Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۲۰۲ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪1668‬‬
                                                                                                                                                                   ‫جمعه ‪ 17‬تا پنجشنبه‪ 23‬اسفن ‌دماه ‪1397‬خورشیدی‬

‫تأملات بهنگام؛ در باب سود و زیان پخش‬                                                                                        ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)110‬‬
           ‫مستندات تاریخی‬
                                                                                                                            ‫احمد احـرار‬                            ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1291‬‬

                                            ‫زنان ایران پیش از انقلاب ‪۵۷‬‬                                                     ‫فوریه مرد کوتاه‌قامتی خود را به‬                                  ‫گیرد‪.‬‬       ‫سلیمان بهبودی که در دوران‬
                                                                                                                            ‫دفتر من در قزوین معرفی کرد‪ .‬او‬         ‫سپهدار این مأموریت را پذیرفت‬          ‫سلطنت رضاشاه و محمدرضاشاه‬
‫خفیف با معترضان به حکومت مستقر‪،‬‬             ‫عالی فضای مجازی از حسن روحانی‬           ‫= چند سا لی ا ست‬                        ‫شاهزاده فیروزمیرزا بود که ب ‌ههنگام‬    ‫به‌شرط آن که برای جلب اعتماد‬          ‫از کارکنان ارشد دربار پهلوی بود‪،‬‬
‫طبیعتا به این پندار دچار م ‌یشود که‬              ‫گردگیری مبسوطی کرده بود‪.‬‬           ‫که تلویزیون منوتو در‬                    ‫عقد قرارداد ‪ ،1919‬وزارت امور‬           ‫عمومی چهار تن از رجال مورد علاقۀ‬      ‫نخستین دیدار خود را با سرتیپ‬
‫نه تنها برای حفظ قدرت بلکه برای‬                                                     ‫مستند ها و بر نا مه‌ها ی‬                ‫خارجه ایران را برعهده داشت‪ .‬به‬         ‫مردم را وارد کابینه کند‪ .‬سه تن از‬     ‫رضاخان چنین شرح می‌دهد‪:‬‬
‫بقای خود و بستگانش راهی جز‬                  ‫واقع امر این است که شاید تنها کار‬       ‫سرگر ‌مکنند‌هیتولید ‌یاش‪،‬‬               ‫من گفت که اتومبیلش را ب ‌هسبب‬          ‫کاندیداهای سپهدار عبارت بودند از‬      ‫«در کابینۀ وثوق‌الدوله‪ ،‬عده‌ای از‬
‫اِعمال خشونت حداکثری بر معترضان‬             ‫مثبتی که در طول ریاست ضرغامی‬            ‫از تصاویری بهره م ‌یبرد که‬              ‫برف و سرمای شدید در گردنۀ آوج‬          ‫حاج محتشم‌السلطنه اسفندیاری‪،‬‬          ‫صاح ‌بمنصبان ژاندارمری و دو نفر‬
