Page 24 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۷۲ (دوره جديد
P. 24
تا ببینم آنکه سر زاحکا ِم حق پیچد کجاست بلبل پربسته ز کنج صفحه 24شماره 1838
کار ایران با خداست قفس درآ جمعه ۷تا 1۳مرداد ماه 14۰1خورشیدی
خاک ایران بوم و برزن از تمدن خورد آب درباره شعر مشروطیت ایران ()۴ =شعر بهـار به قصاید کلاسیک فارسی سبک خراسانی
جز خراسان ِ خراب و سبک بازگشت نظر داشت .اگرچه مثنوی و مستزاد هم
محمد جلالی چیمه (م .سحر) میساخت و در چند مورد -شاید به تأثیر از نیما -چندین
هرچه هست از قامت ِ ناساز ِ بیاندام ِ ماست هردم از دریای استبداد آید بر فراز چهارپارهی جدید نیز سروده بود .بهار همچنین در وزن
کار ایران با خداست موجهای جانگداز
هجایی نیز ذوق ورزیده است.
علاوه بر اینها بهار به گویش مشهدی نیز چند غزل و یک زین تلاطم کشتی ملت به گرداب بلاست
امسال ۱۱۶سال از ۱۴امرداد ۱۲۸۵که پیروزی انقلاب
قصیدهی بسیار عالی و زیبا سروده است: ملکالشعرای بهار مشروطه با امضای فرمان توسط مظفرالدین شاه قاجار به
امشو در بهشت خدا وا َیه پـِن َدری تشکیل مجلس شورای ملی و تدوین قانون اساسی مشروطه
کار ایران با خداست
ماهه ر ُع ُرس ِمننُ ،ش ِو آرایـَه ِپن َدری پادشه خود را مسلمان خواند و سازد تباه پیروزی حقوقی خود را به ثبت رساند ،میگذرد.
او زهره َکه ِم ِگی َخ ِط ِری ِ ما ِهه ره ِم َخه شاعر گرامی محمد جلالی چیمه (م .سحر) کتاب خود با
و از موشتری به ُزهره َخ ِطرخوای َه ِپن َدری خون جمعی بیگناه عنوان «درباره شعر مشروطیت ایران» را برای انتشار در
این قصیده بسیار شیوا و پر است از نکات و شوخیهای ای مسلمانان در اسلام این ستمها کی رواست اختیار کیهان لندن قرار داده است تا همزمان با سالگردی
رندانه با دم و دستگاه الهی و سرشار از نق ِد ظریف و طنز دیگر از انقلابی مترقی و آزادیخواهانه که راه زندگی ایرانیان
کار ایران با خداست را به سوی جهان مدرن و «ایران نوین» در دوران پهلویها
آمیزاعتقادات ِ خرافی ِ اهل زمانه. … گشود ،منتشر شود .کیهان لندن این مجموعه را در بخشهای
به نمونههای دیگری از ابیات قصیدهی «مشهدی» نظر کنیم: باش تا خود سوی ری تازد ز آذربایجان مختلف در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
اینا ه َمش دوروغ ِگن َی و پوچ ،ای رفیق حضرت ستارخان *****
از پوچ و از ُد ُرغ چه تِمِ ّنایَه ِپن َدری بخش چهارم
آنکه توپش قلعهکوب و خنجرش کشورگشاست
نزدیک ا ِگر بری تو ِمبینی که هی ّچه نیست کار ایران با خدست در بخش پیشین از شاعرانی همچون علی اکبر دهخدا و
او که ز دور گنبد مینا َیه ِپن َدری نیز از میرزاعلی اکبر صابر که با نام هوپ هوپ در قفقاز
باش تا بیرون ز رشت آید سپهدار سترگ به ترکی آذری میسرود و از مدافعان مشروطیت در ایران
از بس شنیده گوش ِ تو ِکل ِپترَه و جفنگ ّف ِر دادا ِر بزرگ بود یاد کردیم ونمونههایی از شعرهای این دو چهره ادبی
بالای آسمون َخ ِنه ی ِ شایَه ِپن َدری را مرور کردیم .همچنین به شعر سید اشرف گیلانی اشاره
هس ِتک خدا مثال ِ یکی پادشای پیر آنکه گیلان ز اهتمامش رشک اقلی ِم بقاست کردیم و درباره تأثیری که وی از اشعار ترکی میرزا علی اکبر
اَر ِگش دمین ِ عالم ِ بالایَه پندری کار ایران با خداست خان صابر پذیرفته بود سخن گفتیم و نمونهای ازوی آوردیم.
