Page 6 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۶۸ (دوره جديد
P. 6
صفحه6شماره1834
جمعه 1۰تا 16تیر ماه 14۰1خورشیدی
پروفسور نوح فرهادی:
جمهوری اسلامی
هم ذهنی و هم
عینی حلول روح
قرون وسطا در قرن
جدید است
سرانجام در قرن بیستم ،نظم و مناسبات سابق مبتنی بر می ُمردند.پیشرفتاجتماعیعملاغیرممکنبود. =در قرن بیستم ،نظم و مناسبات سابق مبتنی بر رستهها و
رستهها و طبقات و سلسله مراتب اجتماعی که متعلق به رسته اول :مرتبه نخست از آ ِن روحانیت بود .همه روحانیون طبقات و سلسله مراتب اجتماعی که متعلق به قرون وسطا
قرون وسطا بود لغو شد .آن مناسبات دیگر نه تنها کاربردی کلیسای روم ،روحانی محسوب میشدند .این رسته را ِهبان، بود لغو شد .آن مناسبات دیگر نه تنها کاربردی نداشت بلکه
نداشت بلکه مانع رشد دوران سرمایهداری و پیشرفت جوامع راهبهها ،واعظان ساده ،اسقفها ،کاردینالها و پاپ را در بر مانع رشد دوران سرمایهداری و پیشرفت جوامع میشد که به
میشد که به دلیل امکانات نوین علمی و پزشکی ،جمعیت میگرفت .وظیفه آنها گسترش مسیحیت و مراقبت و برآوردن دلیلامکاناتنوینعلمیوپزشکی ،جمعیتآنهانیزروزبه
آنها نیز روز به روز افزایش مییافت .جامعه قرون وسطایی نیازهای معنوی مردم بود .اگرچه قرار نبود روحانیت در مقابل روز افزایش مییافت .جامعه قرون وسطایی سلسله مراتب
سلسله مراتب سخت و بستهای داشت و سیستم فئودالی که خدمات خود پولی دریافت کند ،اما اعضای ارشد آن دارای سخت و بستهای داشت و سیستم فئودالی که اساسیترین
اساسیترین بخش نظم و نظام قرون وسطا بود ،دیگر به کار بخش نظم و نظام قرون وسطا بود ،دیگر به کار نمیآمد و
زمین و املاک و ثروت زیادی بودند.
نمیآمد و میبایست به تاریخ سپرده میشد. رسته دوم :دومین مرتبه متشکل از اشراف بود که مسئولیت میبایستبهتاریخسپرده میشد.
• سلسله مراتب جامعه رستهای قرون وسطا به زبان ساده و اداره کشور را بر عهده داشتند و در زمان جنگ ارتش را رهبری =منشاء جمهوری اسلامی را به ویژه در افکار فارابی میتوان
میکردند .این رسته شامل کنتها ،دوکها ،شاهزادگان و یافت اما بدون انعطاف مذهبی وی که خمینی آن را به سود
مختصر به شرح زیر بود: اشراف پایینتر ،مانند شوالیهها یا ع ّیاران بود .در رأس اشراف، نظریه «ولایت فقیه» نادیده گرفت! برای فرد غیرفیلسوفی
• قیصر :پادشاه در رأس آن جامعه قرار داشت که تحت امر مانند خمینی ،رویکرد فارابی نوعی میانرُب برای سعادت فراهم
پادشاه یا امپراتور قرار داشت. میکند :جامعه اسلامی با احکام و قوانین سختگیرانه .درست
وی سه رسته اصلی قرار میگرفتند: رسته سوم :مرتبه زیرتر شامل دهقانان و «بورژوازی» یا مردمی
• روحانیون :پاپ ،را ِهبان ،اسقفها ،راهبهها و ابواب جمعی میشد که بعدها در زبان فارسی «شهروند» نامیده شدند. مشابه همان دوران قرون وسطایی که اسلام ظهور کرد!
بیشتر جمعیت در همین طبقه سوم یافت میشد .این رسته =شناخت دیدگاه فارابی و این تطبیق ذهنی برای درک آنچه
کلیسا شامل دهقانان و مردم شهرها بود .اگرچه کشاورزی در آن خمینی در سال ۱۹۷۹بر ایران تحمیل کرد بسیار مهم است.
• اشراف :دوکها ،کنتها ،شوالیهها یا ع ّیاران زمان فعالیتی بسیار حیاتی به شمار میرفت ،اما طبقه دهقان =با توجه به ساختار جامعه طراحی شده توسط خمینی،
• دهقانانان یا رعایا :کشاورزان ،صنعتگران ،مردم و ساکنان پایینترین رسته در جامعه قرون وسطا بود .اغلب دهقانان میتوان دریافت که چرا ماموریت سپاه پاسداران انقلاب
مالک زمینهایی که روی آنها کشت و کار میکردند نبودند،
شهرها بلکه برای مالکان آن زمینها که عمدتا از اشراف بودند کار اسلامی ،پاسداری از ولایت فقیه و نظام است و نه ایران!