‫ندارد‪ .‬این خشونت هرچند اخلاقی‬               ‫بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی‬            ‫تنها منبع ممک ِن آن آرشیو‬               ‫رها کرده و با اسب خود را به من‬         ‫ممتازالملک و مستشارالدوله که در‬       ‫هم از وزارت جنگ‪ ،‬طبق قراردادی که‬
‫و انسانی نیست اما از منظر تنازع‬             ‫انجام شد‪ ،‬این بود که حداقل بخشی‬         ‫تلویزیون ملی ایران است‪.‬‬                 ‫رسانیده است‪ .‬او یک کت اسپرت‪،‬‬           ‫کابینۀ وثو ‌قالدوله به کاشان تبعید‬    ‫با انگلیس ‌یها منعقد شده بود (قرارداد‬
‫بقاء برای ُجند اسلام ضروری است‪.‬‬             ‫از آرشیو رو به نابودی تلویزیون ملی‬      ‫گذشته از جنب ‌ههای مثبت‬                 ‫شلوار گلف هلندی و جورابهای‬             ‫شده بودند و در بازگشت از تبعید علناً‬  ‫‪ )1919‬مأموریت داشتند که برای‬
‫تصاویر مستندهایی از قماش «انقلاب‬            ‫ایران بنا به هر ملاحظ ‌های‪ ،‬دیجیتال‬     ‫در اختیار قرار گرفتن این‬                ‫رنگی جلف پوشیده بود و یک کلاه‬          ‫برضد قرارداد ایران و انگلیس فعالیت‬    ‫نظام جدید ایران آیی ‌ننامه بنویسند‬
‫‪ ،»۵۷‬تلویحا به حافظان وضع موجود‬             ‫شد و از خطر نابودی کامل َرست‪.‬‬           ‫منابع‪ ،‬تأمل در باب نتایج‬                ‫آستراخان ایرانی نیز ب ‌هسر داشت‪ .‬از‬    ‫م ‌یکردند‪ .‬همین خود نشان م ‌یداد‬      ‫و برای این منظور کمیسیونی تشکیل‬
‫این هشدار را م ‌یدهند که نباید به‬           ‫قاعدتا اعتبار این کار به پاسدار‬         ‫پخش مستندهایی از جنس‬                    ‫مسأله عق ‌بنشینی نیروهای ما اظهار‬      ‫که سپهدار نیز فضای سیاسی کشور را‬      ‫شد‪ .‬در آن موقع ماشین تحریر نبود و‬
‫معترضان به وضع موجود امتیاز داد‬             ‫عق ‌بمانده و فاسدی چون عز ‌تالله‬        ‫«انقلاب ‪ »۵۷‬در جامعه‬                    ‫نگرانی م ‌یکرد و م ‌یگفت چند روز‬       ‫برای دنبال کردن و ب ‌هتصویب رساندن‬    ‫نوشت ‌هها همه دس ‌تنویس بود‪ .‬از نظر‬
‫زیرا این امتیازدهی به سقوط نظام‬             ‫ضرغامی نم ‌یرسد اما بانی این کار هر‬     ‫ملتهب و رو به انفجار ایران‪،‬‬             ‫پس از رفتن ما‪ ،‬ایران دستخوش‬                                                  ‫احتیاجی که به نویسنده داشتند‪،‬‬
‫حاکم و مجازات هواخواهانش منجر‬               ‫که بوده و به هر سببی که مرتکب این‬                                               ‫انقلاب بلشویکی خواهد شد‪ .‬او از‬                 ‫سلیمان بهبودی‬                 ‫رئیس من سلطان عل ‌یخان ریاضی مرا‬
                                            ‫عمل شده‪ ،‬خدمتی ارزشمند جهت‬                   ‫ب ‌یفایده نخواهد بود‪.‬‬              ‫من خواست اتومبیلی در اختیار‬                      ‫قرارداد مناسب نم ‌یداند‪.‬‬    ‫برای این کار انتخاب و معرفی کردند‪.‬‬
