Page 4 - (کیهان لندن - سال سى و دوم ـ شماره ۶۵ (دوره جديد

‫صفحه ‪ - Page 4 - 4‬شماره ‪65‬‬
‫جمعه ‪ 4‬تا پنجشنبه‪ 10‬تیرماه ‪1395‬خورشیدی‬

‫شده است‪ .‬بدتر اینکه خانواد‌هها با توجه به‬ ‫فتیله‪ ،‬چهار ماه تعطیله!‬ ‫روشنک آسترکی ‪ -‬آخرین روزهای خرداد‬
‫بحرا ‌نهای اقتصادی چند سال اخیر در بیشتر‬ ‫و پایان بهار در ایران همواره یادآور پایان سال‬
‫موارد توانایی پرداخت شهریه همین کلا ‌سها‬ ‫برنامه» تابستانی مانند کلاس زبان و نقاشی‬ ‫تحصیلی هم کم نیستند و چرا باید دان ‌شآموز‬ ‫نارضایتی که از سیستم درآمدی و مدیریتی در‬ ‫تحصیلی برای دانش آموزان بوده‪ .‬روزهایی که‬
‫را هم ندارند‪ .‬در آموزش و پرورش کشور‪ ،‬هیچ‬ ‫و شنا از جمله پاس ‌خهایی است که در موضوع‬ ‫‪ ۱۲۰‬روز از فضای درس و دان ‌شاندوزی دور‬ ‫آموزش پرورش دارند انگیز‌های برای مخالفت‬ ‫‪ ۹‬ماه سال تحصیلی که از اول مهر آغاز م ‌یشود‪،‬‬
‫برنامه و تلاشی برای سامان دادن به مساله‬ ‫انشای «تابستان خود را چگونه گذراندید»‬ ‫باشد یک سوی ماجراست و سوی دیگر ماجرا‬ ‫ندارند و تعداد اندکی هم دید‌هام که موافقند»‪.‬‬ ‫به پایان م ‌یرسد و تعطیلات سه ماهه تابستان‬
‫آموزش وجود ندارد و این گره کور ماجراست‪.‬‬ ‫تکرار م ‌یشود‪ ،‬اما واقعیت این است که همین‬ ‫این پرسش است که دان ‌شآموزان در طول‬ ‫این آموزگار مقطع دبستان معتقد است‪،‬‬ ‫جای خود را به درس و مدرسه م ‌یدهد‪ .‬این‬
‫یعنی وزارت آموزش و پرورش تنها خود را در‬ ‫کلا ‌سهای فوق برنامه یا تابستانی هم هیچ‬ ‫این تعطیلات چه می‌کنند؟ واقعیت این است‬ ‫در این روند آموزگاران دلسوز و با وجدان هم‬ ‫روند اما چند سالی است در مقاطع دبستان‬
‫قبال سال تحصیل ‌یای که ‪ ۹‬ماهه بود و الان‬ ‫مسیر مشخصی را نم ‌یروند و در واقع خانواد‌هها‬ ‫که کودکان دبستانی چه در تهران به عنوان‬ ‫کاری از دستشان بر نم ‌یآید‪ .‬وی م ‌یافزاید‪:‬‬ ‫ایران دستخوش تغییراتی شده به طوری که‬
‫به مرحمت سوء مدیری ‌تها در مقطع تابستان‬ ‫بهطوربیبرنامهکودکانرادرکلا ‌سهاییثبت‬ ‫پایتخت و چه در شهرستا ‌نها از هیچ برنامه‬ ‫«من خودم امسال پایه چهارم دبستان را‬ ‫دان ‌شآموزان دبستانی با آغاز اردیبهشت ماه‬
‫به هفت ماه کاهش پیدا کرده‪ ،‬مسئول م ‌یداند‬ ‫نام می‌کنند که مشخص نیست ‪ ۱۰‬سال بعد‬ ‫مشخص آموزشی بهره نم ‌یبرند‪ .‬هر چند‬ ‫تدریس می‌کردم‪ .‬بر اساس هماهنگی مدرسه‪،‬‬ ‫مشغول آزمو ‌نهای ارزشیابی م ‌یشوند و در‬
