Page 17 - (کیهان لندن - سال سى و هقتم ـ شماره ۲۸۶ (دوره جديد
P. 17

‫صفحه ‪1۷‬ـ ‪ Page 17‬ـ شماره ‪1۷52‬‬
‫جمعه ‪ 6‬تا پنجشنبه ‪ ۱2‬نوامبر‪2۰2۰‬‬

‫بیانیه کانون مدافعان حقوق بشر به مناسبت‬                                                                           ‫عزیز غ‪« :.‬من در این رابطه خریدار با‬   ‫از صفحه ‪18‬‬  ‫روزنامه دیتسایت در آلمان ‪....‬‬
             ‫سالگرد آبان ‪98‬‬                                                                                                         ‫تجربهای نبودم‪».‬‬
                                                                                                                                                                       ‫اصل ایرانی بدهد؟!»‬      ‫در این زمان پسرش شش و‬
                                      ‫اعتراضات سراسری آبان ‪ – 98‬مریوان‬                                            ‫بازپرس‪ « :‬حالا برای ما توضیح دهید‬     ‫عزیز بعدا نیز در ارتباط با دیدار‬       ‫دخترش سه سال دارند‪ .‬آنها با تهیه‬
                                                                                                                  ‫که این مبلغ ‪۱۰۰‬هزار مارک را از کجا‬    ‫«هاشمی» هر بار از سوی دوستانش‪،‬‬         ‫اوراق شناسایی جدید خود را به‬
‫کار و آزادی را بیان کنند‪ .‬اما دریغ‬    ‫اعدام‪ ،‬مواجه شدهاند‪ .‬همچنین به‬        ‫‪ -‬به گزارش رویترز ‪15۰۰‬‬                                                      ‫همسرش و همچنین در بازپرسی و‬            ‫آلمان میرسانند و با هواپیما وارد‬
‫و درد که پاسخی جز زندان و گلوله‬       ‫گزارش رویترز ‪ ۱۵۰۰‬نفر از معترضین‬      ‫نفر از معترضین توسط‬                                      ‫آورده بودید ؟»‬     ‫دادگاه مورد پرسش قرار میگرفت‪.‬‬          ‫فرودگاه برلین «شونه فلد» [فرودگاه‬
                                      ‫توسط نیروهای امنیتی کشته شدند؛‬        ‫نیروهای امنیتی کشته‬                   ‫عزیز غ‪« :.‬من در اینجا از حقوق‬         ‫بازپرسها از اینکه صاحب رستوران‬         ‫برلین شرقی] میشوند و از آنجا در‬
                         ‫نگرفتند‪.‬‬     ‫اما جمهوری اسلامی با وجود گذشت‬        ‫شدند؛ اما جمهوری اسلامی‬               ‫خودم استفاده میکنم و به دلیل‬          ‫نمیتواند هیچ چیز را به خاطر بیاورد‪،‬‬    ‫سال ‪۱۹8۷‬به برلین غربی میآیند؛‬
‫در مدتی کوتاه با قطع اینترنت‪،‬‬         ‫یک سال‪ ،‬همچنان از اعلام آمار واقعی‬    ‫با وجود گذشت یک سال‪،‬‬                  ‫مجازاتهای احتمالی که میتواند در‬       ‫سرخورده میشوند‪.‬پس از چندی‬              ‫همانسالی که رییس جمهوری ایالات‬
‫مأموری ِن آتشبهاختیار حکومت صدها‬       ‫و اسامی کشتهشدگان طفره میرود‪.‬‬        ‫همچنان از اعلام آمار واقعی‬            ‫پی داشته باشد‪ ،‬به شما نخواهم گفت‬      ‫زندگی مشترک «عزیز» و «عسل»‬             ‫متحده آمریکا‪ ،‬رونالد ریگان‪ ،‬در برابر‬
‫نفر از مردم بیگناه و بیدفاع را به‬     ‫کانون مدافعان حقوق بشر در بخشی‬        ‫و اسامی کشتهشدگان طفره‬                                                      ‫پایان مییابد و او در تدارک ترک‬         ‫دروازه «براندنبورگ» در این شهر‬
‫قتل رساندند که در میان آنان تعدادی‬    ‫از بیانیه خود با اشاره به گمانهزنی‬                                                ‫که پول را از کجا آورده بودم‪».‬‬   ‫برلین است‪ .‬فضا‪ ،‬فضای پایا ِن رستوران‬   ‫سخنرانی میکند و میگوید‪« :‬آقای‬