                     ‫خواهد شد‪.‬‬              ‫حفظ اسنادی از تاریخ معاصر کشور‬          ‫=فردریش نیچه فیلسوف‬                     ‫بگذارم تا خود را به تهران برساند و‬                                           ‫کمیسیون در عمارت گالری که‬
‫مستند «انقلاب ‪ »۵۷‬همچنین‬                    ‫انجام داده است‪ .‬امید که الباقی این‬      ‫آلمان ‌ی هوشمندانه به این‬               ‫با شاه مذاکره کند‪ .‬در مکالماتش با‬      ‫روز چهاردهم بهمن (سوم فوریه‬           ‫یکی از عمارات سلطنتی و در غرب‬
‫حاوی پیامی هولناک برای طبق ‌هی‬              ‫آرشیو هم جایی صحیح و سلامت‬              ‫نکته اشاره کرده است که‬                  ‫من‪ ،‬اکثراً اصطلاحات فرانسوی ب ‌هکار‬    ‫‪ )1921‬سپهدار‪ ،‬اعضای کابینه را‬         ‫تکیۀ دولت بود تشکیل م ‌یشد‪ .‬میز‬
‫متوس ِط دلال و اجاره‌بگیر ایران‬             ‫نگهداری شود تا پس از نابودی فرق ‌هی‬     ‫افراط در رجوع به گذشته‪،‬‬                 ‫م ‌یبرد مانند ‪( vie et mort‬زندگی‬       ‫برای معرفی به کاخ سلطنتی برد‪.‬‬         ‫بزرگی در وسط اتاق قرار داشت که‬
‫است‪ .‬دیدن عواقب انقلاب‪ ،‬شامل‬                ‫تبهکار‪ ،‬به کار اهل پژوهش و محققان‬       ‫می‌تواند به مانعی سترگ‬                  ‫یا مرگ)‪outrance Résistence‬‬             ‫احمدشاه که با ترکیب جدید کابینه‬       ‫صاحب‌منصبان اطراف آن نشسته‬
‫ناامنی‪ ،‬رکود اقتصادی و از همه‬                                                       ‫برای تغییر در حال آدمیان‬                ‫‪(à‬مقاومت تا آخرین درجه) و �‪at‬‬          ‫نظر موافق نداشت به‌کنایه گفت‬          ‫و مشغول کار م ‌یشدند‪ .‬میز تحریر‬
‫بدتر موج پابرهنگان و «مستضعفان»‬                       ‫تاریخ معاصر ایران بیاید‪.‬‬      ‫و در نهایت به نفی اصل‬                   ‫‪( taquer à fond‬ریش ‌هکن کردن)‬          ‫بعض ‌یها به کسب وجاهت ملی بیشتر‬       ‫کوچکی هم کنار اتاق اختصاص به من‬
‫غارتگر و مصادر‌هچی‪ ،‬مرفهین جامعه‬            ‫از ماجرای چگونگی انتقال آرشیو‬                                                   ‫و این کلمات را مرتباً تکرار م ‌یکرد‪.‬‬   ‫اهمیت م ‌یدهند تا مصلحت مملکت‪.‬‬        ‫داشت‪ .‬اوراقی که در کمیسیون با مداد‬
‫را می‌ترساند و مانع همدلی آنها‬              ‫تلویزیون ملی به خارج از ایران که‬               ‫زندگی منجر شود‪.‬‬                  ‫من به او گفتم در تهران با وزیر مختار‬   ‫این سخن بر وزرای وجی ‌هالملّه گران‬    ‫نوشته م ‌یشد م ‌یدادند تا پاکنویس و‬
‫را برای تغییرات بنیادی در وضع‬               ‫بگذریم‪ ،‬تأمل در باب نتایج پخش‬                                                   ‫ما صحبت کند اما امیدوار نبودم که‬
‫موجود م ‌یشود‪ .‬نارضایت ‌یهای ناشی‬           ‫مستندهایی از جنس «انقلاب ‪»۵۷‬‬            ‫یوسف مصدقی‪ -‬هفت ‌هی گذشته‪،‬‬              ‫بیش از سردار همایون ب ‌هدرد بخورد‪.».‬‬                                               ‫ب ‌هصورت دفترچه آماده کنیم‪.‬‬
