با وجود بودجهپاشی هنگفت حکومت برای افزایش جمعیت، نتایج یک پیمایش حکومتی نشان میدهد تمایل به فرزندآوری حتی در بین زنان خانهدار نیز با کاهش روبروست. در این میان غلامحسین حداد عادل در طرحی کپی شده از کره جنوبی پیشنهاد تأسیس «وزارت رشد جمعیت» را ارائه داده است.
نتایج طرح «موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان» نشان از کاهش تمایل زنان ایرانی به فرزندآوری دارد؛ کاهش تمایل به داشتن بیش از دو فرزند در میان زنان خانهدار هم قابل توجه است.
از پاسخگویان پرسیده شده «آیا تمایل دارید در آینده صاحب فرزند شوید؟»؛ ۵۱ درصد از پاسخگویان تمایل داشتند در آینده صاحب فرزند شوند و ۲۴ درصد، قصدی برای فرزنددار شدن در آینده نداشتند. همچنین ۱۶/۲ درصد گفتهاند تعداد فرزندانشان کافی است.
مردان با ۵۸/۷ درصد و زنان با ۴۳/۳ درصد، جواب «آری» به این سوال دادهاند و ۷۹/۴ درصد از کسانی که مجرد بودهاند گفتهاند، تمایل دارند در آینده بچهدار شوند اما این عدد در بین متاهلان، ۳۶/۷ درصد بوده است. از بین مشاغل، بیکاران با ۶۶/۳ درصد و ساکنان سیستان و بلوچستان با ۶۶ درصد بیشترین موافقان و ساکنان گیلان با ۳۰/۸ درصد بیشترین مخالفان فرزندآوری بودهاند.
شهلا کاظمیپور جمعیتشناس درباره نتایج این پیمایش گفته «شبکههای اجتماعی، سواد، اشتغال زنان و… موجب تغییرات اجتماعی شده است؛ همانطور که در این پیمایش هم مشخص شده تمایل به فرزندآوری کم شده و حتی زنان خانهدار مایل نیستند بیش از دو فرزند بیاورند، نشانه همین تغییرات اجتماعی است و موجب شده جمعیت ایران صعودی نباشد و شیب نزولی داشته باشد.»
این جمعیتشناس تأکید کرده «این واقعیت است که نگرشهای سنتی در همه جامعه ایران وجود دارد، ممکن است تغییراتی کرده باشد اما این نگرشها بسیار در ایران ریشهدار است و تغییر آن سخت است.»
او افزوده که «بخشی از پاسخدهندگان این پیمایش، زنان خانهدار هستند و خب طبیعتاً آنها کار خانهداری زنان را تایید میکنند. از طرف دیگر نصف جامعه آماری، مرد هستند و خب بیشتر مردان ایرانی با خانهداری زنان موافقند. حتی مردانی که همسرانشان شاغلند و از نظر اقتصادی نیاز دارند که همسرانشان شاغل باشند، باز هم میگویند زن، خانهدار باشد بهتر است.»
اینهمه در حالیست که به ویژه در دولت ابراهیم رئیسی تبلیغات گستردهای برای فرزندآوری انجام شده است که تروی «کودکهمسری» یکی از آنها بوده است. انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانوادهی ریاست جمهوری که خودش در کودکی و در ۱۵ سالگی ازدواج کرده از جمله موافقان ازدواج زیر سن قانونی دختران است و بارها در اظهاراتش از چنین ایدهای دفاع کرده است.
این در حالیست که نتایج پیمایش حکومتی اخیر نشان میدهد ایدهها و نظرات مقامات ارشد حکومتی در حوزه اجتماعی، از جمله درباره سن ازدواج و فرزندآوری چه فاصلهای با دیدگاههای عموم جامعه دارد.
در این پیمایش از پاسخگویان پرسیده شده به نظر شما مناسبترین سن ازدواج برای دختران چه سنی است؟ ۴۵/۵ درصد از پاسخگویان معتقد بودند که سن ۲۱ تا ۲۵ سال، مناسب ازدواج برای دختران است. ۳۸/۹ درصد از پاسخگویان سن ۱۶ تا ۲۰ سال، ۱۱ درصد سن ۲۶ تا ۳۰ سال و ۳ درصد، ۳۶ سال به بالا را سن مناسب برای ازدواج دختران دانستهاند.
سهم کسانی که معتقدند سن ۹ تا ۱۵ سال سن مناسب ازدواج برای دختران است، تنها ۳/۲ درصد بوده و میانگین سن ازدواج برای دختران از نگاه پاسخگویان، ۲۲/۴ سال بیان شده است. یک موضوع مهم در این نظرسنجی این بوده که کسانی که بیسواد محسوب میشوند، بیشترین کسانیاند که با سهم ۱۶/۳ درصدی، موافق ازدواج دختران در سنین ۹ تا ۱۵ سالگی بوده و قشر دانشگاهی با ۱/۳ درصد، کمترین رأی را به ازدواج دختران در این سنین دادهاند.
این موضوع در متغیر زمینهای شغل هم نتایج مشابهی داشته؛ یعنی ۷/۴ درصد از کسانی که بیکارند موافق ازدواج دختران در بازه سنی ۹ تا ۱۵ هستند. پاسخدهندگان در استان کهگیلویه و بویراحمد هم با درصد ۸/۷، بیشترین کسانی بودهاند که موافق ازدواج دختران در سن کودکی بودهاند.
جمهوری اسلامی همچنین بودجه هنگفتی را برای اجرای قانون «جوانی جمعیت» اختصاص داده اما با وجود تبلیغات گسترده نتوانسته زیرساختهای افزایش جمعیت را بطور واقعی ایجاد کند.