‫دانشآموز و افراد کمتر از هجده سال‬     ‫تحلیلگران سیاسی و اجتماعی‬                                ‫میرود‪.‬‬             ‫بازپرس‪ « :‬شما بلافاصله پس از ترور‬     ‫میکونوس است‪ .‬وی در برابر دادگاه‬        ‫گورباچف‪ ،‬این دیوار را از میان بردارید»‪.‬‬
‫بودند‪ .‬مسئولین حکومتی نهتنها‬          ‫درباره بروز مجدد اعتراضات مردمی‪،‬‬      ‫‪ -‬تنها راه جلب اعتماد‬                 ‫به پلیس گفته بودید که [یکی از]‬        ‫میگوید که چند هفته پیش از ترور‬         ‫در برلین‪« ،‬عسل» و «عزیز» ابتدا از‬
‫حاضر به پذیرش خطای خود نشدند‬          ‫مینویسد‪« :‬در چنین شرایطی تنها‬         ‫مردم‪ ،‬در مرحله اول اعلام‬              ‫قاتلان یک کت سبز تیره رنگ‪ ،‬مانند‬      ‫تلاش کرد توسط چند بنگاه معاملات‬        ‫این خانه پناهندگان به خانهای دیگر‬
‫بلکه حتی از اعلام آمار و اسامی‬        ‫راه جلب اعتماد مردم‪ ،‬در مرحله‬         ‫اسامی جانباختگان و آزادی‬              ‫کتهای سربازی به تن داشته است‪ .‬آیا‬     ‫ملکی برای رستورانش خریدار پیدا‬         ‫و سپس نزد دوستان خود میروند‬
‫جانباختگان و دستگیرشدگان هم‬           ‫اول اعلام اسامی جانباختگان و‬          ‫بدون قید و شرط تمامی‬                                                        ‫کند‪ .‬اما‪ ،‬پیش از فروش‪ ،‬همان شبی را‬     ‫و سرانجام در منطقه کرویتزبرگ‬
‫امتناع کردند و مردم ایران صبورانه‪،‬‬    ‫آزادی بدون قید و شرط تمامی‬            ‫زندانیان سیاسی و عقیدتی‬                     ‫این امر را به خاطر میآورید؟»‬    ‫سازماندهی کرد که همه چیز را تغییر‬      ‫(‪ )Kreuzberg‬یک آپارتمان‬
‫دندان بر جگر نهاده در سکوت‬            ‫زندانیان سیاسی و عقیدتی بهویژه‬        ‫به ویژه دستگیرشدگان‬                   ‫عزیز غ‪« :.‬خیر‪ ،‬متاسفانه‪ ،‬من به یاد‬                                           ‫کوچک اجاره میکنند‪ .‬دیوار برلین‬
‫نظارهگر ستمهای دیگری بودند که‬         ‫دستگیرشدگان اعتراض آبانماه است‪.‬‬                                                                                                            ‫میدهد‪.‬‬        ‫فرو میریزد و «عزیز» برلین شرقی‬
                                      ‫شاید این قدم بسیار کوچک بتواند‬             ‫اعتراض آبانماه است‪.‬‬                ‫ندارم که چنین چیزی گفته باشم‪».‬‬                       ‫پس از جنایت‬           ‫را کشف میکند‪ .‬دوران پر تلاطمی‬
                     ‫بر آنان رفت‪.‬‬     ‫مقدمهای باشد برای برداشتن گامهای‬                                            ‫بازپرس‪« :‬آیا شما کسی را به نام‬        ‫در هفدهم سپتامبر ‪ ۱۹۹2‬نشست‬             ‫بود و او به شیوه همیشگیاش این‬
‫بسیاری از تحلیلگران سیاسی و‬                                                 ‫در سالگرد اعتراضات مردمی آبان‬                                               ‫برخی از اعضای اپوزیسیون ایران با‬       ‫دوران را پشت سر میگذارد‪ .‬پول‬
‫اجتماعی و حتی برخی از دولتمردان‬         ‫بزرگتری برای نزدیکی به مردم‪».‬‬       ‫‪« ۹8‬کانون مدافعان حقوق بشر»‬                        ‫هاشمیمیشناسید؟»‬          ‫شرفکندی در رستوران میکونوس‬             ‫عوض میکند؛ پول آلمان شرقی را؛‬
‫ایرانی‪ ،‬نگران بروز مجدد اعتراضات‬      ‫متن کامل این بیانیه را در ادامه‬       ‫با انتشار بیانیهای خواستار اعلام‬      ‫عزیز غ‪« :.‬من در حضور زنم به او‬        ‫برگزار میشود‪« .‬عزیز» همه چیز را‬        ‫دوستانش او را در خیابان «کودام» در‬
