شکل و شمایل جوامع انسانی هرگز ثابت نمانده است. خانواده نیز به عنوان کوچکترین واحد اجتماع هرگز شکل ثابت و دائمی نداشته و در طول تاریخ تحول یافته است.

در قرن بیستم، همزمان با گسترش آموزش همگانی و به تبع آن، افزایش آزادیهای فردی و اجتماعی و شکل گرفتن حقوق بشر و لزوم احترام به کرامت انسانی، بسیاری از رفتارها و گرایشهایی که به دلایل مختلف از جمله فرهنگ، سنّت، و نظام حقوقی و قوانین برآمده از آنها یا پنهان بودند، یا ممنوع و جرم شمرده میشدند، امکان بروز یافتند.
همجنسگرایی به مثابه پدیدهای که همواره در جامعه انسانی وجود داشته، یکی از این موارد است. نویسنده وبلاگ «ایرون» چند روز پیش با انتشار عکسی از سفره عقد سنتی دو مرد همجنسگرای ایرانی چنین نوشت: یکی دو ماه پیش در صفحه فیسبوک یکی از دوستان بسیار عزیزم با سه عکس از یک جشن عقد و عروسی روبرو شدم… و دلم به وجد آمد. اما خوشحالی این بار بیش از همیشه بود. برای اینکه این مجلس عروسی بسیار ساده و سراسر عشق، سفره عقد و ازدواجِ ایرانی دو مرد همجنسگرا بود.
نویسنده وبلاگ «ایرون» ادامه میدهد: دوستی که عکسها را به اشتراک گذاشته بود هم یادداشت شیرینی پای عکسها گذاشته بود. یکی از دو مردی که این زوج را تشکیل میدادند، پای عکسها روی فیس بوک نوشته بود: «ممنونم مینا که عکسهای مراسم ازدواج مرا اینجا گذاشتی… و من هنوز از عشق و حمایت جامعه ایرانی از خودمان سرخوشم. بعد از اینکه بیش از ۳۴ سال از عمرم را در روابط متعهد گذراندهام، بسیار زیباست که به عنوان شهروندی با حقوق برابر شناخته شوم.»
نوشته وبلاگ «ایرون» چنین پایان میگیرد: از عشقشان سرخوشم و برایشان آرزوی شادکامی میکنم. به امید روزی که همه آدمها بتوانند با آرامش و صفا در روابطی پر از عشق و تعلق با هرکه دوست میدارند زندگی کنند و در جوامع ما برای گرایش جنسیتی افراد همراه سایر مشخصات و عقاید فردی، فرهنگی، قومی و مذهبی آنان احترام و مدارا جاری باشد.
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوّار بماند