Page 39 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۸۸ (دوره جديد
P. 39
صفحه۳۹شماره1854 یک سازمان فرانسوی تامین کرد و در مراکش انجام شد .این به دستگاه سرکوب آسیب میرساند .در چنین
جمعه ۲۳تا پنجشنبه ۲۹نوامبر ۲0۲۲ پژوهش جزییاتی هم دارد که وارد آنها نمیشوم. شرایطی رژیم نمیتواند انتظار داشته باشد که عوامل سرکوب
بالای اجتماعی هم شکل میگیرند. ویلهلم رایش هم در کتاب معروف خود «روانشناسی به «وظیفه» خود عمل کنند.
تودهای فاشیسم» این تئوری را مطرح میکند که جنبشهای
=اکنون با پیشرفت جنبش آزادیخواهی در ایران ،آیا فکر فاشیستی مستقیم با سرکوب تمایلات جنسی ارتباط دارند. =در دورانی رسانههای همگانی و شبکههای اجتماعی
میکند این جنبش بتواند در نیروهای سرکوب شکاف به البته رایش امکان انجام تحقیق جامعهشناسی نداشت و آیا بار آوردن چنین انسانهایی تهی از همدلی با جامعه
فقط به اطلاعاتی از مراجعهکنندگان به مطباش دست امکانپذیر است؟ چنین افرادی معمولا از کدام لایههای
وجود آورد و آنها را دچار ضعف و تزلزل کند؟
-ما وارد یک دوران بحران شدهایم .یکی از ویژگیهای یافته بود. اجتماعی هستند؟
دوران بحران غیرقابل پیشبینی بودن خروجیهای آنست. -این افراد بیشتر از طبقاتی میآیند که از امکان ارتقاء
یعنی قوانین حاکم بر گذشته قادر به تبیین وضعیت جاری رضا کاظمزاده جایگاه اجتماعی خود به اعتبار شایستگیهای شخصی
و آینده نیستند .بسیاری اتفاقات در این روزها ،هفتهها و محروم بودهاند و این از محدودیت سرمایه اجتماعی و
ماهها ،چه در داخل و چه در خارج امکان روی دادن دارند که -یعنی سرکوب تمایات جنسی میتواند به رساندن آسیب اقتصادی والدین سرچشمه میگیرد مثل نازیهای آلمان که
ممکن است تاثیر بسزایی بر روند وقایع جاری بگذارند .نگاه به دیگران منجر شود و یا به تعصبات دینی بیانجامد؟ معمول ًا از نسل اول و دوم مهاجران از روستاها و شهرهای
کنید که کشته شدن مهسا امینی چه موج عظیمی به وجود کوچک به شهرهای بزرگ بودند .این در مورد نیروهای یگان
آورد و یا تظاهرات برلین روی وضعیت داخل کشور تاثیر -ببینید ،وقتی غریزه و نیروی جنسی سرکوب میشود ،روان ویژه جمهوری اسلامی هم میتواند صادق باشد .بنابراین،
خود را گذاشت .هماکنون پتانسیل زیادی در میان کسانی آدم به شیوههای مختلف در برابر آن واکنش نشان میدهد. با توجه به خاستگاه اینان ،تنها اطمینان از معاف شدن
که با جوانان اعم از دختر و پسر همذاتپنداری میکنند، مثلا فرد یک مورد منفی را تبدیل به یک فضیلت میکند و از مجازات انگیزهی آنان نمیتواند باشد؛ بلکه اینهایی که
وجود دارد ولی آنان هنور به این حرکت نپیوستهاند و حاضر از جمله دلیل کمبود رابطه جنسی را نه به عدم دسترسی به احساس حقارت میکردند به برکت شرکت فعال در سرکوب،
نیستند بهایی برای آن بپردازند .فراهم شدن شرایطی که این این رابطه بلکه به شنیع و کثیف بودن آن نسبت میدهند. خود را بر فراز جامعه میپندارند و اینسان احساس قدرت
بالقوگی را به فعل تبدیل کند مهم است و در ایجاد این توجیهاش میشود اینکه چون من آدم اخلاقی هستم دست و رضایت میکنند .البته قدرت مالی اینان نباید بهاندازه
شکاف میتواند نقش موثری داشته باشد .چنین چیزی به به این کار نمیزنم! یعنی میرود به طرف یک منزهطلبی ثروت بیکران بالاییها برسد زیرا در اینصورت کمتر مطیع
جنبش قدرت استمرار زمانی بیشتری میبخشد یعنی چیزی که شما در انقلابیون ضدشاه هم میتوانستید این تمایل را خواهند بود و دیگر به درد این نوع کارها نخواهند خورد.
