Page 18 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۲۶۶ (دوره جديد
P. 18

‫دارالترجمه بین المللی فـریـس‬                            ‫‪Page 18‬‬                          ‫‪KAYHAN LONDON ONLINE‬‬                                        ‫صفحه ‪18‬‬   ‫آگهی‌در‌کیهان‌آگاهی‌م ‌یآورد‬

‫زیرنظروبامسئولیتدکترناصررحیمی(استاددانشگاه)‬                                       ‫سال سی و هفتم ـ شماره ‪( 1۷۳۲‬شمارۀ ‪ ۲۶۶‬از دورۀ جدید)‬                                           ‫نشانی‌سایت‪:‬‬
                                                                                 ‫جمعه ‪ ۳۰‬خردادماه‪ 1۳99‬خورشیدی‪ ۲۷-‬شوال ‪ 1441‬قمریـ ‪ 19‬ژوئن‪ ۲۰۲۰‬میلادی‬             ‫‪www.kayhan.london‬‬
‫ترجمه رسمی شناسنامه‪ ،‬قباله ازدواج و طلاق‪ ،‬مدارک حقوقی‪،‬‬                    ‫‪No.1732 Friday 19 June 2020‬‬
‫تجاری‪ ،‬طبی‪ ،‬تحصیلی و مدارک مربوط به تقاضای پناهندگی‬                       ‫‪P.O. Box 435,Old Brompton Road 2,London, SW7 3DQ‬‬                                                      ‫روابط‌عمومی‪:‬‬
‫تلفن‪8831020-8222/8884020-8222/6500020-8735:‬‬                               ‫‪Tel: +(44)-(0)20 3633 3684 Fax: +(44)-(0)20 3633 3685‬‬                                 ‫‪[email protected]‬‬
                                                                          ‫‪e-mail: [email protected] - www.kayhan.london‬‬
           ‫فکس‪020-7760 7160 :‬‬                                                                                                                                                 ‫آگهی‌و‌تبلیغات‪:‬‬
‫‪www.assot.co.uk / Email: [email protected]‬‬                                                                                                                          ‫‪[email protected]‬‬

‫‪Suite 611 , Britannia House , 11 Glenthorne‬‬                                                                                                                                       ‫سردبیری‪:‬‬
  ‫‪Road Hammersmith , London W6 0LH‬‬                                                                                                                             ‫‪[email protected]‬‬

         ‫دوشنبه تا جمعه ‪ 1۰‬صبح تا ‪ 5‬بعداز ظهر‬

‫شدن دست انقلابیون‪ ،‬و فرار از‬                            ‫«آیا شما شوهرتان را‬                                                                                                            ‫= هیچیک از جرائم و‬
‫شفافیت زیر پوشش دادن امکان‬                                ‫کتک میزنید؟»‬                                                                                                                 ‫تخلفات و نامردمیها به‬
‫به دشمن برای سوء استفاده‪.‬‬                                                                                                                                                              ‫هیچ جنس و نژاد و قبیله‬
‫فمینیستهای ایرانی با دنبالهروی‬      ‫فمینیسم و مارکسیسم جنبشهای‬            ‫و افراد زیر سلطه را به انقلاب دعوت‬                        ‫پیدا میکنند‪.‬‬     ‫بود که شتاب و محبوییت خود را‬      ‫و ملتی اختصاص ندارد‪.‬‬
‫از این جهتگیریها خسارات‬             ‫زنان را به زائدهی گروههای‬             ‫مینماید که البته همهی این ایدهها‬                                                                             ‫‪ -‬چگونه فمینیسم ایرانی‬
‫زیادی در یک دههی اخیر به‬            ‫قدرتطلب تبدیل کرده که‬                 ‫بجای بهشت‪ ،‬جهنم بر روی زمین‬                  ‫روند انحطاطی فمینیسم‬          ‫به تدریج از دست داد‪ .‬البته سرکوب‬  ‫و غیرایرانی در جادهی‬
                                    ‫خواستها و مطالبات زنان را ابزار‬                                              ‫فمنیسم با دولتگرایی و نزدیک‬
