Page 21 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۵۰ (دوره جديد
P. 21
صفحه۲1شماره1۹1۶
جمعه 1۶تا پنجشنبه ۲۲فوریه ۲0۲4
آشکار نمیشد ،اما این را هم زیر عنوان انترناسیونالیسم یک بحث اساسی اینست که چگونه میتوان درباره نقش به عنوان تکملهای به لیبرالیسم آغاز شد .به نظر
دولتها در دستیابی به نوع دیگری از نظام تاریخی فکر اینان تغییرات اجتماعی از طریق متخصصان برگزیده کمتر
پنهان میساختند. کرد .کسانی استدلال میکنند که دولتها ساختارهایی میتواند اصلاح اساسی به وجود آورد .در نتیجه ،این اقشار
هستند که توسط نخبگان ایجاد شدهاند و ساز و کارهای پایینتر جامعه هستند که باید تغییر نظام را با سرعت هرچه
در حالی که از آن زمان به بعد قدرت سیاسی جنبشهای آنها را نیز نخبگان کنترل میکنند .بنابراین باید از آنها اجتناب بیشتر دنبال کنند؛ یعنی امری که توسط اخلاق دموکراتیک و
کرد .جنبشها نیز باید بیوقفه با آن نخبگان مبارزه کنند .در
ضد سیستم همچنان به آرامی افزایش یافت ،اما در اواخر این ارتباط تاکتیک اصلی باید آموزش و دگرگونی روانشناسی آرمان برابری هدایت میشود.
کسانی باشد که تحت ستم قرار دارند تا به مبارزان دائمی انقلاب جهانی ۱۸۴۸نقطه عطفی را در روابط سه
سال ۱۹۴5هنوز تقریبا همه آنها نسبتاً ضعیف به نظر تبدیل شوند که ارزشهای دموکراتیک و برابریطلبی را به آرمان سیاسی محافظهکاری راستگرا ،لیبرالیسم میانه
و شالودهشکنی چپ به وجود آورد .انقلاب با یک قیام
میرسیدند .بنابراین تا حدودی شگفتآور است که از سال دیگران منتقل میکنند. اجتماعی در پاریس در فوریه آغاز شد ،که در آن چپ
در مقابل این دیدگاه کسانی قرار گرفتند که موافق بودند رادیکال به نظر میرسید قدرت را به دست میآورد.
۱۹۴5تا ۱۹۷۰جنبشهای ضد سیستم به اولین موفقیتها که دولت ابزار نخبگان حاکم است و به همین دلیل نمیتوان این قیام برای اکثر افراد غیرمنتظره بود؛ یک غافلگیری
آنها را در استراتژی سیاسی جنبشهای اجتماعی نادیده خوشحالکننده برای طبقات کارگری ،و یک خطر جدی
دست یافتند .این تغییر ناگهانی در عرصه سیاسی نظام گرفت .به نظر اینان اگر جنبشها قدرت را به دست نگیرند، از دیدگاه نخبگان .در نتیجه این تحولات ،محافظهکاران و
طبقات حاکم میتوانند از قدرت خود -نیروی نظامی و لیبرالها اختلافات خود را که تا آن زمان بسیار بزرگ بود ،با
جهانی مدرن توضیح دقیقی را میطلبد. پلیس ،قدرت اقتصادی و قدرت فرهنگی -برای سرکوب یک اتحاد سیاسی برای سرکوب انقلاب اجتماعی جایگزین
جنبشهای ضدسیستم استفاده کنند .بنابراین به دست ساختند .روند سرکوب در فرانسه سه سال به طول انجامید
پایان جنگ جهانی دوم با تغییرات مهمی در تاریخ نظام آوردن کنترل دستگاه دولتی یک عنصر حیاتی در استراتژی که با تاسیس امپراتوری دوم در زمان ناپلئون سوم به
سیاسی آنها برای دگرگونی نظام تاریخی سلطه است .پس اوج خود رسید .همان سال ۱۸۴۸قیامهای ملیگرایانه
جهان مدرن همراه بود .شروع هژمونی ایالات متحده بر اولویت اصلی جنبشها در ابتدا باید کنترل دولت باشد .فقط در بسیاری از نقاط اروپا به ویژه در مجارستان ،لهستان،
در این صورت است که میتوان دنیا را متحول ساخت .این ایتالیا و آلمان صورت گرفت .مورخان این قیامها را «بهار
ساختارهای اقتصادی و سیاسی جهان مهمترین این تغییرات ملتها» نامیدهاند .اما این قیامهای ملیگرایانه مختلف
استراتژی «دو مرحلهای» نامیده میشود.
بود .ایالات متحده فعالانه به بازسازی اقتصادی اروپای غربی بحث دیگری نیز بین جنبشهای اجتماعی و ملیگرا در ظرف چند سال همگی سرکوب شدند.
جریان بوده است .اولی اصرار داشت که نظام جهانی مدرن این انقلابات باعث شد تا هر سه آیین سیاسی به
و ژاپن کمک کرد تا بازارهایی را برای تولید خود فراهم کند یک سیستم سرمایهداری است و بنابراین مبارزه اساسی یک بازبینی باورها و خط مشیهای سیاسی خود دست
مبارزه طبقاتی در داخل هر کشور بین صاحبان سرمایه و بزنند .مهمترین آنها را میتوان در اردوی محافظهکاران
و همچنین وفاداری سیاسی واقعی آنها را حفظ کند .اما به نیروی کار همواره در جریان است .بین این دو گروه است در بریتانیا مشاهده کرد .آنها تغییرات قطرهچکانی را آغاز
که شکاف دموکراتیک و برابریطلبانه بسیار زیاد بوده ،و کردند و توانستند از بروز تغییرات بنیادین در این کشور
تدریج این هژمونی رو به افول گذاشت به گونهای که در روز به روز در حال افزایش است .بنابراین نیروی کار تنها جلوگیری کنند .این امر باعث شد تا دو جریان لیبرال
و محافظهکار به یکدیگر نزدیک شوند و الگویی را به
دهه ۶۰آن هژمونی دیگر نمیتوانست به معنی سابق خود بدیل ممکن است. وجود آورند که بتواند مورد استقبال دیگر کشورها هم
جنبشهای ملیگرا ارزیابی متفاوتی داشتند .به نظر آنان قرار گیرد .در همین حال ،رادیکالها نیز به همان اندازه
تلقی شود .اینبار ،تولیدکنندگان اتومبیل در اروپای غربی و ستمدیدهترین افراد «مردمی» هستند که از خودمختاری و از آنچه اتفاق افتاده بود ،درسها آموختند .آنها به این
حقوق دموکراتیک محروم بودند و در نتیجه در یک نظام باور رسیدند که قیامهای خودجوش و آرمانگرایانه باید
ژاپن شروع به نفوذ به بازار داخلی ایالات متحده کردند .اما تاریخی با نابرابری روزافزون زندگی میکنند .در نتیجه با سازماندهی نیروها جایگزین شود ،و این برنامهای بود
«بازیگران تاریخی» طبیعی ملتهای تحت ستم هستند. که صبوری و همچنین ایجاد یک ساختار بوروکراتیک را
این کشور همچنان توانست برتری نظامی خود را در جهان تنها زمانی که این ملتهای تحت ستم به قدرت دست یابند، اجتناب ناپذیر میساخت .این تغییرات ،رادیکالها را به
میتوان انتظار داشت که نظامهای تاریخی دموکراتیکتر و لیبرالهای میانه نزدیک ساخت .تفاوت عمده این بود که
حفظ کند .با این حال ،جنگ ویتنام هژمونی ایالات متحده در نسخه رادیکال تغییرات ،بوروکراتهای رادیکال اکنون
برابرتر باشند. نقش متخصصانی را برای ایجاد تحول به عهده میگرفتند.
را از چندین جهت تضعیف کرد .ایالات متحده هزینه در قرن ۱۹این جنبشها رشد آرامی داشتند .دو چیز در سرانجام ،لیبرالها نیز درس بزرگی از انقلاب ۱۸۴۸گرفتند.
مورد آنها در شرایط آن زمان میتوان در نظر گرفت .اولین آنها موضع میانه خود را برجستهتر ساخته و سعی کردند
اقتصادی بالایی برای جنگ پرداخت و مجبور شد استاندارد مورد این است که آنها از نظر سازمانی و سیاسی هنوز کامل ًا هم محافظهکاران و هم رادیکالها را به مدار خود جذب
ضعیف بودند .دوم اینکه سازمانهای آنها همگی در یک کنند .این تلاش برای مدت بسیار طولانی یعنی تا انقلاب
طلا را کنار بگذارد و در نتیجه قدرت اهرم اقتصادی خود را کشور خاص قرار داشتند .هرچند که آنها از نظر روحی و
عملی «بینالمللی» بودن خود را اعلام میکردند .اما واقعیت بعدی در سال ،۱۹۶۸بسیار موفقیتآمیز بود.
در برابر بقیه جهان کاهش داد. این بود که هم رهبران و هم اعضای آنها به دنبال اهدافی در نیمه دوم قرن نوزدهم جنبشهای ضد سیستم به
بودند که در یک کشور مشخص قابل تحقق باشد و همیشه شکل دیگری بروز کردند ]v[.جنبشهای اجتماعی رادیکال
در این شرایط بود که جنبش ۱۹۶۸اتفاق افتاد .این یک و جنبشهای ملیگرایانه ،همراه با گروههای کمتر قوی
به منافع کشور خود اولویت میدادند. مانند جنبشهای زنان و جنبشهای قومی /نژادی /مذهبی
انقلاب جهانی بود به این معنی ساده که در اکثر نقاط بدنامترین نمونه آن در روزهای منتهی به شروع جنگ به وجود آمدند .این جنبشها همگی به یک معنی ساده
جهانی اول رخ داد .در جلسه انترناسیونال سوسیالیست ضدسیستم بودند :آنها با ساختارهای قدرت مستقر در تلاش
جهان رخ داد ،و در همه جا صدای آن طنینانداز شد .البته درست قبل از بروز جنگ ،همه آنها احزاب ملیگرا را محکوم برای به وجود آوردن یک نظام تاریخی دموکراتیکتر و
کردند و مجدداً تأکید کردند که منافع طبقاتی پرولتاریا برابرتر از نظام موجود مبارزه میکردند .با این حال ،این
زبانهای مختلفی داشت .در این جنبش موضوع اصلی مستلزم مبارزه با چشمانداز جنگی است که توسط بورژوازی جنبشها از نظر تحلیلهای خود در مورد چگونگی تعریف
یک کشور علیه بورژوازی کشور دیگر انجام میشود. گروههایی که بیشترین ستم را میکشیدند ،و چگونگی
رد هژمونی ایالات متحده یا امپریالیسم توسط انقلابیون هنگامی که چند روز بعد ،واقعاً جنگ شروع شد ،اعضای اولویتها برای دستیابی به اهداف این جنبش نسبت به
سوسیالیست مجالس مختلف به عنوان میهنپرستان ملیگرا انواع دیگر ،به چند دسته تقسیم شدند .این مباحث بین
بود .البته این انقلابیون «تبانی» اتحاد جماهیر شوروی با به تأیید جنگ رأی دادند .یکی از مخالفان مشهور این تعهد
ناسیونالیستی ،حزب بلشویک به رهبری ولادیمیر لنین بود. جنبشهای مختلف تا امروز ادامه دارد.
امپریالیسم ایالات متحده را نیز محکوم میکردند ،به این به این ترتیب ناسیونالیسم آنها تا زمانی که به قدرت رسیدند
ترتیب آنها مضامین ایدئولوژیک جنگ سرد را به چالش
کشیده و تفاوت بین دو ابرقدرت را به حداقل میرساندند.
در عین حال ،آنها چپ قدیمی را به این دلیل که آنها در
واقع ضد سیستم نبودند ،بلکه با سیستم تبانی نیز داشتند
به چالش میکشیدند .بحث آنها این بود که پرولتاریا به
قدرت هم رسیده ،اما تغییرات اساسی در جهان به وجود
نیامده است .بنابراین ،انقلابیون جنبشهای چپ قدیم را
به عنوان بخشی از مشکل ،نه بخشی از راه حل ،به چالش
میکشیدند .به این شرایط باید شکست توسعهگرایی و
همچنین بحران اقتصادی را نیز افزود .بنابراین ،آن هژمونی
(ادامه دارد) با بحران همراه شده بود.
*دکتر محمود مسائلی استاد بازنشسته روابط و حقوق
بینالملل ،دانشگاههای آتاوا و کارلتون و دبیرکل اندیشکده
بینالمللی نظریههای بدیل با مقام مشورتی دائم نزد ملل
متحد
]i[ World Systems Theory
]ii[ Wallerstein, I. )2021(. The Global Left: Yester-
day, Today, Tomorrow. New York: Routledge
[ ]iiiخلاصهای از کتاب نیز در ۱۳صفحه توسط ناشر در
اختیار عموم قرار گرفته است.
[ ]ivانترناسیونالیسم و بینالمللیگرایی به عنوان واکنشی
نسبت به نظام سرمایهداری جهانی بوده است .پیشگامان
چپ آکادمیک درواقع میخواستهاند در سطح بینالمللی
انقلابی در برابرسیستمجهانی سرمایهداری ایجادکنند.
[ ]vنگاه کنید به نوشتار پیشین با عنوان «درباره مفهوم
چپگرایی…»