‫خیابانی مردم هستند و در چنین‬                                                ‫اسامی شهروندان کشتهشده در‬             ‫پاسخ دادم‪ ،‬او به زن من تلفن کرده‬      ‫آماده کرده است‪ .‬او‪ ،‬چند روز قبل‪ ،‬به‬    ‫برلین غربی میبینند که پرسه میزند‬
‫شرایطی تنها راه جلب اعتماد مردم‪ ،‬در‬                          ‫میخوانید‪.‬‬      ‫تجمعات و آزادی بیقید و شرط تمام‬       ‫بود‪ ،‬و ابدا مشخص و معلوم نبود که‬      ‫همراه یک نفر دیگر‪ ،‬شرفکندی را از‬       ‫و چشماش به دنبال دختران است‪ .‬او‬
‫مرحله اول اعلام اسامی جانباختگان‬      ‫آبان دیگری از راه رسید‪ .‬هنوز داغ‬      ‫زندانیان سیاسی و عقیدتی به ویژه‬       ‫این فرد چه کسی است و با کی و چه‬       ‫فردوگاه [تگل ‪ ]Tegel‬به هتل میبرد‪.‬‬      ‫شبها اکثرا دیروقت به خانه میآید‪.‬‬
‫و آزادی بدون قید و شرط تمامی‬          ‫جوانانمان را در آبان خونین ‪۱۳۹8‬‬       ‫بازداشتشدگان حوادث آبانماه شده‬                                              ‫در شب هفدهم سپتامبر‪ ،‬هشت تن از‬         ‫تا اینکه در سال ‪ ۱۹۹۱‬رستوران‬
‫زندانیان سیاسی و عقیدتی بهویژه‬        ‫فراموش نکرده بودیم که خبر از احکام‬                                                 ‫کسی میخواهد حرف بزند‪».‬‬         ‫اعضای اپوزیسیون در رستوران حضور‬        ‫میکونوس را در برلین‪ ،‬خیابان «پراگ»‬
‫دستگیرشدگان اعتراض آبانماه است‪.‬‬       ‫اعدام و بعضاً حبسهای طویلالمدت‬                                   ‫است‪.‬‬       ‫بازپرس‪ « :‬آیا شما در آن شب برای‬       ‫دارند و «عزیز» غذا و نوشیدنی سرو‬       ‫پلاک ‪ ،2‬در منطقه ویلمرزدورف‬
‫شاید این قدم بسیار کوچک بتواند‬        ‫معترضین رسید‪ .‬افرادی که با استناد‬     ‫در جریان سرکوب اعتراضات‬               ‫تنفس هوای تازه از رستوران بیرون‬       ‫میکند‪ .‬مهمانان بیخبر از همه جا‬         ‫(‪ )Wilmersdorf‬میخرد؛ رستورانی‬
‫مقدمهای باشد برای برداشتن گامهای‬      ‫به اصل ‪ 2۷‬قانون اساسی‪ ،‬به شیوهای‬      ‫مردمی آبان پارسال‪ ،‬عده زیادی از‬                                             ‫نشستهاند و گفتگو میکنند‪ .‬از درون‬       ‫که بعدا به محل رفت و آمد برخی از‬
                                      ‫مسالمتآمیز به خیابان آمدند تا‬         ‫شهروندان بازداشت و در دادگاههای‬                          ‫رفتهاید یا نه؟»‬    ‫رستوران به عاملان ترور تلفن میشود‬      ‫اعضای اپوزیسیون تبدیل میشود‪.‬‬
    ‫بزرگتری برای نزدیکی به مردم‪.‬‬      ‫ضمن اعتراض به گرانشدن یکشبه‬           ‫انقلاب با احکام سنگین از جمله‬         ‫عزیز غ‪« :.‬من در این رابطه چیزی به‬     ‫[تلفن آنها یکبار زنگ میزند] و تیم‬      ‫خرید رستوران برای زندگی زناشویی‬
‫کانون مدافعان حقوق بشر – آبان‬         ‫بهای بنزین‪ ،‬خواست خود مبنی بر‬                                                                                     ‫ترور مطلع میشود که مهمانان در‬          ‫آنها به زهر تبدیل میشود‪« .‬عزیز»‬
                                                                                                                                    ‫خاطر نمیآورم‪».‬‬      ‫رستوران حضور دارند‪ .‬اینکه چه کسی‬       ‫اغلب بجای رفتن به خانه‪ ،‬در همان‬
                          ‫‪۱۳۹۹‬‬                                                                                    ‫ماموران تحقیق درمانده و مأیوساند‬       ‫به آنها تلفن کرده‪ ،‬هرگز روشن نشد‪.‬‬     ‫رستوران میخوابد‪ .‬فرزندان آنها هم که‬