‫از سرکوب آزاد ‌یهای اجتماعی در‬              ‫در جامعه ملتهب و رو به انفجار ایران‪،‬‬    ‫شبک ‌هی تلویزیونی پر بینند‌هی منوتو‬     ‫روز ‪ 23‬بهمن (دوازدهم فوریه‬                                                   ‫ریاست کمیسیون با مرحوم کلنل‬
‫حکومت جمهوری اسلامی‪ ،‬هرچند‬                                                          ‫مجموعه مستندی پنج قسمتی با‬              ‫‪ )1921‬نورمن به کرزن اطلاع داد که‬                                             ‫(سرهنگ)فض ‌لالل‌هخانآ ‌قاولیبود‪.‬وی‬
‫که عاملی مهم برای اعتراض طبق ‌هی‬                         ‫ب ‌یفایده نخواهد بود‪.‬‬      ‫عنوان «انقلاب ‪ »۵۷‬پخش کرد که‬            ‫«نصر ‌تالدوله بالاخره به تهران رسید»‪.‬‬                                        ‫یکی از صاحب منصبان ارشد ژاندارمری‬
‫متوسط جامعه است اما در مقابل‬                ‫شاید در نگاه نخست‪ ،‬حسی که از‬            ‫در واقع ادامه‌ای بر مجموعه‌ای با‬        ‫پیشاپیش‪،‬نصر ‌تالدولهتوسطبرادرش‬                                               ‫بود و اطلاعات وسیعی در نظام داشت‪.‬‬
‫خوف این طبقه از ناامنی و قطع‬                ‫دیدار تصاویر ایام انقلاب مصیب ‌تبار‬     ‫همین نام بود که قریب به چهار سال‬        ‫سالارلشکر برای نورمن پیغام فرستاده‬                                           ‫اوبااحساساتعالیۀوط ‌نپرستی‪،‬چون‬
‫مناسبات فاسد اقتصادی که موجب‬                ‫‪ ۱۳۵۷‬در بیننده‌ی غیروابسته‬              ‫پیش در این شبکه تولید و پخش شده‬         ‫بود که تصور م ‌یکند هنوز زمان برای‬                                           ‫زیر بار قرارداد ‪ 1919‬نرفت‪ ،‬سرانجام‬
‫رشد طبق ‌هی متوسط منحط کنونی‬                ‫به قدرت حاکم برانگیخته شود‪،‬‬             ‫بود‪ .‬فارغ از کیفیت بالای تولید و فرم‬                                                                                 ‫خودکشی کرد و بعد از خودکشی‬
‫در ایران شده است‪ ،‬این طبقه را در‬            ‫افسوس و اسفی باشد ناشی از بر‬            ‫هوشمندانه‌ی روایت این مجموعه‪،‬‬               ‫روی کار آمدن او مناسب نیست‪.‬‬                                              ‫او دیگر کمیسیون تشکیل نشد‪.‬‬
‫نهایت در کنار فرق ‌هی تبهکار قرار‬           ‫باد رفتن دستاوردهای حکومت‬               ‫آنچه بیش از هر چیز توجه مخاطبین‬         ‫سرانجام‪ ،‬روز ‪ 28‬بهمن سپهدار‬                                                  ‫در یکی از روزها صاحب‌منصبی‬
‫م ‌یدهد‪ .‬نگارنده طی سا ‌لهای اخیر و‬         ‫پهلوی و از میان رفتن منابع و اعتبار‬     ‫آن را را به خود جلب م ‌یکرد‪ ،‬حجم‬        ‫کابینۀ جدید خود را به این شرح‬                                                ‫خو ‌شاندام و بالابلند از صاح ‌بمنصبان‬