‫و در چهار– پنج ماه دیگر دان ‌شآموز به حال‬ ‫چه مهارت ویژ‌های به اکثر این کودکان افزوده‬ ‫شرکت در کلا ‌سهای به اصطلاح «فوق‬ ‫آزمو ‌نهای ارزشیابی پایان سال را در نیمه‬ ‫انتظار شروع تعطیلات تابستانی در نخستین‬
‫خود رها م ‌یشود‪ .‬با بیان همین نکات و در‬ ‫دوم اردیبهشت برگزار کردیم اما من به‬
‫نظر گرفتن مشکلات محتوایی کتا ‌بها و عدم‬ ‫دان ‌شآموزان گفتم تا دو هفته دیگر در مدرسه‬ ‫روزهای خرداد هستند‪.‬‬
‫مهار ‌تهای لازم آموزشی در برخی معلمان و‬ ‫هستم و م ‌یتوانید بیایید و با هم در ‌سها را‬ ‫پایان سال تحصیلی افزایش تعطیلات‬
‫امکانات اندک این وزارتخانه‪ ،‬م ‌یتوان به میزان‬ ‫دوباره مرور کنیم‪ ،‬چون بقیه کلا ‌سها نیامدند‪،‬‬ ‫تابستان از سه ماه به چهار ماه باعث واکنش‬
‫دان ‌شآموزان من هم نیامدند و عمل ًا کلاس من‬ ‫منفی فعالان حوزه آموزش شده و ادامه این‬
‫بهر‌هوری نظام آموزشی در ایران پی برد»‪.‬‬ ‫روند را برای دانش آموزان مخرب ارزیابی‬
‫هم تعطیل شد»‪.‬‬ ‫می‌کنند‪ .‬تعطیلاتی که از سال ‪ ۹۲‬به بهانه‬
‫شناور شدن تعطیلات در طول سال‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری و سال ‪ ۹۳‬به‬
‫نبود برنامه در آموزش و پرورش‪ ،‬گره‬ ‫بهانه مسابقات جام جهانی‪ ،‬به طور رسمی‬
‫هر چند مسئولان آموزش و پرورش در‬ ‫کور ماجرا‬ ‫اعلام شد و تعطیلات تابستانی مدارس را به‬
‫سا ‌لهای گذشته صدای مخالفان با تعطیلات‬ ‫میانگین ‪ ۱۲۰‬روز در این سالها افزایش داده‬
‫طولانی تابستانی در مدارس را نشنیده و اقدامی‬ ‫‪40158‬علیرضا که در یکی از مدارس تهران‬ ‫است‪ .‬هرچند برای بیشتر دان ‌شآموزان داشتن‬
‫برای سامان دادن به مدت تعطیلات نکرد‌هاند‪،‬‬ ‫دبیر و کارشناس ارشد مدیریت آموزشی است‬ ‫تعطیلات طولان ‌یتر دلنشین و خوشایند است‬
‫اما سازمان گردشگری ایران درخواست انجام‬ ‫نیز از مخالفان افزایش تعطیلات تابستانی‬ ‫اما منتقدان افزایش تعطیلات معتقدند ‪۱۲۰‬‬
‫طرح شناور شدن تعطیلات مدارس را پیگیری‬ ‫در مدارس است‪ .‬او در گفتگو با کیهان‬ ‫روز تعطیلات تابستانی در کنار حدود ‪۴۰‬‬
‫لندن بزرگترین اشکال این طرح را رها‬ ‫روز تعطیلات میان سال تحصیلی باعث وارد‬
‫می‌کند‪.‬‬ ‫شدن دان ‌شآموزان در این تعطیلات طولانی‬ ‫شدن زیا ‌نهای جبرا ‌نناپذیر به روند آموزش‬
‫سازمان گردشگری در مورد شناور شدن‬ ‫م ‌یداند‪ .‬او معتقد است‪« :‬نفس تعطیلات‬
‫تعطیلات معتقد است زمانی که حجم زیادی‬ ‫طولانی خودش باید به طور جدی مورد بحث‬ ‫در کشور خواهد شد‪.‬‬
‫از مسافرت در یک زمان خاص ایجاد شود‬ ‫قرار بگیرد‪ .‬اینکه دان ‌شآموزان در حالی که‬ ‫مرتضی شکوهی‪ ،‬معاون دفتر آموزش ابتدایی‬
