Page 5 - (کیهان لندن - سال سى وهشتم ـ شماره ۳۵۸ (دوره جديد
P. 5
صفحه 5ـ Page 5ـ شماره 1824
جمعه ۲۲تا پنجشنبه ۲8آوریل ۲۰۲۲
دارای مفهوم سیاسی است .از ابتدای یاسمین گلشنی؛ هنرمندی که عشق و خشم و وطن را بر کاغذ =«ما اولین نسلی بودیم
ظهور روزنامه در قرن هفدهم میلادی، «کیهان لندن» تصویر کرده است که یکی دو سال پس از
روزنامهها و ژورنالیستها تحت فشار انقلاب فرهنگی و تعطیلی
و سانسور بودهاند تا اینکه اروپا به یاسمین گلشنی هنرمند نقاش مجموعه طراحی روی روزنامه دانشگاهها ،وارد دانشگاه
دوران دموکراسی پا گذاشت .اما در شدیم .انقلاب فرهنگی و
کشورهایی مثل ایران ،همچنان روزنامه اجازه میدادند استادان قدیمی در که ما آثار با ارزشی در موزه هنرهای میثاق» که مجموعه مقالات به مناسب کرد .روایت او در این گفتگو و آنچه تعطیلی دانشگاهها از سال
دانشگاه تدریس کنند .با این اتفاق رفته معاصر داشتیم که به نمایش گذاشته نمایشگاه بیستیمن سالگرد انقلاب هنوز سیطرهاش را بر هنر وی گسترده 59تا 62بود و من ورودی
یک مفهوم سانسور شده است. رفته دانشگاه آزاد که ارجی نداشت ،در نمیشد .فرض کنید اگر یک دانشجوی اسلامی در نقاشی ایران است به نقل است ،روایتی کمتر شنیده شده از بهمن 65بودم .تمام اهدافی
برای ما اما نبود آزادی بیان و سانسور برخی رشتهها از دانشگاههای دولتی هنر با هنرمندانی چون ویلیام دکونینگ از زهرا رهنورد آمده است« :همانطور آموزش عالی هنر در جمهوری اسلامی که مسئله انقلاب فرهنگی
رسانهها هنوز و همچنان مسئله مهمی آشنا میشد ،چه تأثیری روی کارش که توانستیم ۱۴۰۰سال پیش هنر و است که آن زمان هنوز «نوپا» بود :هنر
است .من در دورانی هر روز شاهد بهتر شد. میداشت .ما حسرت داشتیم که آثار فرهنگ دو تمدن عظیم ایران و رم را به مثابه اسلحه برای دفاع از «انقلاب» داشت ،روی ما پیاده شد».
بسته شدن روزنامهها و مجلات بودم و =و چه شد که شما با هنر موجود در انبار موزه را ببنییم و حتی جذب اسلام نماییم ،امروز نیز همان «-برای ما اما نبود آزادی
همین باعث شد تا مسئله روزنامه برایم مولتیمدیا و شیوههای بیان جدید هنرمندان خودمان را نمیشناختیم. قدرت را در مواجهه با فرهنگها و و «ارزشهای انقلاب»! بیان و سانسور رسانهها
اهمیت بسیار ویژهای پیدا کند .یکی از یک گزارش میدیدم که گزارشگر تمدن معاصر داریم ».این کتاب توضیح آنچه زیست هنرمندانی چون هنوز و همچنان مسئله
ایدههایی که با استفاده از روزنامه انجام آشنایی پیدا کردید و ابزار آنها را میگفت فریدون آو تأثیر زیادی در میدهد که «از انقلاب اسلامی دو یاسمین گلشنی را با هنرمندان کنونی مهمی است .من در دورانی
دادم ،مجموعه «چشمها» بود .با خودم هنرمندان بعد از خودش داشت، جریان هنری برخاسته ،یکی بازگشت داخل ایران متفاوت میکند ،اختلاف هر روز شاهد بسته شدن
فکر میکردم که در جامعه دموکراتی چگونهمییافتید؟ پیش خودم فکر میکردم نسل بعد از به خویش و کسب دوباره هویت هنری و فاحش زمانی کمتر از یک دهه پیش روزنامهها و مجلات بودم و
زندگی میکنم که آزادی هست اما -بعد از مهاجرت به فرانسه و ادامه خود ،کدام نسل است؟! من که اصل ًا دوم ظهور مکتب هنر انقلاب اسلامی». از تحصیل وی یعنی دوران پهلوی با همین باعث شد تا مسئله
همچنان باید مراقب باشم و خود را تحصیل در این کشور ،با انستالاسیون نه دیدم و نه آشنا شدم! ما آنطور که این سیاست کلی حکومت «دانشگاه»های انقلاب اسلامی است. روزنامه برایم اهمیت بسیار
سانسورکنم.باخلقحدود ۱۶۰۰چشم یا چیدمان به عنوان بیان هنری جدید میبایست با هنرمندان کشور خودمان تازهتأسیس جمهوری اسلامی بود که ممنوعیتهای هنر و اینکه حکومت
در این مجموعه ،خواستم به این نکته آشنا شدم آنهم از طریق دانشگاه و آشنا نشدیم .اینها ذکر مصیبت نیست؛ در تمام مؤسسات آموزش عالی پیاده هنوز مانند اکنون نیاموخته بود ،برای ویژهای پیدا کند».
