Page 25 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۷۲ (دوره جديد
P. 25

‫صفحه ‪ 25‬شماره ‪1838‬‬                                       ‫از دیگران تلاش کرده است‪ .‬همچنین لاهوتی در برخی‬      ‫ایرج میرزا‪ ،‬این شاعر روشنفکر و روشنگر رند و‬
‫جمعه ‪ ۲۹‬ژوئیه تا پنجشنبه ‪ ۶‬اوت ‪۲۰۲۲‬‬                      ‫شعرهایش مثل سید اشرف گیلانی به «هوپ هوپ نامه»‬       ‫تسخرزن و طنزپرداز بزرگ که بحق از مشعلداران رشید‬
                                                                                                             ‫خرافاتستیزی و تح ّجر مذهبی و جهل فرهنگی و اجتماعی‬
           ‫با آنکه وطن را چو تو یار است‪ ،‬بالام لای‬                  ‫میرزا علی اکبر صابر هم نظری داشته است‪:‬‬   ‫به شمار میرود‪ ،‬بیشتر از فرم مثنوی بهره گرفت و گاهی هم‬
                        ‫ناموس ِ وطن خوار بگردد!‬
                                                                     ‫آمد سحر و موسم کار است بالام لای‬                                     ‫از قطعه و قصیده‪.‬‬
                 ‫مضمون در شعر شاعران مشروطیت‬                        ‫خواب ِ تو دگر باعث ِ عار است بالام لای‬   ‫ترجمه و تلفیقهایی هم که ایرج از آثار اروپایی کرده‪،‬‬
‫پس از اشارات مختصری که در بارهی تحول فرم و زبان‬                                                              ‫در قالب مثنوی بوده است‪ .‬مثل چند داستان از لافونتن و‬
‫شعری شاعران مهم دوران مشروطه طرح شد‪ ،‬اکنون میباید‬                                     ‫لای لای بالالای لای‬    ‫نیز داستان «زهره و منوچهر» که ترجمهای آزاد از یک اثر‬
‫به کوتاهی در زمینهی مضمون و درونمایهی شعر این‬                                        ‫لای لای بالا لای لای‬
                                                                 ‫ننگ است که مردم همه در کار و تو در خواب‬                                     ‫شکسپیر است‪.‬‬
                        ‫شاعران نیز سخنی بگوییم‪.‬‬                      ‫اقبال وطن بسته به کار است بالام لای‬     ‫عارف و فرخی فرم غزل را برگزیدند و بهخصوص فرخی‬
‫چنانکه گفتیم‪ ،‬شاعران دوران مشروطه از نظر مضمون‬                                 ‫برخیز و سوی مدرسه بشتاب‬       ‫مهمترین بخش از کوششهای شعری خود را در فرم غزل‬
‫متکی بر نظریات و اندیشههایی بودند که پیش از آنان از‬                        ‫خاک تن ِ آبای تو با خون شهیدان‬
‫سوی گروهی از روشنفکران و متفکران که حامل و گزارشگر‬                  ‫بر ِگر ِد تو زان خاک حصار است بالام لای‬                                       ‫ارائه داد‪.‬‬
‫و مف ّسر اندیشههای نو بودند‪ ،‬کمابیش در جامعهی ایران‬                              ‫گردیده غمین‪ ،‬مادر ایران‬     ‫این دو شاعر کوشیدند تا فرم غزل را در خدمت بیان عقاید‬
‫عرضه شده بود و افکار درسخواندگان و بسیاری از اهل‬                         ‫تو کودک ِ ایرانی و ایران وطن ِتوست‬  ‫و ترویج افکار خود قرار دهند و میتوان گفت که در اثر‬
                                                                    ‫جان را تن ِ بیعیب به کار است بالام لای‬   ‫کوشش این دو شاعر غزل از فضای سنتی خود خارج شد و‬
             ‫ادب و دانش را تحت تأثیر قرار داده بود‪.‬‬                          ‫تو جانی و ایران چو تن ِ توست‬
‫همهی این شاعران‪ ،‬البته با توجه به دیدگاه و موقع اجتماعی‬               ‫برخیز ساحشور‪ ،‬تو در حفظ ِ وطن کوش‬                                   ‫کارکردی تازه یافت‪.‬‬
‫و نگاه فکری و سیاسی خودشان‪ ،‬کمابیش بر مضمونها و‬                   ‫ای تازه گل‪ ،‬ایران ز چه خوار است بالام لای‬  ‫غزل در شعرهای فرخی و عارف‪ ،‬مضامین عرفانی خود‬
                                                                             ‫پس جامهی عزت به بدن پوش‪.‬‬        ‫را کنار گذاشت تا بیانگر مضمونهای انتقادی سیاسی و‬
                         ‫تِمهای زیر تأکید داشتند‪:‬‬                     ‫جای تو نه گهواره بود‪ ،‬جای تو زین است‬
‫قانون‪ ،‬آزادی‪ ،‬حاکمیت ملی‪ ،‬وطن‪ ،‬فرهنگ و تعلیمات‬                      ‫ای شیرپسر‪ ،‬وقت ِ شکار است بالام لای‬                   ‫اجتماعی روشنگرانه و برانگیزاننده باشد‪.‬‬
‫مدرن‪ ،‬نقد فرهنگ و اصول اخلاقی کهن و مبارزه با خرافات‬                        ‫برخیز که دشمن به کمین است‪.‬‬       ‫در شعر عارف غزل بیشتر جنبهی وطنی و «ملی» یافت و‬
                                                                             ‫نگذار وطن قسمت اغیار بگردد‬      ‫در شعر فرخی ضمن تکیه بر آزادی‪ ،‬جنبههای سوسیالیستی‬
                ‫مذهبی و گاهی نیز مبارزه با مذهب‪.‬‬
‫البته چنانکه گفته شد‪ ،‬دیدگاه آنها و برداشتی که هریک از‬                                                                                ‫و کارگری آن تقویت شد‪.‬‬
 ‫آنان از این مفاهیم جدید داشتند تا اندازهای متفاوت بود‪.‬‬                                                      ‫شاعر غزلسرای دیگری هم بود که فرم غزل را در خدمت‬
                                                                                                             ‫انقلاب و افکار اجتماعی و سوسیالیستی خود نهاد که همان‬
‫]ادامه دارد[‬                                                                                                 ‫ابوالقاسم لاهوتی کردستانی ست‪ .‬البته این شاعر از نظر‬
                                                                                                             ‫فرم شعر‪ ،‬درمقایسه با دیگران تلاشهای چشمگیرتری انجام‬
                                                                                                             ‫داد و حتی در زمینهی کوتاه و بلند کردن طول مصرعها‪،‬‬
                                                                                                             ‫پیش از نیما کوشش آغاز کرد‪ .‬نمونهی تلاشهای لاهوتی رادر‬
                                                                                                             ‫جهت نوآوری در فرم‪ ،‬میتوان در ترجمهای یافت که وی در‬
                                                                                                             ‫سال ‪ ۱۳۰۲‬خورشیدی در مسکو از یک شعر ویکتور هوگو‬

