Page 13 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۶۱ (دوره جديد
P. 13
صفحه 1 3شماره ۱۹۲۷ هند و پاكستان تا استرالیا و ساحل شرقی افریقا را در بر راه هندوستان ،ولی بویژه از راه این طبقه ،جبران
جمعه ۱۰تا پنجشنبه ۱۶مه ۲۰۲۴ م یگرفت كه چهار چوب برقراری نوعی رابطه اقتصادی بكنیم .به همین دلیل هم من خودم در چند سفری كه
بشود كه در آن ایران نقشی را ایفا بكند كه نقش مهمی به هندوستان كرده بودم ،هر بار با جمعیتهای پارسی
= نظر كشورهای دیگر در این مورد چه بود؟ باشد .در زمان شما چنین مفهومی مطرح شده بود و اگر مقیم هندوستان در دهلی و بمبئی تماس گرفتم و به
ــ ایران م یدانست نم یتواند خودش به تنهایی بگوید من تدریج كسانی را استخدام كردیم و به ایران آوردیم و در
م یخواهم شاهراههای دریایی آن منطقه را نگهداری كنم. شده بود چطور مطرح شده بود؟ ذوب آهن ،سازمان گسترش صنایع و در بان كهای صنعتی
ولی اینكه ما هم سهمی داشته باشیم مطلب دیگری بود .در ــ این موضوع مرحلههای مختلف و ابعاد متفاوتی و غیره به كار گماردیم .بعد هم با تائید اعلیحضرت و
این زمینه بخصوص برخورد ما با غربیها ،بویژه آمریكائیها و داشت .در مرحله اول ،در دهه 60به صورت حوزه پشتیبانی هویدا تصویبنامهای گذراندیم كه پارسیهایی
انگلیسیها ،بود .برای اینكه این كشورها م یگفتند آقا ما كاملاً اقیانوس هند نبود ،بلكه بیشتر توجه به این امر بود كه كه به ایران میآمدند بلافاصله جزء حقوق آنها بود كه
از عهده این كار برم یآئیم و اصول ًا ناتو یك برنامه ویژهای ایران سخت در خاورمیانه تك افتاده بود .تركیه خودش را درخواست اقامت دائم در ایران بكنند و پروانه كار بگیرند
برای اقیانوس هند دارد كه از هر كدام از كشورهای عضو اروپایی میدانست ،عضو ناتو بود و به سمت غرب نگاه و كار برای پارسیها در ایران آزاد بود .از این گذشته ،پس
ناتو چند كشتی در چه پایگاهی باید باشد و غیره .احتیاجی میكرد .شوروی به كلی بسته بود ،و بههرحال همیشه از یك سال اقامت در ایران حق داشتند درخواست تابعیت
به ایران نداریم .ولی شاه اصرار داشت ،ب هرغم اینكه غربیها به عنوان یك تهدیدی بالای سر ما بود .با افغانستان كار بكنند و بلافاصله به آنها تابعیت ایرانی داده م یشد ،و
ادعا یا احساس عدم نیاز م یكنند ،ما هم باید سهمی داشته زیادی نمیشد انجام داد .با پاكستان رابطه خوبی داشتیم، این اثر خیلی زیادی در جامعه پارسی هندوستان گذاشته
باشیم .اینكه گفتم تا حدودی مایل بود ایران سهم داشته ولی كافی نبود .به همین دلیل هم از اول به فكر این بود .خاطرم میآید یك بار خانم پارسی مسنی شروع كرد
باشد برای این است كه اقیانوس هند به قدری بزرگ است افتادیم كه اقلاً با كشورهایی كه اقتصاد باز دارند و فعال و به اقدام كردن برای دریافت تابعیت .گفتم بابت چی شما
كه اصولاً اینكه یك كشوری با جثه نسبتاًكوچك ایران بخواهد پیشرو هستند همكاری بكنیم .این نتیجهاش رابطه نزدیك این كار را میكنید .گفت به خاطر اینكه بچههای ما بلند
را ههای اقیانوس هند را برای كشورهای اروپای غربی ،ژاپن با استرالیا و نیوزیلند از یك طرف و با آفریقای جنوبی م یشوند م یروند به كانادا و آمریكا .من دلم م یسوزد.
و آمریكا باز نگهدارد حالت شوخی پیدا م یكرد .ولی در آن آنجاها احتیاج به این بچهها ندارند .كشور خودمان
مرحله اول ،چون ما تك افتاده بودیم كامل ًا قابل فهم بود كه
احتیاج دارد .و من مایلم كه اینها به ایران برگردند.
از این گذشته ،به علت این كادر فنی كه هندوستان و
پارسیان داشتند و در اختیار ما م یگذاشتند ،ما رابطه خیلی
خوبی با مقامات هندی داشتیم و آن باعث شده بود كه در
بعضی از موارد حساس بتوانیم روی آنها حساب بكنیم .مثل ًا
وقتی كه ما قرار شد با شوروی وارد مذاكره برای ذوب آهن
بشویم ،و پیش از اینكه اعلیحضرت به مسكو بروند و در
آنجا رسماً موافقت بكنند ،یك نكته كه برای ما مطرح بود
این بود كه اگر ما این برنامه كارخانه ذو بآهن با شوروی را
شروع كردیم و به دلائل سیاسی شورو یها وسط كار ما را
رها كردند ،چه كار بكنیم .چون عین این كار برای یوگسلاوی
پیش آمده بود در مورد یك كارخانه ،گمان م یكنم آلومینیوم،
كه روسها شروع به ساختنش كرده بودند و چون رابط هشان
تیره شده بود آن را به امید خدا سپرده بودند .در مورد
ذو بآهن من با وزیر بازرگانی هند ،كه پیش از این عرض
كردم از دوستان من بود ،صحبت كردم و معلوم شد كه
هندوستان كاملاً در شرایطی است كه بتواند هرچیزی را در
حین ساختمان كم بیاوریم برای ما بسازد .این را ،البته ،به
صورت خیلی محرمانه توافق كرده بودیم .وقتی خیال ما از
این طرف راحت شد ،اعلیحضرت در سفر مسكو با اینكه
ذو بآهن را ما از شوروی بگیریم موافقت كرده بودند.
= یعنی ،هندیها م یدانستند كه علت نگرانی شما چه
هست و بر آن اساس با شما موافقت كردند؟
ــ كامل ًا .خوب ،خود هند یها یك كاری كه درباره ذوب
آهن كرده بودند این بود كه از یك كشور نخریده بودند .در
هند هم ذوب آهن ساخت شوروی داشتند ،هم آلمان ،هم
شاه اصرار داشت كه نیروی دریایی ایران نه فقط در خلیج فارس ،كه در اقیانوس هند نیز حضور داشته باشد. آمریكا .آنها هم به همین دلیل كه نم یخواستند هم ریش
و هم قیچی را دست یك كشور بدهند ،تنوع ایجاد كرده از طرف دیگر شد .درست كردن پالایشگاه در آفریقای ببینیم چه كشورهای دیگری در آن منطقه تك افتاده هستند
بودند .ب ههرحال در آن زمان در شرایطی بودند كه تقریباً جنوبی و سفرهایی كه شاه به استرالیا و خاور دور كردند و ما م یتوانیم با آنها نزدیك بشویم .ما در آفریقای جنوبی
هر تجهیزاتی را كه ما م یخواستیم م یتوانستند تولید بكنند .بر این اساس بود .در مرحله بعدی كه در دهه 70بود ،بهرهبرداری بسیار خوبی از موقع خودمان كردیم و امتیاز
ما البته در اصل م یخواستیم از شوروی بخریم ،كه همین ایران صاحب درآمد هنگفتی از نفت شده بود و از آن نفتی فو قالعاد های بدست آوردیم و پالایشگاهی كه ساخته
كار را كردیم .ب ههرحال ،رابطه خوبی با هندیها داشتیم ،اما حالت اقتصادی تكافتادگی بیرون آمده بود .شاه در این بودیم برایمان بسیار پرسود بود .متأسفانه نظام كنونی ایران
خواه ناخواه این همكاری محدود بود به خاطر نوع اقتصاد مورد دیگر یك نوع جا هطلبی اینكه در منطقه اقیانوس چند سال پیش ،درست آن موقعی كه همه م یدانستند كه
هند باید ایران به حساب بیاید داشت ،و توجیه برنامه به زودی در آفریقای جنوبی تبعیضات نژادی هم از بین بست های كه آنها برای خودشان ایجاد كرده بودند.
گسترش نظامی و خرید اسلحهاش هم این بود كه ایران خواهد رفت و آفریقای جنوبی بر م یگردد و م یپیوندد به
= در ارتباط با آن منطقه به طور كلی ،اعلیحضرت در نه فقط باید در خلیج فارس از منافع خودش دفاع بكند ،دنیای امروزی آزاد ،درست پیش از این ،سهام ایران را در آن
مواردی صحبت از Indian Ocean basinم یكرد كه در بلكه شاهراههای بازرگانی اقیانوس هند را باید بتواند تا پالایشگاه فروختند و یك بازار بسیار جالبی را كه هنرمندانه
به دست آورده بودیم ،از دست دادیم( .ادامه دارد) واقع به معنای بستر یا حوزه اقیانوس هند است ،كه احتمالاً حدودی در نگهداریش سهم داشته باشد.