که در میان نیروهای سرکوب شکاف و فرسایش ایجاد میکند ببینید .من اسم این را گذاشتهام «طعم تلخ خوشبختی» که دو عنصر در این سیستم بسیار اهمیت دارد :یکی قدرت و
زیرا نیروهایی که برای سرکوب از آنها استفاده میشود میان انقلابیون مذهبی و غیرمذهبی آن زمان کم و بیش دیگری نفرت! این دو باید با هم باشند تا سیستم بتواند
فقط برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت تربیت شدهاند؛ مشترک بود .ولی انرژی جنسی که از بین نمیرود بلکه گروهی کامل ًا تحت کنترل برای اعمال خشونت تربیت کند.
همچنین هزینهی تأمین آنها بسیار بالا و حفظ روحیهی آنها تلنبار میشود و مترصد فرصتی میماند تا به شکل مخرب و جنگ شهری هدفش این نیست که بطور نمایشی آدمها
بطور دائم برای تداوم سرکوب کار دشواریست .این دورههای را در خیابان لت و پار کند .هدف آنست که با اعمال
سرکوب خشن باید کوتاه و استثنایی باشند؛ بنابراین ،استمرار ضدانسانی خود را نشان دهد. میزانی از خشونت -و اگر هم لازم شد با درجه بالایی از
خیزش پاشنه آشیل نیروهای سرکوب است .حتی نیروهایی ولی این منزهطلبی از کجا میآید؟ در دوران شاه تقریباً خشونت عریان -حرکات مردم معترض را کنترل و خاموش
که این خیزش را شروع کردند در ابتدا نمیدانستند که برای اولین بار در تاریخ ایران ،ما در جامعهای شروع به کرد و خفقان را در جامعه حاکم نمود .سیستم سرکوب در
اشکال خلاق جدیدی برای استمرار آن پیدا خواهد شد؛ از زندگی کردیم که امکان داشت انسان جابجایی طبقاتی پی عقلایی کردن کاربرد خشونت دولتی است زیرا خشونت
جمله متفرق و فاقد رهبری متمرکز و واحد بودن آن در کند .به عبارت دیگر ،اگر در جامعه تحرک طبقاتی وجود مانند چاقوی دو لبه است و اگر از کنترل خارج شود
تداوم این خیزش بسیار موثر بوده است .ولی به گمان من نداشته باشد ،چنین سرخوردگیهایی که اشاره کردیم هم موجودیت سیستم را به خطر میاندازد .یعنی چاقو ممکن
چیزی که اسمش را گذاشتهام «دور زدن سیاست» اهمیت به وجود نمیآید .یعنی قانون دنیاست که فرزند کفاش فردا است دسته خودش را نیز ببرد .بنابراین ،حاکمیت فرهنگ
محوری در این خیزش دارد زیرا نقطه آغاز یک حرکت نوین کفاش و فرزند اشراف هم جزو اشراف باقی بمانند .این نظام
است .ما تازه وارد این پارادایم شدهایم که افکار عمومی به پرسشناپذیر به عقده در طبقات پایین منجر نمیشد و آن اطاعت در اینجا بسیار مهم است.
