Page 27 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۱ (دوره جديد
P. 27
صفحه۲۷شماره188۷ بخشید تا به طغیانی عمیق و دامنهدار علیه وضع موجود نیست .در حقیقت ،فرجام دگردیسی یک پروانه
جمعه ۲1تا پنجشنبه ۲۷ژوئیه ۲0۲۳ بپیوندند. طی دو ساعت نخست پس از خروج از پیله ،بیرون از پیله
رخ میدهد .در این مرحله فرجامین از دگردیسی ،پروانهی
ایران ،در خیزشی دیگر به کلی از پیله بیرون آید و نظام به برکت خیزش ملی ،۱۴۰۱جدایی میان ایرانیان پراکنده نورسیده ،خسته از کوشش جانفرسای دریدن پیله ،جسم
تبهکار جمهوری اسلامی را براندازد. در سراسر گیتی کمتر از همیشه شد و بطلان دوگانهی کاذب مرطوب و درهمپیچیدهاش را به قشر خارجی پیله میآویزد
داخل /خارجنشین آشکار شد .شبهرسانههای فارسیزبان و معلق میان زمین و آسمان میماند تا جریان هوا و نیروی
همچنانکه از پیله درآمدن ،فرجام دگردیسی پروانه نیست، وابسته به بیگانه هرچند در آغاز این خیزش از ج ّو پرالتهاب جاذبه زمین ،بالهای خیس و نارساش را خشک ،کشیده
برافتادن جمهوری اسلامی هم فرجام دگردیسی جامعه ایران پیش آمده نهایت سوء استفاده را کردند و موجب ظهور و
نخواهد بود .فرجام این دگردیسی با به سلامت سر کرد ِن نمایش فرصتطلبان تجزیهطل ِب ایرانستیز و شارلاتانهای و بالغ کند.
دوران گذار از حکومت تبهکار جمهوری اسلامی و رسیدن سودجوی خطرناکی در عرصه مبارزه شدند اما به برکت این دو ساعت ،سرنوشتسازترین و خطیرترین لحظات
به آزاد ِی آراسته به نظمی نوین میسر است؛ چنانکه فرجام استمرار و اصالت خیزش ،خود و دستآموزان حقهبازشان زندگی یک پروانه است .در این لحظا ِت آویختگی ،پروانه در
دگردیسی پروانهها ،بال گشودن به سوی زندگانی نو در مهمترین و در عین حال بیدفاعترین وضعیت تمام دوران
پیش چشم عموم ایرانیان رسوا و بیآبرو شدند. حیاتش قرار میگیرد .ناتوان از حرکت ،در انتظاری ناگزیر،
آزادی است. خیزش سراسری ۱۴۰۱همچنین موجب شد که بیشینهی خارج از قفس امن پیله ،پروانهی نورس ،فرجام دگردیسیاش
تاریخ پر فراز و نشیب سرزمین ما ،داستان شکلگیری ایرانیان دریابند که برای برانداختن حکومت تبهکار جمهوری را تجربه میکند .اگر پروانهی خسته نتواند این دو ساعت را
هویتی یگانه و بیبدیل را روایت میکند .این هویت یکتا اسلامی جز همت خودشان سرمایه و پشتیبان دیگری ندارند. به سلامت به سر بَ َرد و در امنیت و دور از خطرات محیطی
و بینظیر ،آراسته به زیباترین واژه جهان ،یعنی «ایران» این جنبش ،نقاب از سیاستهای ریاکارانه دولتهای غربی نیروی مورد نیازش برای بال گشودن را فراهم آ َو َرد ،فرجام
است .اگر ایرانیان به درک هست ِی ایران و فه ِم ارجمند ِی و رقبای منطقهای جمهوری اسلامی برداشت و این نکته را به
ایرانی بودن برسند ،آماده خواهند بود تا از انتظار ،خستگی عموم معترضان برانداز به عینه ثابت کرد که این دولتهای دگردیسیاش مرگ و نیستی است.
و خطرات دوران گذار از جمهوری اسلامی به سلامت عبور دروغگو و دودوزهباز تنها به منافع کوتاهمدت و گذرای جوامع در حال دگردیسی نیز در مرحله فرجام
کنند و دگردیسی پیش روی جامعه ایران را با پیروزی به خود توجه دارند و تمامی شعر و شعارهای فریبندهشان در دگردیسیشان از همین الگو پیروی میکنند .جامعهای که از
باب حقوق بشر ،دموکراسی و انسانگرایی تنها به کار بَ َزک پ ِس قرنها کوشش برای خودآگاهی و پیشرفت به ضرورت
فرجام برسانند. یک تحول بنیادین رسیده و در مسیر دگردیسی پا نهاده،
فهم این نکته -که فروغ ِی بزرگ پیش چشم ما گذاشته- چهرههای ریاکار دولتمردانشان میآید. همواره با امکان این خطر روبروست که حتی اگر مراحل
که« :مملکت ما ایران است و ما ایرانی هستیم» ،پادزهر جوانان برومند و آزادهای که جسم و جانشان را در خیزش مختلف دگردیسی را به سلامت بگذراند ،در فرجام این
تمام سموم و چاره تمام مشکلات و مخاطراتی است که پس از ۱۴۰۱فدای دگردیسی جامعه ایران کردند ،تصاویری نو از
براندازی حکومت تبهکار جمهوری اسلامی دامنگیر جامعه ایثار و شهادت در خاطرهی جمع ِی ملت ایران به یادگار تحول دچار آسیب و شکست شود.