‫به ویژه پس از خیزش د ‌یماه ‪،۱۳۹۶‬‬            ‫ایرا ِن دوران پادشاهی‪ .‬علاوه بر رنج‬     ‫زیاد تصاوی ِر کمتر دید‌هشده یا اصلا‬                                                                                  ‫قزاقکهچرکسیپوشیدهبود(چرکسی‬
‫از بسیاری از طی ‌فهای متنوع طبق ‌هی‬         ‫این «ورشکستگی به تقصی ِر» ملت‬           ‫دید‌هنشد‌هی آرشیوی در این مجموعه‬                             ‫معرفی کرد‪:‬‬                                              ‫لباس بلند قزاقی بود که از روسیه نمونۀ‬
‫متوسط شنیده است که امنیت‬                    ‫ایران‪ ،‬دیدن رفتارهای بَ َدوی و گاه‬                                              ‫سپهدار (فت ‌حالله اکبر) رئی ‌سالوزرا‬                                         ‫آن آورده شده بود) وارد اتاق شد‪ .‬در‬
‫پادگانی را بر هرج و مرج انقلابی‬             ‫وحشیان ‌هی «خلق قهرمان ایران» در‬                             ‫مستند بود‪.‬‬                                                                                      ‫آن روز سوای بنده که مشغول تحریر‬
‫ترجیح م ‌یدهند‪ .‬این بخش از جامعه‪،‬‬           ‫روزهای منتهی به انقلاب‪ ،‬ب ‌هخصوص‬        ‫چند سالی است که تلویزیون‬                                    ‫و وزیر داخله‬
‫با خوی دلالی و اجار‌هبگیر ِی نا ُم َولّد و‬  ‫شادی و پایکوبی آنها در غارت و‬           ‫منوتو در مستندها و برنامه‌های‬           ‫محتش ‌مالسلطنه(حسناسفندیاری)‬
‫فاسدشان‪ ،‬همواره متحد استراتژیک‬              ‫آتش زدن اموال عمومی و خشونت‬             ‫سرگرم‌کننده‌ی تولیدی‌اش‪ ،‬از‬
‫و نجات‌بخش استمرارطلبان فاسد‬                ‫افسارگسیخته‌ی این به‌اصطلاح‬             ‫تصاویری بهره م ‌یبرد که تنها منبع‬       ‫چندتن از روزنامه نگاران اوائل دوران رضاشاه‪ .‬از چپ رديف جلو‪ :‬شكرالله صفوي ـ سيدمحمد طباطبايي‪.‬‬
                                            ‫«مردم» علیه کارگزاران و ارتشیان‬         ‫ممک ِن آن آرشیو تلویزیون ملی ایران‬      ‫رديف وسط‪ :‬سيدكاظم اتحاد ـ عباس خليلي ـ علي دشتي ـ فرخي یزدی ـ زين العابدين رهنما‪ .‬رديف‬
          ‫حکومتی بوده و هستند‪.‬‬              ‫همدل با نظام پادشاهی‪ ،‬حس شرم‬            ‫است‪ .‬از روز روش ‌نتر است که عد‌های‬
‫آنچه به اختصار در این چند سطر‬               ‫و انزجار را در هر بینند‌هی منصفی‬        ‫از شیعیان پاکیز‌هی مستقر در صدا و‬                              ‫ايستاده‪ :‬عباس مسعودي ـ امير رضواني ـ اعتصام زاده‪.‬‬
‫آمد‪ ،‬بیشتر به این جهت است که‬                                                        ‫سیمای جمهوری اسلامی‪ -‬که بنا به‬
‫از یاد نبریم که هر روایتی از تاریخ‪،‬‬                             ‫بر م ‌یانگیزد‪.‬‬      ‫سنت اولیاءشان از کفن میت و نعل‬                           ‫وزیر امور خارجه‬       ‫آمد‪ .‬حاج محتش ‌مالسلطنه در جواب‬       ‫بودم‪ ،‬شخص دیگری آنجا نبود‪ .‬بنده‬