بپردازم که چشمهایی همواره مراقب دیدن آثار هنرمندان معاصر دنیا که واقعیتهاییست که بدانید پیشزمینه میشد .در چنین شرایطی من که جذب هنرمندان نیازی به سانسور =«هر روزنامهای که
و دنبال ما هستند و ما با آنها احاطه در پاریس به عنوان یکی از مهمترین ما چه بوده و کسانیکه در دهه 8۰ دانشجوی رشته نقاشی بودم ،عمل ًا و ارعاب نیست ،بلکه با «پولپاشی» منتشر میشود ،قبل از
شدهایم .این نگاه میتواند نگاه جامعه، مراکز هنری ،نمایش داده میشد .در میلادی و ۶۰خورشیدی در ایران حتی دسترسی به گذشته تاریخ نقاشی میتواند ،سیاستهایش را پیش ببرد. هر چیز ،نماد یک زبان،
حکومت ،سنت و یا هر کسی باشد. نتیجه نیاز به ابزاری کمهزینه داشتم. بودند ،از آموزش صحیح به آن صورت معاصر مملکت خودم را نداشتم .هیچ گلشنی در شهر هامبورگ آلمان به فرهنگ ،تاریخ و جغرافیای
مجموعه «چشمها» شامل سه من روزنامه را انتخاب کردم؛ کیهان برخوردار نشدند و چندین برابر زحمت دسترسی به آثار مثلا بهمن محصص، دنیا آمد و اکنون در پراگ زندگی و کار خاص است .روزنامه کیهان
مجموعه است که سری اول با خمیر، چاپ لندن در دسترسم بود .در دورهای کشیدند تا اطلاعات پیدا کنند و به کار فریدون آو و منوچهر یکتایی ،حسین میکند .او از سال ۲۰۲۰عضو انجمن لندن پس از چند سال وقفه
سری دوم با خود روزنامهها بطوری که که از خفقان ایران به پاریس رسیدم زندهرودی و یا دیگران نبود .مگر از هنرمندان پراگ است .نمایشگاههای که مؤسسهاش در ایران
بافت و حروف قابل مشاهده هستند و در کیوسکهای روزنامهفروشی شهر، ادامه دهند. طریق کاتالوگ نمایشگاههای قدیمی متعددی در ایران ،ارمنستان ،فرانسه، غصب شد ،دوباره در خارج
سری سوم از چشمها 5۰۰ ،عدد کپی روزنامه کیهان چاپ لندن را میدیدم. من در سال ۱۹۹۶تصمیم به ترک یا در نشریات قدیمی میشد آنها را انگلستان ،دبی ،چک ،آمریکا و هند از کشور منتشر شده بود.