• دنیای زیرزمینی یا خاکسری :گروههای به حاشیه رانده شده میکردند .دهقانان نه فقط حق و حقوق محدودی داشتند =با روی کار آمدن پهلوی ،ملایان در جامعه به جای خود
مانندیهودیان،افرادغیرساکندریکمحل،روسپیها،افرادفقیر بلکه باید «مالیات» و درواقع باج و خراج نیز میپرداختند و برگشتند و مجبور شدند به گروههای دیگر ارزش اضافی
وتنگدستکههمگیخارجازرستههایبالابهحسابمیآمدند عرضه کنند .آنها درآمدشان را میبایست در ازای «خدمت»
و در پایینترین و پستترین مرتبه اجتماعی قرار میگرفتند. وظایفی بیش از کشت و کار نیز بر عهده میگرفتند. کسب کنند .روحانیون فقط در مراسم مذهبی و کفن و دفن
رسته سوم در ابتدا فقط دهقانان را شامل میشد .اما این و دعانویسی و عقد ازدواج و روضهخوانی به کار مشغول
منشاء جمهوری اسلامی مرتبهی زیرین در قرن دوازدهم میلادی گسترش یافت و مردم
در دیماه سال ۱۳۶۷روحالله خمینی نامهای نوشت که تنها شهر را نیز در بر گرفت .این به این دلیل بود که شهرهای بودند.
نامهای بود که او برای رهبر یک کشور دیگر فرستاد؛ نامهای بیشتری در قرون وسطا ساخته شدند و ساکنان آنها میبایست =پهلوی برای نخستین بار پس از حمله اعراب مسلمان
خطاببهمیخائیلگورباچف دبیرکلحزبکمونیستورهبر جزو یکی از رستههای موجود به حساب میآمدند آنهم در به ایران در سال 633میلادی ،به مناسبات قرون وسطایی
اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که منادی «اصلاحات» حالی که بسیاری از این ساکنان همان دهقانان سابق بودند ۱۳۰۰ساله و سلسلهمراتب جامعه رستهای که تا قاجار و
در نظام شوروی شده بود و قصد داشت آن سیستم را با که در آرزوی زندگی بهتر به شهرها میگریختند («حال و هوای انقلاب مشروطه تداوم داشت ،پایان داد .بزرگرین اشتباه
«شفافیت» (گلاسنوست) و «علنیت» (پروسترویکا) روحی شهر شمارارهامیسازد»).درهرحال،اکثریتمردمدرهمان در سالهای پایانی محمدرضاشاه پهلوی این بود که هیچگاه
تازه ببخشد .خمینی در آن نامه اعلام داشت که کمونیسم به محلوجایگاهاجتماعیکه متولدمیشدند،زندگیمیکردند تصویری بزرگ از خدماتی که پدرش و خودش برای ایرانیان
پایان رسیده و جهانبینی صرفا مادیگرایانه نمیتواند نیازهای و می ُمردند و این قرنها ادامه داشت .تنها استثناء در مورد
معنوی مردم را برآورده کند و به زودی کمونیسم تنها «در روحانیون و وابستگان کلیسا بود .برای دورانی طولانی ،تنها انجام دادند ،به تماشای همگان نگذاشت!
موزههای تاریخ سیاست جهان» یافت خواهد شد .خمینی به راه رشد اجتماعی برای یک دهقان ،راهب یا راهبه شدن بود.
این انتقاد بسنده نکرد ،بلکه به گورباچف توصیه کرد« :از به ندرت افرادی دارای شایستگیهای استثنایی میتوانستند به جمهوریاسلامیبراساساصولجامعهقرونوسطاییبناشده
شما میخواهم اسلام را بطور جدی مطالعه کنید» .به همین است .در نظم اجتماعی قرون وسطا افراد جایگاه (مقام) ثابت
منظور ،وی به رهبر شوروی پیشنهاد کرد برخی از علمای جهان طبقه اشراف و اشرافیت وارد شوند. و اکثرا غیرقابل تغییر در جامعه داشته باشند .این وضعیت
اسلام را بازخوانی کند .او برای آموزش گورباچف ،فیلسوفی بهدلیلصنعتیشدندرقرن ۱۸میلادی،جامعهبیشترتوسعه
از قرن دهم را برگزید :ابونصر محمد بن محمد فارابی .در نشان میداد که یک فرد چه قد و قامت اجتماعی دارد.
نامه به گورباچف ،خمینی البته به انعطاف مذهبی فارابی یافت و رسته چهارم ظهور کرد :کارگران صنعتی. جامعه رستهها یا طبقات ثابت
اما همزمان با این تحولات و همچنین پیشرفتهای فنی و
اشارهای نکرد. تکنولوژی ،خود این رستهها اهمیتشان را از دست میدادند در قرون وسطا ،جامعه طبقهبندی شده بر اساس رسته یا
این نامه را در اوایل سال ۱۹۸۹یک هیئت ایرانی در مسکو تا اینکه پس از طی قرن نوزدهم که جهان دگرگون میشد، مرتبهی اجتماعی به عنوان یک دستور ثابت از سوی خداوند
در دیدار با گورباچف با صدای بلند خواند .بنا بر گزارش در نظر گرفتهمیشد.اکثر مردمدررستهیاقشراجتماعیخود
رسانههای داخل ایران در آنزمان ،نمایندگان گزارش دادند که به دنیا آمده و تمام عمر نسل اندر نسل در آن میماندند و