       ‫جنبش زنان وارد آوردهاند‪.‬‬     ‫کسب کرسیهای بیشتر پارلمان‬                                    ‫ساختهاند‪.‬‬       ‫شدن به چپ و مبارزهی طبقاتی به‬       ‫حکومت در این میان نقش داشت‬              ‫انحطاط قرار گرفت؟‬
                                    ‫و کابینه قرار میدهد و نه تسهیل‬                                               ‫بیراهه رفت‪ .‬وقتی خانواده را زندان‬                                     ‫=چرا جنبش کارگری و‬
‫خطای فمینیسم در حوزهی‬               ‫اشتغال و تحصیل یا کاهش آزار‬           ‫فمینیسم حقوقی یا فمینیسم‬               ‫زنان و آشپزخانه را قصابخانهی آنها‬   ‫اما خود فمینیستها نیز کم به‬       ‫محیط زیستی در ایران زنده‬
                         ‫واقعیت‬     ‫جنسی و پشت سر گذاشتن رتبهی‬                                                   ‫معرفی کنید‪ ،‬همهی مردان را در‬                                          ‫است و جنبش زنان از نفس‬
                                    ‫شهروندی درجه دوم برای زنان‪ .‬هر‬                               ‫دولتگرا‬         ‫مظان اتهام به خشونت به همسران‬       ‫پای خودشان شلیک نکردند‪ .‬امروز‬
‫فمینیسم دولتگرا و فمینیسم‬           ‫آنچه زنان در یکصد سال گذشته‬           ‫فمینیسم چه در کشورهای غربی‬             ‫خود قرار دهید و در رابطهی زن و‬                                                           ‫افتاده؟‬
‫سوسیالیست به علت عدم درک‬            ‫به دست آوردهاند از مجرای دفاع‬         ‫و چه بعد از آن در دیگر کشورها‬          ‫مرد در خانواده و جامعه‪ ،‬همهی‬        ‫جنبش کارگری و محیط زیست با‬        ‫=فمینیسم سوسیالیستی‬
‫تاثیرگذاری کارزار برابری حقوقی‪،‬‬     ‫از برابری حقوقی و اصرار بر حق‬         ‫هنگامی به بیراهه رفت که قدرت و‬         ‫مشکلات را به مردان نسبت دهید‬                                          ‫و فمینیسم دولتگرا به‬
‫زن و مرد را در همهی زمینهها‬         ‫انتخاب بوده و نه تمرکز بر کسب‬         ‫اقتدار را هدف و ماموریت خود قرار‬       ‫از یک کارزار مدنی و حقوق بشری‬       ‫وجود سرکوب بیامان در ایران زنده‬   ‫شکلی افسارگسیخته به‬
‫یکسان دانست از جمله در‬              ‫قدرت یا توزیع منابع اقتصادی از بالا‪.‬‬  ‫داد و نه عدالت و برابری و کرامت‬        ‫به فعالیتگرایی مبتنی بر تنفر و‬                                        ‫انتقامکشی از مردان‪ ،‬تمرکز‬
‫تواناییها و خصوصیتهای فیزیکی‬                                              ‫انسانی را‪ .‬فمینیسم اقتدارگرا بجای‬      ‫برچسبزنی و حذف روی آوردهاید‪.‬‬        ‫است اما جنبش زنان به حاشیه رفته‬   ‫بر کسب قدرت و تخریب‬
‫و احساسی‪ .‬تنها به آمارهای ورزش‬          ‫از حق رأی تا پروندهسازی‬           ‫آنکه افراد بیشتری را آزاد کند‪،‬‬         ‫فمینیستهای دولتگرا بجای‬
‫قهرمانی در دنیا نگاه کنید‪ .‬زنان و‬   ‫فمینیستهای غربی کارزارهای‬             ‫قید و محدودیت بیشتر بر پاهای‬           ‫تمرکز بر مشکلات نظام آموزشی‪،‬‬                  ‫است‪.‬‬                      ‫نهادها روی آورده است‪.‬‬
‫مردان از لحاظ فیزیکی مساوی‬          ‫خود را از حق رأی‪ ،‬حق تحصیل‪،‬‬           ‫آدمیان گذاشت‪ .‬این ایدئولوژی که‬         ‫روابط قبیلهای و سنتهای قومی‬                                           ‫= مز ه ی تبعیض مثبت‬
‫نیستند (با برخی استثنائات) و رقابت‬  ‫حق حضانت و حقوق دیگر مساوی‬            ‫به درستی ادعای آزادی زنان را‬           ‫که مانع برابری حقوقی بودند به‬       ‫وضعیت امروز فمینیسم در جوامع‬      ‫و سهمیه و گز ینش‬
‫میان آنان (رقابت مردانی که خود را‬   ‫برای زنان در جامعه و خانواده آغاز‬     ‫داشت و دستاورهای بزرگی مثل‬             ‫قدرت و نقشی که قدرت میتوانست‬                                          ‫ا ید ئو لو ژ یک ‪ -‬ا لبته به‬