هفتهنامه کیهان به قیمت ۱5فرانک! ایران گرفتم و برای تحصیل به پاریس پیدا کرد .من بعدها در پاریس برای برگزار کرده .اثری در مجموعه دائمی همه این دلایل باعث میشد
گرفته شده است. در شرایط خفقانی که در مملکت رفتم .فکر کنید شما ،یک مهاجر تازه نخستین بار با آثار این هنرمندان آشنا موزه سرگئی پاراجانف در ایروان متعلق رویارویی من در مواجهه با
داشتیم ،خیلی کمیاب بود روزنامهای رسیده با این پیشزمینه مخوف و شدم! این شرایط که من تلاش کردم به اوست .این هنرمند همچنین در این روزنامه متفاوت باشد؛ نه
=چرا از روزنامههای فرانسوی مثل کیهان که در خارج از کشور چاپ فضای بستهای که در آن رشد کرده را تا حدودی توضیح دهم ،روی سرنوشت نمایشگاه سیار «حجاب ،دیده و نادیده» تنها خواندن آن بلکه حتی
میشد .گاهی جزوههایی در میان مجسم کنید که ناگهان به یک دنیای نسل ما اثر گذاشت .ما امکانات به مدت پنج سال از ۲۰۰8تا ۲۰۱3
استفادهنکردید؟ مخالفان چاپ میشد اما روزنامهای وسیع میرسد .آنجا با کونتانپواری یک هنرمند و دانشجوی امروزی با کریتوری جنیفر هت شرکت کرد. مچاله کردنش».
-هر روزنامهای که منتشر میشود، که در زمان مشخص و منظم زیر چاپ آرت آشنا شدم .و آنجا بود که توانستم را نداشتیم .اینترنت نبود ،کتاب و یاسمین گلشنی پس از تحصیل در =«در مهاجرت هفتهنامه
قبل از هر چیز ،نماد یک زبان ،فرهنگ، کارهای هنرمندانی چون سزان، نشریات جدید هنری در دسترس رشته نقاشی از دانشکده هنر «الزهرا» کیهان را در منزل جمع
تاریخ و جغرافیای خاص است .روزنامه برود ،فقط کیهان لندن بود. کریستین بولتانسکی ،جوزف بویس، نبود ،ما حتی اجازه نداشتیم دوربین و دریافت مدرک لیسانس به پاریس میکردم و می خواندم و
کیهان لندن پس از چند سال وقفه که هفتهنامه کیهان را در منزل جمع آرمان و لوئیس بورژوا را مطالعه کنم. عکاسی دستمان بگیریم به دلیل اینکه رفت و در رشته هنرهای تجسمی در خیلی احساس بینظیری
مؤسسهاش در ایران غصب شد ،دوباره میکردم و می خواندم و خیلی =در سیستم آموزش عالی پس عکاسی در خیلی جاها ممنوع بود. «دانشگاه پاریس »8لیسانس گرفت. داشتم که بعد از سالها
در خارج از کشور منتشر شده بود .همه احساس بینظیری داشتم که بعد از انقلاب چه کسانی میتوانستند از طریق دانشگاه دوربینهای روسی سپس به «دانشگاه پانتون سوربن» میتوانستم ،بدون سانسور
این دلایل باعث میشد رویارویی من از سالها میتوانستم ،بدون سانسور خریده بودیم که از آنها هم نمیشد در پاریس رفت و در رشته هنرهای روزنامه بخوانم .کیهان
در مواجهه با این روزنامه متفاوت باشد؛ روزنامه بخوانم .کیهان لندن برای من رشد و نمو کنند و پیش بروند؟ سطح شهر استفاده کرد ،چون بزرگ تجسمی موفق به رتبه نخست DEA لندن برای من تنها یک
نه تنها خواندن آن بلکه حتی مچاله تنها یک روزنامه نبود که در زبالههای -زهرا رهنورد که رئیس دانشگاه و سنگین بودند و جلب توجه میکرد. در سال ۲۰۰3شد و آنگاه بورسیه روزنامه نبود که در زبالههای
کردنش .وقتی آنها را میخواندم که بازیافتی بیندازم .بلکه برایم خیلی با «الزهرا» و رئیس گروه هنر این این محدودیتها وجود داشت ،البته یونسکو برای اقامت کوتاه در ایتالیا را بازیافتی بیندازم .بلکه برایم
