کامیار بهرنگ- آنهاییکه سخنرانیهای رهبر جمهوری اسلامی در سالهای گذشته را پیگیری میکنند با واژههایی همچون «شبیخون فرهنگی، دشمن و فتنه» آشنا هستند.

در سخنرانیهای اخیرِ ولی وفقیه، واژه و مضمون «نفوذ» نقش پررنگی داشته و مجذوبان و ذوبشدگان در ولایتِ او نیز با جریانسازیها موازی با این سخنان تلاش میکنند بهرهبرداریهای سیاسی خود را انجام دهند.
رهبر جمهوری اسلامی در آخرین سخنرانی خود جریان نفوذ را به دو دسته «نفوذ فردی و نفوذ جریانی» تقسیمبندی کرد و بعد از مدتها دایرهی آن را به مسئولان و تصمیمسازان جمهوری اسلامی نیز گسترش داد.
او در تعریف جریانی که آن را «نفوذ جریانی» نام نهاده است با اشاره به اینکه «شخص مورد نفوذ همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر میکند» تاکید کرده است: «اگر این نفوذ نسبت به اشخاصی انجام بگیرد که اینها در سرنوشت کشور، سیاست کشور، آینده کشور تأثیری دارند، آرمانها، ارزشها، خواستها و باورها تغییر پیدا خواهند کرد». رهبر جمهوری اسلامی در آخرین سخنرانی خود در جمع تعدادی از اعضا و فرماندهان گردانهای بسیج دست کم ۵۴ بار از واژه نفوذ استفاده کرده است. استفاده مکرر از یک واژه در ادبیات رهبر جمهوری اسلامی نیز موضوع جدیدی نیست و هرگاه او میخواهد دست به یک جریانسازی بزند از این مدل گفتار استفاده میکند چه بسا بدون آنکه بر آن آگاه باشد. در واقع بر اساس اصل تبلیغ و پروپاگاند کار میکند: تکرار!
تا پیش از این «دشمن» از محوریترین مباحث او بود. اما بررسی آماری استفاده از این واژه (بر اساس آمارهای رسمی وبسایت رهبر جمهوری اسلامی) نشان میدهد که اوج استفاده از این واژه پس از اعتراضات دانشجویی در سال ۷۸، در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات سال ۸۸ و همچنین در آستانه انتخابات سال ۹۲ بوده است.

آنچه از این آمار میتوان نتیجه گرفت، ریشهی «دشمن» در تفکر رهبر جمهوری اسلامی است. چنانچه این دشمن همواره با بحرانهای داخلی همراه بوده و اگر آن را با سخنرانیهای پس از سال ۸۸ نیز منطبق کنیم مشاهده خواهیم کرد که فتنه در ادبیات او به معنی بحران داخلی است و «دشمن» چیزی جز جریانات معترض داخل کشور نیست.
او چندی پس از اعتراضات ۱۸ تیر ۷۸ در دیدار با جمعی از جوانان با اشاره به اینکه «اینها همان کسانی هستند که با حرفهای خود، با اظهارات خود، با موضعگیریهای خود، با تبلیغات خود، احیانا با دخالت خود در بعضی از اغتشاشها، دشمن خارجی را امیدوار میکنند» هدف اصلی آنان را «نفی حکومت دینی و حکومت اسلام» عنوان کرده بود. او در این سخنرانی تاکید داشت: «اگر از داخل، این ملت دشمن نداشته باشد؛ عامل نفوذی نداشته باشد و دو چهرهگان در مسائل کشور تخریب نکنند؛ دشمن خارجی نمیتواند کار زیادی انجام دهد».
ترس از رسانه

