Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۸۵ (دوره جديد
P. 5
صفحه 5شماره 18۵۱ و انواع چپگرایان هوی تطلب جنسیتی و قومی و غیره توهم و فریب اصلاحات را برای دهه هفتاد و هشتاد
جمعه ۲تا پنجشنبه ۸نوامبر ۲۰۲2 که ،صرف نظر از دعواهای بین خودشان برای پروژههای فراهم کند.
درآمدزا ،چش مشان به روی ه مصدایی و همبستگی
نظر یاری و پشتیبانی و پشتگرمی م یخواهند و نقش خارج نس لهای جوان در داخل کشور بسته است ،مبارزه و آنها با اصلاحات «سفره انقلاب» همچنان برای خود یهای
کشور نیز چیزی جز این نبوده است .حتا در سا لهایی که را منزوی کنند« .ایرانیان خارج کشور» باید به این جریانات نظام شامل تندرو و کندرو و میان هرو و محافظ هکار و
داخل در سکوت و یا هیجانات تصنعی ساخته شده توسط بفهمانند که خیزش مردم ایران که خود معترضان آن را اصولگرا و اصلاحطلب و عدالتخواه و تحولخواه و ...باز ماند.
جناحین نظام به ویژه اصلاحطلبان بسر م یبرد ،همواره ضد «انقلاب» م ینامند ،نه فقط علیه حجاب اجباری و نقض بازیگرانی که با ظاهر شدن در نق شهای متفاوت ،وظیف های
انقلاب ۵۷در خارج کشور بود که چون ندای «کاساندارا» به حقوق زنان و کودکان و اقوام و پیروان مذاهب گوناگون و
آنها هشدار م یداد« :فریب نخورید! وارد باز ی در زمینی دگرباشان جنسی ،نه برای دادخواهی فقط جنایت آبان ۹۸ جز حفظ «صحنه» و تداوم نظام نداشت هاند!
و یا جنایت پرواز ۷۵۲و دهه شصت ،و نه حتا فقط همه «جنبش سبز» و اعتراضات سال ۸۸اگرچه سکون و
نشوید که جمهوری اسلامی صحن هگردان آنست!» جنای تهای سا لهای گذشته تا سینما رکس آبادان و در کنار خمودی بیست سال هی پس از جنگ هشت ساله را
این ضدانقلاب در سا لهای اخیر به نیروی اصلی در آنها نابودی اقتصاد و محیط زیست و تخریب فرهنگ و شکست ،اما همزمان صحنه نمایش سیاسی را در خارج
داخل و خارج کشور تبدیل شده و هراس جمهوری آموزش و روان جامعه ،بلکه علیه مسب ِب همه اینهاست: کشور بیش از پیش گسترش داد .اگر تا قبل از اصلاحات،
اسلامی و عواملش به همراه طرفداران انقلاب ۵۷از همین نظام جمهوری اسلامی! همان نظامی که نخستین ایرانیان «ضدانقلاب انقلابی» مخالف جمهوری اسلامی در خارج
واقعیت است .جمهوری اسلامی که رفتنی است ،اما باید خارج کشور پس از انقلاب را «ضدانقلاب» نامید و اکنون در کشور صحن هگردان «اپوزیسیون» بود ،حکومت با پولپاشی
به «دلواپسان» اطمینان داد :ایرانگرایان طرفدار آزادی و داخل نیز با آن که فریاد م یزند «فتنه ۵۷عامل هر فلاکت» و هزین ههای کلان و همچنین استقبال دول تها و رسان ههای
آبادی کشور با مخالفان سیاسی خود هیچ مشکلی ندارند و کشورهای غربی توانست چنان فضایی را با صادرات یها،
آنها را دشمن خود نم یدانند و مبارزه با جمهوری اسلامی و احاطه شده است! لابیگران و به اصطلاح تحلیلگران بر خارج کشور ،از
آزادی و آبادی کشور همواره برای آنها در اولویت قرار داشته نسلی که «مرجع» و «رهبر» نم یخواهد! دانشگا هها تا رسان هها ،تحمیل کند که انگار در ایران جز
است و به همین عنوان نیز شناخته شد هاند .در سا لهای منشاء فلاکت را مردم از همه نس لها به تجربه جمهوری اسلامی ممکن نیست و جز دو جناح رژیم ،هیچ
سکوت نیز آنها از جمله شاهزاده رضا پهلوی بودند که برای فهمید هاند .آنها وقتی در مدرسه و دانشگاه و خیابان و بازار
آزادی و دادخواهی در ارتباط با دول تها و سیاستمداران و کارخانه و اداره با یکدیگر شعار برای آزادی و آبادی و علیه صدایی در داخل و خارج وجود ندارد!