شامل اخبار بد سیاسی ،فرهنگی و ارزش بود چراکه من از طریق آن ،به دانشگاه بود ،درواقع دنبال سبک استادانی بیش و کم در ایران مانده دریافت کرد و در سال ۲۰۱3از داوران خیلی با ارزش بود چراکه
تاریخی بود ،احساسات مختلفی در من خیلی از اطلاعات دست پیدا میکردم خاصی از هنر بود که در دهه اول بودند که کلاسهای خصوصی داشتند من از طریق آن ،به خیلی
که در ایران در دسترس نبود .ضمن انقلاب تحت عنوان «هنر انقلاب و میشد به این کلاسها مراجعه کرد، همین مرکز بود. از اطلاعات دست پیدا
به وجود میآورد. اینکه از خود روزنامه به عنوان ماتریال اسلامی» شکل گرفته بود .این چیزی آموزش در این رشته فقط به فضای با او درباره وضعیت هنرهای تجسمی میکردم که در ایران در
کار کردن با این روزنامهها بخشی بود که حکومت جدید میخواست. پس از انقلاب ،استفادهاش از کاغذ دسترس نبود .ضمن اینکه
از فرآیند کار بود ،البته متاسفانه من هنری استفاده کردم. درواقع افراد خودی و ناخودی داشتند دانشگاهی محدود نمیشد. روزنامه «کیهان لندن» در دوران از خود روزنامه به عنوان
در حین کار هیچ تصویر و عکسی از روزنامه به خودی خود معنای آزادی و کسانی که هنر انقلابی و اسلامی مثل منبااستادانیچونیعقوبعمامهپیچ دانشجویی و افکار و عقایدش نسبت به ماتریال هنری استفاده
آنها ثبت نکردم .گاهی اوقات نیز پیش را در بردارد و به عنوان یک شیئی شهادتطلبی و مذهب ،شیعهگرایی را و هانیبال الخاص خارج از دانشگاه کار وقایع روز دنیا از جمله حمله روسیه
میآمد ،بخشهایی از روزنامه را برای در کارهایشان رواج میدادند ،فضای کردم .چون در این کلاسهای آزاد به اوکراین و خانوادههای دادخواه کردم».
آرشیوم نگه میداشتم .برای همین کار کردن داشتند .جایی برای افرادی فضا برای تجربههای دانشجویی و ُکشتهشدگان اعتراضات آبانماه در =«روزانه دهها تصویر
تعداد زیادی از روزنامههای کیهان چون ما که میخواستیم از دنیای هنر تجربه فضای هنری باز بود .طراحی از دادخواهان را طراحی
چاپ لندن را در خانه دارم ،البته مطلع شویم ،نبود .حکومت اسلامی و شیوههایی داشت که اجازه میداد ایران گفتگو کردهام. میکنم .بیش از صدها
بسیاری از آنها را در اسبابکشیهای هنر را در خدمت ایدئولوژی خود از اسلامزدگی که وضعیت دانشگاهی =روایت شما از دوران تحصیل در تصویر تا کنون طراحی
میخواست .مسئله مهم برای آنها داشت بیرون بیاییم .دسترسی به اخبار پس از انقلاب در رشته هنر چیست؟ کردهام .در نهایت این
مکرر از دست دادهام. وحدت حوزه و دانشگاه بود .آنها حوزه روز اروپا نداشتیم .اینها مسائلی است طراحیها را با تکنیک چاپ
و دانشگاه را یکی میخواستند .با این که هنرمند و دانشجوی هنر امروز وضعیت تحصیل چگونه بود؟ دستیُ ،مهرگونهثبتخواهم
=درباره مجموعه «زنان» و هدف افرادی را از حوزه برای تدریس نمیتواند درک کند .با ۴تا کلیک -درواقع ما اولین نسلی بودیم که کرد که با تکرار بتوانم کثرت
به دانشگاه آورده بودند .در رشته ما این میتوانند بهترین موزههای دنیا را یکی دو سال پس از انقلاب فرهنگی و این دادخواهان را نشان