‫زن میپندارند در بخش زنان) در‬        ‫کردند که تا اینجای کار من نیز‬         ‫حق رأی زنان را در توشه دارد‪ ،‬با‬        ‫به نفع آنها بازی کند روی آوردند‪.‬‬    ‫غربی به شکل دیگری اسفبار است‪.‬‬     ‫نفع زنان‪ -‬برای فمینیسم‬
‫برخی رشتهها (مثل وزنهبرداری یا‬      ‫یک فمینیست هستم‪ .‬اما به تدریج‬         ‫قدرتگرایی‪ ،‬بخشی از زنان را زندانی‬      ‫قرار گرفتن فمینیستهای ایرانی‬                                          ‫دولتگرا بسیار دلچسبتر‬
‫کشتی) برای زنان ناعادلانه است‪.‬‬      ‫از این موضوع فراتر رفته و خواهان‬      ‫ایدئولوژی برابرسازی از بالا قرار داد‪.‬‬  ‫در سمت اصلاحطلبان در دهههای‬         ‫فمینیستها در این جوامع که به‬
‫این البته به این معنا نیست که‬       ‫امتیازات و قدرت بیشتر صرفا به‬         ‫در عالم واقع اما هم زنان میتوانند‬      ‫هفتاد و هشتاد ناشی از چنین‬                                                           ‫شده است‪.‬‬
‫آنها از لحاظ حقوقی نباید برابر‬      ‫علت بیولوژیک‪ ،‬یعنی زن بودن‪،‬‬           ‫به شوهرانشان خشونت ورزند و‬                                                 ‫برابری حقوقی زن و مرد دست‬         ‫= فمینیسم قدرتگرا‬
‫باشند‪ .‬گرایشهای زنان و مردان‬        ‫شدند! در این مسیر به اتهامزنی‬         ‫هتاکی کنند و هم مردان‪ .‬خانواده‬                            ‫رویکردی بود‪.‬‬                                       ‫مر د ا ن ر ا مسئو ل‬
‫در حوزهی مشاغل نیز متفاوت است‬       ‫و فشار برای حذف (کاری که‬              ‫نیز میتواند هم زندان زنان باشد و‬                                           ‫یافتهاند به شکلی افسارگسیخته به‬   ‫عقبماندگی زنان معرفی‬
‫بدون آنکه بخواهیم حکم کلی صادر‬      ‫جنبش «من هم ‪ »Me Too‬در‬                ‫هم زندان مردان‪ .‬هیچیک از جرائم و‬       ‫فمینیسم قدرتگرا مردان را‬                                              ‫میکند و نه قوانین و‬
‫کنیم‪ .‬اگر آزادی انتخاب ملاک باشد‬    ‫آن سرآمد دیگران است) و سرکوب‬          ‫تخلفات و نامردمیها به هیچ جنس‬          ‫مسئول عقبماندگی زنان معرفی‬          ‫انتقامکشی از مردان (با برچسبزنی‬   ‫سیاستهای نابرابریگرا‬
‫و برابری را به رسمیت بشناسیم‬        ‫حقوق دیگران بدون روالهای‬              ‫و نژاد و قبیله و ملتی اختصاص ندارد‬     ‫میکند و نه قوانین و سیاستهای‬                                          ‫یا امتیازخواهانه یا فقدان‬
‫تفاوتها طبیعی خواهد بود‪ .‬بر‬         ‫قانونی و حق دفاع و نفی کرامت‬          ‫بلکه اموری انسانی فارغ از جنسیت‬        ‫نابرابریگرا یا امتیازخواهانه یا‬     ‫و پروندهسازی و انتقامگیریهای فرا‬  ‫تلاش کافی از سمت زنان را‪.‬‬
‫اساس همین خطای واقعی است که‬         ‫و فردیت آنها پرداختند‪ .‬هر کس‬          ‫و رنگ و نژاد و قبیله و مذهب و…‬         ‫فقدان تلاش کافی از سمت زنان را‪.‬‬                                       ‫= دولتگرایی زهریست که‬
‫مردانی (مادرزادی) که خود را زن‬      ‫که انتقادی به این رفتارها داشت‬                                               ‫همیشه دیگری را مسئول فقدانها و‬      ‫قانونی)‪ ،‬تمرکز بر کسب قدرت و‬      ‫از مارکسیسم به فمینیسم‬
‫(از نظر هویتی) تلقی میکنند اجازه‬    ‫زنستیز معرفی شد‪ .‬نزدیک شدن‬                                     ‫هستند!‬        ‫شکستها معرفی کردن و غفلت از‬
‫یافتهاند با زنان مسابقه دهند و به‬   ‫فمینیسم به سوسیالیسم آنها‬             ‫علت دوم انحطاط فمینیسم‪،‬‬                ‫کمبودها و مشکلات خود‪ ،‬احساس‬         ‫تخریب نهادها روی آوردهاند‪ .‬گرایش‬                ‫سرایت کرد‪.‬‬
‫دلیل قدرت فیزیکی همیشه برندهی‬       ‫را به همان کارهایی کشاند که‬           ‫نزدیک شدن آن به مارکسیسم‬               ‫خوبی به فعالیتگرایان میدهد‪.‬‬                                           ‫= حجاب در جوامع و‬
                                    ‫دولتهای اقتدارگرا و تمامیتخواه‬        ‫بود‪ .‬امروز بسیار دشوار است پیدا‬        ‫فمینیسم دولتگرا و فمینیسم‬           ‫ضد مرد‪ ،‬ضد اجتماعی و نیهیلیسم‬     ‫د و لت ها ی د ینمد ا ر و‬
                    ‫میدان باشند‪.‬‬    ‫مارکسیست در آنها استاد هستند‬          ‫کردن فمینیستهایی که شعارهای‬            ‫سوسیالیست به سرعت به جمع‬                                              ‫خانوادههای شریعتمدار‬
                                    ‫یعنی نفی آیین دادرسی‪ ،‬نفی‬             ‫سوسیالیستی ندهند یا آگاهانه از آن‬      ‫نیروهایی میپیوندند که بیش از صد‬     ‫در رفتار آنها بسیار آشکار است‪.‬‬    ‫یک انتخاب نیست بلکه با‬
‫تقدم حق انتخاب بر الگوی‬             ‫حقوق بشر به عنوان ایدههای‬             ‫پرهیز کنند‪ .‬مارکسیستها بر برابر‬        ‫سال است جهان را به سلطهگر و‬                                           ‫زور و ذهنشویی و تهدید‬
                      ‫چپ از زن‬      ‫«امپریالیستی» و «صهیونیستی»‪،‬‬          ‫کردن منابع از مسیر دولت تمرکز‬          ‫زیر سلطه تقسیم کرده‪ ،‬اروپاییان را‬   ‫دولتگرا‪/‬‬  ‫فمینیستهای‬              ‫و ارعاب بر سر دختران‬
                                    ‫عدم رعایت قانون به بهانهی بسته‬        ‫داشتهاند و نه ایجاد فرصتهای‬            ‫مسئول همهی بدبختیهای عالم (از‬                                         ‫میرود تا آنها عادت کنند‪.‬‬
‫هم زنی که میخواهد در بیست‬                                                 ‫مساوی برای افراد‪ .‬دولتگرایی‬            ‫جمله مشکلات زنان) معرفی میکند‪،‬‬      ‫سوسیالیست غربی به برابری‬
‫سالگی ازدواج کند و چهار فرزند‬                                             ‫زهریست که از مارکسیسم به‬                                                                                     ‫مجید محمدی ‪ -‬دفتر مجلهی‬
‫داشته باشد و عاشق آشپزی است‪،‬‬                                              ‫فمینیسم سرایت کرد‪ .‬همپیمانی‬                                                ‫حقوقی راضی نیستند و میخواهند‬      ‫«زنان» در دههی هفتاد خورشیدی‬
‫زنی آزاده است (و نه خدمتکار مرد)‬                                                                                                                                                       ‫در طبقهی دوم همان ساختمانی‬
‫و هم زنی که تا ‪ ۳۵‬سالگی ازدواج‬                                                                                                                       ‫به سهمی مساوی از منابع قدرت و‬     ‫بود که مجلهی «کیان» قرار داشت‪.‬‬
‫نمیکند تا شغل سطح بالایی پیدا‬                                                                                                                                                          ‫گاهی اوقات که به «کیان» سر‬
‫کند؛ هم زنی که فقط با همسرش‬                                                                                                                          ‫ثروت و منزلت آنهم با اعمال قدرت‬   ‫میزدم (تا مقالهای به آنها بدهم) به‬
‫روابط جنسی دارد‪ ،‬زنی آزاده است و‬                                                                                                                                                       ‫سراغ مجلهی «زنان» هم میرفتم‪.‬‬
‫هم زنی که رابطهی جنسی را منوط‬                                                                                                                        ‫از بالا دست یابند بدون آنکه برای‬  ‫برای مدتی برخی از همکاران‬
‫به ازدواج نمیکند؛ هم زنی که به‬                                                                                                                                                         ‫نشریه شروع کرده بودند به ایذا و‬
‫فضا میرود پیشگام است و هم زنی‬                                                                                                                        ‫آنها تلاش کنند یا از مسیرهای‬      ‫آزار مردانی که به آنها سر میزدند‪.‬‬