‫فارغ از قصد راوی‪ ،‬حکم تیغی دو‬               ‫تا اینجای کار‪ ،‬نه تنها نمی‌توان‬         ‫خ ِر مرده هم نم ‌یگذرند‪ -‬بخشی یا‬        ‫نصرالملک (حسنعلی هدایت) وزیر‬           ‫گفت «اعلیحضرت مثل این است که‬          ‫از نظر احترام‪ ،‬از پشت میز برخاسته‬
‫لبه را دارد که همواره یک سوی‬                ‫از پخش این تصاویر ناخرسند بود‬           ‫حتی تمام آرشیو تلویزیون ملی ایران‬                                              ‫از وجود امثال ما در کابینه نگرانند‪.‬‬   ‫و ایستادم‪ .‬پرسیدند‪ :‬آقایان نیامدند‪،‬‬
‫آن رو به روایتگر است‪ .‬اینکه تصور‬            ‫بلکه منطقی به نظر م ‌یرسد که به‬         ‫را در مقابل جیف ‌هی دنیا به مالکین‬                    ‫تجارت و فوائد عامه‬       ‫قبلا به کاشان تبعید شد‌هایم و اگر‬     ‫کی خواهند آمد؟ جواب دادم‪ :‬شاید‬
‫کنیم ِصرف نشان داد ِن ایام خوش و‬            ‫کارکرد آگاه ‌یبخش و روشنگر آنها‬         ‫اصلی شبکه‌ی منوتو یا کارگزاران‬          ‫امی ‌نالملک (دکتر اسماعیل مرزبان)‬      ‫مایل باشند می‌توانند مجدداً ما را‬     ‫تا نیم ساعت دیگر‪ .‬و بلافاصله به‬
‫دستاوردهای شگرف گذشته‪ ،‬موجب‬                 ‫هم امید بست‪ .‬اما ساخت و پخش‬                                                                                            ‫تبعید کنند‪ .‬اما بهتر است این بار‬      ‫پیشخدمت دستور چای دادم‪ .‬در‬
‫خواهد شد که جامعه فاسد و پرتعارض‬            ‫مستندهایی از نوع «انقلاب ‪»۵۷‬‬                              ‫آنها فروخت ‌هاند‪.‬‬                          ‫وزیر معارف‬        ‫تبعیدگاه دورتری در نظر بگیرند‪.‬‬        ‫موقع صرف چای‪ ،‬درحالی که در اتاق‬
‫امروز ایران یکپارچه برای بر انداختن‬         ‫بر هم ‌هی باشندگان جامع ‌هی ایران‬       ‫این موضوع از چشم گانگسترهای‬             ‫سالارلشکر (عبا ‌سمیرزا) وزیر عدلیه‬     ‫مثلا هندوستان یا بغداد تا بکلی از‬     ‫قدم م ‌یزدند پرس ‌شهایی کردند که‬
‫فرقه‌ی تبهکار برخیزد‪ ،‬اگر حمل‬               ‫تأثیراتی همگون و همسان نم ‌یگذارد‪.‬‬      ‫معارض در «شرکت سهامی جمهوری‬             ‫امیرنظامهمدانی(عبدالله)وزیرجنگ‬         ‫دست وجی ‌هالملّ ‌هها آسوده شوند»! در‬  ‫اسم شما چیست و چ ‌هکار م ‌یکنی و‬
‫بر ساده‌لوحی نشود‪ ،‬نشانه‌ی عدم‬              ‫اینکه شما در این مستند م ‌یبینید‬        ‫اسلامی» دور نمانده و گاهی وسط‬           ‫سردار معتمد رشتی (میرزا صادق‬           ‫مراجعت از کاخ سلطنتی‪ ،‬تبعیدیان‬        ‫چ ‌هطور در محلی که صاح ‌بمنصبان‬
‫شناخت از جامعه کنونی ایران است‪.‬‬             ‫که در نتیج ‌هی عدم برخورد جدی با‬        ‫دعواهای جناحی‪ ،‬بهانه‌ای می‌شود‬                                                 ‫کاشان از وزارت استعفا کردند و دو‬      ‫ارشد هستند شما هم هستید‪ .‬جوابهای‬