                                                                                                                  ‫زیرا پرونده آنها پر از شواهد و قرائن‬  ‫اندکی پس از ساعت ده شب‪،‬‬                ‫در این فاصله هفت و یازده ساله شدهاند‬
‫در ارتباط با اتحاد اعراب و اسرائیل و‬   ‫از صفحه ‪2‬‬                               ‫پیامدهای انتخابات ‪....‬‬             ‫علیه «عزیز» است‪ ،‬اما توان اثبات‬       ‫«عزیز» از رستوران بیرون میرود‪.‬‬         ‫در رستوران بازی میکنند و برخی‬
‫همچنین تضعیف جمهوری اسلامی‬                                                                                        ‫محکمهپسند آنها را ندارند؛ یعنی ارائه‬  ‫ماموران تحقیق بر این نظرند که این‬      ‫اوقات هم حتا به کمک و پذیرایی از‬
‫صرف نظر نخواهد کرد‪ .‬چنانکه جو‬         ‫مواضع اعلام شدهی جو بایدن در‬          ‫شورای حکام آژانس به جمهوری‬            ‫اسناد و مدارکی که برای محکومیت او‬     ‫عمل او علامتی برای تیم ترور بوده‬
‫باید چندی پیش وعده داد برای‬           ‫مورد برجام گفته اگر بایدن به این‬      ‫اسلامی اولیتماتوم داد و بازرسان‬       ‫در دادگاه کافی باشد‪« .‬عزیز» بدون‬      ‫است تا بدانند که مهمانان هنوز در‬                      ‫مشتریانمیپردازند‪.‬‬
‫فشار به رژیم ایران «همگرایی‬           ‫سیاست ادامه دهد در نهایت تقابل‬        ‫توانستند پس از یک سال از سایتهای‬      ‫محکوم شدن دادگاه را ترک میکند؛‬        ‫رستوران هستند‪ .‬پس از ترور‪ ،‬ماموران‬                 ‫گام به سوی گنداب‬
                                      ‫خشونتباری میان ایران و اسرائیل رخ‬     ‫مشکوک بازدید و نمونهبرداری کنند‪.‬‬                                            ‫تحقیق ‪ ۵۰۰۰‬مارک در رستوران پیدا‬        ‫اولین تماس بیرونی و قابل رؤیت‬
        ‫جهانی» ایجاد خواهد کرد‪.‬‬                                             ‫با اینهمه هنوز نتایج اعلام نشده‪،‬‬                            ‫او آزاد است‪.‬‬    ‫میکنند‪ .‬عزیز در بیمارستان با خطر‬       ‫«عزیز» با رژیم تهران در «هفته‬
‫اگرچه همه اینها احتمالات است‬                                ‫خواهد داد‪.‬‬      ‫حمله سایبری به تاسیسات اتمی‬                     ‫واقعا او «آزاد» است؟!‬       ‫مرگ بستری است‪ .‬او در سیسییو‬            ‫سبز» [نمایشگاه بینالمللی محصولات‬
‫اما درباره یک حقیقت میتوان یقین‬       ‫متحدان منطقهای آمریکا متقاعد‬          ‫نطنز صورت گرفت که احتمال داده‬         ‫پس از پایان کار دادگاه [و صدور‬            ‫تحت مراقبتهای ویژه قرار دارد‪.‬‬      ‫کشاورزی و دامداری] در برلین اتفاق‬
‫داشت‪ :‬هر دولتی در آمریکا اگر راه‬      ‫شده بودند که دولت ترامپ میتواند با‬    ‫شد از سوی اسرائیل و آمریکا بوده‬       ‫حکم در آوریل ‪« ]۱۹۹۷‬عزیز» ساکن‬        ‫«عزیز» که تحت آن شرایط فکر‬             ‫میافتد‪ .‬او‪ ،‬آنگونه که خودش در‬
‫نفس کشیدن و ادامهی حیات را‬            ‫اجرای تحریمها تهدیدات رژیم ایران‬      ‫است‪ .‬حالا معلوم نیست اگر کاخ‬          ‫شهر دوسلدورف میشود و چندین بار‬        ‫میکرد به پایان زندگی نزدیک میشود‪،‬‬      ‫برابر دادگاه میگوید‪ ،‬با کاظم دارابی‬
‫برای جمهوری اسلامی باز بگذارد‪،‬‬        ‫را بطور نسبتا پایدار مها رکند‪ .‬اما‬    ‫سفید بخواهد مسیری را که در چهار‬       ‫در سال به ایران رفت و آمد میکند‪.‬‬      ‫زبان میگشاید‪ .‬بر تخت بیمارستان با‬      ‫در غرفه ایران آشنا میشود‪ .‬دارابی‪،‬‬
