Page 17 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۶۴ (دوره جديد
P. 17
صفحه 1۷ـ Page 17ـ شماره 1۷۳۰
جمعه ۵تا پنجشنبه ۱۱ژوئن ۲۰۲۰
گریان ببینم. از صفحه ۵ به عزیز خاطرههایم :مهدی .... تاکسیرانا ِن تهران :کرونا نه میداند و نه میفهمد
که شرمندگی پیش زن و بچه یعنی چه!
دیگر نمیخواهم بمانم. کدامین سطر یا سطرهای ناهموار را سلام ای دوست!
بیهیچ اما ُو اگری باید از یک شعر حق بیمههایشان کمک کند .متاسفانه زندگی عقب میافتند» نوشته است: =بسیاری از رانندگان
دیگر نمیخواهم که شعری را به سلام ای خاک دلتنگی! رانندگان با این مهمان ناخوانده تنها «برخلاف کارگران که بر روی سرمایه تاکسی تازه در هنگام ثبت
خوب کنار گذاشت .و میگذاشتی. ماندهاند؛ البته از ویروس که عقل و فردی به نام کارفرما کار میکنند و نام بیمه بیکاری ،فهمیدند
ناکامی بخوانم. در شعر ،پیشکسوت ما بودی .پس سلام ای خوب! ای دلتنگ! هوش اجتماعی ندارد ،انتظاری نداریم. انتهای ماه دستمزدی ثابت اما کم که برخلاف بیمهپردازان
از محمود پاینده ُو شهدی لنگرودی حتما کرونا نه میداند و نه میفهمد که دریافت میکنند ،تاکسیرانان بر روی اجباری ،مشمول دریافت
زینهستیدردآفرینبیزارمایمرگ! ُو ابراهیم شکیبایی و نیز حسین نمیدانی چه پاییزیست. شرمندگی پیش زن و بچه یعنی چه. تاکسیهای زرد و سبز که سرمایه مقرری بیکاری نمیشوند و
ُدرتاج– شاعری که ارزشهای ارجمند کرونا از عقب افتادن قسط وام و اجاره خودشان و شخص دیگر یا شرکت باید آستینها را بالا بزنند
ای مرگ! جاویدم نما در نیستیها شاعرانگیاش ناشناخته مانده است -تو نمیدانیدرختان بلندجادهیگمنام خانه هم چیزی نمیفهمد اما احتمالا است ،کار میکنند .از آنجا که ُکرونا و به قول خودشان از کف
مسئولان چنین مواردی را میدانند. بیشترین آسیب اقتصادی را به حمل
اینازنین!ایمرگ!بامندوستیکن! در شعر ،پیشکسوت ما بودی. به سرگردانی شبهای سرگردانی از آنها انتظار داریم که انسانیتری به و نقل عمومی وارد کرد ،سرمایههای خیابان پول درآورند.
حالا نمیدانم چرا در جوانسالی، چند روز ،پیش از آنکه شاملو ُو آیدا تاکسیرانان پنچر شد و تعداد زیادی =نرخ رسمی تورم در
چنینگفتگویتاریکیبامرگداشتی؟ میهمان مهربان خانهات در «وین» من ،مهربان یاران- معیشت تاکسیرانان نگاه کنند». خانهنشین شدند .بسیاری از آنها تازه در انتهای سال گذشته حدود
جوانی شاداب ُو برومندات را هم من و باشند در پوستات نمیگنجیدی. از سوی دیگر رانندگان تاکسی معتقد هنگام ثبت نام بیمه بیکاری ،فهمیدند 4۰درصد اعلام شده در
هم «چمخاله»ی خاطرهخیزت به صدای شفاف شادمانات را چونان به آواز حزین برگها با من چه هستند افزایش نرخ کرایه تاکسی که برخلاف بیمهپردازان اجباری، حالیکهحداکثرافزایشنرخ
خوبی به خاطر داریم .یادم هست باران صبحگاهی ،بر من میباریدی. که در روزهای گذشته در شهرهای مشمول دریافت مقرری بیکاری تاکسی ۲۵درصد تصویب و
سالها پیش وقتی به «وین» آمدم کمتر یادم هست که اینهمه شادی در میگویند. مختلف صورت گرفته نیز متناسب نمیشوند و باید آستینها را بالا بزنند
از تو خواستم مرا به بیمارستانی که با بحران معیشتی ایجاد شده برای و به قول خودشان از کف خیابان پول ابلاغ شده است.