بر اساس لایحه بودجه امسال، برای اجرای قانون جوانی جمعیت، ۴۲ هزار میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شده که همه موارد مرتبط با اجرای این قانون را تجمیع کرده است.
بطور مثال، بودجه اختصاصی در نظر گرفته شده برای «دبیرخانه ستاد حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» دو زیرمجموعه دارد؛ تمام بودجهای که برای این ردیف آمده یک هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان است که تمام آن، بابت «ترویج فرهنگ فرزندآوری و اقدامات موثر در راستای جوانی جمعیت» خواهد بود.
یک زیرمجموعه دیگر تحت عنوان «تدوین برنامه ساماندهی روشهای جایگزین نوین در حوزه ناباروری از جمله رحم اجارهای، فریز تخمک، ساماندهی مراکز ارایهدهنده این خدمات» آمده که هیچ بودجهای به این زیرمجموعه تعلق نگرفته است.
«دبیرخانه ستاد حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» در «جدول ۹» لایحه بودجه هم رقم دیگری معادل هزار میلیارد تومان بودجه دریافت خواهد کرد.
این بودجهها که ریز هزینهکرد آنها نیز مبهم است نتوانسته طی سالهای گذشته نرخ فرزندآوری در کشو را افزایش دهد.
قاسم قریشی جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین به تازگی اعلام کرده که «طبق یک برآورد، اگر وضع فعلی ادامه پیدا کند، نرخ رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۰۹ به صفر میرسد و در سال ۱۴۲۹ منفی میشود و در سال ۱۴۷۹ جمعیت ایران به ۴۲ میلیون نفر کاهش پیدا خواهد کرد.»
تقی آزاد ارمکی جامعه شناس در گفتگو با وبسایت «فرارو» درباره عدم تمایل زوجها به داشتن فرزند گفته «مسئله مهم و اساسی، مسئله اقتصادی است. ما در زمانهای زندگی میکنیم و از فرزندآوری صحبت میکنیم که در تنگنای اقتصادی قرار داریم. خانواده و دختر و پسری که در طبقه متوسط قرار دارند و اتفاقا دغدغه فرزندآوری دارند، باید در یک آپارتمان ۳۰ الی ۴۰ متری با اجاره خانه ماهی ۲۰ میلیونی زندگی کنند و شغل مناسب هم پیدا کنند، این موضوع نه فقط در تهران، بلکه در شهرهای دیگر نیز مصداق دارد. در چنین شرایطی، مجاب کردن افراد به این که طلاق نگیرند، حتما ازدواج خود را ادامه دهند، فرزندآوری کنند و سپس فرزند خود را به جایی برسانند، دشوار است.»
این جامعهشناس افزوده که در سالهای گذشته، آدمها ازدواج میکردند تا بچه دار شوند. آن روزها افراد بچهدار میشدند تا نانآور داشته باشند، اما این روزها فرزند نیروی کار در نظر گرفته نمیشود، بلکه باید برای فرزند هزینه کرد. بسیاری از خانوادههایی که یک فرزند دارند نیز، با وجود همه هزینه ها، پس از بلوغ فرزندشان یا شاهد مهاجرتش هستند و یا فرزندشان مستقل میشود و به دنبال زندگی خود است، بنابراین فرزند امروزی نیروی کار خانواده نخواهد شد.
روند رشد جمعیت کُندتر شد؛ ایدئولوژیک کردن فرزندآوری نتیجه معکوس داد
در این میان غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: «من توجه شما را جلب میکنم به خبری که همین روز گذشته در اخبار تلویزیون شنیدم مبنی بر اینکه کره جنوبی با همه پیشرفتی که در صنعت و رشد اقتصادی داشته، الان به شدت با گرفتاری رشد جمعیت روبه رو است و آنها تصمیم گرفتند که یک وزارتخانه برای رشد جمعیت خود ایجاد کنند. امروز بسیاری از کشورهای دنیا به فکر تأسیس وزارت رشد جمعیت افتاده اند ما هم باید هر آنچه که در توان داریم در این مسیر بگذاریم که درآینده دچار این بحرانها نشویم.»
روزنامه «هممیهن» در سرمقاله روز گذشته خود با کنایه به پیشنهاد تأسیس وزارت جمعیت از سوی حدادعادل نوشته «دلیل اصلی کاهش رشد جمعیت در ایران بهخاطر آن نیست که وزارت رشد جمعیت نداریم. چراکه اگر قرار بر حل مشکل با تأسیس وزارتخانه بود در عرصههای دیگر که الیماشاءالله وزارتخانه و ادارۀ دولتی و نهاد حاکمیتی داریم کاستی و مشکل نداشتیم و در دهه ۶۰ که چنین وزارتخانهای نداشتیم شاهد رشد جمعیت نبودیم. واقعیت این است که سطح دانش عمومی و آگاهی مردم نسبت به حقوق اولیۀ انسانی که با ارادۀ آنها به دنیا میآید بالا رفته و بیم دارند این حقوق را میتوانند تأمین کنند یا نه. به عبارت دیگر تا ۵۰ سال پیش نگران نبودند که در معرض این پرسش قرار گیرند که چرا مرا به دنیا آوردید و چنین گفتوگویی اساساً در نمیگرفت.»
در بخش دیگری از این سرمقاله آمده «اگر کرهایها به فکر تأسیس وزارت رشد جمعیت افتادهاند سالیانی قبلتر در امارات متحدۀ عربی وزارت «خوشبختی» ایجاد شد. اگر باید به ابتکار یک کشور غیرمسلمان در خاور دور توجه نشان داد و از آن الگو گرفت که وزارت «رشد جمعیت» تأسیس کرده یا در اندیشۀ آن است چرا نباید به وزارت خوشبختی در همسایگی خودمان و در کشوری اسلامی توجه نشان داد؟»