در هفتههای گذشته با بالا گرفتن انتقادات به دولت حسن روحانی، صدای منتقدین در رسانههای اصلاحطلب مسدود شده است.
با این حال روز دوشنبه، چهارم دیماه، سرانجام یخ ضخیم این انسداد در شمار معدودی از روزنامههای نزدیک به اصلاحطلبان به تدریج تَرک برداشت و برخی روزنامهنگاران مستقل در گوشه و کنار روزنامهها، در صفحات میانی و نه در تیترهایی با فونتهای بُزرگ، صدای خفیفی از معترضان به عملکرد حسن روحانی و اصلاحطلبان را منعکس کردند.
چراغ اول را «جامعه فردا» روشن کرد، روزنامهای که دو ماه است از شروع کار آن میگذرد و میداندار تحریریه آن زنانی هستند که دستکم گوی سبقت در انتقاد و جسارت را از همکاران خود در روزنامههای همسو ربودهاند.
اعظم ویسمه، به سراغ محمد تاجیک رفته است؛ کسی که از وقتی سفره خود را با اصلاحطلبان حکومتی جدا کرده زیاد حال و حوصله مصاحبه ندارد و اگر هم به ندرت تن به گفتگو دهد تمام مدعیان اصلاحات را درو میکند.
تاجیک که در دولت اصلاحات مشاور محمد خاتمی بود و معاونت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را بر عهده داشت در یکی از آخرین مصاحبههای خود گفته بود اصلاحطلبان به فکر چاق کردن بیضههایهای خود هستند و منفعتطلبی میکنند.
او در گفتگو با جامعه فردا به انتقاد بنیادین از جریان اصلاحطلبی در ایران پرداخته است. شاه کلید بخش اول این مصاحبه که بیشتر جنبههای تئوریک داشت این جمله معروف بود:«انقلاب فرزندان خود را میخورد.»
تاجیک معتقد است در حالی که انقلاب شروع به خوردن فرزندان خود کرده، عدهای مجال پیدا کردند بر سر سفره قدرت، جا و مکان رفیعی داشته باشند، بتوانند پشت میز قدرت بازی کنند و آرمانها و اساس اصلاحات را فراموش کنند.
او در بخش دوم این مصاحبه با انتقاد از این که جریان اصلاحطلبی در ایران از درون جلوی نقد عملکرد خود را گرفته است میگوید: «اگر یک جریان بسیار بالا، عمیق و دقیق روی دوش انسانهای صغیر و کوتوله قرار بگیرد، ره به مقصود نمیبرد و این کوتولهها قاصرتر از آن هستند که آن را تا انتها برسانند.»
او با اشاره به اینکه اصلاحات در ایران فاقد عقلانیت سیاسی است ادامه داده و تاکید کرده هر گفتمان سیاسی باید تکامل پیدا کند، به خودش حاشیه بزند، پیرایش و آرایش داشته باشد و بافت، تافت و زنجیره معنایی خود را تغییر دهد اما جریان اصلاحطلبی در ایران به یک مقطع تاریخی قفل شده و بر خلاف ذائقه و تقاضای نسل جدید که شرایطش در حال تغییر است، این جریان بدون تغییر به همان مقطع تاریخی وصل مانده است.
آنچه فقط خواجه حافظ شیرازی نمیداند
تاجیک از این هم فراتر رفته و گفته است: «آقایان مدعی هستند سهمخواهی نداریم، اما کسی که نمیداند در پس پرده و خلوت سهمخواهی خود را دارند، خواجه حافظ شیرازی است. گویی ما فقط اجازه دادهایم روی دوش ما سوار شوید و شما را تا دم پاستور رساندهایم و سپس دعایتان میکنیم.»
او در بخش پایانی این مصاحبه گفته وقتی یک جریان فکری دچار «گیجی و گنگی» میشود و وقتی «قدیم» در حال احتضار است و «جدید» هم نمیتواند متولد شود، شرایط برزخی ایجاد میشود که در آن گرایشات و تمایلات مختلف و متناقض قارچگونه میروید و در شرایطی «کماکان نداهایی میرسد که با تمام این حال و احوال دفاع و حمایت میکنیم» و یک جریاناتی در درون «نغمه و سرود عبور سر دادهاند».
فرار از پاسخگویی و فریاد بیطاقتی
آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، در یادداشتی در روزنامه اعتماد به «تداوم فرار از پاسخگویی» انتقاد کرده و گفته «عملکرد غیرقابل دفاع نمایندگان [اصلاحطلب] در کنار عدم شفافیت و فرار از پاسخگویی، بیشتر تاثیر را در امید اجتماعی مجموعه حامیان و همراهان این جریان سیاسی به دنبال خواهد داشت».
روزنامه «آفتاب یزد» هم ناپرهیزی کرده و در تیتری با عنوان «ما کم طاقتیم یا دولت نقص دارد» در گزارشی به عملکرد حسن روحانی پرداخته و نظر موافق و منتقدان او را نوشته است. یکی از منتقدین جواد میری، تحلیلگر سیاسی، است که نوشته «مردم جنگ و تحریم دیدهاند نمیتوان گفت بیطاقتاند.»
قابل پیشبینی است با توجه به موضعگیریهای محمد خاتمی، محسن هاشمی و بسیاری دیگر از اصلاحطلبان و گام برداشتن آنها به سمت علی خامنهای و با وجود گرانیها و وضعیت معیشتی، اصلاحطلبان روزهای پرحاشیهای را پیش رو داشته باشند؛ به ویژه آنکه سالگرد روز نهم دی، روزی که در مقابل تظاهرات اعتراضی ۸۸ طرفداران خامنهای به خیابان آمدند، نزدیک است و رسانههای نزدیک به سپاه به سراغ چهرههای اصلاحطلب در بدنه قدرت میروند و با سوالات خود آنها را بر سر دو راهی قرار میدهند که یا از آرمانهای خامنهای حمایت کنند و اعتراضات را فتنه بدانند و یا قید قدرت را بزنند.