Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۳۳۳ (دوره جديد
P. 5
صفحه 5ـ Page 5ـ شماره ۱۷99
جمعه ۱۵تا پنجشنبه ۲۱اکتبر ۲۰۲۱
توماج و افراسیاب میخوانند :نه به اعدام! فیلمی به مناسبت زادروز سهراب سپهری؛
توماج صالحی به مناسبت دهم اکتبر ،روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام ،یک رپ جدید منتشر کار ما شاید اینست پی آواز حقیقت بدویم…
کرده است.
از نقاشیهای سپهری
سپری «انسانی ِت» خود را میسراید. وچرادرقفسهیچکسیکرکسنیست. =عباس حجتپناه ویدئو
در ادامهی این برنامه ،علی دهباشی گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد». سازندهی فیلم «صدای پای
روزنامه نگار و نویسنده ایرانپژوه نیز از «و نخواهیم مگس از سر انگشت آب» توضیح میدهد که این بنام اون روز که نباشه حکم اعدام جهان ُشموله این کلام ،شلاقه رو حکم اعدام
خاطرات خود با سهراب سپهری گفت شعر را به این دلیل انتخاب نباشه هیچجا دنیا سری بالا چوبهی دار ضداجتماستاینقانون،خطمیکشمرومهروامضات
و گوشهگیری او را به خاطر آورد .هم طبیعت بپرد. کرده که آنرا «مانیفست»
به دلیل روحیات خود شاعر و هم از و نخواهیم پلنگ از در خلقت برود زندگی سهراب میداند .او قرمزی پرچما نباشه از خون ما پر از نفرته مسیرش ،قدم قانون تا روز اجراش
این رو که در زمانی که تسلط فکری گفت که سپهری همانکه بوی امید بیاد از تکتک خونه ها یه راه بی بازگشت ،بدون جبران ،بدو ِن اصلاح
در فضای ادبی ایران ضدحکومتی بود، بیرون. میگفت را زندگی میکرد. بنام روزی که نه دار باشه نه تزریق سم
سپهری تقریبا با سکوت نشریات زمان و بدانیم اگر کرم نبود ،زندگی چیزی =سهراب سپهری از نظر اعدام به هر روش بشه کلا ریشه کن طناب دار ابزار کنترل و سرکوبه
خود مواجه شد و اگر هم یادی از او درک طبیعت و اهمیت آن انسانی کشته نشه ،دیگه با تیر و سنگ کجای جهان توحش جلودار خبط بوده؟
میکردند گاه در حد پایین آوردن وی کم داشت». چه بسا از زمان خویش بسی قانونو بسازیمش دوباره از زیر و بم چه امنیتی تو قانونی که خودش خشم توشه؟
تا حد «بچهبودای اشرافی» بود .او به پس از نمایش این فیلم ،دکتر احمد جلوتر بود چرا که آنچه چه تو خونه چه زندان چه امریکا چه ایران چه اون انسان نیست ،آرامش جامعهست که معدومه
خاطر میآورد که یکی از اولین کسانی کریمی حکاک بنیانگذار مرکز «روشن» میگفت ،سالها بعد به لائیکی چه یهودی چه مسیحی چه اسلام کشتن با صلیب سنگسار ،محکوم از ارتفاع پرتاب
که نگاه دیگری به سهراب سپهری را در دانشگاه مریلند آمریکا ،درباره آن و خودآگاهی زیستمحیطی چه هشتگ چه رو ورق بنویس نه به اعدام یواسایصندلیالکتریکشمشی ِرعربیتودستجلاد
آغاز کرد ،آذر نفیسی بوده با مقاله این شعر سهراب سپهری و جهانبینی جامعه اندکاندک راه پیدا نور میشکافه تاریکی رو ،منتظ ِر لحظهی ناب اتاق گاز ،زنده به گور ،گیوتین ،برکهی خون
«چشمها را باید شست» در مجله تزریق سم بدون درد ،عمل کریه و وجههی خوب
« ِکلک» .دهباشی امیدوار است این وی سخن گفت. میکرد.