‫که فرزندانی مسئول و کارآفرین‬                                                                                                                                                           ‫درست دم در کسی ایستاده بود و‬
‫تربیت میکند‪ .‬هم زنی که سقط‬                                                                                                                           ‫عادی و معقول گذر نمایند‪ .‬مزهی‬     ‫از مردان سوال میکرد که «آیا شما‬
‫جنین میکند قابل احترام است‬                                                                                                                                                             ‫تا به حال زنتان را کتک زدهاید؟!»‬
‫و هم زنی که با آن مخالف است‪.‬‬                                                                                                                         ‫تبعیض مثبت و سهمیه و گزینش‬        ‫و من هم در مقابل سوال میکردم‬
‫هیچکدام از اینان برتری فکری و‬                                                                                                                                                          ‫«شما چطور؟ تا به حال شوهرتان را‬
‫اخلاقی بر دیگری ندارد اگر که‬                                                                                                                         ‫ایدئولوژیک البته به نفع آنان‬      ‫کتک زدهاید؟!» آنها یا متوجه نبودند‬
‫به این سبک زندگی مجبور نشده‬                                                                                                                                                            ‫که دارند به دیگران با این پرسش‬
‫باشد‪ .‬چون این رفتارها نه ناقض‬                                                                                                                        ‫(کسب منابع بدون تلاش و فقط با‬     ‫توهین میکنند یا اگر متوجه بودند‬
‫اخلاق است و نه ناقض قانون عرفی‪.‬‬                                                                                                                                                        ‫میخواستند افراد را وادار به اعتراف‬
‫مشکلی که فمینیسم هویتگرای‬                                                                                                                            ‫قبیلهگرایی متمرکز بر عناصری مثل‬   ‫و از این راه تحقیرشان کنند تا به‬
‫غربی در مورد حجاب درک نمیکند‬                                                                                                                                                           ‫روایتهای آنان تن در دهند‪ .‬برای‬
‫و آن را با آغوش باز پذیرفته آن است‬                                                                                                                   ‫زن‪ ،‬سیاه‪ ،‬همجنسگرا یا تراجنسگرا‬   ‫آگاهی دادن و روشنگری‪ ،‬کسی‬
‫که حجاب در جوامع و دولتهای‬                                                                                                                                                             ‫به دیگران توهین نمیکند یا به‬
‫دینمدار و خانوادههای شریعتمدار‬                                                                                                                       ‫و ادعای قربانی بودن) برای آنها‬    ‫آنها پیشاپیش اتهام نمیزند‪ .‬آنها‬
‫یک انتخاب نیست بلکه با زور و‬                                                                                                                                                           ‫همچنین متوجه نبودند که این‬
‫ذهنشویی و تهدید و ارعاب بر سر‬                                                                                                                        ‫بسیار دلچسبتر شده است تا دههها‬    ‫معادله دو متغیر و شاید چندین‬