ما خواهند شد .تکیه بر هویت ایرانی و ترویج بیوقفه گذاشتند .این تصویرها ،نسلی از جوانان ایرانی را نمایندگی احتمال آسیب و شکست در فرجام یک دگردیسی
میهندوستی نه تنها از فروپاشی جامعه ما در دوران گذار میکنند که در عین آگاهی ،با عشق به زندگی ،برای آزاد اجتماعی رابطهای مستقیم با میزان خستگی ،فرسودگی
جلوگیری خواهد کرد بلکه علاوه بر آن ،درد دگردیسی زیستن رو در روی جنایتکارانی مرگطلب ایستادند .این و ناامیدی باشندگان یک جامعهی در حال تحول دارد.
جامعه ما را به فرجام خواهد رساند .چنانکه مهدی اخوان مرگطلبان ،همان تبهکارانی هستند که مفهوم شهادت را جامعهای که در جدال با ارزشهای کهن و پوسیدهی
ثالث آرزو کرده ،باشد که تا جهان باقیست سرنوشت ایران برای سالها مصادره کرده و چهره شهید را به نام و تصویر حاکم ،دچار تعارضات و درگیریهای شدید درونی شده و
موجوداتی عقبمانده و اُ ّمی سند زدهاند .گلگونکفنان بخشهای مختلف و متنوع آن بر سر وجود و عد ِم این
ما برومندی ،بیداری و بهروزی باشد: خیزش ملی ،۱۴۰۱نشان دادند که چهرهی آنانی که به ارزشها با نظام حاکم پنجه در انداختهاند ،دچار خستگی و
راستی برای میهن و آزادی ،جان شیرین میسپارند ،با آن فرسودگی ناگزیری میشود .حتی اگر تلاش جامعه منجر به
ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم شهدای «امت» و «امام» که تصاویر باسمهایشان هر روز برانداختن نظام حاکم شود ،خستگی و فرسودگی حاصل از
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم از بام تا شام خوراک دستگاه تبلیغات دروغپراکن جمهوری این کوشش جانفرسا ،امکان رخ دادن آسیبهای اساسی و
تو را ای کهن پیر جاوید برنا تبهکار اسلامی هستند ،یکسره و از بنیاد تفاوت دارند. حتی خطر فروپاشی جامعه را بالا میبرد.
تو را دوست دارم ،اگر دوست دارم خیزش ملی رخ داده در نیمه دوم سال ،۱۴۰۱شکاف در یک جامعهی در حال دگردیسی ،دوران گذار میان
بزرگی در پیله ضخیم استبداد حاکم بر جامعه ایران ایجاد برافتادن نظام پوسیده پیشین و برآمدن نظم نوین ،به همان
تو را ای گرانمایه ،دیرینه ایران کرد .از پ ِس این خیزش تاریخی ،تبهکاران حاکم بر جامعه دو ساعتی میماند که پروانهی از پیله درآمده برای کامل
تو را ای گرامی گهر دوست دارم ایران کمابیش دریافتهاند که با هیچ ترفندی قادر به ترمیم شد ِن دگردیسیاش ،ناگزیر از تحمل آن است .فرجام خوش
این شکاف بزرگ نیستند .زمان به نفع دگردیسی جامعه در برای دگردیسی یک جامعه ،تنها با تدبیر و مدیریت این
… گذر است و دیر نیست که پروانهی در حال تحو ِل جامعه دوران گذار است که ممکن میشود .جامعهای که حصار
دگر باره برشو به اوج معانی استبداد قدیم را شکسته ،خسته از تعارضات ،انتظارات
کهت این تازه رنگ و ُص َور دوست دارم و تلفات ،نیاز به بازیابی توش و توانش دارد .در چنین
نه شرقی ،نه غربی ،نه تازی شدن را وضعیتی ،جامعه از یکسو به عرصه تاخت و تاز نیروهایی
برای تو ،ای بوم و بر دوست دارم با منافع متعارض تبدیل میشود و از سوی دیگر ،چنین
جهان تا جهان است ،پیروز باشی شرایطی همسایگان و رقبای منطقهای و قدرتهای جهانی
برومند و بیدار و بهروز باشی
را به طمع سوء استفاده از این وضعیت میاندازد.
چنانکه در مقالات پیشین این مجموعه شرح داده شد،
جامعه ایران پس از خیزش سراسری ۱۴۰۱در آستانه فرجام
یک چنین دگردیسی است .خیزش ،۱۴۰۱مجموعهای از
درخششها و تاریکیها را پیش چشم جامعهی تشنهی
تغیی ِر ایران نمایش داد .در این خیز ِش بینهایت انسانی ،برای
نخستین بار پس از جنبش مشروطه ،بخشهای بزرگی از
جامعه ایران ،مقابل ارزشهای کهنه و واپسگرای مذه ِب
حاکم قیام کردند .در این قیام ملی ،نسلی جوان -اما رسیده
و پخته -به عرصه مبارزه پا گذاشت که عاصی از جباریت
طبقه حاکم ،جلودار و سلسلهجنبان جنبش شد .این نسل با
شجاعت شگفتآوری ،به دیگر ناراضیان جامعه ایران انگیزه