بحث و این «نگاه نو» به سپهری ادامه کریمی حکاک ،اهمیت «صدای پای «چو ِب معل ِم» توماج:
داشته باشد و برنامه «انجمن سخن» را آب» را در این میبیند که با «من» آغاز روز هفتم اکتبر «انجمن سخن»
در پرداختن به سهراب سپهری گامی میشود و به «ما» میرسد .او سپهری در لندن با نمایش فیلمی از عباس جای معلم تو زندان نیست! قلم میزنم به
را یک «نوعارف» میخواند– عرفانی نه حجتپناه با عنوان «صدای پای آب» جات حالا که دست گذاشتن جلو دهنت!
مثبت دانست. به معنای سنتی بلکه در فضای امروزی. بر مبنای شعری از سهراب سپهری با
عباس حجتپناه سازندهی این فیلم به نظر دکتر کریمی حکاک ،همعصران همین نام ،یاد این شاعر و نقاش را به این جدیدترین ترانه توماج صالحی خواننده رپ است که چندی پیش بازداشت وی موجی از انتقاد و
در پایان جلسه از خاطرات خود با سهراب سپهری چنانکه باید قدر او را اعتراض ایرانیان را در داخل و خارج کشور برانگیخت .وی بطور مشروط آزاد شد تا باز هم برای آنهایی
سهراب سخن گفت و توضیح داد که نشناختند چرا که او «قطار سیاست» مناسبت زادروز وی گرامی داشت. که به راستی برای ساختن و خدمت به مردم و جامعه زحمت میکشند ،بخواند؛ از جمله آموزگاران که
شعر «صدای پای آب» را به این دلیل را «خالی» میدید .ویژگی سهراب اما عباس حجتپناه نقاش ،عکاس و بسیاری از آنها فقط به خاطر مبارزه برای حقوق صنفی خود یا در زندان بسر میبرند و یا تحت فشارهای
انتخاب کرده که آنرا «مانیفست» از نگاه کریمی حکاک در این است که فیلمساز ایرانی ساکن آمریکاست .او
زندگی سهراب میداند .او گفت که میخواهد راه دیگری را به مخاطبان در سالهای جوانی از دوستان سپهری شدید قرار دارند و یا از کار و حرفهی خود اخراج میشوند!
سپهری همانکه میگفت را زندگی نشان بدهد« .اسلام» را به گونهای دیگر بوده و سفرهای چندی با او داشته
میکرد .حجتپناه تأکید کرد هرچند میبیند تا جایی که «حجر الاسود» را است .حجتپناه پیش از نمایش فیلم
ساختار شعر سپهری ساده به نظر که سنگی سیاه است در روشنی باغچه از انگیزهی خود برای ساختن این فیلم
میرسد و بسیاری میتوانند به آسانی میبیند .سهراب فروتنانه نقاشی خود جهت ادای دین به دوست خود گفت و
با تصاویر شاعرانهی او ارتباط برقرار را دستکم میگیرد .اما به عقیدهی از اینکه با وجود محدودیتهای ناشی
کنند ولی در عین حال شعر سپهری کریمی حکاک ،شعر و نقاشی سهراب از کرونا موفق به انجام این پروژه شده
در برگیرنده نگاههای عمیق فلسفی او است ،ابراز خرسندی کرد .او دارای
و معرف شناخت عمیق وی از فلسفه سپهری از یکدیگر جدا نیستند. آرشیو بزرگی از عکسهای سپهری
غرب و شرق است .او در پایان اضافه احمد کریمی حکاک از انتخاب دقیق است که که از آنها در این فیلم استفاده
کرد که سپهری با زبان ژاپنی هم قسمتهای خواندهشدهی شعر بلند
سپهری توسط فیلمساز تعریف کرد و کرده است.
