سوریه در سه آتش می‌سوزد

دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ برابر با ۲۹ فوریه ۲۰۱۶


(+عکس) امیر طاهری، سردبیر پیشین روزنامه کیهان و روزنامه‌نگار بین‌المللی، در تازه‌ترین اظهار نظر در روزنامه‌ی الشرق الاوسط چاپ لندن می‌کوشد تصویری واقعی از آتش جنگ در دوزخِ سوریه‌ی امروز، بررسی آتس‌بس اخیر، و نیّات پنهانِ  حامیان این آتش‌بس ترسیم نماید. کیهان لندن ترجمه‌ی فارسی این نوشتار را در اختیار علاقمندان قرار می‌دهد.

آنهایی که سیاست خارجی پرزیدنت اوباما را در هفت و نیم سال گذشته دنبال کرده‌اند، می‌دانند که او همواره به دو شیوه از برخورد با مشکل، توجه داشته است. اول، شبیه بودنِ مسأله به جای چگونه بودنِ آن است؛ به عبارت دیگر، برتریِ فُرمِ موضوع به چگونگیِ آن. دوم، اراده‌ی تقریبا مصمّم برای مدارا کردن با دشمن (و مواجهه با خصومت‌ها) از طریقِ ارائه‌ی پیشنهادی فراتر از حّدِ انتظارِ طرفِ مقابل.

نمونه‌ی بارز از همگراییِ دو شیوه‌ی نگاه یا بهتر بگوییم نگرانیِ اوباما به معضلاتِ جهانی که در بالا بیان شد، «تراژدیِ سوریه» است که تا کنون به از دست رفتنِ جانِ ۳۰۰هزار سوری و آوارگیِ داخلی و خارجی بیش از نیمی‌ از جمعیت کشور منجر شده است.

تبعاتِ این فاجعه با اهدافِ مورد اشاره و انتظار در آتش‌بس اخیر، به پیشنهادِ روسیه و تأییدِ فوری آمریکا، در تضاد است. به نظر می‌رسد اوباما خوب می‌داند که امکانِ برقراری آتش‌بس دست کم به دو دلیل وجود ندارد. اول، تَرکِ مخاصمه یا آتش‌بس زمانی برقرار می‌شود که طرفینِ دعوا (یا جنگ) شروط آن را بپذیرند، که امروز در موردِ سوریه، این دلیل صدق نمی‌کند.

در واقع، حامیانِ «آتش‌بس سوریه» که مسکو و واشنگتن هستند، حضورِ گروه النُصرَه و داعش را به طور گسترده‌ای نادیده گرفته‌اند. به طور ضمنی، قبایلِ کُرد با وجودِ جمعیتِ کمتر که بخشِ زیادی از سوریه‌ی تحتِ حکومتِ بشار اسد را در اختیار دارند، نیز به حاشیه رانده شده‌اند.

به علاوه، موقعیتِ گروه‌های لبنانی و حزب‌اللهِ عراقی، واحدهای «داوطلب» افغانی و آسیای مرکزی که تحت فرمانِ نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی‌هستند، در این به اصطلاح «بازارِ شام» در‌هاله‌ای از ابهام است. آشکارترین دلیلِ این مدّعا را می‌توان در سخنانِ محمدجواد ظریف، وزیر خارجه‌ی جمهوری اسلامی، دنبال کرد که از عدم امکان توقّفِ عملیات علیه گروه‌های تروریستی خبر می‌دهد. تهران، تمام گروه‌های مخالفِ اسد در سوریه را «تروریست» می‌نامد، که به معنای «هرکَس» و «همه کَس» است.

از طرف دیگر، بخشی از نیروهای مخالفِ اسد که برچسبِ «تروریست» از سویِ واشنگتن و مسکو به آنها نخورده است، با آتش‌بسِ نهایی به شرطِ پایانِ حمله به مواضع‌شان و همچنین رهایی از محاصره‌ی شهرهایی که مردم در آنجا از گرسنگیِ شدید رنج می‌برند، موافقت کرده‌اند.

به بیانِ دیگر، اوباما و پوتین، دو همتای تازه دوست شده، فُرمِ جدیدی از آتش‌بس را ابداع نموده‌اند که به صورت جدا جدا و نه کُلّی به موضوع تَرکِ مخاصمه می‌پردازد. دلیل دومِ عدم امکان برقراری آتش‌بس، ماهیّتِ متنوّعِ جنگ موسوم به «آتش» در سوریه است که این کشور را می‌سوزاند و آن را به دوزخِ خاورمیانه تبدیل کرده است. در واقع، سه نوع آتش در سوریه وجود دارد.

نوعِ اول از هوا است که در انحصارِ نیروی هوایی اسد، و به تازگی تحت کنترل نیروهای روسی قرار گرفته است. نباید فراموش کرد که بیش از ۹۰درصد کُشته شدگان طیِ پنج سال گذشته در سوریه، قربانیِ حملات هوایی نیروهای سوری و روسی در قالبِ بمب‌های بُشکه‌ای و سلاح‌های شیمیایی بوده‌اند. اگر پوتین به معنای واقعیِ کلمه سودای آتش‌بس در سر داشت، بی درنگ «آتش هوایی» را متوقف می‌کرد.

نوعِ دوم از زمین است که بین نیروهای اسد، روسیه و ایران در شنزارهای شامات تقسیم شده است. ادعا می‌شود تعدادِ کشته شدگان در نبردِ زمینی بسیار کمتر از آتش هوایی بوده است. در واقع، از پاییز ۲۰۱۴ که جنگ داخلی در سوریه به اوج خود رسید، تنها ۱۷ مورد از جنگ زمینیِ حائز اهمیت بینِ طرفینِ دعوا رُخ داده است.

اسد و مخالفانِ او، هیچ یک قادر نیستند در میدانِ نبردِ زمینی دست به عملیات‌ جنگیِ بزرگ بزنند. با وجودِ پیروزی‌های موقّتِ زمینی برای هر یک، دو طرف منابع انسانیِ کافی و شایسته برای حفظِ غنایم جنگی ندارند.

جنگ داخلی در سوریه این کشور را دوفاکتو، یا به طور غیررسمی، به دو قسمتِ مساوی تقسیم کرده که هیچ یک از طرفینِ مخاصمه تواناییِ بر هم زدنِ توازنِ آن را ندارد. برخی از تحلیل‌گرانِ سیاسی بر این باورند که امتناعِ اسد از مقاومت در برابرِ پیشروی‌های داعش نشانه‌ای از تبانیِ این دو جنایتکار می‌باشد؛ موضوعی که اثبات آن بسیار دشوار است. آنچه مشخص است این که اسد بدون درگیری با داعش، بخش‌هایی از خاکِ سوریه را به حکومت اسلامی‌ عراق و شام واگذار کرده و داعش نیز در عوض تا حوالیِ دمشق نفوذ کرده بدون اینکه به پایتختِ سوریه داخل شود. به بیانِ دیگر، نوعی آتش‌بسِ غیررسمی‌ بین اسد (و حامیانِ او) و داعش برقرار شده که یک سال از عمرِ آن می‌گذرد.

نوعِ سومِ آتشِ سوزان در سوریه، مربوط به حملاتِ تروریستی به ویژه بمب‌گذاری در خودرو و عملیات‌های انتحاری (منظور خودکُشی عقیدتی به قصدِ دشمن‌کُشی) در مناطق شهری است. معامله‌ی اوباما- پوتین در سوریه به هیچ وجه نمی‌تواند در آینده‌ای نزدیک به این نوع آتش‌بس (منظور توقفِ آتشِ سوم)، به ویژه زمانی که هیچ گونه مشوّقی برای تغییر شیوه‌ی مبارزه به گروه‌های درگیر داده نشود، ختم شود.

بسته‌ی پیشنهادیِ اوباما- پوتین نمی‌تواند تراژدیِ سوریه را متوقّف کند و یا از دوزخ به برزخ بازگردانَد. در عوض، اوباما می‌تواند از این بسته برای خریدنِ وقت تا نُه ماه آینده (انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) بهره برده، آن را همچون «بسته‌ی صلح» در قالبِ «فرآیند صلح» فلسطین و اسراییل که از سال ۲۰۰۹ در دست داشت، بسته بندی کند؛ و در نهایت آن را به فُرمِ «پاکتِ صلحِ سوری» همان طور که «توافق صوریِ اتمی» را به جمهوری اسلامی‌ با این ادعا فروخت که مماشات با ملّاهای حاکم می‌تواند گروه‌های «میانه‌رو و معتدل» نظیر ‌هاشمی‌رفسنجانی را به عرصه‌ی قدرت سیاسی در ایران بازگردانَد، در معرضِ فروش قرار دهد.

همچنین، پوتین از این بسته نفع می‌برد. علائمی‌وجود دارد که نشان می‌دهد تزارِ شرق به آسان نبودنِ دست یافتن به نتیجه در ماجراجوییِ سوری پی برده است. اقتصادِ نا بسامان روسیه، بخشی به دلیلِ افتِ قیمت نفت و گاز، به حاکمِ کرملین یادآور می‌شود که پروژه‌ی ساختِ امپراتوریِ پوتین در خارج از مرزهای روسیه با هزینه‌هایی رو به روست که فروشِ آن را به الیگارش‌های داخلی که اسکلتِ حکمرانی او را تشکیل می‌دهند با دشواری مواجه خواهد کرد. ولادیمیر پوتین همچنین دریافته است که بدونِ حضورِ چکمه‌ی سنگین در شوره‌زارهای سوریه (آتش زمینی) نخواهد توانست تمایلاتِ سیاسی خود را در آن سویِ آب‌های مدیترانه اِعمال کند. ولی پرسش اینجاست که نیروهای زمینی باید از کجا بیایند؟ جمهوری اسلامی ‌به دلیلِ تلفاتِ سنگینِ اخیر در سوریه و نیز برای مهارِ بحران‌های اجتماعی در داخل کشور جرأت نمی‌کند شمارِ زیادی از نیروهای امنیتی و نظامی ‌خود را در قالبِ مدافعانِ حرم راهیِ جبهه‌ی سوریه کند. حزب‌الله لبنان نیز به تازگی شاهدِ تلفاتِ سنگینِ نیروهایش بوده و هرگونه آرایش نظامی ‌بزرگتر در داخل خاک سوریه به منزله‌ی محروم شدنِ حسن نصرالله از وجودِ ضروریِ «سیاهی لشکرهایی» است که برای وحشت‌آفرینیِ دشمنانِ سیاسی در لبنان به آنها نیاز دارد.

اسد هم در این میانه هیچ انتخابی ندارد و ناگزیر از ادامه‌ی حیاتِ سیاسیِ روزانه نظیرِ توهّماتی از جنسِ «انتخابات پارلمان» است؛ خیالاتی که به دروغ سیزده شبیه است.

تراژدی امّا در سوریه‌ی امروز با جانِ انسان‌ها گِره خورده است.

*منبع: شرق الاوسط
*مترجم: علیرضا اکبری

عضو کانال تلگرام کیهان لندن شوید:
https://telegram.me/kayhan_london

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=36458