روشنک آسترکی – روابط ایران و روسیه در ماههای اخیر به روابطی تنگاتنگ به ویژه در حوزه اقتصادی تبدیل شده و به نظر میرسد دولتمردان جمهوری اسلامی به دنبال گسترش بیشتر روابط سیاسی و اقتصادی خود با روسها هستند.
در همین رابطه سیزدهمین اجلاس مشترک اقتصادی ایران و روسیه، در تاریخ ۲۳ آذر ۹۵ با برگزاری نشستهای مشترک در قالب کمیتههای مختلف انرژی، صنعت، بانک، تجارت و با حضور ۵۰۰ نفر از فعالان اقتصادی ایران و روسیه و جمعی از مسئولان دولتی دو کشور در هتل المپیک تهران برگزار شد.
غلامحسین شافعی رئیس اتاق ایران، محمود واعظی وزیر ارتباطات، الکساندر نواک وزیر انرژی روسیه، اسدالله عسگراولادی رئیس اتاق مشترک ایران و روسیه و همچنین سفرای جمهوری اسلامی ایران و روسیه از جمله سخنرانان این همایش بودند.
محمود واعظی در این همایش از امضای ۱۰ سند همکاری میان ایران و روسیه و ترسیم نقشه راه یکساله روابط اقتصادی ایران و روسیه خبر داد.
یادداشت تفاهم همکاری میان موسسه بیمه صادراتی روسیه (اکسی آر) با بانک پاسارگاد، موافقتنامه تأمین مالی پروژه نیروگاههای حرارتی، موافقتنامه تأمین مالی پروژه برقیسازی راهآهن گرمسار- اینچه برون، یادداشت همکاری بین شرکت ملی گاز ایران و شرکت گاز پروم روسیه از جمله سندهای همکاری میان دو کشور هستند. همچنین تهران و مسکو برای حذف دلار و انجام معاملات با «ریال» و «روبل» از مبادلات دوجانبه توافق کردند. اما پرسش اینجاست که علت ایجاد رونق روابط میان ایران و روسیه چیست و تا چه مقدار می توان به پایداری این روابط اطمینان داشت؟
دورخیز روسیه برای ایران
روسیه در حالی آغوش خود را برای مبادلات اقتصادی و سیاسی با ایران باز کرده که این کشور به دنبال بحران در شرق اوکراین در سال ۲۰۱۴ و الحاق شبه جزیره کریمه به خاک روسیه در معرض تحریمهای اروپا و آمریکا قرار گرفت؛ تحریمهایی که تمدید و یا گسترده میشود.
در همین رابطه شورای اتحادیه اروپا در بیانیهای که ۱۹ دسامبر ۲۰۱۶ منتشر شد، اعلام کرد تحریمها علیه روسیه را برای شش ماه دیگر و تا ۳۱ جولای ۲۰۱۷ تمدید کرده است.
از سوی دیگر، وزارت خزانهداری آمریکا ماه گذشته اعلام کرد که با گسترش دامنه تحریم علیه مسکو به دلیل بحران اوکراین، شش نماینده مجلس دومای روسیه در فهرست تحریمهای واشنگتن قرار گرفتند. واشنگتن پیش از این شخصیتها و شرکتهای روسی از جمله شرکت گاز پروم، مهمترین شرکت انرژی روسیه را در فهرست تحریمهای خود قرارداده بود. این شرکت همان شرکتی است که در روزهای گذشته با شرکت ملی گاز ایران سند همکاری امضا کرده است.
با توجه به حضور نظامی روسیه در سوریه نیز پیشبینی میشود این کشور در ماههای آینده بیش از پیش مورد فشار اتحادیه اروپا قرار بگیرد؛ هر چند با توجه به نگاه مثبت دونالد ترامپ به بهبود روابط با روسیه، شاید روابط این دو کشور با استقرار دولت ترامپ بهبود یابد.
در هر حال با شرایطی که روسیه از سال ۲۰۱۴ به آن دچار است و با توجه به اینکه ایران با فاصله اندکی که با این کشور دارد بهترین بازار ممکن برای روسها به شمار میرود، چسبندگی اقتصادی دو کشور را میتوان در مسیر تغییر نگاه روسیه به ایران ارزیابی کرد؛ تغییر نگاهی که ولادیمیر پوتین را تا دیدار با علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی هدایت کرد.
