مایلی کیت جلالی – «درخت اسلام باید بطور مداوم با خون شهدا تغذیه شود ». این عبارت تکاندهندهای است که توسط روحالله خمینی بنیانگذار رژیم اسلامی که از سال ۱۹۷۹ بر ایران حاکم است بیان شده. امروز استفاده از شهدا، سپر انسانی و قربانیها توسط گروه تروریستی حماس، به راستی، یادآور شیوه و عمل رژیم خمینیست است.
رژیم جمهوری اسلامی و رهبران فلسطینی بطور مشترک بخشی از تاریخ اخیر ایران را نوشتهاند. یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین (پیالاو) اولین نماینده رسمی بود که بلافاصله بعد از تصاحب قدرت توسط اسلامگرایان در سال ۱۹۷۹ به ایران سفر کرد. به نظر میرسد او در طول فرآیند طولانی حمله مشترک به ایران توسط روحالله خمینی و همکارانش، فعالانه شرکت داشته است. خمینی ذاتاً یهودستیز بود و نشردهنده تئوری توطئه در این موارد بسیار آشکارا عقاید خود را بیان میکرد [۱]. عرفات در آن رویداد سرنوشتساز، فرصتی استراتژیک برای برهم زدن توازن قدرت در خاورمیانه و پیوستن به یک جنبش اسلامی جدید در مبارزه با دولت اسرائیل دید و گفت « امروز ایران، فردا فلسطین ». او با مخالفان ایران شاهنشاهی، شامل سازمانهای چریکی مارکسیست و گروههای اسلامی، متحد بود. با هدایت توسط ایدئولوژیهای ویرانگر، این مخالفان به اردوگاههای آموزشی پیالاو در یمن، اردن، و لبنان میپیوستند. با وجود این همکاری، عرفات بعدها در جنگ ایران و عراق به خمینی پشت کرد تا از دست دادن حمایت جهان عرب از فلسطین جلوگیری کند.
با این حال، عرفات همچنان یکی از همدستان اصلی در توطئهای است که منجر به سرنگونی شاهنشاهی پهلوی، یکی از متحدان قابل اعتماد ایالات متحده، که استحکام خاورمیانه را تضمین میکرد، شد. در سال ۱۹۷۷، رئیس جمهور وقت آمریکا، جیمی کارتر، در سفر رسمی به تهران، ایران شاهنشاهی را به عنوان « جزیره ثبات در یکی از ناامنترین مناطق دنیا » توصیف کرد. رونالد ریگان شاه ایران را « متحد وفادار » نامید. با این حال، شاه ایران مانعی غیرقابل عبور برای اهداف عرفات بود. در یک مصاحبه در سال ۱۹۷۶ در یک شبکه تلویزیونی آمریکایی، شاه ضمن همدردی با مردم فلسطین اظهار کرد: «دوستان خوب فلسطینیمان باید بدانند که ترساندن جهان با تروریسم و باجگیری حد و مرزی دارد ». شاه در آن زمان در حال تلاش برای عادی ساختن تدریجی روابط دیپلماتیک بین جهان اسلام و اسرائیل بود، به ویژه در چارچوب روابط اسرائیل و مصر تحت ریاست انور سادات که به لطف پیمانی بین توسط اسرائیل با مراکش و ایران پیش میرفت. همان دیدگاهی که امروز در ارتباط با «پیمان ابراهیم» دیده میشود. در واقع، ریچارد نیکسون شاه را « تنها دوست اسرائیل » در منطقه توصیف کرد. بدون شک، اگر شاهنشاهی پهلوی در ایران در قدرت باقی میماند، وضعیت امروز کشور و منطقه بسیار متفاوت میبود.
سازمان تروریستی حماس بخشی از شبکه شبهنظامیانی است که توسط رژیم اسلامی در ایران تشکیل شده است. امروز، وضعیت عوض شده است: اعضای حماس کسانی هستند که توسط رژیم اسلامی آموزش دیده و مسلح شدهاند. شیوه عملیاتی که حماس دنبال میکند یادآور سازمانهایی مانند حزب کمونیستی توده و فداییان خلق، فداییان اسلام، یا مجاهدین خلق است که خمینی را به قدرت رساندند. باید اشاره کرد آتشسوزی جنایتکارانه در سینما رکس در آبادان در سال ۱۹۷۸ که توسط نیروهای اسلامی با هدف اتهام زدن به دولت شاهنشاهی و ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) انجام شد، بیش از ۴۵۰ نفر که در سینما مسدود شده بودند، کشته شدند. و یا قتل سیاستمداران و نیروهای نظامی شریف از سال ۱۹۷۹؛ کشتار غیرقابل توجیه غیرنظامیان؛ نمایش خیابانی با جسدهای قطع عضو شده یا سوخته؛ گروگانگیری سفارت ایالات متحده در تهران؛ تبلیغات بیپایه و اساس، مضحک [۲] و بیانتها، و بیشتر از همه تبلیغات ضدپهلوی و اطلاعات نادرست. برای رژیم اسلامی مانند حماس، قربانی کردن زندگی انسانها یک وسیله موجه برای دستیابی به مأموریتشان است که نشان میدهد که ایدئولوژی بر زندگی انسان غلبه میکند.
