Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۲۸ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪۱۶۹4‬‬                                                   ‫اولین پرواز «بالن» در ایران‬                                                             ‫وزیر مغـو ‌لها‬
‫جمعه ‪ 13‬تا پنجشنبه ‪ 19‬سپتامبر ‪2019‬‬

  ‫ژول ورن و پیشگوی ‌یهای او‬

‫از طرف پدر‪ ،‬او را به یک داستا ‌ننویس‬  ‫ژول گابریل ورن همیشه به‬                            ‫میدان مشق تهران سال ‪ ۱۸۵۰‬میلادی‬                                                ‫خواجه نصیر‌الدین طوسی‬
‫حرفه‌ای بدل کرد‪ .‬ژول‌ورن را پدر‬       ‫دستاوردهای علمی مشکوک بود‬
‫داستان علمی تخیلی م ‌یدانند‪ .‬اگرچه‬    ‫ولی ناشرش مجبورش می‌کرد که‬              ‫دود در زیر چادر جمع م ‌یشود‪ ،‬ک ‌مکم‬           ‫فکر اصلی بالن‪ ،‬مربوط به برادران‬         ‫عذاب دردناک بود و پشیمانی و حسرت‬        ‫خواجه نصیرالدین طوسی یکی از‬
‫از کل ‪ 54‬داستانش‪ ،‬فقط ‪ 20‬کتاب‬         ‫داستا ‌نهایش را خوب و خوش تمام‬          ‫بالا آمده و بزرگ و بزر ‌گتر گردیده‪،‬‬           ‫فرانسوی مونتگول فایر است‪ .‬این ‪2‬‬         ‫بزرگی به همراه داشت‪ .‬زمانی بر من‬        ‫سرشنا ‌سترین و شخصی ‌تهای تاریخ‬
‫علمی تخیلی دارد‪.‬سفر به کره ماه‪،‬‬       ‫کند؛ داستان ‌یهایی که پر از تئور ‌یهای‬  ‫سرپا م ‌یشود و آنگاه دهان ‌هاش را به هم‬       ‫برادر سال ‪ 1783‬میلادی با نایلون و‬       ‫نگذشت که از چشمانم اشک نریزد‬            ‫اسلام ‌ی است‪ .‬علوم دینی و عقلی را زیر‬
‫ساخت زیردریایی‪ ،‬هلی‌کوپتر و‬           ‫علمی و اختراعات پیشرو و البته‬           ‫آورده؛ سبدی به زیرش بسته و یک نفر‬             ‫کاغذ یک بالن ساختند‪ .‬اولین مسافران‬      ‫و دلم پریشان نباشد و زمانی پیش‬          ‫نظر پدرش و منطق و حکمت طبیعی‬
‫پروژکتور‪ ،‬توصیف فناور ‌یهایی شبیه‬     ‫ماجراهای اسرارآمیز بودند‪ .‬او اول‬        ‫در آن م ‌یرود و در یک لحظه طنا ‌بهای‬          ‫بالن هم یک گوسفند‪ ،‬یک خروس و یک‬         ‫نم ‌یآمد که دردهایم افزون نگردد و‬       ‫را نزد دای ‌یاش آموخت‪ .‬تحصیلاتش را‬
‫تلویزیون‪ ،‬کامپیوتر و اینترنت و بمب‬    ‫دانشجوی حقوق بود اما بیشتر وقتش را‬      ‫آن را بریده‪ ،‬رهایش م ‌یکنند و بالن در‬         ‫اردک بودند که تا ارتفاع‪ 500‬متر رفتند‬                                            ‫در نیشابور به اتمام رساند و در آنجا به‬
‫بیولوژیکی برخی از پی ‌شبین ‌یهای این‬  ‫داستان م ‌ینوشت‪ .‬اصرار ویکتور هوگو و‬    ‫مقابل دیدگان حیر ‌تزده مردم‪ ،‬مسافر‬            ‫هوا و صحیح و سالم برگشتند پایین‪.‬‬                ‫غ ‌مهایم دو چندان نشود ‪»...‬‬     ‫عنوان دانشمندی برجسته آوازه یافت‪.‬‬
                                      ‫الکساندر دوما و قطع مقرری ماهان ‌هاش‬    ‫را برداشته و به هوا م ‌یبرد‪ .‬اما هنوز‬         ‫پرواز با بالن آن قدر جذاب بود‬           ‫بالاخره این دوره از زندگی خواجه‬         ‫درگیر و دار حملۀ مغو ‌لها‪ ،‬برای‬
    ‫نویسنده خالق و متفکر م ‌یباشد‪.‬‬                                            ‫چند دقیقه از صعود آن نم ‌یگذرد که‬             ‫که بلافاصله نمایش آن در روسیه و‬         ‫نصیرالدین با فتح قلع ‌ههای اسماعیلیان‬   ‫کسی که دنبال یک جای امن و آرام پر‬
                                                                              ‫ترکیده‪ ،‬سرنگون شده و سرنشین آن‬                ‫انگلیس و کشورهای دیگر اجرا شد‬                                                   ‫از کتاب م ‌یگشت تا بنشیند و بنویسد‪،‬‬
             ‫آیا م ‌یدانید که ‪...‬؟‬                                            ‫پخش زمین م ‌یشود و مردم که آرزوی‬              ‫ولی تا وقتی بالن به ایران رسید‪،‬‬            ‫توسط هلاکوخان مغول تمام شد‪.‬‬          ‫جایی بهتر از قلع ‌ههای اسماعیلیان پیدا‬
                                                                              ‫چنین اتفاق و گوشمالی فرنگ ‌یای را‬             ‫یک قرن طول کشید‪ .‬اولین بار میرزا‬        ‫بعد از این‪ ،‬خواجه که به خاطر‬
‫*یک سوسک حمام م ‌یتواند ‪ 9‬روز بدون سر زندگی کند تا این که از‬                  ‫که م ‌یخواسته سر از کار خدا درآورد‬            ‫ملکم خان ناظ ‌مالدوله ـ همان کسی‬        ‫مقام علمی‌اش در دستگاه مغول‌ها‬                                   ‫نم ‌یشد‪.‬‬
                                                       ‫گرسنگی بمیرد‪.‬‬          ‫م ‌یکرد‌هاند غرق شادی و شعف گردیده!‬           ‫که «فراموشخانه» یا اولین شعبه‬           ‫جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده بود‪ ،‬با‬        ‫اوایل‪ ،‬خواجه نصیرالدین آزادانه و با‬
