Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۴۳ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه ‪ - Page 12 - 1۲‬شماره ‪1۷۰۹‬‬
                                                                                                                                                                                            ‫جمعه ‪ ۱۳‬تا پنجشنبه‪ ۱۹‬دیماه ‪۱۳۹۸‬خورشیدی‬

‫تأملات بهنگام؛ در باب «اصل حاکمیت قانون»‬                                                                        ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات درایران (‪)1۵1‬‬

                                                                           ‫= از آنجا که هنوز هستند‬              ‫احمد احـرار‬                           ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1۳۳۲‬‬
                                                                           ‫یاوهسرایانی که بنا به‬
‫قدرتمندان و توانگران یک سرزمین‬        ‫بینوا در راه آزادی و ابتلاء به صدها‬  ‫صغارت خودخواسته یا‬                   ‫در مشکلات خارجی از قبیل قضیۀ‬          ‫فعالیت هیأت مؤتلفه در مجلس‬            ‫عمر دومین کابینۀ قوام در پنجم‬
‫را تنها در محدوده قانون به رسمیت‬      ‫فلاک ِت خودکرده‪ ،‬هنوز نه تنها از‬     ‫شیادی‪ ،‬به ترویج مهملات‬               ‫تجارتی بین روس و ایران و مسألۀ نفت‬    ‫و خارج مجلس موجب آن شد تا‬             ‫بهمن ماه ‪ ۱۳۰۱‬به آخر رسید‪ .‬این‬
                                      ‫نعمت «حاکمیت قانون» بیبهره‬           ‫متناقضی از قماش «قوانین‬              ‫شمال و یأس از ایجاد یک اکثریت ثابت‬    ‫تقاضاهای افراد منفعتطلب اکثریت‬        ‫بار نیز سلیمان میرزا سقوط کابینه را‬
                     ‫میشناسد‪.‬‬         ‫است بلکه اکنون گرفتار پلیدترین‬       ‫الهی»‪« ،‬حقایق ازلی» و‬                ‫در مجلس از کار کنارهجویی میکند»!‬      ‫نیز از دولت زیاد شود و چون هیچ‬        ‫کارگردانی کرد و اقلیت مجلس را بر‬
‫*بر اساس «اصل حاکمیت قانون»‪،‬‬          ‫شکل استبداد دینی یعنی «ولایت‬         ‫« ر و شنفکر ی د ینی »‬                ‫البته عمر دولت جدید بیش از یک‬         ‫دولتی نمیتواند به تقاضاهای پیدرپی‬
‫همه صاحبان قدرت و کارگزاران‬                                                ‫میپردازند و میکوشند‬                  ‫ماه بود و به چهار ماه کشید اما در‬     ‫گروهی ترتیب اثر دهد‪ ،‬بهتدریج از‬                    ‫اکثریت فائق ساخت‪.‬‬
‫دولت‪ ،‬حقوقی برابر با دیگر شهروندان‬                  ‫مطلقه فقیه» است‪.‬‬       ‫تا «اصل حاکمیت قانون»‬                ‫تمام این مدت‪ ،‬کشمکشهای سیاسی‬          ‫افراد اکثریت به اقلیت پیوستند و‬       ‫عبدالله مستوفی مینویسد‪« :‬در‬
‫دارند و موقعیت سیاسی و اجتماعی‬        ‫از آنجا که هنوز هستند یاوهسرایانی‬    ‫را همساز با این ترکیبات‬              ‫در داخل و خارج مجلس فرصت‬              ‫این عمل را با نوشتن کاغذی و به‬        ‫آن روزها هم مثل این روزها گربه‬
‫آنها‪ ،‬هیچ حقی فراتر از باقی‬           ‫که بنا به صغارت خودخواسته یا‬         ‫متناقض توجیه کنند‪ ،‬بد‬                ‫نفسکشیدن و ح ّل و عقد مسائل‬           ‫امضای افراد رسانیدن انجام دادند و در‬  ‫راه رضای خدا موش نمیگرفت‬