‫نتیجهاش از یکسو تداوم تهدیدات‬         ‫حالا اطمینانی به تغییرات احتمالی‬      ‫سال اخیر رفته تغییر بدهد‪ ،‬اسرائیل و‬   ‫او در دوسلدورف درخواست کمکهای‬         ‫همسرش درباره آن پول حرف میزند و‬        ‫این مرد خپله و کوتاه مامور وزارت‬
‫و تقویت تروریسم و گسترش‬               ‫ندارند و چه بسا ترجیح بدهند کار‬       ‫اعراب که با «پیمان ابراهیم» خود را‬    ‫تامین اجتماعی (‪)Sozialhilfe‬‬           ‫اینکه او آن را خرج فرزندانشان کند‪ .‬به‬  ‫اطلاعات وامنیت جمهوری اسلامی‬
‫شبهنظامیان فرقهای در منطقه و از‬       ‫را یکسره کنند‪ .‬البته وقوع چنین‬        ‫قویتر از همیشه میبینند چه واکنشی‬      ‫میکند‪ .‬دوستانش میگویند که وی‬          ‫پلیس نیز میگوید که دست رژیم ایران‬      ‫ایران است که با ماموریت از سوی‬
‫سوی دیگر بازگذاشتن سرکوب و‬            ‫سناریویی یک احتمال بدبینانه است‪.‬‬                                            ‫از صندوق تعاونی مواد خوراکی و‬         ‫میتواند در کار باشد و به این ترتیب‬     ‫کنسولگری یا سفارت‪ ،‬در نمایشگاهها‬
‫کشتار مردم ناراضی و معترض و جان‬       ‫به نظر برخی تحلیلگران‪ ،‬واقعبینانه‬                     ‫نشان خواهند داد‪.‬‬      ‫رستورانداران نیز به دلیل خسارات و‬     ‫پلیس را به مسیری درست راهنمایی‬         ‫برای جمهوری اسلامی غرفه برپاکرده‬
                                      ‫این است که هیچ رئیس جمهوری‬            ‫تساهی هنگبی وزیر همکاریهای‬            ‫صدمات جسمی ناشی از اصابت گلوله‬        ‫میکند‪ .‬اما‪ ،‬همینکه متوجه میشود‬         ‫یا مراسم عزاداری عاشورا‪ ،‬تظاهرات روز‬
   ‫به لب رسیده در ایران خواهد بود!‬    ‫از دستاوردهای دولت ترامپ به ویژه‬      ‫منطقهای اسرائیل در واکنش به‬           ‫به بدنش تقاضای غرامت کرده بود که‬      ‫زنده میماند‪ ،‬دوباره «عزیز» واقعی در‬    ‫قدس یا مراسمی دیگر را سازماندهی‬
‫حامد محمدی‬                                                                                                        ‫گویا از حق کمکهای اجتماعی او که‬       ‫او زنده میشود؛ همان «عزیز» همه فن‬      ‫و برگزار میکند تا از این راه برای‬
                                                                                                                  ‫هنوز هم دریافت میکند‪ ،‬کسر شد‪.‬‬         ‫حریف و کسی که میخواست از دیوار‬         ‫رژیم تهران هوادار جمع کند‪ .‬اما توجه‬
‫بعد از تماشای فیلم والدین و فرزندان‬   ‫از صفحه ‪5‬‬  ‫فیلم فارسی «مگر از روی ‪....‬‬                                      ‫بعلاوه‪ ،‬در ایران نیز مشغول کسب و‬                                             ‫دارابی بیش از همه به فراریان ایرانی و‬
‫بنشینند و در جهت فهم متقابل بحث‬                                                                                   ‫کار است‪ .‬فردی که او را خوب و از‬                          ‫راست بالا برود‪.‬‬     ‫مخالفان رژیم تهران است‪« .‬عزیز» با‬
‫و تلاش کنند‪ .‬موارد زیادی هست‬          ‫باشد که تماشاگر ابتدا بنشیند و‬        ‫بنابراین‪ ،‬میخواهم همه‬                 ‫نزدیک میشناسد میگوید‪ ،‬او در آنجا‬      ‫او رستوران خود را به یک خانم‬           ‫همان رفتار غیرسیاسی همیشگیاش‪،‬‬
‫که متاسفانه والدین میخواهند که‬        ‫وضعیت را از دور نگاه کند و در فیلم‬    ‫شخصیتهای فیلم و نقطه نظرهای‬               ‫«مانند یک شاه» زندگی میکند‪.‬‬       ‫اندونزیایی و همسر آلمانیاش‬             ‫از چیزی هراس و ترس ندارد‪ .‬او از‬