                                                                                                                               ‫کرده است به نام «سنگر خونین»‪:‬‬
                                                                                                                               ‫رزمآوران سنگر خونین شدند اسیر‬

                                                                                                                                              ‫با کودکی دلیر‬
                                                                                                                                              ‫به سن دوازده‬
                                                                                                                                          ‫ـ آنجا ُبدی تو هم؟‬

                                                                                                                                                    ‫ـ بله!‬
                                                                                                                                              ‫با این دلاوران‬
                                                                                                                           ‫ـ پس ما کنیم جسم ترا هم نشان به تیر‬
                                                                                                                               ‫تا آنکه نوبت تو رسد منتظر بمان!‬
                                                                                                             ‫و نیز در شعر دیگری از وی به نام «وحدت و تشکیلات»‬
                                                                                                                   ‫همین کوشش در ارائهی ف ُرمهای نو دیده میشود‪:‬‬
                                                                                                                             ‫سر و ریشی نتراشیده و رخساری زرد‬
                                                                                                                                         ‫زرد و باریک چو نی‬
                                                                                                                          ‫سفرهای کرده حمایل‪ ،‬پتویی بر سر دوش‬
                                                                                                                                         ‫ژندهای بر تن ِ وی…‬
                                                                                                             ‫از این بابت لاهوتی یک موقعیت استثنایی دارد بهخصوص‬
                                                                                                             ‫وی اینکه در دوران مهاجرت و تبعید خود کوششهای‬
                                                                                                             ‫دیگری در بهره بردن از اوزان هجایی کرده و شعرهای‬
                                                                                                             ‫بسیاری با مضامین رئالیسم اجتماعی در اینگونه وزنها‬
                                                                                                             ‫سروده است‪ .‬البته مضامین اینگونه شعرها بیشتر جنبهی‬
                                                                                                             ‫تبلیغاتی دارند و در خدمت سیاست «سوسیالیزاسیون»‬
                                                                                                             ‫است و تشویق و ترغیب کلخوزها (تعاونیهای دهقانی)‬
                                                                                                             ‫و بطور کلی در دفاع از انقلاب بلشویکی به رهبری استالین‬
                                                                                                             ‫و تنها صدای مهمی است که به فارسی از سیاستهای روز‬
                                                                                                             ‫استالین در خاک شوروی حمایت میکرده است که البته‬
                                                                                                                                    ‫اینجا محل بحث آن نیست‪.‬‬
                                                                                                             ‫چنانکه اشاره شد‪ ،‬از نظر کوشش در راه ایجاد فرمهای‬
                                                                                                             ‫جدید‪ ،‬میتوان گفت که لاهوتی پیش از نیما و بیش‬
   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30