Page 13 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۳۷ (دوره جديد
P. 13
صفحه1۳شماره1۹0۳ سرهنگ نویسی كه از یك ساعت و نیم پیش چند گام است كه مقامات حزب دموكرات هرگز مرا دوست
جمعه 10تا پنجشنبه 1۶نوامبر ۲0۲۳ دورتر به دنبال ما بود ،نزدیك شد و پس از ادای احترام اطلاع نداشتند ،و بر آن شدندكه مرا تضعیف كنند .این حزب ،كه
داد كه ناهار چند لحظه دیگر آماده خواهد شد .شاه گفت: رهبرش ابتدا «همفری» بود و بعد دیگران ،به چشم بدی
كشور ،گفتگو كردیم .شاه میدانست كه من عضو هیچ یك بهتوانایی نظامی ایران و بلندپروازیها در سطح منطقه و
از آن گروهها نیستم ،ولی همه را میشناسم .میخواست «این گفتگو را ادامه خواهیم داد».
بداند هر یك چه میخواهند و چه میتوانند بكنند .هم پس از صرف ناهار و استراحتی طولانی ،شاه یك ساعت دنیا ،كه من پنهان نمیكردم ،مینگریستند».
بهدلیل وضع جسمانیاش و هم از آن رو كه نمیخواست ورقبازی كرد و با شوخی به من گفت« :شما را دعوت مثل همیشه و با حركتی ناگهانی ،به ساعتش نگاه كرد.
مشكلات سیاسی برای دوستش «سادات» ایجاد كند ،با نمیكنم ،چون میدانم بازی نمیكنید و حتی از خودم
دخالت رسمی خود مخالف بود .شاه هم از این سو و آن سو میپرسم چرا؟ ولی اگر حوصلهتان سر نمیرود ،میتوانید دیدار دونفره ما پایان یافت.
مورد فشارها و درخواستهای بسیاری بود و می دانست كه بهعنوان تماشاچی بیایید ».كاری كه من كردم .او سپس آنجا ــ قربان ،اجازه بدهید بار دیگر به شما عرض كنم...
اینها ،تا آخرین نفسش ادامه خواهد داشت .موضع شخصی را ترك كرد تا برود و (بهگفته خودش) اندكی كتاب بخواند. اعلیحضرت با ترك ایران اشتباه بزرگی كردند و در زندگی از
ولی در واقع ،دیگر من او را از دسترفته میدیدم .كاری هیچ چیز این قدر افسوس نخوردهام كه نتوانستم شما را از
او روشن بود: نداشت كه انجام دهد .هیچ تصور باطلی در مورد سلامت
از تاج و تخت استعفا نخواهد داد .نه به سود پسر و وارث خود نداشت ،دیگر بیمی هم از امنیت خود نداشت .دور این كار بازدارم.
قانونی خود ،و نه بهطور كلی .گویا آمریكاییها برای روشن ــ من هم افسوس میخورم ،بیش از آن كه بتوانید تصورش
كردن وضع به این توصیه ادامه میدادند .او پادشاه قانونی خود میچرخید ،و انتظار میكشید...
كشورش بود .پس از مرگ او ،پسرش باید وظیفه خود را پس از خوردن شام ،نمایش فیلم بود كه از آن نمیشد را بكنید.
انجام دهد .شبه رفراندمی كه روزهای ۳۰و ۳۱مارس در گذشت .گروه كوچكی در جلسه فیلم شركت میكرد :زوج مسؤلیت آن را هم بر عهده میگیرم .فشارهایی كه بر من
سلطنتی ،خانم پیرنیا ،فرخ پناه ایزدی مهندس مشاور مشهور وارد میآمد ،هر روز بیشتر و شدیدتر میشد و در پایان كار،
ایران انجام شد« ،باطل و بیهوده» بود. و تبعیدی در پاریس كه برای دیدن شاه به قاهره آمد ولی مقاومتناپذیر شده بود .فشارها از خارج وارد میشد ،ولی
او هر رفراندمی دیگری را هم برای تعیین آینده سیاسی در كاخ اقامت نداشت ،و من .یك فیلم پلیسی با شركت شما میدانید كه از سوی پیرامونیانم هم بود .این درست
كشور ،حتی اگر درست صورت گیرد نخواهد پذیرفت .قانون «عمرشریف» نمایش میدادند كه در آتن میگذشت .شاه است كه سادات و ملكحسین پادشاه اردن بسیار به من
اساسی وجود داشت و روشهایی كه باید در پیش گرفته گفت« :هزار بار این را دیدهایم ،ولی كار دیگری كه نداریم». توصیه كردند كه بمانم و به آن هرج و مرج پایان دهم.
میشد و درآن معین شده بود ،و باید به آن احترام گذاشته روز بعد ،پس از بدرقه علیاحضرت ،صبح زود كه از چینیها هم بهشیوه خود و شاید بهدلیلی دیگر همین توصیه
شود .رژیمی كه در ایران برپا شده بود ،غیر قانونی بود. فرودگاه بازمیگشتم ،بسیار شگفتزده شدم كه دیدم شاه را میكردند .و این هم حقیقت دارد كه در داخل هم شما،
از زور نشأت گرفته بود و فقط یك حكومت س ِر كار بود. در یك گردهمایی است .به من گفتند كه با چند آمریكایی بسیار بودید كه میخواستید مانع رفتنم شوید .تمام افسران
حق حاكمیت از آن مردم ایران بود و باید در زمان مناسب كه آنقدر برایم عزیز بودند ،نیز همین را میخواستند .اما
خواست خود را در چارچوب قانون اساسی بیان میكردند. من نمیخواستم خون ریخته شود و دستور شلیك بدهم .از
او با تلخكامی از ترك ایران پشیمان بود ،همینطور از آن
شاهنشاه در واپسین روز زندگی شاهنشاه در بستر بیماری در مصر
پیامی كه روز ۶نوامبر ۱۹7۸بهاجبار فرستاده بود ،و از این هستند .اندكی پس از ساعت ،۱۱دیداركنندگان رفتند ،شاه این كه جنگی برادركشانه به راه افتد بیم داشتم .متأسفانه،
كه جلو نیروهای نظامی را برای برقراری نظم و قانون گرفته تالاری را كه در آن بودند ترك كرد و بهسوی باغ رفتیم. با این چیزها كه دارد روی میدهد و میبینم ،پی میبرم كه
قربانیان برقراری نظم ،كه ما بر اساس سنت خود ،سرپرستی
بود. به من گفت« :برویم و گفتگویمان را ادامه دهیم ».و خانوادههایشان را برعهده میگرفتیم ،در مقایسه با كشت
نسبت به همه آنهایی كه به او خیانت كرده بودند ،تلخكام افزود« :امیدوارم چیزهایی را كه در كوئرناواكا و اینجا به شما و كشتاری كه صورت گرفت و هنوز هم ادامه دارد ،شمار
بود ،و همچنین از پستیای كه بزرگان دنیا در مورد او نشان گفتم فراموش نكرده باشید .خودتان طبیعتاً ،در زمان موعود، اندكی میبود .چگونه میشود این هزاران بیگناهی كه كشته
داده بودند ،اما او از همان وقت از همه این احساسها فاصله میان آنچه كه باید بهچاپ برسد یا نه ،گلچین خواهید كرد. شدند ،چپاولها و تجاوزها ،اینهمه جنایت را بهنام خدا انجام
گرفته بود .پایان كار خود را نزدیك میدید ،و چارهای جز من روی شما حساب میكنم ».صادقانه به او گفتم كه كاملا داد؟ چگونه و از چه راهی میشود این صدهاهزار نفری را
پذیرفتن سرنوشت نداشت .شادمان بود كه میتوانست این نگرانی او را درك میكنم .شاه ،برای آن كه كنجكاوی مرا فرو
جهان را در كمال وقار ،و در اندیشه تاریخ و داوری ایرانیان نشاند افزود« :كسانی كه شما دیدید و رفتند ،وكیل و بانكدار كه از كشور گریختهاند ،روزی به آنجا بازگرداند؟
بودند ،با شرایطی كه وجود دارد ،ما بایست مسائل خصوصی ناگهان با خشمی كه نمیتوانست مهارش كند گفت« :پس
و نسلهای آینده ،ترك گوید: كجا هستند مدافعان حقوق بشر و دموكراسی؟ فقط ویرانی
«طبیعی است كه حرمت زیادی برای پادشاهی در تبعید، آینده را حل كنیم».
سپس در مورد فعالیتهای مخالفین ایرانی در خارج از و شوربختی بهچشم میخورد».
نخواهند داشت .به یك دلیل ساده ،و آن این كه