رهبر جمهوری اسلامی در چندین سخنرانی ترس خود از رسانهها را نیز پنهان نکرده است. «توقیف فلهای مطبوعات» پس از سخنرانی* ولی فقیه و گفتن اینکه «برخی از روزنامهها پیاده نظام دشمن» هستند مشهورترین این برخوردهاست.
او در سال ۸۸ نیز با اشاره به اینکه «خارجیها با چهرهی حق بهجانب میآیند که نه، نه، ما دخالتی نداریم، ما کاری نکردیم» تاکید دارد: «آن چیزی که همه دارند مشاهده میکنند، نقش رسانههاست که مهمترین نقش را در این چند ده سال اخیر، رسانهها در تحولات ملتها داشتهاند».
محمدرضا نقدی فرمانده بسیج نیز همزمان با تاکید رهبر جمهوری اسلامی بر تلاش «دشمن» برای براندازی نظام پس از توافق هستهای، به میدان آمده و از «برنامه ۲ میلیارد دلاری دولت ایالات متحده برای براندازی نظام» پردهبرداری میکند. او با اشاره به نقش مستقیم وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در این پروژه و مرتبط دانستن دستگیریهای اخیر روزنامهنگاران تاکید کرده است: «فضای مجازی، فمینیسم، گردشگری، شورشهای خیابانی و انتخاباتی از جمله پروژههایی است که با مدیریت بدون واسطه، شخص جان کری عملیات براندازی جمهوری اسلامی را دنبال میکند و مطابق با اطلاعات دقیق به دست آمده، بعضی از جاسوسان دستگیر شده، تنها با یک واسطه از شخص جان کری دستور میگرفتند».
بیژن نوباوه، عضو جبهه پایداری و کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی چندی پیش با اشاره به نامه تذکر تعدادی از نمایندگان این مجلس به وزرای ارشاد و اطلاعات، پیرامون آنچه او «نفوذ صدها نفری سرویسهای جاسوسی غربی در روزنامهها و رسانههای داخلی» عنوان کرده بود، خواستار مقابله جدی با آنها شده است.
نفوذ جناحی

در این میان نیروهای اصلاحطلب در جمهوری اسلامی که خود را در نوک پیکار این حملههای جدید میبینند نیز به این سخنرانیها واکنش نشان دادهاند. در آخرین این واکنشها محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم با اشاره به اینکه «در کشوری که شفافیت وجود نداشته باشد، نفوذ به وجود میآید» تاکید کرده است: «دشمنان اگر بخواهند نفوذ کنند در بین مسئولان نفوذ میکنند» او تصریح کرد: «آیا نفوذ دشمن غیر از این بود که رئیس جمهوری را روی کار بیاورد که ۷۰۰ میلیون دلار را به باد فنا بدهد و منابع کشور را غارت کند و همه دنیا را علیه ما متحد کند؟».
مسعود پزشکیان، وزیر بهداشت در دولت سید محمد خاتمی نیز به «پروژه نفوذیسازی» واکنش نشان داده و گفته است: «برخی از واژه نفوذ برای خارج کردن رقبا از صحنه انتخابات استفاده می کنند، باید برای این قبیل اتهامات مدرک قانونی ارائه کرد. به این سادگی نمی شود به دیگران اتهام زد، قطعاً این رفتارها به ضرر خودشان تمام خواهد شد و تاثیر عکس دارد».
صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز با اشاره به اینکه «پس از کلمه فتنه این بار نفوذ به ابزاری برای تسویهحساب با رقبا تبدیل شده است»، نیت این پروژه را «زمینگیر کردن دولت روحانی» عنوان کرد.

حجت الاسلام حسن روحانی نیز به میدان آمده و نسبت به این پروژه واکنش نشان داده است. او در جلسه هیات دولت تاکید کرده که «نباید خدای ناکرده برخی بخواهند از این کلمات [نفوذ] و واژگان سوء استفاده کنند و این طور نباشد که از این پس با هر کس که مخالف هستیم، بخواهیم او را به نحوی متهم کرده و گروهی را به حاشیه برانیم».
انتقاد از «برخورد جناحی» سرانجام با واکنش رهبر جمهوری اسلامی همراه شد. وی با اینکه در نگاه اول تلاش کرده است به نوعی این برخورد «فراجناحی» را تقویت کند اما در واقع باز هم توپ حمله را به زمین نیروهای امنیتی- اطلاعاتی انداخته است. او در دیدار با فرماندهان بسیج تاکید کرده است: «نفوذ خیلی مسألهی مهمی است؛ میگویند از نفوذ استفاده جناحی کردند، خوب نکنند؛ اسم را بدون محتوای لازم مطرح نکنند و جناحها همدیگر را متهم نکنند، اما اینکه بگویند افرادی میخواهند از نفوذ استفادهی جناحی بکنند از اهمیت بحث نفوذ دشمن کم نمیکند، از اصل واقعیت نفوذ غفلت نشود ، دشمن دارد طراحی میکند».
فتنه نام دیگر بحران

عزیز جعفری، فرمانده سپاه پاسداران در همایش «استکبارستیزی» با اشاره به «فتنه» در دههای گذشته به اعتراضات ۱۸ تیر ۷۸، و خرداد ۸۸ اشاره کرده و «فتنه ۸۸ را به مراتب حتی خطرناکتر از جنگ تحمیلی» دانسته بود. او در این نشست تاکید کرده بود: «باید مراقبت جدی داشت که روشهای جدی در جنگ نرم با دشمنان خارجی و مخالفین داخلی به خوبی صورت گیرد و ممکن است اقدام فیزیکی نتیجه عکس دهد. به نظر میرسد فتنهای که از پس از برجام شروع خواهد شد، طولانی باشد و ممکن است چند سال طول بکشد».
محمدرضا نقدی نیز در همایش «جهاد فرهنگی با اشاره به اینکه «در هم شکستن فتنه عمیق ۸۸ که دشمن چند دهه برای آن برنامه ریزی کرده بود، امتحان سختی بود»، اضافه کرده است «جنس فتنههای بعدی با آنچه در فتنه ۸۸ دیدیم متفاوت خواهد بود».
اگر به سخنان حمیدرضا مقدمفر، مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده سپاه در آستانه انتخابات سال ۹۲ نگاه کنیم باز هم به ریشه «فتنه» در نگاه این مقامات امنیتی- اطلاعاتی میرسیم. او با اشاره به اینکه «در آستانه انتخابات پیشبینی میشود که دشمنان برنامههایی برای این انتخابات دارند» تاکید داشت «بعضی از افراد در بدنه نظام بر انتخابات آزاد و طرح این مسئله به صورت گسترده میتواند آغاز گر یک فتنه عظیم دیگر باشد».
ستون نویس کیهانِ شریعتمداری نیز با تیتر «وطنفروشان فتنه ۸۸ با نقاب جدید آمدند!» خبر تشکیل حزب «اتحاد ملت ایران اسلامی» را پوشش داده است. او در این خبر نوشته است: «آیا تاسیس این حزب که اعضای مرکزی آن در فتنه ۸۸ نقش واضحی داشتهاند نشان از آغاز یک فتنه جدید در آستانه انتخابات مجلس دهم و خبرگان رهبری دارد؟». او در این میان باز هم ایالات متحده آمریکا و اصلاحطلبان را هم کاسه میکند و با اشاره به اینکه «دولت اوباما پس از توافق هستهای به سراغ اصلاحطلبان» رفته است، اضافه کرد: «سر برآوردن احزابی مانند اتحاد ملت، موضوعی است که نمیتوان و نباید به سادگی از کنار آن گذشت».

آنچه در این سخنان دیده میشود به روشنی نشان میدهد که «دشمن» برای این نیروها بیشتر به معنی معترضان و یا حتی اصلاحطلبان داخلی است. در واقع «فتنه» تنها یک بحران اجتماعی و سیاسی برای نظامی است که مشروعیت خود را در عرصههای گوناگون از دست داده است و «نفوذ» نیز برایش به معنی از دست دادن جایگاه در میان نیروهایی است که با ادبیات خاص قدرت سخن نمیگویند. یعنی همان چیزی که در سخنان امام جمعه رضوانشهر خلاصه شده است: «دشمن در فتنه جدید در واقع در میان خودیها و با ادبیات نیروهای مومن در آنان نفوذ میکند» که بیان دیگری از همین سخنان خامنهای است: «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند […] امروز مطبوعاتی پیدا میشوند که همه همتشان، تشویش افکار عمومی و ایجاد اختلاف و بدبینی در بین مردم و خوانندگانشان نسبت به نظام است (دیدار با جمعی از جوانان ۱ اردیبهشت ۱۳۷۹).
تفکر حاکم بر رهبری جمهوری اسلامی قادر به تشخیص این واقعیت نیست که جامعه امروز ایران مدتهاست راه خود را از آن جدا کرده و آنچه ولی فقیه «دشمن» و «نفوذ» مینامد در واقع همان مردمی هستند که مطالبات و توقعاتشان از چهارچوبهای تحمیلی رژیم بسی فراتر میرود.