‫فردریش نیچه فیلسوف آلمان ‌ی‪ ،‬در‬             ‫یک مشت شورشی و اوباش خیابانی‪،‬‬           ‫برای لیچارگویی و متلک به طرف‬                ‫خان اکبر) وزیر پست و تلگراف‬        ‫هفته طول کشید تا سپهدار کابینۀ‬        ‫لازم و مناسب دادم‪ .‬خط مرا دیدند‪،‬‬
‫مقال ‌هیدومازکتاب«تأملاتنابهنگام»‬           ‫لای ‌قترین و تواناترین ژنرا ‌لهای ارتش‬  ‫مقابل‪ .‬برای نمونه‪ ،‬هفته پیش‬             ‫میرزا عیسی خان (فیض) کفیل‬                                                    ‫مدتی از آن تعریف کردند‪ .‬بعد فرمودند‬
‫از سود و زیان پرداختن به تاریخ برای‬         ‫ایران‪ ،‬سین ‌هی دیوار گذاشته شد‌هاند یا‬  ‫حسام‌الدین آشنا(مشاور حسن‬                                                        ‫خود را تکمیل و از نو معرفی کند‪.‬‬     ‫من م ‌یروم‪ ،‬آقایان که آمدند بگویید‬
‫زندگی انسا ‌نها نوشته و هوشمندانه‬           ‫اینکه مدیرانی که سا ‌لها برای رشد‬       ‫روحانی)‪ -‬که در کنار شغل اصل ‌یاش‬                             ‫وزارت مالیه‬       ‫در این فاصله بود که سفارت انگلیس‬      ‫سرتیپ رضاخان آمد و مدتی هم‬
‫اشاره کرده است که افراط در رجوع‬             ‫کشور و توسعه‌ی مملکت زحمت‬               ‫یعنی دامادی ُد ّر ‌ی نج ‌فآبادی‪ ،‬ریاست‬  ‫ادیب‌السلطنه (حسین سمیعی)‬              ‫م ‌یکوشید سردار معظم (تیمورتاش)‬       ‫ماند‪ ،‬چون آقایان نیامدند‪ ،‬رفت‪ .‬در‬
‫به گذشته‪ ،‬م ‌یتواند به مانعی سترگ‬           ‫کشیده بودند را بدون رعایت هیچ‬           ‫مرکز بررس ‌یهای استراتژیک را هم‬                                                ‫و سید ضیاءالدین را وارد کابینه کند‬    ‫این موقع بود که ایشان را شناختم‬
‫برای تغییر در حال آدمیان و در نهایت‬         ‫تشریفات قضایی به سرعت تیرباران‬          ‫برعهده دارد‪ -‬برای تسویه حساب‬                           ‫معاون رئی ‌سالوزراء‬     ‫اما وزیر امور خارجه ـ لرد کرزن ـ‬      ‫که سرتیپ رضاخان هستند‪»...‬‬
‫به نفی اصل زندگی منجر شود‪ .‬او به‬            ‫کرد‌هاند‪ ،‬پیامی خطرناک به بخشی از‬       ‫با عزت‌الله ضرغامی (رئیس اسبق‬           ‫عمر این کابینه بیش از پنج روز‬          ‫همچنان با ابتکارات نورمن مخالفت‬       ‫و اما واسطۀ آشنایی سید ضیاءالدین‬
‫درستی در دیباچه‌ی این مقاله‌ی‬               ‫جامع ‌هی کنونی ایران مخابره م ‌یکند‪.‬‬    ‫صدا و سیمای جمهوری اسلامی)‬              ‫طول نکشید‪ .‬با ورود قزاق‌ها به‬          ‫م ‌یورزید و ترجیح م ‌یداد کابین ‌های‬  ‫با این صاح ‌بمنصب قزاق‪ ،‬ب ‌هروایت‬
‫گرانقدر م ‌ینویسد‪« :‬ما برای زندگی‬           ‫این تصاویر به جیر‌هخواران فرق ‌هی‬       ‫توئیتی کنای ‌هآمیز نوشت و در آن با‬      ‫تهران و تشکیل دولت کودتا در سوم‬        ‫به‌ریاست نصرت‌الدوله (فیروزمیرزا‬      ‫خود او‪ ،‬کلنل کاظ ‌مخان (سیاح) و‬