«کافکا» در آنجا بستری بود ببری. صدایت خانه کرده بوده باشد. نمیدانی چه آورده به سر ،باغ مرا رانندگان و حتی متناسب با قوانین
گفتی از کافکا هراس دارم چون شاعر «خانه» بودی .کسی از تبار جدید تاکسیرانی با توجه به شرایط درآورند». حمل و نقل درونشهری یکی از
مرگاندیش است .گفتم اگر نوشتهی عاطفههای ناب به خانهات میآمد «با زخم َسموم باد. محمدحسینیکیازرانندگانتاکسی بخشهایی است که با شیوع ُکرونا
«گوستاو یانوش» را در گفتگو با عقیق ُو سبزه ُو آیینه» که رنگینکمان نمیدانی چه دارم می َکشم ُکرونانیست. تهران به خبرگزاری ایلنا گفته است آسیبی جدی دیده و فعالان این صنف
کافکا بخوانی ،آنگاه خواهی دانست جان عاشقان زمان ما را جلوهای جانانه بیگفتگو ،بی َضجه ،بیفریاد. علیرضا قنادان در اینباره گفته که بر «:من یک تاکسیران ۵۶ساله مبتلا با کاهش شدید درآمد روبرو هستند.
کافکا سرشار از زیستن است .چنانکه داده است .مهمانانات که آمدند اساس مصوبه شورای شهر در سال ،۹۹ به بیماری دیابت هستم .از سوم اسفند در همین حال آنها از نبود حمایتهای
هدایت در «پیام کافکا» آورده است. گفتی :رختخوابشان را در اتاقی که نمیدانی چه پاییزیست میبایست حداکثر ۲۵درصد به کرایه ۹۸تا اول اردیبهشت از منزل خارج
سرانجام تا َدم در بیمارستان رفتیم که میشناسی ،مستانه گستردهام و خودم نرخ تاکسیها اضافه میکردیم اما حالا نشدم .از اول اردیبهشت تا امروز روزانه بیمهای و معیشتی انتقاد دارند.
گویا در گذشته ،منطقهی خوش آب از پلهها بالا میروم ،در همان جایی که نمیدانی چه توفانها کشیده روح متوسط در کل خطوط نرخ کرایهها ۲۳ با حدود ۸تا ۱۰ساعت کار و طی ۱۲۰ علیرضا قنادان مدیرعامل سازمان
ُو هوای اتریش بود و برای سینهی به تو میخوابیدی میخوابم .در همین تا بیش از ۳۰۰کیلومتر مسافت ،روزانه تاکسیرانی شهرداری تهران اعلام کرده
سل نشستهی کافکا ،هوایی مناسب جای دنج بود که حرفهای شاملو را معصوم من تنها ،من دلتنگ. درصد افزایش یافته است. بین ۲۰تا ۷۰هزار تومان کار کردهام. است که به دلیل شیوع ُکرونا تعداد
داشت .خواستم اتاقی را که کافکا در به هنگامی که آنها خوابیده بودند بر مدیرعامل سازمان تاکسیرانی با این پول هزینه ماشین هم تامین مسافران ۶۰درصد کاهش یافته است.