غربی و نهادهای بی نالمللی تلاش م یکردند .نخستین شواهد جمهوری اسلامی سر م یدهند و حتا جان خود را در این «خندق نظام» تا اروپا و آمریکا و کانادا کنده شد بدون
روشنگرانه در مورد جنایت علیه بشریت توسط جمهوری مبارزه بر کف گرفت هاند ،درباره تعلقات اجتماعی و سیاسی آنکه بتواند گوهر آزادیخواهی و ایرانگرایی را که به یک
اسلامی و رهبرش علی خامن های در ماه مه ۲۰۱۲از سوی خود نم یپرسند! این تعلقات در مبارزه با استبداد مذهبی و حقیقت اطمینان راسخ داشت ،آلوده و نابود سازد:
شاهزاده رضا پهلوی به چند تن از نمایندگان پارلمان اروپا در حکومتی که همه را از دم تیغ گذرانده ،نقشی بازی نم یکند. ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی که سرنوشت آن را رقم
بلکه مربوط به آینده است تا هر شهروندی که این روزها
برلین ارائه شد. به میدان مبارزه آمده پس از پیروزی نیز این میدان را ترک خواهد زد و سرانجام زمانش خواهد رسید.
نکند و برای تأمین حقوق تمامی تعلقات اجتماع یاش در رشد ضدانقلاب انقلابی در داخل کشور :دهه هشتاد یها!
از این پیروزی تا آن پیروزی آزادی و امنیت تلاش کند و مطمئن باشد در هیچ شرایطی و جمهوری اسلامی در حالی روی عوامل خود در خارج
و اما بزرگترین تظاهرات ایرانیان خارج کشور تا کنون که هرگز به عنوان «اقلیت» ،حقو قاش توسط «اکثریت» زیر پا کشور سرمای هگذاری کرد که «ضدانقلاب انقلابی» علیه
روز ۲۲اکتبر ۳۰ / ۲۰۲۲مهرماه ۱۴۰۱در میدان پیروزی
برلین پایتخت آلمان برگزار شد ،اگرچه شکوه و یکپارچگی گذاشته نخواهد شد. خودش در داخل کشور در حال رشد و پرورش بود!
و شادی و مسالمتی را به نمایش گذاشت که حواشی آنرا اگر گروه اندکی در خارج کشور با وجود سا لها زندگی حکومت فکر م یکرد با دستکاری در خارج کشور و پخش
کمرنگ م یکند ،با اینهمه باید به دلیل همین نقش پشتیبانی در پیشرفت هترین دمکراس یهای جهان ،این نکته را درک نظرات همسو از برخی رسان هها م یتواند ایرانیان آزادیخواه
خارج کشور از مبارزات مردم ایران ،به این حواشی اشاره نکرد هاند ،جامع هی جوان ایران اما اتفاقا نشان م یدهد خارج کشور را از میدان به در کند! اما وقتی چهار دهه با
کرد تا افراد و گروههایی که احتمالا دچار توهم نسبت به که نه با همراهی در رأ یگیر یهای جمهوری اسلامی بلکه آنهمه دستگاه تبلیغاتی از رادیو و تلویزیون و کتا بهای به
رویدادهای کنونی ایران هستند ،آن را با تکروی و فرق هگرایی در مبارزه با این رژیم «تمرین دمکراسی» کرده و م یداند اصطلاح درسی و بلندگوهای مساجد و بنر و بیلبورد بر در و
ایران برای همه جا دارد و بجای تکروی و فرق هگرایی ،امروز دیوار و پ لهای شهرها ،نتیج هی عکس به بار آورده ،چطور
آلوده نکنند. دوشادوش ،دست در دست و پا به پای هم در حال رقم زدن حضور چند نفر در چند رسانه م یتواند به سود حکومت
در همین رابطه م یتوان به سه عامل اشاره کرد: آیند هی ایران است .چنین مردمی نه «مرجع» نه «رهبر» و نه
کسانی را م یخواهند که به آنها امر و نهی کند! آنها از همه عمل کند؟!