‫شهروندان کشور به آنها نمیبخشد‪.‬‬        ‫شیادی‪ ،‬به ترویج مهملات متناقضی‬       ‫نیست که چند سطری‪،‬‬                                                          ‫امضا گرفتن از افراد ناراضی تدابیری‬    ‫و مردم کشور ما از روی ایمان و‬
‫*روابط میان حکومت و شهروندان‪،‬‬         ‫از قماش «قوانین الهی»‪« ،‬حقایق‬        ‫مختصر و مفید به مفهوم‬                        ‫اساسی را به دولت نمیداد‪.‬‬      ‫بهکار بردند‪ .‬بنابراین قوامالسلطنه‬     ‫عقیده طرفدار کسی نمیشدند‪ .‬البته‬
‫تنها به وسیله قانون تعریف میشود‬       ‫ازلی» و «روشنفکری دینی»‬              ‫«اصل حاکمیت قانون»‬                   ‫در برنامه‪ ،‬یا بهاصطلاح آن روز‬         ‫روز پنجشنبه پنجم دلو مستعفی‬           ‫اکثریتی که افراد آن به امید رسیدن‬
‫و اراده هیچ صاحب قدرتی فراتر از‬       ‫میپردازند و میکوشند تا «اصل‬          ‫اشاره شود تا تعارض آن با‬             ‫(پروگرام) دولت مستوفی‪ ،‬چنین‬           ‫گردید و اکثریت او به ‪ ۳۵‬نفر تنزل‬      ‫خود یا رساندن کس و کار و دوستان‬
                                      ‫حاکمیت قانون» را همساز با این‬        ‫عبارات و اصطلاحات مهمل‬                                                     ‫یافت و همان روز برحسب نظر دادن‬        ‫خود به جاه و مال‪ ،‬دور لیدری جمع‬
        ‫چنین قانونی‪ ،‬نافذ نیست‪.‬‬       ‫ترکیبات متناقض توجیه کنند‪ ،‬بد‬        ‫و متناقض این کاسبان‬                                         ‫آمده بود‪:‬‬      ‫اکثریت به آقای مستوفیالممالک از‬       ‫میشدند خیلی طرف اطمینان نبودند‪،‬‬
                                      ‫نیست که چند سطری‪ ،‬مختصر‬              ‫دکان «الاهیات جدید»‬                  ‫«حوائج مملکت و اصول ضروریه و‬          ‫طرف شاه تشکیل دولت به مشارالیه‬        ‫و لیدر چنین اکثریتی اگر میخواست‬
‫آنچه از این مختصر حاصل میشود‪،‬‬                                                                                   ‫اقداماتی که باید از طرف دولت بشود‪،‬‬                                          ‫اکثریتش اوراق نشده و از هم نپاشد‪،‬‬
                                                                                        ‫روشن شود‪.‬‬               ‫بههرکس معلوم است‪ .‬پروگرامهای‬                             ‫تکلیف شد‪»...‬‬       ‫باید همیشه مواظب خواهشها و‬
                                                                                                                ‫دولتهای سابق از برای اداره کردن‬                                             ‫برآورده شدن تقاضاهای افراد باشد‬
                                                                           ‫یوسف مصدقی‪ -‬میا ن همه‬                ‫مملکت بسیار خوب است و هیأت‬              ‫سید محمدصادق طباطبائی‬               ‫که افرادش را نربوده اکثریتش را به‬
                                                                           ‫دستاوردهای اندیشه مدرنیته در‬         ‫دولت حالیه نیز در واقع همان‬                                                 ‫اقلیت مبدل نکنند‪ .‬مدرس که لیدر‬
