روز گذشته به دعوت بنیاد دموکراسی اروپا و در قالب پروژه مقابله با بنیاد گرایی، کنفرانسی با موضوع ریشهها و راهکارهای محتمل در برابر چالش بنیاد گرایی برگزار شد.
در تنها پنل این نشست زینب الصویه یکی از بنیانگذاران کنگره اسلامی آمریکا، پیتر ون اوستاین تحلیلگر مستقل در رابطه با جنبشهای جهادی در سوریه و عراق، مگنس نورل تحلیلگر ارشد بنیاد دموکراسی اروپا و اولیور لویِکس مسئول تروریسم و مدیریت بحران، مهاجرت و روابط داخلی کمیسیون اروپا شرکت داشتند.

به عنوان نخستین سخنران زینب الصویه در رابطه با تحولات در جامعه آمریکا پس از یازدهم سپتامبر و احساس نیاز به همکاری جامعه مسلمان آمریکا در رویارویی با چالش بنیادگرایی گفت: «تا پیش از یازده سپتامبر ما بیتفاوت از کنار بنیاد گرایی میگذشتیم، چرا که هزاران مایل با جوامع ما فاصله داشت و نسبت به آنچه در افغانستان و دیگر نقاطی که بعدتر مهد بنیاد گرایی شدند بیتوجه بودیم، تا اینکه یازده سپتامبر زنگ بیداری شد تا بدانیم در دنیای گلوبال امروز فاصلهها دیگر برای ما امنیت نمیآورند».
او همچنین اضافه کرده: «شاید ابتدا بعضی همه چیز را به اسلام و اندیشههای آن مرتبط دانستند و بعضی دیگر هم تمام تقصیر را به گردن تحرکات سیاسی و نظامی غرب در این مناطق انداختن و بنیادگرایی را واکنش به سیاستهای غلط غرب نسبت دادند. اما مشکل فراتر از این این حرفها بود، باید به یک درک مشترک میرسیدیم که فرقی ندارد که کجای ماجرا ایستادهایم و مقصر اصلی کیست مشکل اینجاست که همه ما میتوانیم قربانیان بنیادگرایی شویم».
زینب الصویه در ادامه این سخنرانی گفت: «با قبول کردن این که بنیادگرایی حاصل یک خلاء سیاسی در این کشور و آن کشور نیست، باید به ریشه ها پرداخت. در غرب ما خلاء سیاسی مثل عراق پس از صدام یا سوریه کنونی و یا افغانستان در دوره طالبان نداریم اما باز شاهد نشر اندیشه و عمل بنیادگرا در میان جوانانمان هستیم».
او که یکی از بنیانگذاران «بنیانگذاران کنگره اسلامی آمریکا» است ادامه داد: «این جامعه در مقابل این معضل باید نقش خود را ایفا کند. جوانان ما اروپا و آمریکا را ترک میکنند و به خاورمیانه میروند و بنیادگرا میشوند و بعد به جوامع ما باز میگردند. اما آیا برخورد امنیتی به تنهایی میتواند این معضل را در محاصره خود درآورد؟»
او در پایان با اشاره به اینکه «اروپا متاسفانه به منطقه آشوبزده خاورمیانه نزدیکتر بوده و از سوی دیگر سیل مهاجرت پناهجویان نیز مخاطراتی را به همراه داشته است» تاکید کرد: «این موضوع اهمیت برخورد با معضل بنیاد گرایی و مسائل امنیتی را افزایش میدهد. از سوی دیگر مساله آموزشهای مذهبی در جوامع غرب نیز بسیار مشکل ساز است. بسیاری از امامان مساجد به ترویج بنیادگرایی در میان جوانان مسلمان غربی میپردازند. به نظر من جامعه مسلمان امروز اولین قربانی بنیادگرایی است و بهای بسیار سنگینتری را در تمام جهات میپردازد».
در این بخش گرداننده پنل از خانم الصویه در رابطه با سخنان تند دونالد ترامپ داوطلب کاندیداتوری ریاست جمهوری آمریکا سوال کرد که در جواب خانم الصویه گفت: «در شرایط حاضر به حمایتهای دولتی، از تشکل های اجتماعیمان نیازمندیم و باید از حمایتهای دولت برخوردار باشیم. اما از سوی دیگر هم جامعه مسلمان نباید تنها با اعتراض و مظلومنمایی از بار مسئولیت خود شانه خالی کند».
در بخش بعد پیتر ون استاین به معضل تبدیل شدن بلژیک به یکی از بزرگترین مراکز تمرکز بنیادگرایان در غرب پرداخت. او مظلومنمایی و تبعیضهای اجتماعی را ابزاری برای ترغیب جوانان مسلمان به پیوستن به گروههای تندرو دانست و با اشاره به اینکه در سال گذشته رهبر گروه تندروی شریعت برای بلژیک با ارسال پیامی به جوانان مسلمان بلژیک سعی به تحریک بیشتر این جوانان با استفاده از حربههایی نظیر بزرگنمایی تبعیضهای اجتماعی بر علیه مسلمانان و قربانی واقع شدن جامعه مسلمان در بلژیک پرداخت.
پیتر ون استاین اضافه کرد: «با یک نگاه به آمار کشتهشدگان بنیادگرایانی که از بلژیک به سوریه رفتهاند خواهید دید که تنها این گروه چقدر در اشاعه بنیادگرایی در میان جوانان موفق بوده است. از میان ۵۵۳ بلژیکی مسلمانی که به سوریه رفتند ۷۹ نفر از این افراد از اعضا همین گروه «شریعت برای بلژیک» هستند. پس از برخوردهای امنیتی با این گروه در سال ۲۰۱۲ توسط مقامهای امنیتی و پلیس بلژیک تقریبا تمام اعضا این گروه به سوریه رفتند. در این میان محافظ فوائد بلقاسم رهبر این گروه حسین الوساکی توانست نیروی زیادی برای گروههای تروریستی از میان مسلمانان بلژیک، هلند و فرانسه به سوریه بکشاند.

زمانی که او به سوریه رفت هنوز داعشی به این شکل وجود نداشت و با پیوستن وی به گروه برادران العبسی ریشههای اولیه آنچه امروز در سوریه به عنوان دولت اسلامی میشناسیم شکل گرفت.
هر چند تمام کسانی که از بلژیک به سوریه رفتند جذب گروههای جهادی شدند ولی از این جمعیت نزدیک به ۵۰۰ نفر، دستکم در تحقیقات من تنها یک فرد وجود دارد که از زمان ورودش به سوریه تا لحظه کشته شدندش در حمله شیمیایی دولت اسد در بیمارستانی مشغول به ارائه خدمات انسانی بود».
او در ادامه سخرانی خود با اشاره به اینکه «اگر از تمامی این ارتباطهای فردی برای جذب نیرو و نشر بنیادگرایی که بگذریم نقش رسانه از همه پررنگتر است» اضافه کرد: «این استفاده ابزاری از رسانهها بسیار دقیق و حساب شده است، چه برای گسترش ترس و وحشت بیشتر و چه برای جذب نیرو. همانطور که یکی از همین بنیادگرایان نیز در حساب توییترش نوشته بود و بسیاری دیگر نیز بر این نقش تاکید دارند که نیمی از جهاد در مدیا است.
من و شما بیشتر هدف ویدیوهای خشونت محور از کمپین تبلیغاتی تروریستها قرار میگیریم، اما حقیقت اینجاست که وقتی با اسم و شناسه مناسب وارد این صفحات اینترنتی و گروهها میشوید تازه ابعاد دیگری از تبلیغات آنها یارای جذب نیرو بر ملا میشود. فیلم «فصل درو محصول» در موصل و دهها فیلم تبلیغاتی دیگر برای ترغیب جوانان و نیروهای متخصص نظیر مهندسین و پزشکان و… فیلمهایی که از رضایتمندی جهادگران حکایت میکند. اینها آن چیزی است که جوان غربی را ترغیب میکند که تمام عقدههای اجتماعی را که گریبان گیرشان است رها کنند و به سوریه بروند تا در زیر چتر حکومت اسلامی زندگی کنند».
این تحلیلگر مستقل در رابطه با جنبشهای جهادی در سوریه و عراق اضافه کرد: «همین کمپینهای گسترش بنیاد گرایی بوسیله حکومت اسلامی بود که موج چهارم جهادگران غربی را راهی سوریه کرد. اما این راهی است که برگشتی آسان ندارد. هر کسی که بر علیه خلافت حرفی بزند و یا اقدامی کند سند مرگ خودش را امضا کرده است.
شاید بسیاری بر این باورند که هزینههای خلافت اسلامی با فروش نفت تامین میشود اما این چنین نیست و تنها ۲۰ درصد از درآمد آنها از فروش نفت و بخش اعظم آن چیزی حدود ۴۵ درصد از باج و خراجی است که از مردم منطقه میگیرند و به نوعی کشور خود خواندهشان یا همان خلافت اسلامی را اداره می کنند».
او همچنین در ادامه سخنرانی خود گفت: «از ابتدا هم قصدشان همین بود که خلافت را برپا کنند و در برنامههایشان قصد حمله به غرب وجود نداشت. جبهه النصره هنوز هم اعلام میکند که چنین قصدی ندارد و ما هم اقدامی تروریستی از این گروه شاهد نبوده ایم.
اما زمانی حملات داعش بر علیه غرب شکل گرفت که ما به آنها حمله کردیم و به نوعی آنها جنگ را به زمین ما کشاندند».
پیتر ون استاین همچنین با اشاره به کشتار تروریستی ماه نوامبر سال جاری در پاریس گفت: «باید بگویم که فاجعه پاریس به اعتقاد من و بسیاری دیگر از تحلیلگران تازه ابتدای ماجراست و باید آماده بود. آنچه ما تا امروز انجام دادهایم تنها واکنش بوده است و هیچ برنامه عملی برای برخورد کارا و زیر ساختی با این معضل نداشتهایم.
باید متذکر شوم که در جوامع ما هنوز جمعیت زیادی با حساسیتهای بالا هستند که هر لحظه ممکن است به دام بنیادگرایی بیافتند».
در بخش بعدی مگنس نورل با اشاره به ابعاد وسیع و ریشههای متعدد و گستردهای که باعث به وجود آمدن پدیده بنیادگرایی در جهان شده است پرداخت.
او در این مورد گفت: «وقتی ما با این معضل برای نخستین بار روبرو شدیم با خودمان گفتیم که این اندیشه بنیادگرا از کجا نشات میگیرد؟ غافل از اینکه باور بنیادگرایی مذهبی همیشه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا حضور داشته است و چیز تازهای نیست.
سالهای درازی است که اصلاحاتی در اسلام در حال شکلگیری است و در نتیجهی همین تضاد های ایدئولوژیک است که جنگهای مذهبی رخ داده و میدهند».
راهکار کجاست؟
تحلیلگر ارشد بنیاد دموکراسی اروپا همچنین اضافه کرد: «وقتی بهار عربی رخ داد و در سوریه متوقف و به چالش کشیده شد ما اشتباهی تاریخی کردیم. همان زمان میتوانستیم با تدابیر بهتری نتیجه را طوری دیگر رقم بزنیم اما ما اجازه دادیم تا این جنگ داخلی اسلام بالا بگیرد.
این جوانان غربی هم به نوعی ریشههای خود را در باورهای مذهبیشان مییابند و به همین خاطر به صف جهادگران میپیوندند. البته مسائل اجتماعی در غرب در انتخاب این جوانان مسلمان بیتاثیر نیست. بیشک فقر مالی دلیل اصلی نیست چرا که در تمام این کشورها چه سوئد و چه بلژیک و دانمارک و هلند رفاه و امنیت اجتماعی وجود دارد».
بمباران راه چاره نیست، شما نمی توانید ایدئولوژی را بمباران کنید
در بخش بعد اولیور لویکس از کمیسیون اروپا به سخنرانی پرداخت و تغییر تاکتیکی در اهداف تروریستی را نگران کنندهترین بخش این فجایع خواند. در توضیح این مساله آقای لویکس با اشاره به فاجعه پاریس و حمله اخیر در کالیفرنیا متذکر شد که اهداف تروریستها پیشتر ساختمانهای دولتی، مراکز اقتصادی و مکانهای حساس بود. این اهداف حالا جای خود را به مسافران مترو و تماشاگران سالن کنسرت و حتی بیماران مرکز درمانی که ضربه پذیری بیشتری دارند، داده است. برنامهریزی برای اینگونه حملات به مراتب آسانتر از حمله به یک ساختمان است.

وی با اشاره به اینکه «این یک جنگ اعتقادی است» اضافه کرد: «۲۰ درصد از نیروهای جهادی کسانی هستند که به تازگی اسلام آوردهاند و ریشهای مسلمان ندارند».
اولیور لویکس همچنین اضافه کرد: «خیلی از این افراد از کشورهای ثروتمند به صفوف جهادگران میپیوندند و دلیل اصلی جذب آنها به این تفکر، بحران هویت است. در مقابل برای این تضادهای اجتماعی و بحران شخصیت، گروههایی مانند داعش نسخهای مناسب را برای درمان این کمبودها در خود دارند و از همین منظر این جوانان به این ایدولوژی روی میآورند.
ما در این جدال و مبارزه باید جامعه مسلمان را در کنار خود و نه در مقابل خود داشته باشیم. ضبط پاسپورت این افراد هم نمیتواند چارهی مناسبی باشد و بیشتر خطرساز است چرا که این گروهها به هواداران خود میگویند که اگر نمیتوانید به خلافت اسلامی بپیوندید در همان کشور خودتان عملیات تروریستی انجام دهید و جهاد کنید. ما باید این معضل را ابتدا در ابعاد کوچک و منطقهای درمان کنیم و داروی درد این جوانان را خودمان ارائه دهیم و در کنار آن با تدوین قوانین در ابعاد وسیعتر عرصه را بر این گروهها تنگ کنیم. همانطور که قوانین اخیر ما حکم میکند، برای نمونه اینکه پس از وقایع اخیر ما در ابعاد اتحادیه اروپا تصویب کردیم که حتی مسافرت به قصد شرکت در عملیات تروریستی حتی پیش از اقدام، آموزش برای انجام عملیات پیش از اقدام و هر گونه کمک هر چند ناچیز به این گروهها جرم محسوب میشود. ما به بررسی تمام ابعاد درآمدزایی این گروهها مشغول هستیم و هدفمان قطع راههای کسب درآمد این گروههاست. اما این همه بدون اقدامات لازم در جذب دوباره این جوانان به زندگی عادی اثر بخش نخواهد بود».
مسئول تروریسم و مدیریت بحران، مهاجرت و روابط داخلی کمیسیون اروپا در پایان با اشاره به مساله اینترنت و اقدامات تروریستی گفت: «در آخر اما باید به مقوله اینترنت اشاره کنم. قوانین این اجازه را به ما نمیدهد که اینترنت را محدود کنیم اما اینکه چطور کمپینهای آنلاین و رسانههای تبلیغاتی این گروهها را هدف قرار دهیم و در مقابل آن کمپینهای تبلیغاتی مناسبی را مطرح کنیم راهکاری است که ما در چهارچوب گروههای کاری مختلف در حال انجام آن هستیم. شرکتهای ارائه دهنده خدمات ارتباطی کد گذاری شده نیز با ما همکاری دارند. ما برای ارتقای این همکاریها و گسترش امر کنترل و مقابله تبلیغاتی نیازمند همکاری بنیادهای اجتماعی و سازمانهای غیر دولتی در کنار شرکتهای اینترنتی هستیم.
باید از فشارهای اجتماعی نیز کاست. گروهها و احزاب اروپایی افراطی نیز نباید به این آتش دامن بزنند و بخواهند از موقعیت بهرهبرداری کنند چرا که به ضرر همه ما تمام خواهد شد».
در بخش پرسش و پاسخ، خبرنگار کیهان لندن با طرح سوال از پنل به مقوله جنگ نیابتی جمهوری اسلامی و عربستان سعودی به عنوان فاکتور اصلی ادامه این جنگ و همچنین حمایت این دو رژیم و تلاش آنها در چهارچوب فعالیتهای مذهبی در مساجد و بنیادهای فرهنگی در سطح اروپا و آمریکا اشاره کرد. در پاسخ سخنرانان به مواردی در همین زمینه اشاره کرده و بر نقش منفی سیستمهای این دو رژیم در آتشافروزی هر چه بیشتر و ترویج نفاق و نفرت در بین جوامع مسلمان اشاره کردند اما تنها مقام اجرایی حاضر در پنل، از اقدامات و یا برنامههایی برای مقابله با سیاستهای غلط این دو رژیم حرفی به میان نیاورد.