                                                                              ‫این شعر را ف ‌یالبداهه سروده و دهن به‬         ‫فراماسونری را در ایران راه انداخت‬       ‫استفاده از امکاناتی که هلاکوخان در‬      ‫احترام در قلع ‌ههای اسماعیلیان تردد‬
                           ‫* کروکودیل نم ‌یتواند زبانش را بیرون بیاورد‪.‬‬                                                     ‫ـ یک فرانسوی را برای نمایش پرواز‬        ‫اختیارش گذاشت‪ ،‬رصدخانۀ مراغه‬
                                     ‫* حلزون م ‌یتواند سه سال بخوابد!‬                             ‫دهن م ‌یکنند‪:‬‬             ‫بالن به تهران آورد‪ .‬آن موقع هواپیما‬     ‫را که در آن دوران و مد ‌تها بعد از‬                               ‫م ‌یکرد‪.‬‬
                                                                                                                            ‫هم اختراع شده بود اما برای ایران ‌یها‬   ‫آن ب ‌ینظیر بود‪ ،‬بنا نهاد‪ .‬در کنار آن‪،‬‬  ‫اما بعد به خاطر ناسازگاری عقایدش‬
        ‫* به طور میانگین‪ ،‬مردم از عنکبوت بیشتر م ‌یترسند تا از مرگ‪.‬‬                   ‫فرنگی آمد و بالن هوا رفت‬              ‫که فقط داستان هوا رفتن کیکاووس‬          ‫کتابخانه و مدرس ‌های ساخت که دربارۀ‬     ‫با اسماعیلیان و اعتراض به ظلم و ستم‬
‫* اگر جمعیت چین به شکل یک صف از برابر شما راه بروند‪ ،‬این صف به‬                                                              ‫در شاهنامه را شنیده بودند‪ ،‬دیدن‬         ‫کتابخان ‌هاش گفت ‌هاند که هزاران کتاب‬   ‫آ ‌نها‪ ،‬حاکم قلعه‪ ،‬خواجه را زندانی کرد‪.‬‬
                                                                              ‫نشست در توش و تا پیش خدا رفت‬                  ‫پرواز فو ‌قالعاده جالب بود؛ به خاطر‬                                             ‫خواجه در ‪ 26‬سالی که در قلع ‌ههای‬
                   ‫خاطر سرعت تولید مثل‪ ،‬هیچ وقت تمام نخواهد شد!‬                                                             ‫همین‪ ،‬خیل ‌یها در میدان مشق تهران‬                            ‫داشته است‪.‬‬         ‫آنان زندگی م ‌یکرد‪ ،‬اصل توازی در‬
‫*خطوط هواپیمایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر‪،‬‬             ‫م ‌یخواستسردرکنهازکارسبحون‬                    ‫جمع شده بودند‪ .‬در کتاب تهران قدیم‬       ‫خواجه کتاب‌های بسیاری در‬                ‫هندسۀ اقلیدسی را اثبات کرد و فلسفۀ‬
                                                                                                                            ‫نوشته شده‪« :‬فرنگ ‌یها چادر برزنتی‬       ‫ریاضیات نوشت و اولین کسی بود که‬
                  ‫در سال ‪ 1987‬توانستند ‪ 40000‬دلار صرفه جویی کنند‪.‬‬              ‫خدا زد تو سرش افتاد تو میدون»‪.‬‬               ‫بسیار بزرگی را سر حفر‌‌های که قبل ًا‬    ‫مختصات قطبی و کروی را در ریاضیات‬          ‫مشاء را از شبهات بسیار نجات داد‪.‬‬
  ‫* مردم آمریکا به طور میانگین روزانه ‪ 73000‬متر مربع پیتزا م ‌یخورند!‬         ‫البته این حادثه باعث نشد که‬                   ‫دستور حفر آن را داده بودند‪ ،‬با می ‌خها‬                                          ‫خواجه راجع به این سا ‌لها چنین‬
                                                                              ‫ایران ‌یها از پرواز با بالن ناامید شوند؛ بعد‬  ‫و طنا ‌بهای مخصوص به زمین محکم‬                                  ‫وارد کرد‪.‬‬       ‫نوشته است‪« :‬بیشتر مطالب آن را‬
                          ‫* چش ‌مهای شتر مرغ از مغزش بزر ‌گتر است‪.‬‬            ‫از آن‪ ،‬بالن پروازهای موفقی در تهران‬           ‫کرده‪ ،‬در کا‌هها آتش افکنده و چون‬        ‫سرانجام در سفری که برای‬                 ‫در چنان وضع سختی نوشته‌ام که‬
‫* بچ ‌هها بدون کشکک زانو متولد م ‌یشوند‪ ،‬کشک ‌کها در ‪ 2‬سالگی تا ‪6‬‬             ‫و تبریز داشت‪ .‬اولین پرواز رسمی و‬                                                      ‫جم ‌عآوری کتاب به عراق رفته بود‪،‬‬        ‫سخ ‌تتر از آن ممکن نیست و بیشتر‬
                                                                              ‫موفق را‪ ،‬در تاریخ ‪ 31‬فروردین ‪1272‬‬                                                     ‫در کاظمین در تاریخ ‪ 4‬تیر ماه ‪653‬‬        ‫آن را در روزگار پریشانی فکر نگاشتم‬
                                                 ‫سالگی ظاهر م ‌یشوند‪.‬‬         ‫خورشیدی‪ ،‬شخصی به نام حاج حسین‬                                                         ‫شمسی درگذشت و در حرم امام موسی‬          ‫که هر جزئی از آن‪ ،‬ظرفی برای غصه و‬
             ‫* کوبیدن سر به دیوار ‪ 150‬کالری در ساعت مصرف می‌کند‪.‬‬              ‫آقا تهرانی بر فراز باغ لال ‌هزار تهران‬
                                                                                                                                                                             ‫کاظم به خاک سپرده شد‪.‬‬
                       ‫* پروان ‌هها با پاهایشان باد شکم را خالی می‌کنند‪.‬‬                              ‫انجام داد‪.‬‬

‫‪85‬‬                                              ‫‪6‬‬

‫‪795‬‬

‫‪6 52‬‬                                               ‫(سودوكو) ‪7‬‬                                                               ‫‪ 15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬عمودی‪:‬‬

‫‪53 7‬‬                                  ‫‪2‬‬                     ‫‪13‬‬                                                              ‫‪1‬ـ از قهرمانان برجستۀ پیشین کشتی‬                                                                    ‫‪1‬‬
                                                                                                                                               ‫ایران و جهان‬
    ‫‪8‬‬                                              ‫‪52‬‬                                                                                                                                                                           ‫‪2‬‬
                                                                                                                            ‫‪2‬ـ طرفدار ـ شهری در ایران ـ اجداد‬
    ‫‪1 374‬‬                                                                     ‫‪5‬‬          ‫‪6‬‬                                  ‫‪3‬ـ سنگی است ـ تبهکار ـ علامت‬                                                                        ‫‪3‬‬
                                                                                      ‫‪2‬‬
‫‪9 68‬‬                                               ‫‪16‬‬                                                                                         ‫جمع ـ تکخال‬                                                                       ‫‪4‬‬
                                                                                                                            ‫‪4‬ـ شادی ـ عنوانی برای خانم‌ها ـ‬
    ‫‪8 45 7‬‬                                                                                   ‫‪4‬‬                                                                                                                                  ‫‪5‬‬
                                                                                                                                               ‫میو‌های است‬
‫‪41‬‬                                    ‫‪5‬‬            ‫‪3 61‬‬                                                                                   ‫‪ 5‬ـ زندگی ـ حمایت‬                                                                     ‫‪6‬‬
                                                                                                                            ‫‪ 6‬ـ احمق و جاهل ـ مرکز شمیرانات‬
           ‫سرکش‬                 ‫عمودی‪:‬‬             ‫‪11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬‬                                                                                                                                                      ‫‪7‬‬
‫‪ 6‬ـ تکرار یک حرف ـ‬                                                                                                                                 ‫ـ علامت‬
                      ‫‪1‬ـ از نویسندگان نامدار‬                                                               ‫‪1‬‬                ‫‪ 7‬ـ نویسنده‪ ،‬روزنام ‌هنگار و تحلیلگر‬                                                                ‫‪8‬‬
       ‫علامت جمع‬      ‫و پرکار روس و خالق‬
‫‪ 7‬ـ عاشق و معشوق‬      ‫آثاری چون «مادر»‪،‬‬                                                         ‫‪2‬‬                                       ‫سیاسی معروف ایران‬                                                                       ‫‪9‬‬
‫ا فسا نه ‌ها ی‬                                                                                                              ‫‪ 8‬ـ از آنطرف معنی پیروان م ‌یدهد‬                                                                    ‫‪10‬‬
                          ‫«خرد‌هبورژواها»‬                                                       ‫‪3‬‬                           ‫ـ اظهار و روشن کردن ـ گلی است‬
