Page 4 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۸۵ (دوره جديد
P. 4
از میدا ِن پیروزی در برلین تا تیتر اول صفحه 4شماره 18۵۱
پیروز ِی میدا ن در ایران جمعه ۶تا ۱۲آبا نماه 1401خورشیدی
مدیریت موضوع دانش و
سرمقاله مهارت است نه عقیده!
تاریخ ثابت کرده است حکومت عقیده در بهترین حالت
یعنی سکون و رکود و در بدترین حالت که معمولا نیز اتفاق
م یافتد یعنی ویرانی! فرقی هم نم یکند این عقیده زمینی یا
آسمانی ،مذهبی یا غیرمذهبی ،چپ یا راست باشد!
اگر قرون وسطا مثال تاریخی و بارز حاکمیت عقید هی
کلیساست ،جمهوری اسلامی در ایران نمون هی منحصر به
فرد حاکمیت مذهب شیعه است .هیچ حکومت فرق های و
مذه بزد های مانند عربستان سعودی و جمهوری اسلامی
پاکستان و یا حتا طالبان ،ساختار هزارتوی مافیایی جمهوری
=جمهـوری اسلامی در حالـی روی عوامـل خـود در خارج کشـور سرمای هگـذاری کرد که «ضدانقلاب انقلابی» علیه اسلامی را با انواع نهادهای موازی و تبلیغاتی صرفا برای
خـودش در داخل کشـور در حال رشـد و پـرورش بود! ادارهی کشور بر اساس عقید ه ندارد! عقید های که برخلاف
ایدئولوژ یهای زمینی« ،آخرزمانی» است و رسالت خود را
که در مخالفت با پادشاهی و پهلوی ،موافق انقلاب ۵۷است خیزش سراسری مردم ایران که پس از خاکسپاری مهسا در نابودی این جهان م یبیند! اگرچه زمامداران جمهوری
و از اینکه سهمی از قدرت نیافته ،مخالف جمهوری اسلامی (ژینا) امینی از ۲۶شهریورماه ۱۴۰۱آغاز شد ،با گستردگی و اسلامیوفکوفامی لشان،ازبهترینو بیشترینموهب تهای
عزم راس خ و حمایت فراگیر از سراسر جهان ،ششمین هفته
است! را پشت سر م یگذارد .نام مهسا امینی جهانی و به اسم رمز این جهانی برخوردارند.
بخشی از این جریان عمدتا شامل ملّیون مذهبی و انقلاب ملی ایران برای آزادی و آبادی و دادخواهی تبدیل جمهوری اسلامی با عقیده توانست کشور را ویران کند!
غیرمذهبی و چپگرایان ،پس از روی کار آمدن حج تالاسلام ساختن و آبادانی اما با عقیده ممکن نیست! یک تفاوت
محمد خاتمی در پروژه امنیتی «اصلاحات» که مه مترین شده است. بزرگ انقلاب ۵۷و انقلاب کنونی نیز در همین نکته است.
هد فاش حفظ نظام از طریق بازتوزیع قدرت و غنیم تهای مهسا ،زن جوانی که ۲۲شهریورماه به خاطر «حجاب خمینی کشوری آباد و ثروتمند و رو به توسعه و پیشرفت را
سفره انقلاب بین خود یها بود ،به طرف حکومت غلتیده اجباری» دستگیر شد و با خشونت گشت ارشاد اسلامی و به تحویل گرفت و با عقیده تخریب کرد .وارثانش آن را ویران
و در عمل به بازیچ ه و بازوی آگاهانه و ناآگاهان هی آن در اصطلاح پلیس امنیت اخلاقی به ُکما رفت و سه روز بعد در و غار تشده به نس لهای جوان ایران تحویل م یدهند .تمام
۲۵شهریور جان باخت اما همزمان روح زندگی در جنبش امید و خو شبینی نیز به همین جوانان است که دریافت هاند
داخل و خارج کشور تبدیل شدند. هیچ چیز را با «عقیده» نم یتوان اداره کرد! از همین رواین
اصلاحطلبان انقلابی آزادیخواهان هی ایرانیان علیه حکومت مستبد دینی دمید. تصور کاملا واقعی است که بسیاری از مغزها و مهار تهای
در این میان ،ایرانیان خارج کشور که تلا شهای ۴۳سال هی فراری که به خاطر جمهوری اسلامی کشور را ترک کرد هاند،
هنوز صحبت ما بر سر نسل فکری سی و چهل خورشیدی آنان بخشی انکارناپذیر از مبارزه و استقامت علیه جمهوری با سرنگونی این رژیم ،به کشور باز گردند و با مغزها و
است! همانها که از یکسو بند نا فشان به ۲۸امرداد ۱۳۳۲ اسلامی را تشکیل م یدهد ،این روزها م یتوانند مه مترین مهار تهای موجود که تحمیلات کنونی راه ابتکار و نوآوری
و از سوی دیگر به غائله ارتجاعی و ضد زن ۱۵خرداد ۱۳۴۲ و رشد و ترقی را بر آنها بسته ،کشور را در همه عرص هها بر
وصل است و با قرار گرفتن در کنار رهبر واپسگرا و ضدایرانی نقش دوران فعالیت خود را بازی کنند.