‫نگرش و ارزشهای قدیمی خود را به‬        ‫مکاشفه کند تا دریابد که والدین چرا‬    ‫آنان را یعنی والدین‪ ،‬خواهر و برادر و‬  ‫برخی دیگر از عوامل اصلی ترور‬          ‫میفروشد‪ .‬سپس‪ ،‬ابتدا به پاریس‪ ،‬نزد‬      ‫دارابی درباره وضعیت ایران میپرسد و‬
                                      ‫اینگونه رفتار میکنند و چرا با تصمیم‬   ‫خود «اصفهان» را درک کنم‪ .‬بسیار‬        ‫میکونوس نیز در ایران زندگی‬            ‫برادرش میرود و اندکی بعد راهی شهر‬      ‫از او مواد غذایی میخرد‪ .‬دارابی چند‬
          ‫فرزندنشان تحمیل کنند‪.‬‬       ‫دخترشان مخالف هستند‪ .‬تنها‬             ‫ساده است که در چنین بستری‬             ‫میکنند از جمله رئیس تیم ترور‪،‬‬         ‫دوسلدورف میشود‪ ،‬جایی که یکی از‬         ‫سال بعد به عنوان یکی از عوامل اصلی‬
‫=بعد از این فیلم چه پروژهای‬           ‫آنموقع است که میتوانند با یکی از‬      ‫والدین را ش ّر مطلق تصور کنیم‬         ‫عبدالرحمان بنیهاشمی که موفق‬           ‫دوستان قدیمیاش اقامت دارد‪ .‬او‪ ،‬در‬      ‫ترور میکونوس از سوی دادگاه محکوم‬
                                                                            ‫و نسل جوان را فرشته مطلق‪ .‬من‬          ‫میشود بلافاصله پس از ترور به‬          ‫برلین‪ ،‬در پشت سر خود‪ ،‬ویرانهای‬                     ‫[به حبس ابد] میشود‪.‬‬
                           ‫دارید؟‬            ‫طرفین همدلی داشته باشند‪.‬‬       ‫میخواهم والدین را حس کنم و‬            ‫ایران فرار کند‪ .‬یا دستوردهندهی‬        ‫از روابط شخصیاش باقی میگذارد‪.‬‬          ‫در سال ‪ ۱۹۹2‬تماسهای «عزیز»‬
                                      ‫=به نظر میرسد فیلم شما‬                ‫بفهمم که چرا اینگونه رفتار میکنند‪.‬‬    ‫عملیات‪ ،‬علی فلاحیان وزیر اطلاعات‬      ‫دوستان با او قطع رابطه میکنند زیرا به‬  ‫با ایران افزایش مییابد‪ .‬از تهران به او‬
‫‪-‬در نظر دارم بر اساس این‬              ‫پایان باز دارد‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬شما‬    ‫داستان به این سادگی نیست که آنها‬      ‫و امنیت جمهوری اسلامی ایران‬           ‫او مشکوک شدهاند‪ .‬او از «عسل» طلاق‬      ‫تلفن میشود؛ مردی به نام «هاشمی»‬
‫داستان سریالی تهیه کنم شامل‬                                                 ‫صرفاً مخالف آنند که دخترشان با‬        ‫که تا چند وقت پیش عضو شورای‬           ‫میگیرد‪« .‬عسل» حاضر به گرفتن‬            ‫که دارای روابط بسیار نزدیکی با رژیم‬
‫شخصیتهای ایرانی‪ ،‬ارمنی و یونانی‬       ‫به تماشاگران اطلاعاتی میدهید تا‬       ‫یک مسلمان ازدواج کند‪ .‬میخواهم‬         ‫خبرگان رهبری نظام بود‪ .‬یا رئیس‬        ‫‪ ۵۰۰۰‬مارک نیست؛ از فروش رستوران‬        ‫ایران است چندین بار به خانه آنها‬
‫در آمریکا‪ .‬هرچند بخش اعظم فیلم‬                                              ‫بدانم که برخورد بین «اصفهان» و‬        ‫جمهوری وقت و یکی از مسئولان‪،‬‬          ‫هم چیزی به او نمیرسد‪« .‬عزیز»‬           ‫تلفن میکند‪ .‬خود «عزیز» و چندین‬
‫به فارسی خواهد بود ولی موضوع آن‬       ‫آنها قادر شوند خودشان نظرشان و‬        ‫فرزندان خانواده و رفتار آنان‪ ،‬بدون‬    ‫علی اکبرهاشمی رفسنجانی که البته‬       ‫میپندارد کارها تمام شده است‪ .‬اما‪،‬‬      ‫شاهد در برابر دادگاه این امر را تایید‬
                                                                            ‫آنکه با آن موافق و یا مخالف باشم‪،‬‬     ‫در سال ‪ 2۰۱۷‬درگذشت؛ و علی‬             ‫یکبار دیگر در تنگنا قرار میگیرد زیرا‬   ‫کردهاند‪ .‬هنگامی که یکبار «عسل» به‬