‫و ُک ِنش به تاریخ نیازمندیم؛ نه برای‬        ‫تبهکار و هواخواهان ولایت فقیه‪ ،‬پیام‬     ‫اشار‌ههایی ن ‌هچندان ظریف‪ ،‬ضرغامی‬       ‫اسفندماه تاریخ ورق خورد‪ .‬روز قبل‬       ‫فیروز) جایگزین کابینۀ سپهدار شود‪.‬‬     ‫ماژور مسعود خان (کیهان) بود‌هاند‬
‫اجتناب کوت ‌هنظرانه از زندگی و عمل‬          ‫م ‌یدهد که چون پادشاه فقید ایران و‬      ‫را متهم کرد که در حفاظت از آرشیو‬        ‫از معرفی آخرین کابینۀ قبل از کودتا‬     ‫نصر ‌تالدوله که در سفر احمدشاه به‬
‫یا حتی[بدتر از آن]‪ ،‬ماستمالی کرد ِن‬         ‫فرماندهان ارتش شاهنشاهی در مقابل‬        ‫تلویزیون ملی اهمال کرده و موجب‬          ‫(‪ 27‬بهمن) ژنرال آیرون‌ساید که‬          ‫اروپا او را همراهی م ‌یکرد‪ ،‬همچنان‬              ‫که شرحش خواهد آمد‪.‬‬
‫زیس ِت خودخواهانه و اعمال بدمان»‪.‬‬           ‫موج انقلاب راضی به شدت عمل با‬           ‫شده که عد‌های «اجنه» آن را بدزدند‬       ‫از قزوین به تهران آمده بود با شاه‬      ‫مقیم اروپا بود و سرانجام در اواسط‬     ‫روز دوم بهمن ماه ‪ 1299‬احمدشاه‬
‫گذشته می‌تواند چراغ راه آینده‬               ‫اوباش انقلابی نشدند و بدون مقاومت‬                                               ‫ملاقات کرد و به دریافت نشان شیر و‬      ‫زمستان ‪ 1299‬عازم ایران شد‪.‬‬            ‫طبق صلاحدید مجلس عالی مشورتی‪،‬‬
‫باشد؛ تنها زمانی که تاریخ به خدمت‬           ‫و خونریزی از معرکه کناره گرفتند‪،‬‬              ‫و به شبک ‌هی منوتو بفروشند‪.‬‬       ‫خورشید‪ ،‬ب ‌هپاس خدمات ارزندۀ وی‪،‬‬       ‫آیرن‌ساید در یادداشتهای خود‬           ‫سپهدار (فت ‌حالله اکبر) را فراخواند و از‬
‫زندگی و تغییر در حال آدمیان درآید‪.‬‬                                                  ‫باید توجه داشت که این توئیت‬             ‫نایل شد‪.‬او در این ملاقات از احمدشاه‬    ‫می‌نویسد‪« :‬آخر شب روز ششم‬             ‫وی خواست ریاست دولت را برعهده‬
‫تفاوت میان تاری ‌خاندیشی و ُچسناله‬            ‫عاقبتی شوم برای آنها رقم خورد‪.‬‬        ‫به تلافی رفتار ضرغامی نوشته شده‬         ‫درخواست کرد رضاخان میرپنج را به‬
                                            ‫پاسدار و بسیجی آدمکش و متجاوز‬           ‫که دو هفته پیشتر در جلسه شورا ‌ی‬        ‫فرماندهی قوای قزاق بگمارد اما شاه‬
             ‫در همین نکته است!‬              ‫که در چهار ده ‌هی اخیر پشت در‬                                                   ‫درخواست او را به سکوت برگذار کرد‬
                                            ‫پشت با خشونت زیسته و از خشونت‬
                                            ‫ارتزاق کرده‪ ،‬با دیدن عاقبت برخورد‬                                                                 ‫و پاسخی نداد‪.‬‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17