درباره فرهنگ (مازیار قویدل)

دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ برابر با ۳۰ مارس ۲۰۱۵


از این پس و در دنباله چند نوشتار پیشین که درباره فرهنگ و واژه‌شناسی آن* بودند، این سلسله از مطالب با پرداختن به نامه ارجمند ایرانیان که همانا شاهنامه باشد دنبال می‌شود و نگاهی نه چندان گسترده، با این همه، ریزبینانه به شاهنامه و یژگی‌های بی مانندش می‌اندازیم.

بخش ۴: شاهنامه، ویژگی‌ها

یک

شاهنامه کتابی برای همه زمان‌هاست زیرا نه تنها گنجینه‌ای از تاریخ ایران را در خود نهفته دارد، که گنجور دانش، بینش، ادب، جامعه‌شناسی، آیین‌های باوری، داوری و رزم‌آوری، هنرِ خنیاگری، نقاشی و پیکرتراشی ایرانیان نیز هست (نقاشی و پیکرتراشی و عاشقانه سرودن، پس از اسلام ممنوع شدند و به گفته دکتر اسماعیل خویی بار سنگین حفظ و نگاهداری از آنها به گردن فردوسی و شاهنامه انداخته شد). شاهنامه، این نامه ارجمند، بنیاد و بستری را میماند که می‌توان هر آنچه که درخور مردمان پشته ایران باشد را در آن با بایستگی کاشت و با شایستگی برداشت.

آنچه این توانایی‌ها را به شاهنامه می‌بخشد، ویژگی‌های بی مانند این کتاب است که به گفته دکتر خالقی مطلق «نه یک کتاب است که یک کتاب‌خانه» سرشار از دانش و بینش و پژوهش می‌باشد. این نامۀ شاهان و شاهِ همۀ نامه‌ها، ویژگی‌هایی دارد که در دیگر نوشتارهای هم‌زمان و یا پس از آن، همانندی ندارد. ویژگی‌هایی که از سامان‌بندی آن پایه و مایه می‌گیرند و با سخن آغازین‌اش دنبال، و در داستان‌ها و رویدادهایش، هر چه بیشتر و بهتر به نمایش در می‌آیند.

نوشتارهایی که متون کهن خوانده می‌شوند، به همان گونه که زنده‌یاد دکتر محمد جعفر محجوب، یادآور شده است، به جـز از مثنوی که به یک‌باره و بدون هیچ گونه پیش‌گفتاری آغاز می‌شود و پایان می‌گیرد، و یا دیوان حافظ، که کسانی دیگر آن را گردآوری کرده‌اند، نخست با نام پروردگار/خدا آغاز می‌شوند، پس مدح و ستایش پیامبرشان را می‌کنند، سپس به خود و انگیزه نگارش و یاری دهندگان می‌پردازند و متن یا درون‌مایه را نیز پیش از سخن پایانی می‌آورند.

در شاهنامه، ورای همۀ آنچه آمد، سخن با نام ویژه‌ای که برای پروردگار برگزیده شد به نامِ «خداوندِ جان و خرد»، که چم و معنی «اهورامزدا» را دارد، آغاز می‌شود، پس از آن: «گفتار اندر ستایش خرد»، «گفتار اندر آفرینش کیهان»‏، «گفتار اندر آفرینش مردم»، «گفتار اندر آفرینش آفتاب»، «در آفرینش ماه» می‌آید که نشان دهنده ارزش انسان، خرد و خردورزی، دانش و بینش شاهنامه بر پایه آنهاست. پس از همۀ اینها سخن از ستایش پیامبر (که آن هم جای سخن دارد) به میان می‌آید. سپس از سخن درباره چگونگی گردآوردن شاهنامه و سرچشمه‌هایش دنبال می‌شود و از انگیزه‌ها و یاری دهندگان و دقیقی می‌گوید. در پی همۀ اینها و با روشن کردن دیدگاه خواننده است، که درون‌مایه را در سه بخش پیش کشیده با سخن پایانی، کتاب را به جهان و جهانیان می‌سپرد زیرا خود می‌داند که نامه‌اش را باد و باران گزند نتوانند زد! دنباله ویژگی‌ها را در نوشتارهای آینده پی خواهیم گرفت.

۲۹ ماه مارس ۲۰۱۵  برابر با ۲ فروردین ماه.

* در بخش پیشین که به واژه شناسی فرهنگ، پرداخته شد، بررسی‌های دوران کهن را داشتیم. دکتر فریدون جنیدی، واژه فرهنگ را (به گفته یکی از دانشجویان) که در زبان پهلوی: frahang آمده است را برداشت شده از مصدر واژه  frahanjitan دانسته است.

[بخش یک]   [بخش دو]  [بخش سه]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=8329