               ‫بُعد بینالمللی دارد‪.‬‬           ‫ادامه داستان را پیدا کنند‪.‬‬    ‫چه دلیلی دارد و از کجا سرچشمه‬         ‫اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت‬       ‫نه تنها دوستان پیشین بلکه ماموران‬      ‫تلفن هاشمی پاسخ میدهد‪ ،‬یعنی‪،‬‬
‫ما فیلم «مگر از روی نعش من رد‬         ‫‪-‬البته ناگفته نماند که به هر حال‬                                            ‫و مسئول ویژه امور خارجی رهبر‬          ‫تحقیق نیز به او شک میکنند که با‬        ‫در خانه گوشی را برمیدارد و بعد‬
‫بشی» را به بسیاری از شهروندان‬         ‫جهت من به سوی دختر جوان یعنی‬                                  ‫میگیرد‪.‬‬       ‫جمهوری اسلامی و همچنین رهبر‬                                                  ‫به همسرش میدهد‪« ،‬عزیز» وانمود‬
‫ملیتهای مختلف حتی هندی‪،‬‬               ‫«اصفهان» است زیرا خودم لیبرال‬         ‫درواقع میخواهم فیلم من طوری‬           ‫مذهبی نظام که هنوز در پست خود‬            ‫مرتکبان ترور همکاری داشته است‪.‬‬      ‫میکند که «هاشمی» را نمیشناسد‪.‬‬
‫چینی و ایتالیایی نشان دادهایم و آنها‬  ‫هستم‪ .‬ولی گفتم سعی دارم که‬                                                  ‫باقیست‪ .‬کاظم دارابی سازمانده و‬        ‫دادگاه میکونوس در اواخر سال‬            ‫اما‪ ،‬اندکی بعد‪ ،‬ناگهان «هاشمی»‬
‫با موضوع فیلم همذاتپنداری کرده و‬      ‫والدین را نیز بفهمم‪ .‬بگذارید اینگونه‬                                        ‫هماهنگ کننده ترور در برلین و رابط‬     ‫‪ ۱۹۹۳‬در برلین کار خود را شروع‬          ‫در برابر در آپارتمان ایستاده است؛‬
                                      ‫بگویم که هدف نهایی من آن است که‬                                             ‫میان غرفه ایران در نمایشگاه «هفته‬     ‫میکند‪ .‬متهمان‪[ ،‬کاظم] دارابی و‬         ‫به درون میآید و همراه «عزیز» در‬
              ‫داستان را میفهمند‪.‬‬                                                                                  ‫سبز» و عزیز غ‪ .‬در سال ‪ ۱۹۹۷‬از‬         ‫چهار تن دیگر در برابر دادگاه قرار‬      ‫اتاق نشیمن به گفتگو مینشینند‪.‬‬
                                                                                                                  ‫سوی دادگاه برلین محکوم به حبس‬         ‫دارند‪« .‬عزیز» چندین بار در جایگاه‬      ‫او با خودش از ایران زعفران و‬
                                                                                                                  ‫ابد میشود‪ .‬او پس از ‪ ۱۵‬سال از‬         ‫شهود باید به پرسشها پاسخ دهد‪ ،‬اما‬      ‫پسته آورده است‪« .‬عزیز» بعدا در‬
                                                                                                                  ‫سوی مقامات آلمانی به ایران تحویل‬      ‫او‪ ،‬دوباره‪ ،‬در نقش همان «عزیز»همه‬      ‫توضیح آمدن این مهمان ناخواندهی‬
                                                                                                                  ‫داده شد‪ .‬دارابی [حدود یکسال پیش]‬      ‫فن حریف است‪ .‬شاهدان‪ ،‬حاضران در‬         ‫عجیب و غیرعادی به خانوادهاش‬
                                                                                                                  ‫خاطرات خود را درباره دوران زندانی‬     ‫دادگاه و صورتجلسات همگی گواهی‬          ‫میگوید که او [هاشمی] میخواهد‬
