Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۳۸۰ (دوره جديد
P. 12
صفحه12شماره1846
جمعه 1تا ۷مهرماه 1401خورشیدی
معمایي بهنام هویدا ()۲ خمینی گفت این اعدامها ضرورت دارد!
بنی صدر :باور نمی كردم پیرمرد چنین چیزی بگوید
حاج مهدی عراقی كه به اتهام شركت در قتل منصور چهارده سال
نوشته دكتر عباس ميلانی بازنشر در زندان قصر به سر می برد زندانبان هویدا شد
(تاریخ نشر در کیهان لندن :خرداد تا مهرماه ۱۳۸۰شمارههای ) ۸۶۱-۸۷۷
فرودگاه ،كه در نتیجه آن بازگشت خمینی به ایران نامیسر ایران ،بركناركرد .بنی صدر از بیم جان از ایران گریخت. دكتر عباس میلانی برای نوشتن كتابی كه با عنوان
شده بود ،نكوهیده بود .خمینی پیام خود را با ذكر این اما در آن روز نخستین اعدامها در مدرسه رفاه ،بنی
نكته پایان می برد كه «ترجیح میدهد راه حل مسالمت صدر به مصاف پدر انقلاب رفت و از كم و كیف اعدامها «معمای هویدا» انتشار یافته ،شش سال وقت صرف
آمیزی برای مسأله پیداكند» .به هرحال ،به گفته آیت الله، و چگونگی كار دادگاه آن چهار امیر مقتول جویا شد .به
اعدامها برای تكذیب این شایعات ضرورت پیدا كرده بود .به روایت بنی صدر ،پاسخ آیتالله خمینی حیرت آور بود؛ كرده و با بسیاری ازكسانی كه امیرعباس هویدا را از
علاوه خمینی گفته بود كه شب قبل ،وقتی تیمسار نصیری میگفت اعدامها ضروریاند چون گروههای دست چپی در
را در تلویزیون نشان داده بودند ،او با حركات دست ،برای شهر اعلامیههایی دال بر وجود توافقهایی محرمانه میان نزدیك میشناختند به گفت وگو نشسته است.
پیکرهای تیرباران شده سرلشکر خسروداد،سپهبد رحیمی،سرلشکر ناجی و ارتشبد نصیری در سردخانه این كتاب ،شخصیت هویدا را از زوایای مختلف مورد
عمال ساواك پیام محرمانه فرستاده و دستور آغاز مبارزات دولت اسلامی و دولت آمریكا پخش كردهاند. ملاحظه قرار میدهد .كتاب ،با گزارشی از وضع نخست
تروریستی علیه نظام جدید را صادركرده بود! چپی ها مدعی شدهبودند كه دولت آمریكا در مقابل قول
به رسمیت شناختن رژیم جدید ،خواسته است كه دولت وزیر پیشین در زندان انقلاب آغاز میشود و سپس به
اندكی پس از این گفتگو ،در نتیجه فشارهای بین المللی اسلامی هم امنیت و سلامت صد نفر از سران رژیم پهلوی
و نیز تلاشهای مهدی بازرگان ،نخست وزیر دولت موقت، را تضمین كند .از قضا ،در اسنادی كه اخیرا از سوی دولت شرح زندگانی وی از تولد تا مرگ میپردازد.
كار دادگاههای انقلاب متوقف شد .دولت نوید داد كه از آمریكا منتشر شده ،شواهدی غیر مستقیم دال بر وجود یك
این پس ،فعالیتهای دادگاه براساس دستورالعملهایی جدید توافق ضمنی سراغ میتوان كرد .در یكی ازاین اسناد آمده وقتی از منظری امروزی به آن تصاویر شنیع مرگ زده باز
استوار خواهد شد .محاكمه هویدا بدین سان به تعویق كه :در ۲۷ژانویه( ) ۱۹۷۹خمینی پیامی محرمانه به دولت مینگریم ،وقتی میبینیم چاپ آنها تا چه حد درآن روزها
افتاد .به نظر می رسید كه بخت یارش شده بود .جانش، آمریكا فرستاد و درآن پیشنهاد كرد كه برای جلوگیری از در روزنامههای رسمی رایج شده بود ،آن گاه به گمانم در
فاجعه ،آمریكا از ارتش ایران و بختیار بخواهد كه از دخالت مییابیم كه حضورشان درواقع تمثیلی گویا و غم انگیز از
دست كم برای مدتی ،نجات یافته بود. در امور سیاسی ایران دست بردارند .خمینی نه تنها مداخلات موجی به شمارمیآمد كه «قهر انقلابی» به راه انداخته بود.
وقتی پس از چند روز او را از مدرسه رفاه به زندان قصر این دو را نامشروع خوانده بود ،بلكه هردو را به خاطر بستن آن روزها ،متاسفانه بیش وكم تمامی نیروهای مذهبی و
منتقل كردند،خانواده او این تحولات را به فال نیك گرفتند. غیرمذهبی جامعه ،حتی بسیاری از شخصیتها و سازمانهای
میانه رو ،این اعدامها را به سان نشانی از عدالت برحق
حتی دل خوش كردند كه او شاید از این مهلكه جان و قاطعانه انقلابی ستودند .دیری نپائید كه البته خود نیز
قربانی موج تازهای از این قهر شدند.
در این دادگاهها نه هیأت منصفهای در كار بود ،نه
وكیل مدافعی ،حق استیناف هم محلی از اعراب نداشت.
میگفتند دادگاههای انقلابی خطاناپذیرند .آنان را كه «مفسد
فی الارض» میشناختند ،بی لحظهای تاخیر به جوخه مرگ
میسپردند .وقتی مطبوعات غربی كار این دادگاهها و موج
اعدامها را به باد انتقاد گرفتند ،آیت الله خمینی پاسخی داد
كه درآن واحد هم سركش بود و هم نشان میداد كه نزد
او آن چه در بیش و كم همه جهان ،مراحل متعارف روال
رسیدگی قانونی به جرایم شناخته می شود ،چندان محل
اعتنا نیست .میگفت پیروزی انقلاب ما خود مهمترین مدرك
گناه این زندانیان است .میگفت تنها قدم لازم برای دادگاه
«احراز هویت» این متهمان است .میگفت گناهی است
نابخشودنی اگر بگذاریم اینان حتی برای لحظهای به حیات
گناه آلودشان ادامه دهند.
بنی صدر كه آن روزها در نشریات گوناگون ،از «عدل
اسلامی» داد سخن میداد ،خبراعدامها را نخست از رادیو
شنید .هویدا هم درآن روزها در مدرسه رفاه بود و بیگمان
صدای خوف انگیز جوخههای اعدام را میشنید .بنی صدر
میگوید به محض شنیدن خبر اعدامها برای رویارویی با
مرشد و مرادش ،به مدرسه رفاه بازگشت .از سالها پیش
رابطه پرمهری با آیت الله خمینی داشت و این نخستین
برخورد تندشان بود .بنی صدر ،در حالی كه هنوز پس از
بیست سال ،ته رنگی از تلخكامی درلحن صدایش باقی بود
گفت« :باور نمیكردم پیرمرد این طور به من بگوید» .در
فاصله كمتر از یك سال از آغاز اعدامها ،رابطه این دو حتی
تیرهتر شد .سرانجام رهبر هفتاد ساله انقلاب بنیصدر جوان
را از مقامش به عنوان نخستین رئیس جمهور منتخب ملت