                                                                           ‫جوامع غربی‪ ،‬اجرایی شد ِن «اصل‬        ‫پروگرامها را تعقیب خواهد کرد ولکن‬     ‫بیست ر و ز طو ل کشید تا‬               ‫اکثریت و طرفدار قوامالسلطنه بود‪،‬‬
                                                                           ‫حاکمیت قانون» (‪The Principle‬‬         ‫باید معلوم شود که دولت چه اقداماتی‬    ‫مستوفیالممالک موفق به تشکیل‬           ‫چون خود به این طرفداری ایمان‬
                                                                           ‫‪ )of Rule of Law‬درخشانترین‬           ‫میکند و از برای اصلاح مملکت چه‬        ‫کابینه شد (‪ ۲۶‬بهمن ‪ )۱۳۰۱‬و وزرای‬      ‫داشت و از روی عقیده به او گرویده‬
                                                                           ‫اثر را در بلوغ این جوامع داشته است‪.‬‬  ‫در نظر دارد‪ .‬به این علت دولت این‬                                            ‫بود‪ ،‬باقی افراد اکثریت را هم همینطور‬
                                                                           ‫اهمیت این اصل چنان است که طی‬         ‫پروگرام را بهعرض مجلس میرساند و‬                                             ‫میپنداشت و چندان در بند برآورده‬
                                                                           ‫دو قرن اخیر‪ ،‬همه نظریهپردازان‬        ‫تقاضای مساعدت از آقایان نمایندگان‬                                           ‫شدن تقاضاهای آنها نبود‪ .‬بههمین‬
                                                                           ‫حقوق اساسی در عالم غرب‪ ،‬بدون‬         ‫ملت در انجام آن میشود و این هیأت‬                                            ‫جهت لیدرهای اقلیت ـ سلیمان‬
                                                                           ‫استثناء‪ ،‬از این اصل به عنوان اساس‬    ‫امیدوار است که با مساعدت مجلس‬                                               ‫میرزا و سید محمدصادق طباطبائی‬
                                                                           ‫و تکیهگاه اداره یک جامعه باثبات و‬    ‫شورای ملی این مسائل را انجام دهد‪:‬‬                                           ‫ـ میتوانستند ضعیفالنفسهای‬
                                                                           ‫پیشرفته نام بردهاند و جملگی از این‬   ‫‪۱‬ـ حفظ مناسبات با دول متحابّه و‬                                             ‫اکثریت را به وعده و نوید ربوده به‬
                                                                                                                ‫بستن معاهدات و قراردادهای پستی‬                                              ‫قول مدرس‪ ،‬اکثریتش را اقلیت کنند‪.‬‬
                                                                                                                                                                                            ‫چنان که کابینۀ اول قوامالسلطنه‬
                                                                                                                                ‫و تجارتی و غیره‪.‬‬                                            ‫هم که به پشتیبانی اکثریت مدرس‬
                                                                                                                ‫‪۲‬ـ تسهیل وسایل تسریع در‬                                                     ‫روی کار آمده بود به همین علت اوراق‬
                                                                                                                                                                                            ‫شد و «واحد یموت» دکتر مصدق و‬
                                                                                                                              ‫انتخابات دورۀ آتیه‪.‬‬
                                                                                                                ‫‪۳‬ـ پیشنهاد لایحۀ قانون سربازگیری‬
                                                                                                                ‫و اصلاح امور قشونی و اسلحه و غیره‬

                                                                                                                ‫حسن مستوفی در پنجمین دوره نخستوزیری خود‬

 ‫حاکمیت قانون در جوامعی که احکام شریعت در آنها حاکم است یا حاکمان آنها مشروعیت خود را به‬                        ‫‪۴‬ـ سعی در انجام گذراندن امتیاز‬                      ‫خود را معرفی کرد‪:‬‬       ‫سختگیریهای او بخصوص در مسأله‬
‫هذیانهای آخرالزمانی‪ ،‬ماوراءالطبیعی و اُلوهی پیوند زدهاند‪ ،‬ممکن نیست و با هیچ چسب و سریشی هم‬                     ‫نفت شمال و تهیۀ مقدمات راهآهن و‬       ‫ر ئیس ا لو ز ر ا و و ز یر د ا خله ‪:‬‬   ‫اتهام غضنفرخان‪ ،‬باعث تفرقۀ آن‬
                                                                                                                ‫کوشش در ایجاد نظام امور اقتصادیه و‬                                          ‫گردید ولی بعد از کابینۀ مشیرالدوله‪،‬‬
                   ‫نمیتوان این اصل زمینی و انسانی را به «احکام الاهی» پیوند زد‬                                  ‫استخدام متخصصین برای فواید عامه‪.‬‬                      ‫مستوفیالممالک‬         ‫مدرس باز عدۀ خود را جمعآوری‬
                                                                                                                ‫‪ ۵‬ـ تدارک بودجه‪ ،‬اصلاح ادارات‬                   ‫وزیر جنگ‪ :‬سردار سپه‬         ‫کرده اظهار تمایل به قوامالسلطنه‬
‫این است که حاکمیت قانون در‬            ‫و مفید به مفهوم «اصل حاکمیت‬          ‫اصل به عنوان بنیان حقوق اساسی‬        ‫مالیه و تهیۀ پرداخت حقوق مع ّوقۀ‬      ‫وزیر معارف‪ :‬حاجی محتشمالسلطنه‬         ‫نمود و بار دیگر او را بهریاست وزراء‬
‫جوامعی که احکام شریعت در‬              ‫قانون» اشاره شود تا تعارض آن‬            ‫جوامع دموکراتیک‪ ،‬یاد کردهاند‪.‬‬                                                    ‫وزیر عدلیه‪ :‬ممتازالملک‬       ‫رساند و در این هشتماهه هم‬
‫آنها حاکم است یا حاکمان آنها‬          ‫با عبارات و اصطلاحات مهمل و‬                                                  ‫ادارات و مرتب کردن بانک ایران‪.‬‬              ‫وزیر خارجه‪ :‬ذکاءالملک‬        ‫او را نگهداشت‪ .‬ولی در این وقت‬
‫مشروعیت خود را به هذیانهای‬            ‫متناقض این کاسبان دکان «الاهیات‬      ‫در ایران بلازدهی ما نیز از حدود‬      ‫‪ ۶‬ـاهتمامدرامرحفظالص ّحهعمومی‬                    ‫وزیر مالیه‪ :‬نصرالملک‬       ‫بهواسطۀ تمایل سردار سپه به حزب‬
‫آخرالزمانی‪ ،‬ماوراءالطبیعی و اُلوهی‬                                         ‫صد و پنجاه سال پیش‪ ،‬بودند‬            ‫‪ ۷‬ـ تکمیل قانون اصول محاکمات‬          ‫دربارۀ مستوفی و دولت جدید‪،‬‬            ‫سوسیالیست‪ ،‬طبعاً ناراضیها و آش‬
‫پیوند زدهاند‪ ،‬ممکن نیست و با هیچ‬                    ‫جدید» روشن شود‪.‬‬        ‫اندیشمندان اهل دردی که کلید‬          ‫حقوقی و قانون تجارت و ثبت اسناد‬                 ‫روزنامۀ «نوبهار» نوشت‪:‬‬      ‫و پلو طلبهای اکثریت به جانب‬
‫چسب و سریشی هم نمیتوان این‬            ‫مهمترین نکات در توضیح «اصل‬           ‫رهایی از زندان استبداد و صغارت‬       ‫و محاکمۀ وزرا و هیأت منصفه‬            ‫«آقای مستوفیالممالک یک مرد‬            ‫اقلیت متمایل شدند و مجدداً کابینه‬
‫اصل زمینی و انسانی را به «احکام‬       ‫حاکمیت قانون» به اختصار چنین‬         ‫را در «حاکمیت قانون» دانسته و‬                                              ‫سیاسی صاحبفکر و تقوایی هستند‬
                                                                           ‫هر کدام به فراخور ُوسع و توان خود‬                        ‫(مطبوعاتی)‪.‬‬       ‫ولی افکار ایشان بیشتر فلسفی‬                         ‫بیپشتیبان ماند‪»...‬‬
                ‫الاهی» پیوند زد‪.‬‬                              ‫هستند‪:‬‬       ‫به روشنگری در این باب پرداخته‬        ‫‪ ۸‬ـ مساعدت با مستشارهای مالیه‬         ‫و کلی است و به افکار تند یک‬           ‫«بهار» نیز بر همین عقیده است‬
‫دویست و چهل و چهار سال پیش‪،‬‬           ‫*همه باشندگان یک سرزمین‬              ‫بودند‪ .‬مشهورتری ِن این جماعت‪،‬‬        ‫(دکتر میلسپو و همکاران آمریکایی او)‪.‬‬  ‫فیلسوف و شاعر بزرگواری شبیهتر‬         ‫و در تاریخ مختصر احزاب سیاسی‬
‫در چنین ایامی‪ ،‬در روزهای نخست‬         ‫از جمله صاحبان قدرت سیاسی‪،‬‬           ‫میرزا یوسفخان تبریزی ملقب به‬         ‫‪۹‬ـتوسعۀمعارفدرکلیۀنقاطمملکت‪.‬‬          ‫است تا یک رجل سیاسی‪ .‬این است‬          ‫مینویسد‪« :‬سقوط قوام ـ اگر از‬
‫ژانویه سال ‪ ۱۷۷۶‬میلادی‪ ،‬توماس‬         ‫بایستی همواره بر اساس قانون‬          ‫مستشارالدوله بود که در اواخر عهد‬     ‫دولت مستوفی حتی مجال پرداختن‬          ‫که ایشان در چهار دفعه زمامداری‬        ‫بند و بست احمدشاه با سردار سپه‬
‫پین (‪ )Thomas Paine‬اندیشمند‬           ‫عمل کنند‪ .‬قانون مورد اشاره در این‬    ‫ناصری‪ ،‬منصب ُقنسولی ایران در‬         ‫به مواد اصلی این «پروگرام» را پیدا‬    ‫خود امتحانات یکنواخت و مشابهی‬         ‫و تنیدن حزب سوسیالیست به‬
‫انگلیسی‪ -‬آمریکایی‪ ،‬رساله ارجمند‬       ‫حکم‪ ،‬ساخته اندیشه وتجربه انسانها‬     ‫تفلیس و شارژ دافری (کارداری)‬         ‫نکرد‪ .‬از همان ساعت اول که برنامۀ‬      ‫ندادهاند‪ .‬گاهی رشادت شدید بروز‬        ‫احمدشاه و ضعف روحی مشارالیه‬
‫«عقل سلیم» (‪)Common Sense‬‬             ‫است و هیچ مرجع فراانسانی ندارد‪.‬‬      ‫سفارت ناصرالدینشاهی را در پاریس‬      ‫دولت به بحث گذارده شد‪ ،‬مجلس به‬        ‫دادهاند و گاهی بیاعتنایی زیاد‪ .‬گاهی‬   ‫بگذریم ـ چند مادۀ اصلی داشته است‪.‬‬
‫را منتشر کرد که در کوتاه مدتی‪ ،‬به‬     ‫چنین قانونی بر مبنای نیازهای نوع‬     ‫به عهده داشت‪ .‬او که در تفلیس‬         ‫هم ریخت و تشنج از داخل جلسه به‬        ‫تردید رأی فوقالعاده‪ ،‬گاهی محافظه‬      ‫رئیس دولت نتوانست روابط خارجی‬
‫اثرگذارترین متن هواداران انقلاب‬       ‫بشر تدوین میشود و طی زمان و‬          ‫مصاحب و رفیق میرزا فتحعلی‬            ‫صحن مجلس و از آنجا به کوچه و‬          ‫و ملاحظهکاری و گاهی هم خشونت‬          ‫خود را با روسها و انگلیسها به حالت‬
‫آمریکا علیه استبداد بریتانیا بدل شد‪.‬‬  ‫بر اساس تجارب انسانها‪ ،‬تکامل‬         ‫آخوندزاده و در اروپا معاشر میرزا‬     ‫خیابان سرایت کرد‪ .‬کشمکش چنان‬          ‫و شدت‪ .‬و خلاصه‪ ،‬آنچه بطور قطع‬         ‫خوشی نگاهبدارد و علت حقیقی‬
‫او در قسمتی مشهور از این رساله‪،‬‬                                            ‫ملکمخان ناظمالدوله بود‪ ،‬تحت تأثیر‬    ‫بود که کار به زد و خورد وکلا و سیلی‬   ‫میتوان دربارۀ ایشان پیشبینی‬           ‫این موضوع مزدوج‪ ،‬یکی قضایای‬
‫در باب «حاکمیت قانون» چنین‬                                ‫پیدا میکند‪.‬‬      ‫این دو انسان روشناندیش‪ ،‬به طریق‬      ‫زدن وکیل اقلیت به گوش وکیل‬            ‫کرد (در عین این که ایشان به یک‬        ‫اختلافات مربوط به امر تجارت‬
‫مینویسد‪ …« :‬در آمریکا‪ ،‬قانون‪،‬‬         ‫*قانون اساسی هر سرزمین‪،‬‬              ‫آزادیخواهی گرایید و آثاری چند در‬     ‫اکثریت کشید‪ .‬بهار‪ ،‬که خود شاهد‬        ‫معما شبیهترند تا یک قاعدۀ ریاضی‬       ‫بین روس و ایران بود‪ ،‬دیگر مسأله‬
‫پادشاه است‪ .‬زیرا همانگونه که در‬       ‫بایستی بر مبنای «اصل حاکمیت‬          ‫مذمت استبداد و نقد علل سیهروزی‬       ‫صحنه بوده است مینویسد‪« :‬در موقع‬       ‫ساده) این است که در کلیات زیادتر‬      ‫ترانزیت و حل نشدن قضیۀ دو‬
‫حکومتهای مطلقه‪[ ،‬اراده] سلطان‬         ‫قانون» نوشته شود و دولت آن‬                                                ‫تنفس‪ ،‬یکی از افراد اکثریت که از نطق‬   ‫از حد لزوم توجه دارند و غالباً در‬     ‫تجارتخانۀ سانترسایوز و وینشتورک‬
‫[مستبد] قانون است‪ ،‬بایستی که در‬       ‫سرزمین به هیچ وجه حق ندارد‬                             ‫ایرانیان نوشت‪.‬‬     ‫ناطقین اقلیت (مخالف دولت) بهشدت‬       ‫مواقع سختی و اشکالهای سیاست‬           ‫(از تجارتخانههای روس که بهمیل‬
‫کشورهای آزاد‪ ،‬قانون‪ ،‬پادشاه باشد و‬    ‫که قانون اساس ِی مبتنی بر «اصل‬       ‫این آثار‪ ،‬در نهایت موجب گرفتاری‬      ‫اوقاتش تلخ شده بود‪ ...‬در ضمن‬          ‫خارجی جا خالی میکنند و در همان‬        ‫خود با تجار معامله میکردند و‬
                                      ‫حاکمیت قانون» را به هیچ بهانهای‬      ‫و اسارت مستشارالدوله در زندان‬        ‫اعتراض به یکی از ناطقین اقلیت‪،‬‬        ‫حال ممکن است در یک پیشآمد‬             ‫اسباب فنای اقتصادی ایران شده‬
    ‫نه هیچ [سلطان] دیگری»(‪.)۱‬‬                                              ‫خوفناک عمارت رکنیه قزوین شد‬          ‫دشنامی به حکومت سابق و هواداران‬       ‫سیاست داخلی بهحد کفایت رشادت‬          ‫بودند) و دیگر‪ ،‬مسأله ماهیگیری بحر‬
                                                         ‫زیر پا بگذارد‪.‬‬    ‫و بر او رفت‪ ،‬آنچه رفت‪ .‬مشهورترین‬     ‫او داد‪ .‬عضو اقلیت هم سیلی سختی‬        ‫بهخرج بدهند و از گردۀ یکی دو کار‬      ‫خزر که دولت اصرار داشت بر طبق‬
‫تفاوت میان ما و آنها‪ ،‬هنوز در‬         ‫*بر مبنای «اصل حاکمیت قانون»‪،‬‬        ‫اثر میرزا یوسف‪ ،‬رساله «یک کلمه»‬      ‫به او نواخت زیرا این عضو با آن که‬     ‫کوچک که قبل از تشکیل کابینه از‬        ‫قرارداد مصوبه رفتار شود و مسکو‬
         ‫همان «یک کلمه» است‪.‬‬          ‫هیچ قدرتی بالاتر از قانون نیست‬       ‫است که مراد از آن واژه ارجمند‬        ‫تازه در صف اقلیت قرار گرفته بود اما‬   ‫ایشان دیدهایم تصور میکنیم دارای‬
                                      ‫و حتی قانون اساسی یک کشور‪،‬‬           ‫«قانون» به عنوان باطلالسحر‬           ‫نظر به آن که از وکلای دورۀ قدیم بود‬   ‫سیاست (عمل) هم شده و بدان معتقد‬                           ‫رضا نمیداد‪.‬‬
‫‪in America, the law…“-۱‬‬               ‫نمیتواند جایگاه فرد یا نهادی را‬      ‫استبداد و مهمترین عامل پیشرفت‬        ‫درس خود را روان داشت و میدانست‬                                              ‫قسمت دوم مربوط به مسأله نفت‬
‫‪is king. For as in absolute‬‬           ‫فراتر از قانون تعیین کند‪ .‬این بدان‬                                        ‫که فرد عضو اکثریت حق ندارد عوض‬                          ‫شده باشند!‪»...‬‬      ‫شمال و پارهای انتظارات س ّریهای‬
                                      ‫معناست که همه شهروندان یک‬                          ‫جوامع بشری است‪.‬‬        ‫دفاع از دولت خود‪ ،‬به دولت قدیم‬        ‫آیندۀ دولت‪ ،‬در مقاله «نوبهار»‬         ‫بود که کدورت هر دو طرف‬
‫‪governments the King is‬‬               ‫کشور فرمانبردار قانون هستند و‬        ‫شوربختانه صد و چند ده سال پس‬                                               ‫چنین پیشگویی شده بود «دولت‬            ‫همسایگان و عملیات شدیدۀ آنان‬
                                                                           ‫از مرگ مستشارالدوله‪ ،‬آخوندزاده و‬           ‫دشنام بدهد یا بهتان بزند‪» ...‬‬   ‫جدید در ظرف یک ماه بعد از مطالعه‬      ‫به ضدیت با دولت را موجب شد‪.‬‬
‫‪law, so in free countries the‬‬               ‫قانون حاکم بر همه آنهاست‪.‬‬      ‫ملکمخان‪ ،‬ملت ایران‪ ،‬از پس دو‬
                                      ‫*«اصل حاکمیت قانون»‪ ،‬هر گونه‬         ‫انقلاب‪ ،‬تجربه نابودی هزاران نفوس‬     ‫« ادامه دارد»‬
‫‪law ought to be king; and‬‬             ‫رفتار دلبخواهی صاحبان قدرت در‬
                                      ‫جامعه را نفی میکند و اعمال و رفتار‬
‫‪”there ought to be no other‬‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17