        ‫مشر ‌قزمین‬    ‫‪2‬ـ ا ز آ هنگسا ر ا ن‬                                                                                  ‫‪9‬ـ مثمر ثمر ـ تکرار یک حرف ـ‬                                                                        ‫‪11‬‬
‫‪ 8‬ـ قسمتی از پا ـ‬     ‫برجستۀ فرانسه و‬                                                           ‫‪4‬‬                                                                                                                               ‫‪12‬‬
                      ‫خالق «عذاب فاوست»‬                                                                                                            ‫معاضدت‬
    ‫قسمتی از دست‬      ‫‪3‬ـ راه ب ‌یپایان ـ پیروی‬                                                  ‫‪5‬‬                             ‫‪10‬ـ از نخس ‌توزیران پیشین ایران‬                                                                   ‫‪13‬‬
‫‪9‬ـ استانی در جنوب‬                                                                               ‫‪6‬‬                           ‫‪11‬ـ غنی ـ حرف همراهی ـ نوعی‬
                           ‫کردن ـ وحشی‬                                                                                                                                                                                          ‫‪14‬‬
     ‫هند ـ روشنایی‬    ‫‪4‬ـ شهری در ایران ـ‬                                                        ‫‪7‬‬                                                    ‫نقاشی‬              ‫‪ 8‬ـ از شاهان ایران قبل از‬
    ‫‪10‬ـ نام ـ معاهده‬  ‫پایتخت کشوری است‬                                                                                          ‫‪12‬ـ دوزخ ـ از سبزیجات ـ معبر‬                      ‫حملۀ اعراب‬                                    ‫‪15‬‬
‫‪11‬ـ از اعضای داخلی‬    ‫‪ 5‬ـ او هم حرف ‌های دارد‬                                                   ‫‪8‬‬                           ‫‪13‬ـ آهنگساز ارمن ‌یتبار آمریکایی و‬
 ‫بدن انسان ـ خلقت‬     ‫مقدس ـ از وسایل‬                                                           ‫‪9‬‬                                ‫خالق اثر زیبای رقص شمشیر‬               ‫‪9‬ـ کجرفتاری و بزه ـ‬                                 ‫افقی‪:‬‬
                      ‫موسیقی ـ وحشی و‬                                                                                       ‫‪14‬ـ مغازۀ کوچک ـ خوراکی است‬                 ‫ته‌بندی کتاب و جزوه‬
                                                                                                ‫‪10‬‬                                                                                                          ‫‪1‬ـ نویسنده و مترجم‬
                                                                                                                                        ‫سنتی ـ بازنده نیست‬                           ‫ـ ب ‌یپدر‬              ‫معروف و فقید ایران‬
                      ‫حل جدول شماره قبل‬                                                                 ‫‪11‬‬                     ‫‪15‬ـ از ریاضیات ـ اکسیر ـ عشیره‬           ‫‪10‬ـ پسوند تشبیه ـ همانند‬            ‫و مترجم آثاری چون‬
                                                                                                                                                                                                            ‫« چر م سا غر ی » ‪،‬‬
                                                                                                ‫افقی‪:‬‬                                                ‫حل جدول شماره قبل‬         ‫آتش ـ واژگونه‬                ‫«هملت»‪« ،‬زنبق دره»‬
                                                                                                                                                                        ‫‪11‬ـ سازش پنهانی ـ‬
                                                             ‫پرند‌های است‬       ‫‪1‬ـ از حقوقدانان برجسته و‬                                                                ‫میوه‌ای است ـ بهرۀ‬                         ‫و د‌هها اثر دیگر‬
                                                   ‫‪ 8‬ـ پا به دنیا گذاشتن ـ کمک‬             ‫معروف ایران‬                                                                                                      ‫‪2‬ـ ردیف ـ از وسایل نقلیۀ‬