طرف تغییر کل رژیم سمت و سو پیاد کرده است .یعنی را قانون همه دنیا تصور میکردند .ولی وقتی وارد مرحله جفت شدن دو فاکتور قدرت و نفرت البته کافی نیست
مسئله دیگر در یافتن راه حلهایی در چارچوب نظام جهت تاریخی ظهور جامعهای با تحرک اجتماعی بالا میشویم و نیروهای سرکوب باید طوری بار آورده شوند که حین
اصلاح آن نیست بلکه افکار عمومی به سوی نفی کامل این که امکان تغییر جایگاه طبقاتی در آن هست ،تمایلات و ماموریت معترضین را تا جایگاه غیرانسانی پایین بیاورند.
سیستم رفته است .ما وارد مرحله اتحاد روی نابود کردن کل آرزوهایی مانند امکان «تصاحب» مثلا دختری از طبقات یعنی بتوانند کسانی را که باید در خیابان سرکوب کنند تهی
این سیستم و توقع نداشتن از آن برای اصلاح شدهایم .هیچ از مقام انسانی بدانند و به راحتی خوار و تحقیرشان کنند.
برای همین هم آنان را نسبت به انسانهای دیگر عاری از
تمایلی هم برای برقراری دیالوگ با حکومت وجود ندارد. احساس همدلی بار میآورند .این به آن معنا نیست که
سرکوبگر پدر بدی است و یا نمیتواند به همسایهاش کمک
من فکر میکنم اگر وقایعی که همه ما را غافلگیر کرده کند .ممکن است در بیرون چنین فردی هم باشد .ولی وقتی
درست تحلیل و فهمیده نشود پیشرفت میسر نخواهد بود. از او مانند یک مهره در اعمال سرکوب استفاده میکنند
از جمله شعار زن ،زندگی ،آزادی که نمادی مورد قبول عام روی «انسانزدایی در ذهن او کار شده است .اساساً بخشی
است باید دقیقاً تحلیل و فهمیده شود زیرا نکاتی عمیقاً مهمی از ایدئولوژیهای توتالیتر غیرانسانی دانستن طرف
جدید و نگاهی متفاوت در آن به سیاست ،به زندگی و
تغییر آن وجود دارد .حامل نگرش تازه به نیروهای اجتماعی مقابل است.
متفاوت حاضر در صحنه است .در این مرحله بحرانی که
جامعه وارد عملگرایی شده باید تلاش کرد تا با اندیشه و روش =حرکات خشن و تعرضهای جنسی که عوامل سرکوب
درست ،مرحلهبندی مبارزه را به انجام رساند .فکر میکنم در مورد معترضان نشان میدهند از کجاست؟
که روی این قضایا باید جداً فکر و کار شود .متفکران ما تا
کنون درگیر فعالیت فکری آمیخته با سیاستورزی بودهاند. -انرژی جنسی سرکوب شده میتواند به صورت قدرت
ولی این خیزش مختصات دیگری دارد .کوتاهمدتتر به قضایا مخرب بروز یابد .بعلاوه مطالعاتی در مورد جنبشهای
نگاه میکند و بر به نتیجه رساندن یک فکر خیلی اصرار دارد اسلامگرا انجام شده که نشان میدهد میزان اسلامگرایی
در حالی که روی این عوامل بهاندازه کافی تعمق نمیشود. افراطی ارتباط مستقیم با سرکوب تمایلات جنسی دارد.
در نظر داشته باشیم که اگر واقعیت اجتماعی موجود به یعنی هرقدر تمایلات جنسی در کشورهای مسلمان بیشتر
صورت نمادین در نگاه حاضران بازنمایی درست نشود سرکوب شود تمایل به شیوههای افراطی دینداری افزایش پیدا
میکند .این یک تحقیق گسترده است که هزینهی انجام آنرا
میتواند مهجور ،بیفایده و بیاثر باقی بماند.