‫مراکز گردشگری و هت ‌لها‪ ،‬امکان کمتری‬ ‫از تعطیلات دو سه هفت ‌های نوروز استفاده‬ ‫وزارت آموزش و سال گذشته درباره تعطیلی‬
‫برای اسکان دارند و مردم مجبور م ‌یشوند از‬ ‫می‌کنند و تعطیلات رسمی در طول سال‬ ‫زودهنگام مدارس ابتدایی گفته بود‪« :‬طبق‬
‫مراکز اقامتی دیگر استفاده کنند که برای این‬ ‫مقررات موجود و بر اساس مصوبه شورای عالی‬
‫کار طراحی نشد‌هاند‪ .‬بعض ‌یها در عید نوروز‬ ‫آموزش و پرورش‪ ،‬دان ‌شآموزان باید حداقل‬
‫امسال در فضای مجازی به ستادهای اسکان‬ ‫‪ ۸۰۰‬جلسه آموزشی را در یک سال تحصیلی‬
‫آموزش و پرورش ایراد م ‌یگرفتند اما اگر این‬
‫مدارس نبودند این حجم از مسافران کجا باید‬ ‫بگذرانند»‪.‬‬
‫م ‌یماندند؟ اگر تعطیلات مدارس در طول‬
‫سال توزیع شود هر خانواد‌های م ‌یتواند برای‬ ‫اگر مسئولان مخالفتی داشتند‪ ،‬اقدام‬
‫تعطیلات خود برنامه و زمان مشخصی انتخاب‬ ‫م ‌یکردند‬
‫کند‪ ،‬اقتصاد گردشگری در کل مناطق کشور‬
‫خانم بهرامی یکی از معلمان مقطع دبستان‬
‫توزیع شود و اشتغال شکل بگیرد‪.‬‬ ‫است که از مخالفان افزایش تعطیلات تابستانی‬
‫بنابرگزار ‌شهادیماهسالگذشتهعل ‌یاصغر‬ ‫در مدارس دوره ابتدایی در ایران است‪ .‬او در‬
‫فانی‪ ،‬وزیر آموزش و پرورش به طور تلویحی با‬ ‫مورد اشکالات زودهنگام تعطیلات تابستانی‬
‫شناور شدن تعطیلات در طول سال مخالفت‬ ‫به کیهان لندن م ‌یگوید‪« :‬چهار ماه تعطیلات‬
‫کرده بود اما علی زرافشان‪ ،‬معاون آموزش‬ ‫بی وقفه برای دانش آموزان دبستانی باعث‬
‫متوسطه وزارت آموزش و پرورش‪ ،‬سوم‬ ‫م ‌یشود آنها به خاطر سن کمی که دارند کامل‬
‫خردادماه در اظهاراتی با کم کردن تعطیلات‬ ‫از فضا و جو آموزشی فاصله بگیرند و چون در‬
‫تابستانی و توزیع آن در روزهای سال موافقت‬ ‫طول تابستان خانواد‌هها در ‌سها را با کودکان‬
‫کرده و گفته است‪« :‬ساماندهی زمان آموزش و‬ ‫مرور نمی‌کنند در نتیجه دان ‌شآموز وقتی وارد‬
‫تقویم آموزشی وزارت آموزش و پرورش کشور‬ ‫پایه جدید م ‌یشود باید مدتی معلم در ‌سهای‬
‫باید طوری تنظیم شود که آموزش در طول‬ ‫سال پیش را مرور کند و حداقل سه چهار‬
‫‪ ١٢‬ماه سال باشد و تعطیلات هم در طول‬ ‫هفته طول می‌کشد تا دان ‌شآموزان دوباره در‬
‫سال توزیع شود‪ .‬تعطیلات زمستانی و تابستانی‬
‫چهارچوب درس و کلاس قرار بگیرند»‪.‬‬
‫باعث م ‌یشود توزیع زمان صورت گیرد»‪.‬‬ ‫او در مورد نظر معلمان و مسئولان آموزش‬
‫اما هنوز مشخص نیست اگر آموزش و پرورش‬ ‫و پرورش م ‌یگوید‪« :‬اگر مسئولان مخالفتی با‬