                                                   ‫‪9‬ـ شهری تاریخی در ایران‬                                                                                                           ‫غیرمجاز‬                ‫آبی ـ من وتو ـ پایه و‬
                                                   ‫ـ انتها ـ رودخانه ای در‬         ‫‪2‬ـ بزرگسالان ـ تفتیش‬                                                                    ‫‪12‬ـ درخشان ـ دخیل‬
                                                                                ‫‪ 3‬ـ از پوشاک ـ سند اصلی‬                                                                 ‫‪13‬ـ قسمتی از اندام ـ‬                               ‫اساس‬
                                                                   ‫روسیه‬        ‫تشکیل مؤسسه و شرکت‬                                                                      ‫را‌هشناس و دیندار ـ مادر‬            ‫‪3‬ـ مو سیقی‌شنا س ‪،‬‬
                                                   ‫‪10‬ـ واحدی است آموزشی و‬       ‫‪4‬ـ توان خواندن و نوشتن ـ‬                                                                                                    ‫آهنگساز وترانه‌سرای‬
                                                    ‫پرورشی ـ خوراکی است‬                                                                                                          ‫کورش بزرگ‬
                                                                                           ‫غروب کردن‬                                                                    ‫‪14‬ـ مرضی است ـ از‬                     ‫برجسته و فقید ایران‬
                                                      ‫‪11‬ـ آفریدگار ـ کوشش‬       ‫‪ 5‬ـ مرضی است ـ عنوانی‬                                                                   ‫ستارگان ـ استقلال هند‬                 ‫‪4‬ـ خانه ـ محبت ـ مهیا‬
                                                                                                                                                                        ‫مدیون پایمردی‌های‬                   ‫‪ 5‬ـ از بستگان نزدیک‬
                                                                                            ‫برای مردان‬                                                                                                      ‫ـ بیابان ـ تلف‌شده ـ‬
                                                                                ‫‪ 6‬ـ پایه گذاشته‌شده ـ‬                                                                                  ‫اوست‬
                                                                                ‫قسمتی از تیر و کمان ـ‬                                                                   ‫‪15‬ـ واقعی ـ پروردگار ـ از‬                ‫برجسته و سرآمد‬
                                                                                                                                                                                                            ‫‪ 6‬ـ پایتخت کشوری است‬
                                                                                                 ‫تاقچه‬                                                                                ‫ادوی ‌هها‬             ‫ـ حرف فاصله ـ خرس ـ‬
                                                                                ‫‪ 7‬ـ مد ّور ـ مرضی است ـ‬
                                                                                                                                                                                                                    ‫خزند‌های است‬
                                                                                                                                                                                                            ‫‪ 7‬ـ موجودی افسان ‌های ـ‬
                                                                                                                                                                                                            ‫پهلو و کنار ـ مایۀ حیات‬

                                                                                                                                                                                                                         ‫ـ شکاف‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18