هدفتان از این مجموعه برای مسئله خیلی محسوس بود و هر کسی ببینند .تمام این حواشی باعث شد ما تعطیلی دانشگاهها ،وارد دانشگاه شدیم. دهم .در خوشبینانهترین
میتوانست در جایگاه منتقد هنری آنطور که باید و شاید آموزش نبینیم و انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها حالت ممکن ،اگر 95سال
خوانندگان ما توضیح بدهید. قرار بگیرد و آثار هنری را نقد کند اما از سال 5۹تا ۶۲بود و من ورودی عمر کنم ،تنها میتوانم 14
-با استفاده از تکنیک پایبهماشه در رشتههای تکنیکیتر مثل عکاسی نتوانیم کار و رشد کنیم. بهمن ۶5بودم .تمام اهدافی که مسئله هزار و 965قربانی را به ثبت
و روزنامه کیهان لندن حدود ۴۰۰ نمیتوانستند بلندپروازی کنند و از از حوادث عجیب و غریب دوران ما انقلاب فرهنگی داشت ،روی ما پیاده برسانم .این رقم برای ثبت
مجسمه کاغذی از زنان در ۴مجموعه حوزه ،استاد جایگزین بیاورند! ولی در مثل ًا این بود که در دانشگاه «الزهرا» شد .اینها فقط سیاستی که یک عده قربانیان این 43سال ،بسیار
خلق کردم .روی یکسری از آنها انتخاب سوژهها دخالت میکردند .برای که من تحصیل کردم ،استادانی داشتیم به آن معتقد باشند نبود ،بلکه سیاست
طراحیهای اروتیک تصویر شده ،روی همین هم بود که دانشجویان رشته که از حوزه علمیه آمده بودند! مثل ًا آموزش عالی مملکت در یک رژیم ناچیز است».
سری دوم کولاژ انجام شده و در سری عکاسی استادان نسبتا خوبی داشتند. استادی داشتیم ،استاد که چه عرض تازهتأسیس بود .گزینش استادان پس
سوم نقاشی شده و تصویر خودم در بعدها این سیستم شکست خورد و کنم ،فردی بود که اسلاید نقاشیهای از انقلاب فرهنگی شامل گزینش علمی آزاده کریمی – آنچه بر هنر و
نهایت در مجموعه آخر کپی شده دانشگاه آزاد اسلامی تأسیس شد و به پیکاسو را به ما نشان میداد و با لحن وهمچنین عقیدتی -سیاسی میشد. هنرمند پس از وقوع انقلاب اسلامی
است. نوعی از دانشگاههای کنکور سراسری و لاتمنشانهای میگفت ،انصافاً شما در نتیجه دیگر خبری از استادان وارد گذشت ،همانقدر که عریان و آشکار
ادامه در صفحه ۱٧ دولتی پیشی گرفت زیرا برخی استادان بگویید این هنر است؟! او معتقد بود و شایسته سابق نبود و خیلی از این است ،به همان میزان در جزئیات
پاکسازی و اخراج شده جذب این که نقاشان «اکشن پینتینگ» مثل استادان ایران را ترک کرده و یا اخراج پوشیده و پنهان مانده .کمتر هنرمندی
دانشگاه شدند .از آنجا که دانشگاه آزاد جکسون پالاک شارلاتانهای تاریخ شده بودند .بسیاری از کتابهای درسی تمایل به شکافتن زخمها و اشتراک
برای حکومت درآمدزا بود ،در نتیجه هنر هستند .افسوس بزرگتر این بود نیز تغییر کرده بودند و پروژههای آنها با نسلهای بعد از خود داشته ولی
تحقیقاتی به حالت تعلیق درآمده بود. مصیبت هنرمندی و آموزش هنر در
به عنوان مثال در کتاب «تجدید دهههای پس از انقلاب 5٧را میشود
در زیرمتنها و شکنندگی واژههای
راویان پیدا کرد.
یاسمین گلشنی هنرمند نقاش ساکن
پراگ جزو اولین گروههای دانشجویان
هنر پس از انقلاب است که در «مدرسه
عالی دختران» که با روی کار آمدن
جمهوری اسلامی نام آن به «الزهرا»
تغییر یافت ،در رشته نقاشی تحصیل
وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی