پیامدهای زیان‏‎بارِ سیاست‎های جمعیتیِ علی خامنه‎ای بر آینده ایران

- با وجود اینکه حاکمان در ایران تصمیم به افزایش جمعیت کشور گرفتند اما همچنان اغلب خانواده‎های ایرانی تمایل به داشتن 2 فرزند دارند.
- برداشته شدن خدمات و یارانه‎های تنظیم خانواده به افزایش بیماری‎های جنسی و مقاربتی و آسیب‎های اجتماعی در ایران دامن زده است.
- در عمل تضاد بزرگی بین سیاست افزایش جمعیت در کلان‌شهرها و روستاها دیده می‏‌شود.

دوشنبه ۴ دی ۱۳۹۶ برابر با ۲۵ دسامبر ۲۰۱۷


وبسایت «بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی» در گزارشی پژوهشی به مطالعه کمی و کیفی به نوسانات نرخ رشد جمعیت تحت سیاست‎های جمعیتی چند دهه اخیر در ایران پرداخته و ضمن اشاره به فرصت‎های پیش‎ رو سیاستمداران برای بهره‌‏برداری مثبت از جمعیت جوان ایران برای توسعه اقتصادی، معایب و آثار زیان‏‌بار برچیده شدن سیاست تنظیم خانواده را مورد بررسی قرار داده است.

طبق اعلام مرکز آمار ایران در سال ۲۰۱۷ حدود ۵۰ درصد جمعیت کشور زیر ۳۰ سال سن دارند

دولت انقلابی ایران در اواخر دهه‌ی ۸۰ میلادی مجموعه‌ای از خدمات مشاوره‌ای و پیشگیری از بارداری را برقرار کرد که موجب شد این کشور یکی از موفق‌ترین کشورها در اجرای برنامه‌های «تنظیم خانواده» شود.

با اجرای این سیاست، نرخ کلی باروری در ایران -یعنی میانگین تعداد فرزندانی که هر زنِ ایران در طول دوره‎ی باروری‌اش به دنیا می‌آورد- از پنج و نیم فرزند در آغاز اجرای برنامه به دو فرزند برای هر زن در دو دهه پس از آن رسید.

در نتیجه ایران از نظر اقتصادی به یک پنجره‌ی جمعیتی وارد شد که در طی آن «جمعیت مشمول مالیات» و «در سن کار» [جمعیت جوان آماده به کار] از کودکان و افراد سالخورده که تحت تکفل هستند پیشی گرفتند. این گذار پیامدهای مهمی برای مسیر اقتصادی و سیاسی ایران داشت.

مشخصات جمعیتی در حال تغییر در ایران

ساختار سنتی ایران در مقایسه با جمعیت اغلب کشورهای عربی مسن‌تر است، اما به مراتب جوان‌تر از کشورهای ژاپن یا کشورهای اروپایی است.

پنجره جمعیتی به دولت فرصت می‌دهد سیاست‌های رشد و اصلاحات را دنبال کند که سرمایه انسانی را به میزان زیادی به خود جلب می‌کند، درست مانند اقتصادهای شرق آسیا که به سرعت در حال رشد هستند و پیش از جمهوری اسلامی به «باروری پایین» دست یافته‌اند.

اما ایران با سرعت نسبتا زیادی در حال عبور از پنجره‌ی جمعیتی است. پیش‌بینی‌های سازمان ملل نشان می‌دهد که زمینه برای دستیابی به شرایط اقتصادی مطلوب در این کشور احتمالا تا دوره‎ای محدود بین سال‌های ۲۰۴۰ و ۲۰۴۵ ادامه خواهد یافت.

در حال حاضر ایران در مورد «اصلاح نظام بیمه اجتماعی ورشکسته‌» و «فراهم نمودن سیستم مراقبت بهداشتی» برای آینده تحت فشار است و تنها ۲۵ سال برای این اصلاحات زمان دارد و پس از آن یک پنجم بزرگسالان ایرانی بیش از شصت و پنج سال سن خواهند داشت.

با وجود تلاش‌های اخیر حکومت در ایران، برای بالا بردن نرخ باروری، تجزیه و تحلیل‌های سرشماری سال ۲۰۱۶ نشان می‌دهد که میزان باروری در کل ایران دو فرزند برای هر زن باقی مانده است و این یعنی شکست سیاست افزایش جمعیت در جمهوری اسلامی.

علی خامنه‌ای ۳۱ اکتبر ۲۰۱۳ (۹ آبان ۱۳۹۲) بر تغییر سیاست‎های جمعیتی ایران و لزوم رساندن جمعیت ایران به ۱۵۰ میلیون نفر تاکید کرد

بررسی پیمایش جمعیت‌شناسی و بهداشت ایران در سال ۲۰۰۵ اولین پژوهشی بود که گذار ایران به متوسطِ دو فرزند برای هر خانواده را مستند کرد. در حالی که طراحی و اجرای برنامه‌ی تنظیم خانواده دولت، تحسین سازمان‌های بهداشتی جهان را در برداشت، به نظر می‌رسید که گذار سریع این کشور به سمت هنجار خانواده‌ی کوچک، ترس و وحشتی را در بین محافظه‌کاران مذهبی داخل کشور برانگیخت.

در دولت محمد خاتمی، رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب پیشن ایران، گفته می‎شد که زنان ایرانی از نقش‌های سنتی خود در خانه دور نگه داشته شده‌اند و برخی آنها را به آنچه آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، «جنبه‌های منفی سبک زندگی غربی» خوانده است، تشویق می‌کنند.

تغییر سیاست‎ تنظیم خانواده و تلاش برای افزایش نرخ رشد جمعیت

از سال سال ۲۰۰۵ با انتخاب محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور تندرو در ایران، انتقادات محافظه‌کاران موجب تغییر سیاست‌های بهداشت عمومی شد. احمدی‌نژاد می‎گفت که تنظیم خانواده توطئه‌ای غربی برای تضعیف ایران است.

او در سال ۲۰۱۰ سیاستی را تعریف کرد که با آن خانواده‌ها با انگیزه‌ی پاداش‌های مالی دولت، جمعیت ایران را به طور چشمگیری افزایش دهند. آیت‌الله خامنه‌ای که قدرتمندترین فرد سیاسی این کشور است در سال ۲۰۱۰ گفت: «مقامات دولتی پیشین در این مورد اشتباه کرده‌اند، من هم یک از آنها بودم. خداوند و تاریخ ما را ببخشد.»

تا سال ۲۰۱۴ ایران قوانینی گذاشت تا توزیعِ وسایل پیشگیری از بارداری که رایگان در اختیار مردم قرار می‌گرفت، برچیده شود. همچنین وازکتومی ممنوع شد، استثنایی برای پرداخت یارانه ویژه به خانواده‌های پر فرزند در دستور کار قرار گرفت و برنامه‎های آموزش جلوگیری از بارداری که پیش از ازدواج برای زوج‌های جوان اجباری بود محدود شدند. همچنین زنان از ورود به برخی رشته‌های دانشگاهی منع شدند.

این نمودار مربوط به روند باروری بین‎المللی است که نشان می‌دهد نرخ رشد باروری در ایران از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۶ چه تغییراتی داشته و با چین، اروپا، کشورهای عربی و آفریقایی مقایسه شده است

آمار‌های جدید حاکی از این است که نرخ باروری در ایران در سال ۲۰۱۶ به ۲٫۰ تا ۲٫۱ تولد برای هر زن رسیده است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که ایرانی‌ها الگوی کشورهای مسلمان را پیگیری می‌کنند و اغلب ۲ فرزند می‌آورند و مانند آسیای شرقی که نرخ باروری به ۱٫۶ فرزند برای هر زن رسیده‌ است، باروری خود را کاهش نمی‌دهند.

از طرفی چشم‌انداز جمعیتی ایران (پیرشدن جمعیت) در دهه‌های آینده، ایران را با مشکل سیاست‌گذاری در نظام رفاه اجتماعی و آموزش مواجه می‌سازد.

تضاد بزرگ در روستاها و مناطق شهری

برنامه‌های تنظیم خانواده‎ی تحت پوشش دولت از سال ۲۰۱۳ قطع شد و توزیع رایگان وسایل پیشگیری از بارداری مدرن و مشاوره پایان یافت. با وجود اینکه برای کشورهایی که به سطح جانشینی باروری دست یافته‎اند قابل درک است که یارانه‌های این حوزه را کاملا حذف کنند، اما در نظر مقامات ایران هنوز دلایل مهمی برای حفظ مشاوره‌های بهداشت باروری و یارانه‌ها وجود دارد.

این امر خصوصا در مورد مناطق روستایی و محرومان شهری صدق می‌کند که فرزندآوری‌شان محدود شود تا به سلامت مادران و کودکان و همچنین اقتصاد خانواده کمک شود.

در مقابل برنامه بهداشت باروری جدید ایران عمدتا بر افزایش نرخ باروری متمرکز است. عقیم‌سازی مردان و زنان که قبلا تحت برنامه تنظیم خانواده انجام می‌شد ممنوع اعلام شده، با این وجود همه‌ی روش‌های پیشگیری مدرن از طریق پزشکان و داروخانه‌های بخش خصوصی در دسترس هستند.

این نمودار نشان می‎دهد که جمعیت ایران با چه سرعتی در حال بازنشسته شدن تا سال ۲۰۴۵ است

مخاطرات کاهش روش‌های پیشگیری از باروری

با این وجود برخی از متخصصان بهداشت و پزشکان در مورد محدود شدن روش‌های پیشگیری از بارداری هشدار داده‌اند. آنها اشاره می‌کنند که در جامعه‌ای که هنجار خانواده‌ی کوچک جا افتاده، محدود کردن استفاده از وسایل و مشاوره رایگان پیشگیری از بارداری موجب شیوع بیماری‌های مقاربتی و حاملگی‌های ناخواسته می‌شود. ضمن اینکه تقاضا برای سقط جنین‌های نا‌ایمن و غیرقانونی -که اغلب خارج از محیط‌های درمانی انجام می‌گردد- افزایش خواهد یافت.

اکنون در ایران سقط جنین‌های القاشده‌ی درمانی تنها تا قبل از هفته‌ی نوزدهم بارداری قانونی است؛ آن‌ هم صرفا در مواردی که جان مادر در خطر باشد یا ناهنجاری‌های جنینی مانع از رشد جنین یا زنده به دنیا آمدن نوزاد می‎شود. این نوع سقط مستلزم رضایت مادر، تایید سه متخصص و تایید یک مقام پزشکی قانونی است.

بر خلاف تغییر رویکرد صددرصدی دولت در ارائه‌ی خدمات و سیاست‌گذاری در این مورد، اغلب جمعیت‌شناسان بر این باورند که هنجار خانواده کوچک در جامعه ایرانی گسترش یافته و باقی خواهد ماند و این مدل خانواده منطبق با رشد انتظارات والدین در مورد دستاوردهای تحصیلی بالا برای فرزندان و افزایش هزینه‌های پرورش کودکان تحصیل‌کرده است.

هنوز مشخص نیست که جمعیت ایران سیاست‌هایش را شکل خواهد داد یا خیر، اما به هر حال شکی نیست که ایران با این میزان سرمایه انسانی و منابع طبیعی، پتانسیل اقتصادی فراوانی دارد. اینکه آیا فرصت پنجره‌ی جمعیتی مغتنم شمرده خواهد شد یا رها می‌شود به رهبری سیاسی ایران بستگی دارد.

سیاست‎های دشواری که اگر به درستی اجرا شوند می‌تواند معجزه اقتصادی شرق آسیا را محقق سازد و اگر اجرا نشوند فاجعه در برخواهد داشت.

این پژوهش به ما نشان می‎دهد که چطور طی چهار دهه گذشته نسل جوان ایران زیر سایه‏‎ی سیاست‏‌های غلط رژیم می‌سوزد و چطور با وجود اینکه امکانات و زیرساخت برای استفاده مناسب از نیروی انسانی فراهم نشده حکومت به دنبال افزایش جمعیت ایران است.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=99663