فراخوا ندهندگان ،اجراکنندگان،شرک تکنندگان. البته جمهوری اسلامی موفق شد با لابیگران خود بر
نخست ،این تجمع نیز پس از فراخوان اول اکتبر در د هها سیاست کشورهای غربی تأثیر بگذارد و ایرانیان خارج کشور
شهر سراسر جهان از سوی «انجمن خانواد ههای جانباختگان را نیز از هم منشعب کند؛ اما نه تنها نتوانست ضدانقلاب
پرواز پ یاس »۷۵۲مستقر در کانادا اعلام شد .روشن است انقلابی را از میان بردارد بلکه در داخل نیز به تدریج توسط
که این انجمن فقط م یتواند در ارتباط و هماهنگی با مردمی احاطهشد که همان خندق معروف آنها را از نظام
ایرانیان ساکن شهرهای مربوطه چنین گردهمای یهایی را جدا م یکرد! شعار معروف «اصلا حطلب اصولگرا ،دیگه
تمومه ماجرا» در اعتراضات دی ۹۶اعلام صریح و تاریخی
برگزار کند.
بنابراین ،دوم ،نقش گروه برگزارکننده در هر شهر مهم است: این جدایی بود.
تا چه اندازه با کیفیت رویدادهای ایران و واقعی تهای پس از به خاک سپردن نس لهای فکری سی و چهل ،باید
نسلی به میدان م یآمد که نه زنجیرهای فکری پنجاه و
اجتماعی کشور آشناست؟ شصت را داشت و نه توهم اصلاحات دهه هفتاد را! همان
تا چه اندازه دربند عقاید سیاسی و تعلقات گروهی دهه هشتاد یهایی که رهبر درمانده و فرتوت جمهوری
اسلامی فکر م یکرد برایش صف م یکشند و «سلام فرمانده»
خودش است؟!
آیا اگر چپ یا راست است ،ظرفیت آن را دارد که م یخوانند!
تنوع و رنگارنگی جامعه ایران را ببیند و تحمل کند؟! همزمان خارج کشور نیز پوست انداخته و نس لهای جدید
اگر یک گروه مدنی مربوط به حقوق زنان است آیا تجربه خود را به میدان فرستاد .با این تفاوت که اگر در داخل
و شناخت درباره همه گرای شهای مختلف سیاسی ایرانیان ایران ،دهه هشتاد یها تما مقد و یکپارچه از سراسر ایران در
و آنچه واقعا در ایران اتفاق م یافتد دارد؟! (فمینیسم برابر انقلاب اسلامی و زمامداران حکومت و همه جناحی ن
زنانی را که م یخواهند سر به تن مردان نباشد در بر و نیروهای سرکوبگر و خونریزش نبرد م یکنند ،ایرانیان خارج
م یگیرد تا زنان و مردان مدافع برابری حقوق جنسیتی!) کشور م یبایست برای تقویت آن یکپارچگی در داخل ،با
اگر از فعالان برابری حقوقی گرای شهای جنسیتی هستند ،آیا پسماندهای انقلاب اسلامی و صادرات یها و تجزی هطلبان
نسبت این موضوع را به عنوان یکی از حقوق شهروندی با
مجموع هیحقوقیکهدرایرانتوسطجمهوریاسلامیزیرپا
گذاشته م یشود ،م یشناسند و درک م یکنند؟! و...