آشنا بود. سخنان خود را با این نکته به پایان برد فیلم «صدای پای آب» که نه میتوان
نکتهی پایانی اینکه کاش در این فیلم که سهراب سپهری در کنار بیژن الهی، آنرا مستند نامید و نه یک اثر هنری،
بجای صدای تار در پس شعرخوانیها بیژن جلالی و پرویز اسلامپور شاعران بلکه یادمانیست از هنرمندان جوان
از همان ترنم آب در جویبار استفاده قبل از انقلابی هستند که در حاشیه کالیفرنیا که هر یک چند بندی از شعر
میشد تا «صدای پای آب» به گوش قرار گرفتند اما اینک نسل جوان با معروف «صدای پای آب» را در برابر
برسد و بجای تصاویر هنرمندان جوان، نگاهی نو به آنان مینگرد .این نسل دوربین خواندهاند که با تصاویری از
از عکسها و به ویژه از نقاشیهای در سهراب سپهری آنچه را مییابد که شاعر و نقاشیهای او ترکیب شده است.
این شاعرنقاش بیشتر استفاده میشد. در مهدی اخوان ثالث ،احمد شاملو، این شعر که یکی از معروفترین
سیمین بهبهانی و شاعرانی نظیر آنان سرودههای سهراب سپهری است ،به
نیست ،و در حالی که این شاعران نوعی زندگینامهی وی به زبان خودش
زمانهی خود را میسرایند ،سهراب به شمار میرود؛ زبانی که هم شعر است
و هم نقاشی. ویدئو
شاعر در این شعر بلند خلسهآور ،ساده
از خود چنین میگوید« :اهل کاشانم، حقیقت یا قدرت؟ جواب بده جاه طلب بالاترین طبقهی جامعهی من شمایی
پیشهام نقاشیست…» و سپس به به این امتحا ِن شرفه من اولین داوطلب
سادهترین زبان شعر به معرفی خانواده و تو جبههی معلما سنگر آخرم اگه ذهن انسان جهان باشه ،شما خدایی
توصیف دوران کودکی خود میپردازد.
سهراب سپهری که اولین شعر خود همه فرمولا رو حفظم قول میدم باخت ندم خالقی ،خالق فکر ،دبی ِر اخلاق
را در سن نوزده سالگی سرود و از این یه انشاست تقدیم به هرچی معلم بستری ،پایهی کشت ،نوی ِد افکار
نوجوانی نقاشی میکرد ،در «صدای
پای آب» از دگردیسی خود در یک ما دستپردهی توایم از کارگر تا دولتش آیندهی کشورمی ،فردای بهترمی
زندگی ساده و آرام میگوید تا اینکه از دیوا ِر کوتاه و بلندش ،معترض تا مفتش رن ِگ دنیای سیاهم ،روشن ِی شبمی
پیلهی کم دغدغهی زندگی در کاشان پا دانشآمو ِز بیانضباطتم ،نیمکت عقبی
به مناسباتی بزرگتر میگذارد و خواننده از مکبر تا این رپری که صداش بلنده تا ابد تو صفتم ،پشت سرت یک قدمی
شعرش را نیز در این سفر زمینی، معلم چجوری بابا نون داد رو یاد بده؟
فکری ،فلسفی و معنوی با خود همراه وقتی سفرهش اونقدر نیست که نون توش جا بشه قلم دادی دستم قلم میزنم به جات
میکند تا اینکه به فلسفه خودش در چجور از غرور بگه وقتی باتوم جوابشه؟
حالا که دست گذاشتن جلو دهنت ،میشم من صدات
زندگی دست مییابد. در کلاسو وا کنم که توفان میشه!
او از نظر درک طبیعت و اهمیت آن بمون یاد دادین جلو ظلم وایسیم دیکته میکنم رو ورق لعنت به فساد
چه بسا از زمان خویش بسی جلوتر ما بذر شجاعتیم که شما کاشتین
بود چرا که آنچه میگفت ،سالها بعد جای معلم تو زندان نیست لعنت به استبداد
به خودآگاهی زیستمحیطی جامعه بشکنه قلمی که لرزید رو ورق
و خفه باد گلویی که نگفت راستین! بمون یاد دادین جلو ظلم وایسیم
اندکاندک راه پیدا میکرد:
«من نمیدانم ما بذ ِر شجاعتیم که شما کاشتین
بشکنه قلمی که لرزید رو ورق
که چرا میگویند :اسب حیوان
نجیبی است ،کبوتر زیباست. و خفه باد گلویی که نگفت راستین
وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی