درباره فرهنگ (مازیار قویدل)

سه شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ برابر با ۰۵ مه ۲۰۱۵


چنان که در نوشتار پیشین آمد، به جز از مثنوی مولانای بلخی، و دیوان حافظ شیرازی که پس از او و بر پایه بخش‌بندی الفبایی گردآمد، دیگر نوشته‌های بازمانده، پس از نام خدا به ستایش پیامبر و در دنبال آن به ستایش امامانی که رهبران‌شان شمرده می‌شوند و… پرداخته شده، و در پیش از بخش پایانی و خدانگهدار گویی است که خود نوشتار و یا متن کتاب می‌آید.

خرد

بخش ۶: شاهنامه، ویژگی‌ها

ستایش خِرد

 یک

ستایش از پیامبر و یا رهبران دینی، گاه به آغاز آن نوشتارها پایان نمی‌پذیرد و در جا به جای نوشته‌ها، رویدادها و یا داستان‌ها، آورده می‌شوند که در شاهنامه چنین نیست.

در شاهنامه، بیش از هر چیز، به رای و داد و خرد و هم‌چنین گزینش، پرداخته شده است و با این روش انسانِ برگزیننده را در میانه میدان زندگی، دارای مسئولیت و اثرگزار می‌داند، و این انسان است که با پیروی کردن و یا نکردن از رای و داد و خرد و هم‌چنین گزینش خوب و یا بد، برای خود، دیگران و یا هنجار جهانی، سازنده و یا ویرانگر می‌گردد.

رای و داد و خرد، خردمندی و خردورزی، و دانش، که همانا بهترین‌ها و سرمایه‌های مینوی به شمار می‌آیند، به جای دیگر نیروها و کسان ستایش می‌شوند. این ارزشگزاری در جا به جای شاهنامه فردوسی خودنمایی می‌کند و چنانچه به ارزش نکته پی برده نشود، به بهره درخور از شاهنامه دست پیدا نخواهد شد.

بر چنین پایه و بنیادیست که شاهنامه پس از آغازِ نامه، به ستایش خرد می‌پردازد. خردی که انسان را به کنش و واکنش وا می‌دارد . خردی که با بهره‌گیری از هوش و با اندیشیدن، در برابر انگیزه‌های بیرونی کنش و واکنش نشان می‌دهد.

این خرد و اندیشه‌مداری هوشمند، همان آرمانی است که به باور این پژوهشگر، شاهنامه فردوسی دنبال می‌کند. آرمانی که می‌خواهد انسان را در مرکز رویدادها گذاشته و به او نشان دهد که این اوست که بسیاری از رویدادها را هنجار می‌بخشد. پس اگر به نیکی گراید، درخور ستایش و اگر به بیراهه رود، درخور سرزنش است. پس باید خرد خویش را به کار گیرد. برای همین هنگامی که می‌خواهد بخش آغازین که “به نام خداوند جان و خرد …”، باشد، را به پایان ببرد، به پیش‌باز بخش ستایش خرد می‌رود، و اندیشه را به جای اینکه همانندِ دیگر نامه‌ها، به سوی ستایش پیامبر و یا دیگر رهبران دینی بکشاند، مهیایِ ستایش خرد می‌کند و می‌گوید پس از خداوند جان و خرد و یا اهورامزدا، این خرد است که باید ستوده شود:

کنـون اى خردمنـــد، وصف خرد       

بدیــن جایگـه گفتـن انــدر خورَد

کنون تا چه دارى بیـــار از خرد        

که گوش نیوشنــده زو بر خورَد

زیرا هم‌چنان که در بخش ستایش خرد می‌آورد:

خــرد افســر شهریــــاران بود 

خــرد زیــــور نامـــــداران بــود

خــرد زنـــده جاودانـی شنــاس 

خـــرد مایـــه زندگانـــی شنـاس

برای به درازا نکشیدن نوشتار، دنباله کار را به بخش و هفته آینده می‌سپاریم.

۴ ماه مه ۲۰۱۵

[بخش یک]   [بخش دو]  [بخش سه]   [بخش چهار]    [ادامه بخش چهار]   [بخش پنج]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=11712