‫بخواهد طرح شناور شدن تعطیلات را به طور‬ ‫این روند داشتند که حتماً اقدامی می‌کردند‬
‫جدی دنبال کند‪ ،‬آیا باز هم دان ‌شآموزان‪ ،‬به‬ ‫و دستورالعملی صادر می‌کردند که مثل ًا‬
‫ویژه دان ‌شآموزان مقطع دبستان از فرص ‌تهای‬ ‫دان ‌شآموزان موظف هستند تا آخر خرداد به‬
‫آموزش بیشتری در طول سال بهر‌همند‬ ‫مدرسه بیایند اما سکوتشان و عدم مخالفتشان‬
‫خواهند شد یا دوباره نزدیک به چهار ماه در‬ ‫با تعطیل شدن کلا ‌سها در اول خرداد لابد‬
‫سال را بدون برنامه آموزشی و پرورشی منظم‬ ‫نشانه رضایتشان است‪ .‬معلمان هم برخی‬
‫مخالفند و صادقانه بگویم برخی هم به دلیل‬
‫به بطالت خواهند گذراند‪.‬‬

‫کردیم نه تنها این کار را انجام دهد بلکه خوانندگان‬ ‫وی ساکن هستند‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1390‬آریا از اندونزی با بخش «نظر شما برای‬ ‫سرورقی زنده زندگی‬
‫کیهان لندن را تا پایان اینکه ماجرای مهاجرتش به‬ ‫خواننده دیگری این یادداشت آریا را خواند و حاضر‬ ‫ما مهم است» سایت کیهان لندن‪ ،‬کیهان آنلاین‪ ،‬تماس‬ ‫ماجرایی از نسل تازه موج مهاجرت ایرانیان‬
‫استرالیا به کجا خواهد رسید‪ ،‬با خود همراه کند‪.‬‬ ‫شد هزینه اشتراک کیهان را برای آریا و دیگر ایرانیان‬ ‫گرفت و پس از ابراز مهر و علاقه به این روزنامه‪ ،‬خواهش‬
‫حال با انتشار نسخه پی دی اف کیهان لندن‪ ،‬هر هفته‬ ‫کرد مطالب کیهان لندن در فرماتی برایش فرستاده شود‬ ‫اول با من به جاکارتا بیایید!‬
‫بخشی از ماجرای مهاجرت آریا و خانواد ‌هاش به استرالیا‬ ‫کمپ پناهجویان در اندونزی بپردازد‪.‬‬ ‫که بتواند با امکانات اندکی که در آنجا دارد بخواند و در‬
‫ضمناآریاابرازعلاقهکردماجراهاییراکهازسرگذرانده‬ ‫اختیار دیگر پنا ‌هجویان ایرانی قرار دهد که در کمپ‬
‫را به همان زبانی که خودش بیان م ‌یکرد‪ ،‬م ‌یخوانید‪:‬‬ ‫با خوانندگان کیهان در میان بگذارد‪ .‬ما از او خواهش‬

‫دیروز برادر على دوستم كه در‬ ‫و همسرم تحمل داشته باشند من‬ ‫ندارم و اون كرد بى منطق و دهن لق‬ ‫و میخوان خان ‌مهاشون راحت باشن‪.‬‬ ‫راحت باشن‪ .‬اینجور كه متوجه شدم‬ ‫بخش شصت و پنجم‪:‬‬
‫استرالیاست به على زنگ زده بود‬ ‫كالیدرس رو به چنین جایى ترجیح‬ ‫آدم حسابیه و اگه تو غربت هموطنت‬ ‫من نگفتم كه خان ‌مهاشون راحت‬ ‫تو اندونزى فقط كمپ ما از بقیه‬
‫و گفته بود كه استرالیا یه كشتى‬ ‫میدم الان هم همش باید تو اتاق‬ ‫م ‌یخواست بیاد تو اتاقى كه آى او ام‬ ‫نباشند اما راحتى خودشون به چه‬ ‫كم ‌پها شرایط بهترى داره كه هر‬ ‫چرا ما ایران ‌یها‬
‫رو برگردونده مالزى‪ ،‬برادر على‬ ‫بمونیم‪ .‬از صبح بیرون نرفتیم و هر‬ ‫خرجش رو میده و اخم و تخم و بد‬ ‫قیمتى؟ بعضى وقتها میگم اگه تو‬ ‫كس میتونه اتاق جدا داشته باشه‪.‬‬
‫فقط پنج روز تو اندونزى بود و با‬ ‫وقت بخواهیم بیرون بریم باید باهم‬ ‫اخلاقى كنى كه فقط میخوان راحت‬ ‫بیابون گیر م ‌یكردیم چى م ‌یشد؟! به‬ ‫دیشب با همسرم صحبت م ‌یكردم‬ ‫پشتیبان هم‬
‫دختر كوچولوش كه بچه طلاق بود‬ ‫بریم و از بین این همه آدم رد بشیم‪.‬‬ ‫باشند‪ ،‬رفتار بسیار خوبیه و برای من‬ ‫جاى اینكه تو كشور غریب همدیگه‬ ‫كه اگه تحمل دارى خودمون رو‬
‫رفت و رسید‪ .‬الان هم با دخترش‬ ‫نمى‌دونم شاید من اشتباه م ‌یكنم‪.‬‬ ‫تعریف نشده‪ ،‬حالا خوش به غیرتشون‬ ‫رو درك و كمك كنیم‪ ،‬همش تظاهر‬ ‫انتقال بدیم كالیدرس‪ .‬در جاكارتا‬ ‫نیستیم؟‬
‫تو «برزبن» هستند‪ .‬اونا كلا پنج روز‬ ‫آى او ام كه میگه ما شما رو عمدا تو‬ ‫كه زن و بچه من باید تو واحدى‬ ‫می‌کنیم‪ .‬بیچاره كارمند آى او ام كه‬ ‫همسرم بدجور ترسیده بود بهش‬
‫اندونزى بودند تا رسیدند كریسمس‬ ‫شرایط سخت قرار میدیم تا به شما‬ ‫باشن كه پر پلیسه و مجردهاى افغانى‬ ‫میخواد اتاق رو تعمیر كنه‪ .‬چطور‬ ‫گفتم درسته اونجا شرایطش سخته‬ ‫امروز س ‌هشنبه نهم آگوست تو‬
‫ولی على رو نه ماهه که از این زندان‬ ‫فشار بیاد و ببینیم كى كم میاره و‬ ‫اینجا رفت آمد كنند و اونها هم تو‬ ‫حالیش كنم كه بابا اینها میخوان تو‬ ‫ولى سریعتر جواب میدن و دیگه‬ ‫خواب بودم كه افكار زیادى از ذهنم‬
‫به اون زندان میبرند‪ .‬واقعا جریان‬ ‫درگیر میشه‪ ،‬حتما زندگى كردن با‬ ‫واحدها فقط میخوان راحت باشند‬ ‫ساختمان راحت باشن و اگه بگم اینها‬ ‫اینقدر از دیدن این همه زشتى آزرده‬ ‫م ‌یگذشت و آنقدر به ذهنم فشار‬
‫چیه كه به قول مادرم «یكى به گنج‬ ‫آدم مریضى كه به خاطر باخت تو‬ ‫و من هم كسى نیستم كه بخوام به‬ ‫دوست ندارند كسى پیششون بیاد‬ ‫اومد كه تنها نوشتن آنچه كه در‬
‫بازى شطرنج شیشه میز رو میشكنه‬ ‫زور برم جایى بمونم كه اخم و تخم‬ ‫فكر میكنه كه من نمى‌سازم‪ .‬شاید‬ ‫نمى‌شیم‪.‬‬
‫و یكى به رنج!»‬ ‫و یه تیكه از شیشه رو مثل چاقو رو‬ ‫ببینم‪ ،‬خوش به غیرتشون‪ .‬اگه پوریا‬ ‫هم من آدم بدى هستم و خودم خبر‬ ‫اینجا چیزهایى به چشم دیدم كه‬ ‫ذهنم م ‌یگذشت منو راحت كرد‪.‬‬
‫پی نویس‪ :‬امشب بیدار شدم و‬ ‫به اهورا میگیره و بچه پنج ماهه رو‬ ‫منو سخت آزرده كرد‪ .‬وقتى كیهان‬ ‫بعد از حدود دو هفته از جابجایى‬
‫رفتم پایین که سحری بگیرم‪ .‬دیدم‬ ‫كتك میزنه هم جزیى از سیاستشونه‪.‬‬ ‫عزیز جواب پیام منو میده چند‬ ‫موقت دیشب یه اتاق به ما دادند اما‬
‫پلیسی که توی واحد ماست منو صدا‬ ‫به خاطر همه این چیزها حالا پوریا‬ ‫بار پیام رو میخونم چون تو پیام‬ ‫بعد از یك ساعت مسئول اینجا گفت‬
‫زد و یه بسته پر از روزنامه رو به من‬ ‫كه از اسلحه و پلیس وحشت داره‬ ‫چیزهایى م ‌یبینم كه اینجا بین‬ ‫كه پلی ‌سها بعلاوه اون مرد افغانى‬
‫داد‪ .‬نم ‌یدونید چقدر خوشحال شدم‪.‬‬ ‫باید هر روز پلی ‌سها رو ببینه‪ .‬واقعا‬ ‫هموطنان به ندرت مى‌بینم‪ .‬تو پیام‬ ‫مجرد كه مشكل قلبى داره هم میان‬
‫بچ ‌هها هم برای بردن سحری اومده‬ ‫من اینجا فهمیدم علت بخش زیادى‬ ‫شما‪ ،‬صفا هست زیبایى هست و‬ ‫تو این واحدى كه به ما جا دادند‪.‬‬
‫بودند و با دیدن بسته روزنامه به‬ ‫از بدبختى‌هاى ما ایرانى‌ها نداشتن‬ ‫احترام هست‪ .‬كلا پیام شما نشان از‬ ‫در اینكه آى او ام نمیخواد هزینه‬
‫همدیگه م ‌یگفتند روزنام ‌هها رسیده‪.‬‬ ‫اون همه خوبى كه بین شما هست‬ ‫بیشترى گردنش بیفته شكى نیست‬
‫خیلی خوشحال شدیم‪ .‬از شما و‬ ‫اتحاده‪.‬‬ ‫داره و من اگه کیهان عزیز این اجازه‬ ‫و قول دادند كه تا یكى دو هفته اتاق‬
‫هموطن مهربونی که زحمت کشید‬ ‫نمى‌دونم دستى در كاره كه‬ ‫رو نمى‌داد كه درد خودم و دیگر‬ ‫قبلى رو تعمیر كنند و ما برگردیم به‬
‫و از یک کشور دیگه روزنام ‌ههای‬ ‫روزنام ‌هها به دست ما نرسه؟ آخرین‬ ‫هموطنان رو انعكاس بدم شاید خیلى‬
‫خودش رو برای ما فرستاد ممنونیم‪.‬‬ ‫آدرسى كه برای كیهان عزیز فرستادم‬ ‫همون اتاقى كه آب چكه م ‌یكرد‪.‬‬
‫تو این جمع ما که چند روزه چیزهای‬ ‫اول با كارمندهاى اینجا چك كردم‬ ‫كم مى‌آوردم‪.‬‬ ‫حالا كى اینها رو حالى كنه كه‬
‫بدی اتفاق افتاده‪ ،‬ما رو با زیبایی‬ ‫و اونها هم تاییدش كردند و بعد‬ ‫درد اینجاست كه پیش بعضى از‬ ‫بابا اینها میخوان راحت باشن‪ ،‬تو‬
‫کارتون شرمنده کردین‪ .‬سپاسگزارم‪.‬‬ ‫فرستادم‪ .‬اینم از شانس بد ماست كه‬ ‫هموطنان اتاق هست ولى خیلى‌ها‬ ‫یه كمپ بیست و چهار نفری که‬
‫از روزى كه به اندونزى اومدیم همش‬ ‫فقط تو روى آدم با آدم خوبن و وقتى‬ ‫ایرانى و خانواده هستند توی یک‬
‫بدرود‪.‬‬ ‫میخواى برى تو اتاقى كه متعلق به‬ ‫اتاق بیست مترى همه روی هم‬
‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫بدبیارى آوردیم‪.‬‬ ‫خودشون نیست اخم و تخم م ‌یكنند‬ ‫م ‌یخوابند و اینجا هموط ‌نها كسى‬
‫رو راه نمى‌دهند تا همسرهاشون‬