و ضدبشر در رأس ارتجاع یترین انقلاب جهان ،با پشتیبانی ضدانقلا ِب انقلابی اساس ساز و کارهای دمکراتیک مدیریت کنند.
کشورهای غربی و دمکراس یها ،گسستی را در تاریخ معاصر جمهوری اسلامی تجرب های را به چند نسل ایران تحمیل
ایران رقم زدند که پیامدهای آن گریبان منطقه و غرب را جمهوری اسلامی از همان آغاز ایرانیان خارج کشور را کرده ،که م یتوان امیدوار بود پس از آن ،تا سالیان سال
«ضدانقلاب» نامید چون نخستین تبعیدیان و مهاجران که «عقیده» مذهبی و ایدئولوژیک از عرصه سیاست و
نیز گرفت. مجبور به ترک میهن خود شدند قاعدتا نه مدافعان چپ و
حلق هی اول انقلاب و جمهوری اسلامی که به دور خمینی راست و مذهبی و ملی و ملی -مذهبی جمهوری اسلامی، مدیریت کشور اعم از ُخرد و کلان ،دور خواهدماند.
شکل گرفت ،همی نها بودند که برخی در پیوند نسبی و بلکه خانواد ههای مقامات حکومت پهلوی و یا مدافعان سرنوشت محتوم جمهوری اسلامی این بود که از
سببی قبلی و برخی بعدا چند خانواده مافیایی رژیم را پهلو یها و یا کسانی بودند که اگر هم انتقاداتی به حکومت پسماندهای تاریخ و عمق افکار ضدبشری فردی مانند خمینی
تشکیل داده و بیشترین سه مها را از قدرت و سفره انقلاب پیشین داشتند اما با خمینی و یک نظام مذهبی و فرق های سر برآورد و در گرداب فکری فسی لهای درمانده و فرتوتی
بردند و بقیه یا منکوب شده و از کشور رانده و حتا اعدام و مانند خامن های و رئیسی و مشابهانشان مضمحل شود.
هم هرگز موافق نبودند. اما نکت های که به شدت ذهن را به خود مشغول م یکند
یا در ترورها و بم بگذار یها سرب هنیست شدند. بعدها در طول دهه شصت که گروههای مختلف مدافع اینستکهچگونهم یتوانبدوندانشومهارتدرهیچکاری
حلق هی بعدی ،پس از مرگ خمینی اما با حفظ اتصال با رو حالله خمینی و انقلاب ۵۷نه تنها سهمی از سفرهی انقلاب و بر اساس عقاید قرون وسطایی چهل و اندی سال جامع های
خانواد هی وی شکل گرفت .خانواد ههای مافیایی و تودرتوی نیافته بلکه حلقه به حلقه از آن رانده و قلع و قمع شدند، پویا را زیر سلط هی خود نگه داشت! واقع یترین پاسخی که
مراجع شیعه در کنار مافیای رفسنجانی و خامن های و بر شمار «ضدانقلاب» افزوده شد بدون آنکه بخشی از این به فکر م یرسد این است :از یکسو ثروت و بنی هی اقتصادی
لاریجانی و مشابهانی که همواره اشتراک منافع داشت هاند کشور که در انحصار این حکومت قرار گرفت تا گروههای
ضدانقلاب مخالف انقلاب ۵۷باشد! مافیایی و نیابتی و تروریسم خود را پروار کند و از سوی دیگر
حتا اگر افرادی از یکدیگر را سر به نیست کنند! نخستین صفوف ضدانقلاب نیز بر اساس همین نکته از سرکوب وحشیانه! وگرنه دانش و مهارت سا لها پیش خود را
نسل چهل و پنجاه و همین حلقه است که در دهه شصت یکدیگر تفکیک م یشوند :ضدانقلابی که مخالف گسست از یوغ یکی از واپسماند هترین عقاید بشری رها ساخته بود.
۵۷اعم از انقلاب و جمهوری اسلامی است .و ضدانقلابی
به امنیت یترین شکل ممکن پرورش م ییابد تا بستر