‫دختران میرود تا به آن عادت کنند‪.‬‬                                                                                                                                                       ‫متغیر دارد و کلیشهسازی پاسخ‬
‫همچنین حجابی که از نه سالگی بر‬                                                                                                                       ‫تلاش برای رقابت با زنان دیگر و‬
‫سر دختران گذاشته شده انتخاب‬                                                                                                                                                                                   ‫نمیدهد‪.‬‬
                                                                                                                                                     ‫مردان و کسب منابع با نشان دادن‬    ‫در آن دوره‪ ،‬فعالان حوزهی زنان‬
                      ‫آنها نیست‪.‬‬                                                                                                                                                       ‫در ایران که بعد از یک دهه تلاش‬
‫فمینیسم حقوقی که برابری‬                                                                                                                              ‫شایستگی خود‪ .‬آنها به این ترتیب‬    ‫از تغییر قوانین به نفع برابری‬
‫فرصت و برابری حقوق انسانی را‬                                                                                                                                                           ‫حقوقی زنان و مردان و نیز از تغییر‬
‫طلب میکند هنوز از انرژی کافی در‬                                                                                                                      ‫میخواهند مسیر ترقی خویش را‬        ‫سیاستهای حکومت مأیوس شده‬
‫ایران برخوردار است و میتواند زنان‬                                                                                                                                                      ‫بودند به جان کسانی افتاده بودند که‬
‫را بسیج کند (مثل کارزار مقابله با‬                                                                                                                    ‫کوتاه کنند بدون توجه به اینکه‬     ‫از حیث برابری حقوقی زنان و مردان‬
‫حجاب اجباری) اما تلاشهایی که‬                                                                                                                                                           ‫با آنها همراهی داشتند اما تبلیغات‬
‫«فمینیستهای اسلامی» و چپگرای‬                                                                                                                         ‫خود به کسانی که امتیاز میجویند‬    ‫سیاسی و مهندسی اجتماعی و‬
‫نزدیک به دولتها برای «برابرتر‬                                                                                                                                                          ‫فمینیسم از بالا و دولتمحور به‬
‫کردن» انجام دادهاند موفقیت‬                                                                                                                           ‫و سرکوبگر معرفی میشدند شباهت‬      ‫سبک و سیاق آنها را نمیپسندیدند‪.‬‬
‫چندانی نداشته است‪ .‬فمینیسم‬                                                                                                                                                             ‫فمینیسم ایرانی به همین ترتیب‬
‫حقوقی به افزایش حق انتخاب زنان‬
‫منجر میشود و فمینیسم دولتگرا‬
‫و معطوف به قدرت‪ ،‬به ارسال چند‬
‫خانم آقازاده و چادری به مجلس‬

                        ‫اسلامی‪.‬‬
   13   14   15   16   17   18