تبلیغ و گسترشطلبی اسلامی شعار رژیم در ایران است. منشأ آن در کتاب خمینی «ولایت فقیه: حکومت اسلامی (۱۹۷۰)» نهفته است که بنیان ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است و همانطور که در بالا گفته شد شامل تئوریهای توطئه ضدیهودی است. این متن سپس با سپردن یک «مأموریت عقیدتی» به نیروهای مسلح در قانون اساسی موسوم به جمهوری اسلامی ۱۳۵۷ گنجانده شد: «جهاد» (جنگ مقدس) و «مبارزه در مسیر گسترش حاکمیت قانون خدا در دنیا (مطابق با آیه هشتم، سوره ۶۰ قرآن)» است. در ذهنیت رژیم، تنها یک قانون وجود دارد، قانون الله، یا تفسیر بنیادگرایانه آنها از آن که موظف به تبلیغ آن از طریق مبارزه ای است که «با استفاده از تمام قوا» و «میان دشمن ایجاد رعب و وحشت میکند». واقعیت همین است: جمهوری اسلامی یک رژیم سیاسی عادی نیست. ایران پایگاه نظامی آن و سکوی پرتاب خلافت اسلامی شیعی است.
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، وظیفه رژیم، تداوم «انقلاب اسلامی در داخل و خارج کشور» به ویژه در «گسترش روابط بینالمللی با دیگر جنبشهای اسلامی [و نه دولتها]» است که سعی دارد «راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند». چگونه این کار را انجام خواهد داد؟ مانند اخوان المسلمین، با تأمین مالی و نفوذ در مراکز اسلامی، مساجد، سازمانهای غیردولتی، و موسسات آموزشی، جایی که ممکن است توانایی جذب پیروان، افراطی کردن مسلمانان میانهرو را داشته باشد و در دنیای آزاد به تبلیغ آن بپردازد آنهم در حالی که از انفعال سیاسی در غرب سوء استفاده میکند (که حتی توسط امارات متحده عربی نیز مورد انتقاد قرار گرفته). با این حال، برای اتحاد با «جنبشهای اسلامی»، باید یک هدف مشترک وجود داشته باشد. جمهوری اسلامی از مرگ، تراژدی کودکان جنگ، خون شهدا، و بدبختی دیگران تغذیه میکند. رژیم خمینیست از مرگ فلسطینیان تجلیل میکند و از آن ابزاری میسازد برای تبلیغات جهادی خود و از این طریق سپاهی از حامیان خود را گرد میآورد که آماده برافروختن جمعیتی از شورشیان هستند که سادهلوحانه معتقدند برای صلح و برای مظلومان راهپیمایی میکنند.
در حالی که ایران زمانی کوروش کبیر، بنیانگذار امپراتوری ایران- پادشاه سکولار و آزادیبخش قوم یهود، که الهامبخش توماس جفرسون بود- را میشناخت، ظهور رژیم جمهوری اسلامی، این صفحه سیاه در تاریخ سه هزار ساله ایران، کمک زیادی به پیشرفت بینالمللی اسلامگرایی کرده است. اولین قربانیان آن مسلمانان و یهودیان هستند. اما اسلامگرایی تنها نیست. کمونیسم و اسلامگرایی، یا آنطور که شاه ایران در کتاب «پاسخ به تاریخ» نامیده است، «اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه» هنوز وجود دارد، البته به شکل دیگری. گسترش آن در جهان آزاد در شش ماه گذشته مشهود بوده و عمدتاً در مدارس و دانشگاه ها لانه میکند، جایی که جوانان بیشتر وقت خود را در آنجا میگذرانند، جایی که مغزشویی به راهروها، کلاسها و کافهها نفوذ میکند، زیرا آنچه در خیابانهای بروکسل، پاریس، نیویورک، برلین، لندن، مونترال یا تورنتو، میبینیم، به قول ولیعهد رضا پهلوی، «جنگ بین ارزشهاست». در شرایط فعلی جنگ با اسلامگرایی بنیادگرا نبرد همگانی است. در سال ۱۹۷۹ ایران را در یک حمله استراتژیک توسط همان تشکیلات گسترشطلبی که به گروههای تروریستی مانند حماس کمک مالی میکند، از دست دادیم. این درگیری وارداتی تا کجا پیش خواهد رفت؟ این موضوع تا حد زیادی به تصمیمات و سیاستهای جهان آزاد بستگی دارد.
*مایلی کیت جلالی، کارآفرین و حقوقدان دارای مدرک لیسانس حقوق از دانشگاه اتاوا و مدرک دکترای حرفهای حقوق از دانشگاه مونترآل است. او در حال اتمام مدرک کارشناسی ارشد حقوق در دانشگاه مونترآل است. تحقیقات او بر ایران دوره پهلوی و رژیم فعلی و قانون اساسی آن تمرکز دارد.
[۱] در کتاب «ولایت فقیه»، خمینی ۱۸ بار از عبارت «یهودیان» استفاده کرده است. چند نمونه: «امروز میبینیم که یهودیان (خدا لعنتشان کند) به متن قرآن دخل میزنند و تغییراتی ایجاد میکنند»؛ «باید اعتراض کنیم و مردم را آگاه کنیم که یهودیان و حامیان خارجی آنها مخالف اصول بنیادی اسلام هستند و میخواهند سلطه یهود را در سراسر دنیا برقرار کنند».
[۲] همکاران اسلامی- مارکسیستی خمینی ادعا میکردند که ساواک از خرس برای تجاوز جنسی به زندانیان استفاده میکرده آنهم در حالی که زندانیان از یک پنکه سقفی در حال چرخش آویزان بودند!
*منبع: آپادانا تلگراف
*ترجمه این مطلب به فارسی در اختیار کیهان لندن گذاشته شده است.