ناکامی ایران از فضای حاکم
دولت روحانی اما همه تلاش تبلیغاتی خود را به کار بسته است تا حضور اقتصادی روسیه در ایران را از نتایج برجام قلمداد کرده و یک نمره قبولی در کارنامه دولت «تدبیر و امید» ثبت کند. تلاشی که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد چرا که در سالهای اخیر که روسیه با تحریم غرب روبرو بوده و همچنین زمانی که روابط ترکیه و روسیه بر سر بحران سوریه تیره و تار شد، ایران نتوانست از این شرایط به سود خود بهرهمند شود. برای نمونه توریستهای روس بخش زیادی از صنعت گردشگری ترکیه را رونق میبخشیدند. روسیه پس از انهدام جت جنگی خود توسط ارتش ترکیه در نوامبر ۲۰۱۵، تحریمهای اقتصادی را علیه ترکیه اعمال و تمامی پروازهای چارتر به مقصد ترکیه را لغو کرد و به یکباره صنعت گردشگری ترکیه که وابستگی فراوانی به گردشگران روس داشت را با مشکلی بیسابقه مواجه کرد. در حالی که تنها در سال ۲۰۱۴ میلادی نزدیک به ۴ میلیون توریست روس از ترکیه بازدید کرده بودند اما ایران نتوانست بخشی از این حجم توریست روس را به ایران هدایت کند.
یکی دیگر از تحریمهای سال گذشته روسیه علیه ترکیه، کاهش شدید میزان واردات سبزی و میوه از ترکیه بود. در این زمینه هم ایران نتوانست جایگزین ترکیه شود و در حالی که دولتمردان روس تلاش داشتند اثر قطع روابط با کشورهای غربی و ترکیه در بازار این کشور نمایان نباشد اما ایران با فرصتسوزی، ورود به بازار روسیه در زمینه میوه و سبزیجات و قبضهی آن را از دست داد و میدان را به کشورهایی مانند مراکش باخت.
رابطهای پیچیده اما یک سویه
شاید بتوان یکی از دلایل ناکامیهای جمهوری اسلامی در ایجاد رابطه اقتصادی پایدار با روسیه در طی سالهای گذشته را پیچیدگی روابط سیاسی و امنیتی میان دو کشور ارزیابی کرد.
منطق همکاریهای دو کشور در سطح منطقهای در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و در منطقه خاورمیانه با هم متفاوت است. هر کدام از این سطوح، ابعاد و مسائل خاص خود را در روابط دوجانبه ایران و روسیه دارند. آنچه شرایط خاورمیانه بر روابط ایران و روسیه تحمیل میکند با آنچه مسائل آسیای مرکزی و قفقاز بر این روابط تحمیل میکند و یا آن بخش از معادلات جهانی قدرت که به کنش و واکنشهای روسیه منجر میشود با هم متفاوت است.
به بیان دیگر روسیه و ایران کشورهایی در منطقه هستند که گاهی منافعشان همسو است و گاهی نیز دارای تضاد یا رقابتهای شدید سیاسی است. اما نقطه عطف همسویی مقامات دو کشور، جنگ سوریه و تلاش برای ماندگاری حکومت بشار اسد است که نشست مشترک میان سه کشور ترکیه، روسیه و ایران در مسکو که آخر آذرماه با صدور بیانیه مشترکی مبنی بر ابقای حکومت بشار اسد در سوریه انجام شد و همچنین دیدار وزرای دفاع هر دو کشور در حاشیه این نشست مشترک نشان از این همسویی دارد. در آن سو همه قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران در سالهای گذشته نیز با همراهی روسیه صادر شد.
در شرایط فعلی و در زیر سایه و فشار پیچیدگی روابط میان دو کشور، این روسیه است که هرگاه نیاز داشته باشد تعهدات خود در قراردادهای مشترک با ایران مانند قرارداد موشکهای اس ۳۰۰ را زیر پا میگذارد و هرگاه نیاز داشته باشد ایران را به یکی از استراتژیکترین اهداف و شرکای اقتصادی و سیاسی خود تبدیل میکند.
این در حالیست که روسیه در مواجهه با بحران سوریه، به کمک ایران توانسته موقعیت مناسبی در سواحل مدیترانه پیدا کند و پیرو آن موقعیتی فرادست در مناسبات سیاسی منطقه را از آن خود کند؛ موقعیتی که میتواند از آن بهعنوان اندوختهای برای مذاکرات آینده با آمریکا و شرکا استفاده کند و در عین حال فشارهای اقتصادی وارده در اثر تحریمها را تا حدودی با تکیه بر بازار ایران جبران کند.
با این وجود، پرسش مهمی که مطرح میشود این است که جمهوری اسلامی و به ویژه دولت روحانی که تمایل روسیه به سمت ایران را در راستای برجام و نمره درخشان کارنامه خود ارزیابی میکند، چه برنامه دقیقی برای بهرهبرداری از امکانات و پتانسیلهای روسیه در جهت بهبود و رونق اقتصادی ایران طراحی کرده است؟ آیا ارادهای وجود دارد که به محیط داخلی روسیه به عنوان بازار و هدف اقتصادی نگاه کند و بتواند آن را تبدیل به محیطی مناسب جهت تولید ثروت ملی کند یا صرفاً مناسباتی یک سویه و عمدتا سیاسی ادامه پیدا خواهد کرد که نهایتا برندهی نهایی آن روسیه است؟