… شاعران بزرگ دیگر دوران مشروطه یعنی بهار و ایرج و
باش تا از اصفهان صمصام حق گردد پدید فرخی و عارف در تحول فرم چندان کوششی نداشتند و از
لاپورتها را ِهی موخونه ِ ،هی ُح ُکم ِم َده نام حق گردد پدید همان شکلهای کلاسیک شعر فارسی بهره گرفتند و مضامین
ُحکمش ِدح ّق ِ ما و تو مجرایَه پندری جدید را در همان فرمهای شناخته شدهی پیشین بیان کردند.
… در این میان ،شعر بهـار به قصاید کلاسیک فارسی سبک
رزق خلایقا َره ِد ُصن ُدق َق ِیم ِمنه خراسانی و سبک بازگشت نظر داشت .اگرچه مثنوی و
بخشیدنش به خلق به دلخوا َیه پندری مستزاد هم میساخت و در چند مورد -شاید به تأثیر از
از عاقلا ِمگی َره ِمبخش َه به جاهلا نیما -چندین چهارپارهی جدید نیز سروده بود .بهار همچنین
از بیخ عدوی مرد ِم دانایَه پندری
دانا ِب ِری دو پول د ِر د ّکون ُمع ّطلَه در وزن هجایی نیز ذوق ورزیده است:
احمق نشست َه مین ِاُتُل ،شایَه پندری اُستا بابا بزی داشت
…
یک بز خوش پزی داشت
ِخر ُکس ُبرو که یَک به َیک ِ کار ِ ِخر کُسا هرکی میدیدش به صحرا
امروزشا نمونه ی فردایه پندری
بهش میگفت ماشالاّ
بهــــــــــار در ضمن همزمان و به موازات ِ احیاکننده و پشتشه باش
زیرشه باش
پایهگذار تصنیف اجتماعی و سیاسی در ایران ،یعنی عارف
پستا ِن پرشیرشه باش!
قزوینی ،چند ترانه و تصنیف بسیار زیبا به موسیقی ایران نیز مستزادها و ترکیببندهای مشهوری نیز در حمایت
از مبارزان مشروطیت و در انتقاد و ضد محمدعلی میرزا
عرضه کرده بود که از آن میان ،شاهکار تصنیفسرایی ایران قاجار و همدست مرتجعاش شیخ فضلالله نوری سروده
و در مجلهی «نوبهار» که شاعر در مشهد انتشار میداد
و یکی از زیباترین ترانههای ما که بحق جایگاه یک سرود به چاپ رسانده و مردم خراسان را به یاری سرداران دیگر
ولایات ضد استبداد صغیر برمیانگیخت .این شعر یادآور
ملی و مردمی را به خود اختصاص داده ،یعنی تصنیف «مرغ برخی سرودههای سیداشرف گیلانی اما به مراتب از آنها
سحر» را سروده است: محکمتر کوبندهتر و هنرمندانهتر است:
مرغ سحر ناله سر کن با شه ایران ز آزادی سخن گفتن خطاست
داغ مرا تازهتر کن کار ایران با خداست
زآ ِه شرربار ،این قفس را مذهب شاهنشه ایران ز مذهبها جداست
درشکن و زیر و زبر کن
بلبل پربسته ز کنج قفس درآ کار ایران با خداست
نغمهی آزادی ِ نوع ِ بشر سرا شاه مست و شیخ مست و شحنه مست و میر مست
عمر حقیقت بسر شد مملکت رفته ز دست
عهد و وفا پی س َپر شد هردم از دستان مستان فتنه و غوغا بپاست
نالهی عاشق ،ناز معشوق
هر دو دروغ و بیاثر شد کار ایران با خداست
راستی و مهر و محبت فسانه شد
قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی وطن و دین بهانه شد
دیده تر شد