آنجا نفس کشیده بود ببینم .هراسی کاغذ آوردی تا «یک هفته با شاملو» نمیدانی شهرداری تهران همچنین تأکید کرده نمیشود .در این مدت از هیج سازمانی علیرضا قنادان گفته است« :معیشت
که در پس پشت چشمهایت خانه که برخلاف مترو یا اتوبوس که در آنها کمک دریافت نکردهام ۲۳ .سال است رانندگان تاکسی تحت تأثیر شرایط
کرده بود به من میگفت که برگردیم. در حافظهی روزگار ،به یادگار بمانَد. صمیمیسینهام را داغ یاران بخشی از قیمت تمام شده سفر در که حق بیمه پرداخت میکنم اما تازه اقتصادی ،گرانی و ُکرونا قرار دارد؛
«ارباب پسر» ،نوشتهی بلند می َکشد بر سنگ. قالب یارانه از سوی دولت و شهرداری پس از اینهمه مدت و درست زمانی به گونهای که تعداد مسافران آنها به
و برگشتیم. داستانیات که به همت انتشارات پرداخت میشود ،در خصوص کرایه که میخواستم از بیمه بیکاری استفاده دلیل اجرای فاصلهگذاری اجتماعی،
مهدی غبرایی ،دوست پُرآوازهی ثالث درآمد بازتاب خوبی داشت .به در سال پنجاه ُو دو تو به اتریش تاکسیها یارانهای برای جبران نرخ کنم ،اعلام کردند که نوع بیمه شما، دورکاری ادارات ،تردد افراد با وسایل
ما وقتی ترجمهی «کافکا در کرانه»، ویژه در میان همشهریان دردآشنا ُو رفتی و من به زندان .پس از آن، شامل بیمه بیکاری نمیشود .با این شخصی و مواردی از این دست ،حدود
نوشتهی «هاروکی موراکامی» را هنرشناس .که رمز ُو رازهای پنهان سنگ مصیبت بر سرم بارید ُو بارید کرایه وجود ندارد. شرایط سه ماه است که نتوانستم اقساط ۶۰درصد نسبت به دوره مشابه سال
منتشر کرد گفتی این کتاب را بخوانم. ُو آشکارش را به نیکی دریافتند و تو تا در سال شصت ُو پنج خورشیدی به او همچنین تأکید کرده که «مدیریت تاکسی جدیدی که خریداری کردهام قبل کم شده و به همین دلیل حتی
به شوخی گفتم :تو که از کافکا را مهربانتر از پیش شناختند .همین آلمان رسیدم و همخانهی غم غریب شهری در نرخگذاریها هم حقوق را پرداخت کنم .این است وضعیت با وجود افزایش نرخ امسال باز هم
فراری بودی! گفتیَ « :حلا می همرا کتاب خوشدست ،پای داستانهای غربت تو شدم .من بودم ُو خاطرههای مسافر و هم حقوق راننده تاکسی را در کسب و کار تاکسیرانان تهرانی». درآمدشان به روزهای مشابه سال ۹۸
بحث نَکون .اما از ترجمههای مهدی چندگانهات را در چاپخانههای میهن چاک چاک .تو بودی ُو غمنوشتههای نظر میگیرد و در حال حاضر فشارهای این گزارش به نقل از راننده دیگری
باز کرد«.ارباب پسر» چنان بازتاب درازدامن ،برای آن «خانه» که وطن اقتصادی که بر مردم وارد می شود برای آورده است« :کرونا ویروس نبود ،لودری هم نرسیده است».
نمیتوان فرار کرد». خوبی داشت که درخواست دوستانهی به ماتم نشستهی ماست .تجربهی تو ما قابل درک است اما رانندگان تاکسی بود که خانه و منبع درآمد محقر خبرگزاری ایلنا نیز در گزارشی به
میزبان مهربان ده روزهی مهدی علی جعفریه مدیر نشر ثالث را دربارهی از دوری ُو در به دری ،بیش از همهی هم جزیی از همین مردم هستند؛ تاکسیران را با خاک یکسان کرد .در این مشکلات درآمدی رانندگان تاکسی
در «وین» بودی .دو همدل ُو همنام زندگی و شعر نصرت رحمانی ،به جان، ما بود .حتا پس از انقلاب ،تا سالها پا همانطور که میدانید نرخ رسمی تورم شرایط نیاز به حمایتهای دولتی داریم. به علت شیوع ُکرونا پرداخته و با
ُو همشاگرد دبیرستانی از یک شهر. پذیرفتی و نزدیک به پانصد صفحه به وطن نگذاشته بودی .از این روی، در انتهای سال گذشته حدود ۴۰ مثلا دولت باید به آنها در پرداخت تأکید به اینکه «رانندگان تاکسی
که جغرافیا ُو فراز ُو فرودهای تاریخ دربارهی «مردی که در ُغبار ،گم شد» شعرهای «خانه»ات آتش به جانم درصد اعلام شده در حالی که حداکثر اگر یک روز کار نکنند از هزینههای
مردماش را نیک میشناختند ُو قلمی شاعرانه زدی .مانده بودی که نام میاندازد .سالها چهرهی یکدیگر را افزایش نرخ تاکسی ۲۵درصد مصوب و
میشناسند به ُدرستی ُو راستی .از این بررسی شاعرانه را چه بگذاری؟ در ندیده بودیم .تنها رابطهی ما با تلفن
حرفهایت پیدا بود شادی ،مثل تماس تلفنیای که با نصرت داشتی، بود .وقتی گاهی در تلفن کردن به به ما ابلاغ شد».
باران تابستان ،بر دلت ریخته است. همینکه به او گفتی اسم یادنامهات من دیر میکردی به طنز میگفتم
میدانستی نمیبایست این فرصت را چه بگذارم؟ نصرت گفت :از من، نگران نباش! من ،خواهرزادهی تاریخی چرا هلیکوپتر برای مهار آتش ندارند ولی برای
طلایی را از دست داد .و ندادی. چیزی مپرس .هرچه خودت میدانی. «گراهام بل» هستم .هر جا باشی شبهنظامیانوموشکوبارگاهطلاییاماکنمذهبیدارند؟
چون باور داشتی :مهدی ،در شناخت
ارزشهای ادبی داستان ُو رمان ،جانی اما میدانم: پیدایت میکنم .و پیدایت میکردم. ویدئو تأمین میکرد ولی به دلیل عدم تامین از هفته اول خرداد هزاران هکتار
شیدا ُو شیفته دارد .و همین شیدایی در این پیدا کردنها خود را ُو تو را اعتبار از سوی دولت دو سال است که با جنگل و مرتع و نخلستان در سه استان
را در ترجمهی کتابی از شاعر درخشان « من ،آبروی عشقم ُو خاطرات خوب ُو شاد ُو غمگینمان واقعا چرا میلیاردها دلار صرف
آلمان« :راینر ماریا ریلکه» به تماشای را مییافتم و بار سنگین حرفهایمان، تقویت شبهنظامیان و موشکسازی و ما همکاری نمیکنند. ایران در آتش سوخت.
ُهشدار تا به خاک نریزی!» بیشتر بر دوش شبنمزدهی شعر ساختن قارقارک به اسم هلیکوپتر و امایوسفقربانیفرماندههوانیروزارتش در حالی که از بعضی نواحی به
عاشقان این راه گذاشته است. گفتی :عشق را با غم ،نسبتی مینشست .شعر ُو دوست داشتن ،خط همچنین ساختن بارگاه طلایی برای ادعا میکند جمهوری اسلامی قویترین دشواری میتوان عبور کرد ،آتش انواع
حالا نمیدانم کدام بیمارستان قرمز ما بود .خطی که از کوچه ،پس اماکن مذهبی میشود اما مردم و منابع «ناوگان بالگرد» در خاورمیانه را دارد! گونههایجانوریوگیاهیرابهخاکستر
اتریش و کدامین اتاق غمناکاش دردمندانه ُو دوستانهست .بگذار نام کوچههای آسید عبدالله ُو قصاب محله طبیعی ایران باید در سیل و زلزله و یک خلبان هوانیروز به کیهان لندن تبدیل کرد .اما بدون هلیکوپت ِر آبپاش
آهنگ بیرنگ واپسین نفسهای این نوشته را بگذارم: تا کافه فیروز ُو « ُگل یخ» و پس از آن، آتش و دیگر حوادث اجتنابپذیر از میگوید «در بین هلیکوپترهای امکان دسترسی به این مناطق نیست.
خستهات را به سینهی دیوارهای تا «وین» اتریش ُو کلن آلمان کشیده هوانیروز بِل ۲۱۴اگر از نظر فنی آماده مسئولان استانی میگویند به
سیمانیاش سپرده است؟ که «خدا غم را آفرید .نصرت را بین بروند؟ #فکر_کنیم! باشد توان حمل مخزن آب دارد اما نه هلیکوپترهای آبپاش نیاز فوری دارند
میدانم مرا هیچگاه طاقت دیدناش شده بود. به اندازه حجمی که میلهای روسی اما یا دیر میرسند و تعداشان کافی
نیست .چنانکه تو را تاب دیدن آن آفرید». من ،اهل شعر خواندن نبودم ُو نیستم
اتاق افسردهی کافکا نبوده است. مگر در شرایطی ویژه .اما همواره برای سپاه میتوانند حمل کنند». نیست و یا خرابند و یا بنزین ندارند!
کم کم دارم به آخر نوشتهی نصرت ،شادمانه دادکشید :همین. شنیدن شعرهای تو گوش پُرهوشی ولی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرهنگ علی عباسنژاد فرمانده یگان
غمسرشتم نزدیک میشوم .اما میدانم داشتهام .شاید از نخستین کسانی تمایلی برای فرستادن هلیکوپترهایش حفاظت سازمان جنگلها میگوید اگر
حرفهای بسیاری را ناگفته گذاشتهام. همین ُو دیگر هیچ. بوده باشم که تازهترین شعرهایت را ندارد .اسحاق جهانگیری معاول اول تجهیزات هوایی زودتر به منطقه اعزام
شاید جایش در اینجا نبود ،نمیدانم .اما وقتی «سپیدار» ،نخستین دفتر میشنیدم .میخواندی ُو میخواندی. حسن روحانی بجای اینکه مستقیم شده بود همان روز اول امکان مهار
میدانم مرا خواهی بخشید تو مهربانتر شعرت در سال چهل ُو پنج خورشیدی و مرا در پایان ،چیزی جز سکوت از وزیر دفاع همکاری بخواهد ،به
منتشرشد .بر ما شعردوستان ُو نبود .میگفتیُ « :چطو بُو؟» .میگفتم: استاندارها گفته به وزیر دفاع بگویند که آتش وجود میداشت.
از آن بودی که کسی را نبخشایی. هنرمندان آن شهر ،چیزی اضافه شد. «گاهی سکوت ،واژهی گویاییست». او گفته پیش از این وزارت دفاع
قالی خوش آب ُو رنگی که برایم چیزی ،همسنگ ُو همرنگ غرور. دوباره که اصرار میکردی ،تنها به وجود هلیکوپتر ضروری است! هلیکوپترهای اطفای حریق را برای ما
آورده بودی در پیش چشم من است. غروری که تا هنوز در من ،دامن ُگستر ظرفیتهای ظریف زیبای آن شعر
مرا با گلهای قالی ،پیوندی پیوسته است .حالا که به اینجا رسیدم بگذار از خوانده شده ،انگشت میگذاشتم ُو
پایدار است .حرفهای ناگفتهام را همین دفتر ،شعری را که به حسین دیگر هیچ .چونکه مرا طاقت آن نبوده
با گلهای قالیات در میان خواهم ُدرتاج شاعر تقدیم کردهای در این متن ُو نیست که روی ساختار ناهموار یک
گذاشت .و با همهی آنها از تو ،از غمگرفته ،بیاورم که مناسبتی غریب با اثر هنری درنگ کنم تا مبادا موجب
لنگرود پُرسرود ،از بندر چمخاله و از آزردگی شود .از سوی دیگر -بیهیچ
حال ُو هوای این سوگنامه دارد. فروتنی -نه آن صلاحیت لازم را در
لاهیجان جانم سخن خواهم گفت. ای مرگ! با من ،دوستی کن! خود میدیدم ُو میبینم و نه آن اهلیت
راستی ،به «پَشوتَن» چه بگویم؟ در خور ،را .و نیز میدانستم بهتر از
ای مرگ ای زیباخیالم! من میدانی که شعر ،کلام ایجاز است.
پس ،پارهای از سطرهای یک شعر -به
دیگر نمیخواهم که در تابوت
ویژه بلند -میتواند ُمخل معنا باشد.
هستی ،زندگی را پس از چند شب ،دوباره زنگ
میزدی و همان شعر را با حذف پارهای
از سطرهای اضافی ،دوباره میخواندی.
معلوم بود به فراست دریافتهای:
در دالاس ایالت تگزاس و مدیر شرکت در ایران ،مشکل ،کمبود بودجه برای ذخایر عظیم نفت و گاز ،باید بتواند همواره میتوانند با این آبهای آلوده و از صفحه 1۵ دشواریهای مربوط به آلودگی....
مشاوره Kashex International پژوهش و توسعه یا کمبود تخصص چنانکه لازم است برای اداره فاضلاب آسیبرسان در تماس باشند .متأسفانه،
،Petroleum Consulting و تکنوکراتها و یا حتی کمبود آب و دفع زباله ،تصفیهخانههای متعدد در حال حاضر این سناریو در مقیاسی که آبهای زیرزمینی قبل از توزیع در بیشتر مناطق تهران ،عوامل
زمینشناس ارشد شرکت ملی نفت نیست ،بلکه وجود مقامات فاسد نصب کند .نپرداختن به چنین امر جدیتر ،احتمالاً در سایر شهرهای برای مردم تصفیه شوند .متأسفانه به
ایران پیش از استقرار جمهوری با مدیریت ضعیف و عدم احساس مهمی ،به درستی نگرانیهای زیادی دلیل نبود ساماندهی و تداوم مدیریت شیمیایی مانند «نیترات» و همچنین
اسلامی در ایران و رییس و استاد مسئولیت و از همه مهمتر ،بیتوجهی را در بخشهای مختلف جامعه دیگر ایران هم روی میدهد. ضعیف در مراکز تصفیهخانههای
پیشین بخش زمینشناسی دانشگاه به رفاه و تندرستی مردم ایران است ایران برانگیخته است ،ولی متأسفانه، هرساله استفاده از آبهای زیرزمینی مختلف ،جایی که امکان استفاده میکروبهای مضر ،بهمراه آلایندههای
پهلوی شیراز است .او در امر اکتشاف که کمترین اولویت برای دولت مسئولان رژیم اسلامی همواره برای مصرف روزمره خانوادهها افزایش مجدد از فاضلاب تصفیه شده باشد،
نفت ،به ویژه در ایران ،بیش از ۵۰ محسوب میشود .حکومت اسلامی بیتفاوت بودهاند زیرا رفاه و تندرستی مییابد .در صورت عدم کنترل وجود ندارد .به عنوان نمونه ،در تعدادی دیگر ،آبهای زیرزمینی را نیز آلوده
سال تجربه دارد .انتشار سه کتاب در ایران ،امر مراقبت جدی را باید مردم ایران از نظر آنها کمترین اولویت مشکلات فوق ،بدون تردید مزیت از این مراکز تصفیه و یا فرآیند آب،
علمی در زمینه صنعت نفت و در استراتژیهای مدیریت آب کشور آبهای زیرزمینی برای مصارف خانگی فاضلاب خام دوباره با فاضلاب تصفیه میکنند .گفتنی است که حدود
رفتار بازار آن در جهان و مقالههای عملی کند و به خاطر بیش از ۸۲ را دارد. ٪۳۰از آب آشامیدنی خانگی برای
بیشماری در مجلههای معتبر علمی میلیون ایرانی ،دانش فنی را به غیر کاهش خواهد یافت. شده مخلوط میشود. ساکنان تهران از این منابع ناامن
سخن پایانی برای کاستن از مسائل ناشی از آلودگی آب جاری در جویبارها و گرفته میشود .بدیهی است که رژیم
از جمله کارهای آکادمیک اوست. روحانیون و افراد کارشناس بسپارد. مشکلات جاری ،رژیم اسلامی باید نهرهای تهران بزرگ نیز نگران کننده اسلامی حاکم در ایران پیش از توزیع
*اصل این مقاله به انگلیسی است و مدیریت ناشایست و ناکارآمد در از منابع فعلی آب استفاده بهتری است .مخلوط شدن فاضلاب با آب این آبهای زیرزمینی برای مصرف
علاوه بر این ،دکتر کشفی مسئول توسط نادر صدیقی به فارسی برگردانده کنترل زبالهها ،بخش بزرگی از بکند و تمام اقدامات معقول را برای جویبارها و آبهای جاری (باران) ،بطور مردم اقدام لازم در زمینه تصفیه آن
منابع با ارزش آبهای زیرزمینی را حمایت از منابع آبی موجود انجام موثری کل محیط شهر را آلوده میکند را به عمل نمیآورد .بنابراین هنگام
گروه انرژیهای فسیلی در پژوهشگاه شده است. که عموماً در نزدیک مراکز جمعیتی دهد .کشور ثروتمندی مانند ایران، و افراد عادی به ویژه کودکان خردسال ارزیابی منابع آب در تهران و شهرهای
*دکتر منصور کشفی استاد دانشگاه قرار دارند ،آلوده کرده است .امروزه با منابع طبیعی گسترده و از جمله بزرگ ایران باید کیفیت آن در نظر
ققنوس نخستین اندیشکده ایرانی در
گرفته شود.
آمریکاست. اصولا از نظر منطقی ،بسیار مهم است
وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی