نداشتیم و من در مدرسه چای بودیم که پادشاه ظاهر شد. علیه زنان تصویب کرده
آلبرت موناکو هستید. سبک نئورئالیسم آشنا شدم ،به او چند م یخواستند که با پادشاه در مورد تمرین م یکردم .من شانس داشتم شروع به صحبت با من کرد ،برایش بود ...ولی خمینی از حمایت
-رینیه و همسرش گریس کلی تکه از جواهراتم را دادم… او آنها را طر حهای فرهنگ یشان صحبت کنم. که در خانوادهای مدرن و غیرس ّنتی از زندگی دانشجویی در پاریس گفتم. کمونیس تها برخوردار بود.
در سال ۱۹۷۱میهمان من در ذوب کرد و در یکی از مجسم ههایش در آن دو دهه ایران یک راه طولانی را تربیت شدم؛ مادرم بیش از ۶۰سال چند بار دیگر ملاقات کردیم ،شب همسرم صحبت از اتحاد
تهران برای جش نهای ۲۵۰۰ساله از آنها استفاده کرد .اندی وارهول برای پیمود .هنوز امروز نام هها و ایمی لهای پیش مرا به پیشاهنگی ،کلاس شنا دیگری در منزل شاهدخت شهناز، «ارتجاع سرخ و سیاه»
بودند .وقتی مجبور به ترک ایران کشیدن پرترهای از من به تهران آمد، فراوانی از هنرمندان زیرزمینی ایرانی و بسکتبال فرستاد .من کاپیتان تیم بعد از اینکه دیگر میهمانان رفته بودند
شدیم ،پرنس رینیه ما را به موناکو ولی آن پرتره را بعد از انقلاب تک هپاره بودم و با پیراهن شماره ده بازی گفت :دو بار تا کنون اردواج کردم، م یکرد.
دعوت کرد .ولی فرانسه با حضور کردند .از دالی و شاگال که دیدنشان دریافت م یکنم. م یکردم مثل مارادونا و باجیو .پسرم ولی متاسفانه به جدایی انجامیدند، = زمانی که در ۱۹۶۷
ما مخالفت کرد چون هی چکس مرا هیجا نزده کرده بود خواستم =واقعیت دارد که شما بیش از رضا که در آمریکا زندگی م یکند هم م یخواهی با من ازدواج کنی؟ فورا پادشاه تاج را بر سر من
نم یخواست مورد خشم خمینی چند تا از قلم موهایشان را به من ۱۵۰۰اثر هنری جم عآوری کردید عاشق فوتبال است .با هم مسابقه گفتم البته! بلافاصله پادشاه هشدار گذاشت ،احساس کردم که
قرار گیرد .حالا هم پرنس آلبرت که هدیه کنند .از مجسم هساز ایتالیایی معروف ایتالیا و آلمان را که با پنالتی داد :وظایف زیادی بر عهده خواهی این تاج بر سر تمام زنان
جای پدر را گرفته کارهای بسیار جو پومودورو خواسته بودم ستونی مثل آثار دگا ،پیکاسو ،پولاک ،بکن داشت .در آن زمان نم یتوانستم این ایران گذاشته میشود.
خوبی برای محیط زیست و ورزش برای ورودی موزه هنرهای معاصر تمام شد دیدیم. من هم شهبانو بودم و هم
بسازد ،ولی با انقلاب مصادف شد و و وارهول؟ فایننشال تایمز چند =مدت زیادی را در آمریکا وظایف را حتی تصور کنم. نایبالسلطنه .اما امروز
انجام م یدهد. پولش را ندادند او هم ستون را تحویل آن «بله» در ۲۱دسامبر ۱۹۵۹را میتوانند به هر زنی که
=جش نهای ۲۵۰۰ساله در نداد .سا لها بعد آن ستون را در باغ سال پیش ارزش این مجموعه را ۳ م یگذرانید؟ همه در دنیا شنیدند .او لباسی با طرح در خیابان حجاب بر سر
سال ۱۹۷۱نمایش بیش از حد ساختمان «پپسی» در آمریکا دیدم. میلیلارد دلار برآورد کرد. ایو سان لورن که توسط دیور دوخته نداشته باشد اهانت کنند.
=چه آیند های برای این مجموعه -سعی م یکنم دو ماه در بهار و شده بود به تن و تاجی از برلیان که دو = من به شدت مخالف
ثروت بود ۲۰۰ :میلیون دلار برای -تعدادشان خاطرم نیست ولی زیاد دو ماه در پاییز را در آمریکا در کنار هرگونه حمله نظامی به
م یبینید؟ بودند. فرزندانم رضا و فرحناز و ۴نوهام کیلو وزن داشت بر سر داشت. ایران هستم؛ غرب ولی باید
شراب و غذا. -که از آن به نحو احسن حفاظت بگذرانم .این سگ را نوهام نور به من = زنی که شاه عاشقش شده به صدای ایرانیها گوش
-از ما در این مورد زیاد انتقاد شود .باید نهادی چون دوستداران =شما ثروت نفتی داشتید، هدیه داده است .سگی که ۱۷سال با بود بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دهد .افرا طگرایی با انقلاب
شده است… ولی با این جش نها موزه متروپولیتن نیویورک برای حفظ م یگویند این مجموعه هنری با من بود ،چند سال پیش مرد و جرئت
پادشاه م یخواست ثروت و غنای و مرمت این مجموعه به وجود بیاورند پیدا نکردم سگ دیگری بیاورم .بقیه در سال ۱۹۷۹هم در کنار شاه ماند؛ در ایران آغاز شد.
فرهنگی ایران را به جهان بشناساند. چون دولت تهران پول را صرف مخارج پول شرکت ملی نفت خریداری سال را در پاریس م یگذرانم و وقتم
خوشبختانه امروز خیلی از ابهامات را صرف کارهایی م یکنم که به آنها امروز نیز هنوز زیباست ،بلندقامت، «کوریره دلا سرا» پرتیراژترین
دیگری م یکند. شده است ،واقعیت دارد؟ علاقه داردم مثل نقاشی و موسیقی. روزنامه ایتالیا چندی پیش
گذشته از بین رفت هاند. =بعد از خروج از ایران در ژانویه -بهای نفت افزایش پیدا کرده بود قبلا به کنسرت پاواروتی م یرفتم و موهایش را پشت سر جمع کرده گفتگویی با شهبانو فرح انجام داده
=شماواقعافکرم یکنیدامروز ،۱۹۷۹در مصر ،مراکش ،باهاماس و و بهای این آثار هنری بسیار مناسب در جوانی در ایران صفحات کاروزو
بود .در دفترم کمیت های تشکیل را گوش م یدادم .من عاشق بینال است؛ ۱۴اکتبر قدم به ۸۰امین سال است که ترجمه آن را م یخوانید.
مردم واقعیات را فهمید هاند؟ آمریکا آواره بودید و حکم اعدام دادم که وظیفه داشت با گالر یها و هنر ونیز هم هستم .آخری را دیدم «سا لها بعد از همسرم پرسیدم
-بسیاری امروز از آنچه اتفاق افتاده بنیادهای هنری تماس برقرار کند .با زندگی م یگذارد. چرا من؟ پاسخ داد ،چون واقعی
است پشیمان هستند .روزانه نامه و برایتان صادر شده بود .آیا برای امپرسیونیس تها این مجموعه را آغاز و امیدوارم از بعدی هم بازدید کنم. -من ،زیبا؟ وقتی به عک سهای بودی ،خودب بودی» .خبرنگار
ایمیل از ایران دریافت م یکنم. کردیموباهنرمدرنومعاصرادامهدادیم. =چگونه به هنرهای معاصر ۱۶سالگ یام نگاه م یکنم ،اصلا زیبا کوریره دلا سرا م ینویسد :این یکی
برخی چهرههای طراحی شده زندگی خود واهمه داشتید؟ =چگونه تصمیم به تاسیس موزه نبودم ،ولی با گذشت زمان کمی بهتر از جملاتی بود که در این ملاقات
من و پادشاه را برایم م یفرستند، -واهمه؟! نه! از مرگ نم یترسم. علاقه پیدا کردید؟ شدم… و این را همیشه به دخترم که در خان های با تدابیر امنیتی
طر حهایی که مخفیانه و با قبول سا لها پیش گاردین نوشت که قصد هنرهای معاصر تهران گرفتید؟ لیلا م یگفتم که متاسفانه دیگر با ما قابل توجهی در پاریس در یک روز
ریسک فرستاده م یشوند .برخی جان مرا دارند .وزارت کشور فرانسه -به نمایشگاهی از کارهای ایران -در سال ۱۹۶۲در جریان اولین نیست .لیلا خودش را زیبا نم یدید. بهاری اوایل مارس ۲۰۱۸انجام
به من زنگ م یزنند و در خاتمه از آن زمان برای من محافظ گذاشت. درودی رفته بودم ،او به من گفت: بینال هنر تهران شروع به خرید آثار روزی به لیلا و یک دوست ایتالیای یاش شد ،میزبان به من گفت .این زن
ضمن سپاسگزاری م یگویند که اینجوری مردن بهتر از مرگ در پیامد جالب است موزهای برای جم عاوری هنری کردم .در آن سا لها در تهران عک سهای جوانیم را نشان دادم و به که زمانی در کنار پادشاه ایران بر
این گفتگو آنها را سه ماه خوشبخت کارهای هنرمندان معاصر ایرانی گال رهای هنری بسیار معدودی وجود او گفتم آن را با عک سهای سا لهای تخت طاووس نشسته بود ،بدون
کرده است .ولی در حقیقت آنها سرطان در بیمارستان است. داشته باشیم .با کامران دیبا ،پسر داشت .قبل از موزههنرهای معاصر، بعد مقایسه کند .به خاطر دارم که هیچ زیوری ،غیر از سنجاقی با نقشه
هستند که با تما سهایشان مرا چشمان فرح دیبا ناگهان پر از غم عمویم که معمار بود صحبت کردم موزه فرش و موزه نقاش یهای دوران دوستش گفت :معجزه! او نیز از این ایران و رن گهای پرچم این کشور
خوشبخت م یکنند .وقتی به مردم م یشود .شاید آخرین روزهای پادشاه و گفتم بد نیست موزه ای برای هنر قاجار را راهاندازی کردم .در آن
عادی زنگ م یزنم هرگز نم یگویم که در پیامد سرطان در مصر چشم معاصر داشته باشیم ولی نه تنها برای تغییر شگف تزده شده بود. مرا م یپذیرد.
کی هستم ،آنها از صدایم مرا آثار هنرمندان ایرانی بلکه از سراسر =شما زبان ایتالیایی هم بلدید؟ =علیاحضرت ،چگونه با
م یشناسند. جهان ،و همچنین هنر مدرن… همسرتان آشنا شدید؟
=آیا بعد از انقلاب احساس -دانشجوی معماری در پاریس
کردید که غرب به شما خیانت بودم و در شهرک دانشگاهی در
جنوب پاریس اقامت داشتم ،البته
کرده است… نه در خانه دانشجویان ایرانی که
-م یخواهید واقعیت را بدانید؟ در آن سا لها هنوز ساخته نشده
نفت خوشبختی و بدبختی ما را بود .روزهای پر مشغل های داشتم؛
همزمان رقم زد .پول نفت این کلا سهای درس و بازدید از
روند را تعیین کرد .امروز از قلبم موزهها… اولین دیدار با شاه در
خون م یبارد وقتی م یشنوم که محل سفارت ایران انجام گرفت .او
در خیابا نهای تهران فقر بیداد در هر سفری به خارج با دانشجویان
م یکند ،جوانان بیکارند ،کودکانی ایرانی نیز ملاقاتی داشت .برای این
مهمانی با عجله لباس نو خریده
که گدایی م یکنند… بودم و یاد گرفته بودم چگونه جلوی
=وقتی به یاد م یآورید که پادشاه باید خم شد .او با هر دانشچو
مردم زمان انقلاب فریاد م یزدند چند کلم های صحبت م یکرد .وقتی
به من رسید پرسید« :در پاریس در
«دیکتاتور رفت ،مردم پیروز چه رشت های تحصیل م یکنید؟»
وقتی گفتم معماری م یخوانم،
شدند» چه احساسی دارید؟ تعجب کرد .در آن دوران نه تنها
-خاطره تلخی است .بعد از تمام در تهران بلکه در سراسر جهان زنان
کارهایی که پادشاه برای این کشور
کرد علیه ما و در حمایت از خمینی معمار بسیار کم بودند.
فریاد م یزدند…! در آن روزها فرح دیبا وقتی از گذشته حرف
نگران فرزندانم بودم و نم یتوانستم م یزند چش مهایش م یدرخشند؛
تصور کنم که این همه آدم علیه م یافزاید« :پاشاه بع دها گفت که
توسعه و پیشرفت به خیابان وقتی از سالن خارج م یشدم با
بریزد .اولین تظاهرات در حمایت
از خمینی در سال ۱۹۶۳برگزار نگاهش مرا تعقیب م یکرد».
شد؛ در زمان انقلاب سفیدی که دو =چه چیزی در پادشاه در آن
و نیم میلیون روستایی را صاحب
زمین کرده و قوانینی از جمله برای
رفع تبعیض علیه زنان تصویب
کرده بود… ولی خمینی از حمایت
کمونیس تها برخوردار بود .همسرم
صحبت از اتحاد «ارتجاع سرخ و
سیاه» م یکرد.
=تلاش دختران ایران علیه
حجاب را دنبال م یکنید؟
-بله بسیار امیدوارکننده است.
امروز زنان تهران م یدانند ایران
قبل از انقلاب چه بود.
ادامه در صفحه17