                                                                                                                  ‫بودنش و همچنین دمکراسی منحط‬           ‫یک روند بسیار سخت از پرسش و‬            ‫برای ما پاسپورتهای اصل ایرانی‪،‬‬
                                                                                                                  ‫آلمان منتشر کرد و کتابش برنده‬                                                ‫پاسپورتهایی که تقلبی نیستند‪،‬‬
                                                                                                                  ‫بهترین کتاب مستند سال ‪ 2۰۱۹‬شد‪.‬‬              ‫پاسخهای مربوط به او هستند‪:‬‬       ‫تهیه کند‪ .‬و همسرش [عسل] با‬
                                                                                                                  ‫گفته میشود در مراسم اهدای این‬         ‫بازپرس‪« :‬شما در مجموع ‪۱۰۰‬هزار‬          ‫تعجب از خود میپرسد‪ « :‬این شخص‬
                                                                                                                  ‫جایزه «عزیز» هم حضور داشته است‪.‬‬       ‫مارک برای رستوران پرداخت کردهاید‪.‬‬      ‫چرا و به چه دلیل برای ما هدیه آورده‬
                                                                                                                  ‫ولی راوی این موضوع نیز نمیتواند‬                                              ‫و چرا میخواهد به ما پاسپورتهای‬
                                                                                                                    ‫همه چیز را دقیق به خاطر بیاورد‪.‬‬              ‫این پول را از کجا آوردید؟»‬
                                                                                                                                                        ‫عزیز غ‪« :.‬این پول را از قبل داشتهام‪».‬‬
                                                                                                                  ‫*منبع‪:‬هفتهنامهآلمانیدیتسایت؛‬          ‫بازپرس‪« :‬چرا این مبلغ را نقد‬

                                                                                                                             ‫پنجشنبه‪ 5‬نوامبر‪2۰2۰‬‬                        ‫پرداخت کردهاید؟»‬

                                                                                                                  ‫* نویسنده‪ :‬میشاییل تومن‬

                                                                                                                           ‫(‪)Micheal Thumann‬‬

                                                                                                                  ‫*ترجمه و تنظیم و ارائهی اطلاعات‬

                                                                                                                  ‫در […] بر اساس منابع منتشرشده‬

                                                                                                                                      ‫از کیهان لندن‬

                                                                                                                   ‫*میانتیترها از کیهان لندن است‪.‬‬

                                                                            ‫وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی‬
   12   13   14   15   16   17   18