با خروج آمریکا از برجام اعضای دولت حسن روحانی به ویژه محمدجواد ظریف وزیر خارجه، نظام را امیدوارکردند که چین، روسیه و اروپاییها بدون ایالات متحده برجام را حفظ خواهند کرد و جمهوری اسلامی را از این بحران عبور خواهند داد. اما وضعیت آنطور که وی تصور کرده بود و رژیم تهران آرزویش را دارد پیش نمیرود.

تحریمهای آمریکا در حالی از چهارم نوامبر آغاز شده که اروپاییها وعده داده بودند برای ادامه تجارت با ایران یک ساز و کار مالی ویژه ایجاد خواهند کرد که به روایتی حتی تا ۱۰ نوامبر یعنی چند روز پیش از شروع تحریمها اعلام خواهد شد که چنین نشد! در صورت عملی شدن این وعده، حتی اگر محدود به تهاتر (نفت در برابر کالا و خدمات) هم باشد، باز برای زمامداران جمهوری اسلامی حیاتی است.
علی خامنهای دوم خرداد ۱۳۹۷ (۲۴ مه) در دیدار با کارگزاران نظام شروطی را به تقلید از آمریکا برای کشورهای اروپایی تعیین کرد که پیشنیاز ماندن ایران در توافق اتمی بود. آنهم در حالی که رژیم ایران در موقعیتی نیست که بتواند برای کسی شرط و شروط تعیین کند چه برسد به اینکه این شروط برای اروپا باشد که هم دست و بالش بسته است و هم نیازهایی را که ممکن است از جمهوری اسلامی تأمین کند، میتواند از منابع دیگر به دست آورد. به هر روی، شرایط خامنهای که همگی مربوط به آمریکا هستند ولی برای اروپاییها تعیین شده از این قرار بودند:
-در دو سال گذشته آمریکا بارها برجام را نقض کرده و اروپاییها ساکت ماندهاند و باید آن سکوت را جبران کند.
-آمریکا قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده، اروپا باید یک قطعنامه علیه نقض آمریکا صادر کند.
-اروپا باید متعهد شود که بحث موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی را مطرح نخواهد کرد.
-اروپا باید با هر گونه تحریم جمهوری اسلامی مقابله کند و مقابل تحریمهای آمریکا صریح بایستد.
-اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند تا تحریمهای آمریکا ضربهای به فروش نفت ما نزند.
-بانکهای اروپایی باید تجارت با جمهوری اسلامی را تضمین کنند.
پنج ماه از اعلام این شروط گذشته و اگر پرسیده شود اروپا کدام یک از آنها را جدی گرفته و کدام شرط جنبهی عملی یافته پاسخ از روز روشنتر است: هیچکدام! در چنین شرایطی جمهوری اسلامی نه تنها در مورد خروج از برجام و بینتیجه ماندن مطالبات نافرجام رهبر نظام سکوت کرده بلکه همچنان در انتظار بازگشایی ساز و کار مالی ویژه است که اروپا وعده آن را داده اما هنوز هیچ کشوری در اتحادیه اروپا مسئولیت اجرای آن و حتی در اختیار گذاشتن یک دفتر در خاک خود را قبول نکرده است.
ظریف: اروپا برای حفظ برجام در تلاش است
در همین ارتباط وزیرخارجه جمهوری اسلامی در اظهاراتی تکراری گفته «کشورهای اروپایی در برجام نقش پلیس خوب و پلیس بد را بازی نمیکنند و برای حفظ برجام در حال تلاش هستند؛ گرچه ما معتقدیم روند آنها در این زمینه کند است و باید سرعت بیشتری به آن ببخشند.»
اروپا اما هم شروط و هم درخواستهای جمهوری اسلامی را نه تنها پشت گوش میاندازد بلکه به دلایل مختلف، از جمله مسائل امنیتی و تروریستی، رژیم ایران را در فشار قرار میدهد. در چنین شرایطی پرسش این است: آیا طرف اروپایی، مسئولان جمهوری اسلامی را با وعده و وعید پا در هوا نگه داشتهاند؟ اگر چنین است، چرا؟!
نقش موساد و اسراییل در افشای رژیم ایران
سیدحسین نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اجرایی شدن «ساز و کار ویژه مالی» از سوی اروپاییها گفته «این ساز و کار قرار بود هفته گذشته عملیاتی شود اما متاسفانه همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.»
این ابهامات چیست؟ او تشریح کرده «بخشی از آنها مربوط به عدم وجود جایگاه و نهادی این کانال در مراودات اقتصادی، مالی و پولی است چرا که هیچ تعریفی در این زمینه وجود ندارد و مسئله دیگری که باعث به تاخیر افتادن اجرا شدن بسته اروپاییها شده موضوعی است که اخیراً توسط موساد و صهیونیستها در دانمارک به وجود آمد و اکنون سرنوشت این مسئله در هالهای از ابهام است.» منظور وی از «موضوع دانمارک» تلاش وزارت اطلاعات برای انجام ترور در این کشور است که ناکام ماند و منجر به واکنش شدید کشورهای اسکاندیناوی شد.
ولیالله نانواکناری رییسکمیته امنیت مجلس در مصاحبه با خبرگزاری مهر نیز در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه با توجه به وعدههای اروپاییها و آغاز دور جدید تحریمها چقدر میتوان روی کمک آنها برای دور زدن تحریمها حساب باز کرد، گفته «قطعاً نمیتوانیم به اروپاییها اعتماد کامل و صد درصدی داشته باشیم و جای شک و شبهه دارد که آنان به همه تعهدات خود در قبال ایران پایبند باشند.»
او نیز اشاره کرده آمریکاییها و اسراییلیها بیش از پیش به دنبال آن هستند که اروپاییها را از ارتباط با ایران منصرف کنند و در این زمینه در حال مذاکرهاند.

در این میان اسراییل تا کنون پیروز رقابتهای دیپلماتیک با رژیم ایران بوده است. بخشی از این دستاورد حاصل نقش بنیامین نتانیاهو و سیاست خارجی اسراییل است که برای تفاهم با کشورهای منطقه و اروپا تلاش میکند و بخشی دیگر برآمده از خطاهای آشکار جمهوری اسلامی در روابط بینالمللی است. خطاهایی که خود ریشه در تفکر ایدئولوژیک و همچنین عدم یکپارچگی سیاسی و آشفتگی تهران در تصمیمگیری و استراتژیهای کلان دارد.
با خروج دونالد ترامپ از توافق اتمی، مقامهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی تور مسافرتی برای حفظ برجام به راه انداخته و با رفتن به کشورهای مختلف روی حمایتهای اتحادیه اروپا حساب ویژهای باز کردند. حسن روحانی، محمدجواد ظریف و تیم او و حتی علیاکبر ولایتی مشاور عالی خامنهای در امور بینالملل تلاش میکردند در دیدارهای پیدا و پنهان با مقامات اروپایی نظر آنها را نسبت به حفظ برجام به منظور جلوگیری از همصدایی آنها با تحریمهای آمریکا جلب کنند و تا حدودی موفق بودند. در این دوران میشد دید امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه و ترزا می نخستوزیر انگلیس و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و مقامهای ارشد اتحادیه اروپا از جمله فدریکا موگرینی مدام از حفظ برجام صحبت میکردند و از ادامه همکاریهای تجاری با ایران میگفتند و حتی در مقابل ترامپ مواضع سختی گرفتند.
رقابت پرخطا با اسراییل در میدان سیاسی، امنیتی و نظامی
در اواسط خرداد ۱۳۹۷ نتانیاهو نیز در تور اروپایی خود به برلین، پاریس و لندن سفر کرد تا شاید فضا را به نفع اسراییل تغییر دهد و در مورد ادامه فعالیتهای مخرّب رژیم ایران در منطقه با رهبران اروپا گفتگو کند. گرچه در رسانههای داخل ایران و برخی رسانههای موسوم به فارسیزبان در خارج کشور ادعا میشد که دست نتانیاهو برای گفتگو علیه حکومت ایران پُر نیست اما چند عامل دست به دست هم داد تا وضعیت به سرعت تغییر کند. یکی از آنها بازنشر دیدگاه علی خامنهای در یک توییت به زبان انگلیسی بود که در آن اسراییل را «غده سرطانی» نامیده که باید از صحنه روزگار محو شود.

از دیگر عواملی که سبب شد اسراییل در مقایسه با ایران در مذاکره با رهبران اروپا دست بالا را پیدا کند، انتشار گزارش مربوط به دستیابی موساد به فایلهای محرمانه مربوط به ادامه فعالیتهای اتمی ایران بود. گرچه رهبران اروپا مدام روی گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از پایبندی ایران به برجام تاکید میکردند اما در عمل دیوار اعتماد بین تهران و اروپا ترک برداشت.
افشا و خنثی کردن فعالیتهای تروریستی رژیم در اروپا علیه مخالفان سیاسی، ادامه حمایتهای مالی و تسلیحاتی از شبهنظامیان حزبالله و حشدالشعبی، پشتیبانی از حوثیها در افزایش بُرد موشکها و هدف قرار دادن خاک عربستان و تهدید امارات، افشای شبکههای پولشویی رژیم در چند کشور آسیایی و اروپایی، ادامه موشکبازیها و به ویژه هدف قرار دادن مقر احزاب کردی ایران در عراق با موشکهایی که روی آن علیه اسراییل شعار نوشته شده بود، تهدید موشکی اسراییل و عربستان توسط فرماندهان سپاه و ارتش، ادامه حضور در سوریه و دستدرازی به زمینهای اطراف بلندیهای جولان در مرز اسراییل و سوریه و دامن زدن به درگیریهای آن منطقه از جمله خطاهای رژیم ایران بود که در ماههای اخیر بین اروپا و تهران فاصله انداخت.
اسراییلیها برای عقیم کردن سیاستهای جمهوری اسلامی حتی از فرصتهایی طلایی که در عرصه ورزشی در اختیارشان قرار گرفت به بهترن نحو استفاده کردند. عدم رویارویی ملیپوشان ایرانی در رقابتهای بینالمللی با ورزشکاران اسراییلی به ویژه در مسابقات کشتی موقعیت خوبی برای رسانههای اسراییلی فراهم کرد تا بجای میدان کشتی در میدان سیاست به رهبران تهران «سالتو بارانداز»* بزنند.
این رویدادها از یکسو شکاف اعتماد میان تهران و اروپا را بیشتر کرد و از سوی دیگر به تقویت موضع بینالمللی نتانیاهو یاری رساند.
موفقیتهای نخست وزیر اسراییل تا آنجا رسید که حتی برای جلب نظر سلطان قابوس پادشاه عمان هم خیز برداشت و در نهایت با سفری محرمانه به مسقط بر سر مسائل سیاسی و اقتصادی مختلف توافق کردند. رژیم تهران به شدت از این مسئله نگران شد و در نهایت به موضعگیری رسمی علیه عمان پرداخت چرا که بین مسقط و اورشلیم موضوع به رسمیت شناختن اسراییل نیز مطرح شد.

برخی گزارشها حاکیست مقامات اسراییلی در مسیر بازگشت از عمان محرمانه به پاکستان رفتند و غیرعلنی چند ساعتی با مقامات این کشور گفتگو کردند. در چند ماه گذشته اسراییل توانست رهبران عمان، امارات، قطر و بحرین را به خود نزدیک کند. در نتیجه رژیم ایران بیش از پیش زیر فشارهای منطقهای و بینالمللی قرار گرفت.
در این بین نباید از نقش موساد و اسراییل بطور کلی گذشت؛ از شناسایی و خنثیسازی طرحهای تروریستی جمهوری اسلامی در اروپا تا حملات نظامی ارتش اسراییل به مواضع سپاه پاسداران و حزبالله در خاک سوریه که ضربات سنگینی را به سپاه تحمیل کرد. به نظر میرسد دستگاه دیپلماسی اسراییل و نهادهای امنیتی و نظامی این کشور برای انزوای بیشتر جمهوری اسلامی برنامهریزی دقیق و مشخصی کردهاند که رژیم ایران نیز در تلهای که خود در ساختن آن نقش اساسی داشته گرفتار شده و در همان مسیری گام بر میدارد که مطلوب اسراییل است. یکی از نتایج این سیاست در رابطه با تحریمهای آمریکا، خروج شرکتها و موسسات اروپایی از ایران، عقبنشینی چین و روسیه از حمایتهای خود و عقبنشینی اروپا از ایجاد ساز و کار ویژه مالی است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز به آن اعتراف میکنند.
در حالی که در خیابانهای تهران بیلبوردهای روزشمار محو اسراییل شمارش معکوس میاندازند و پرچم این کشور زیر پا انداخته و به آتش کشیده میشود، دولت اسرائیل با زیرکی سیاستی را پیش میبرد که نه تنها دهان سه کشور قدرتمند اتحادیه اروپا را میبندد بلکه نتیجهی عملی آن، به اعتراف ظریف، «کُند شدن» اجرای وعدههای اروپاست.
*سالتو بارانداز از سختترین و پرامتیازترین فنون کشتی است.
کرامت جان این آقا نیست آغا هست در ضمن مؤمنین در خلوت ان , کار دیگر میکنند فیلم عیش و نوش مداحان
حضرت آقا از چه فیلترشکنی برای توئیت زدن استفاده میکنند؟!
در حالیکه مماشات گرایان و چپهای غربی با پشتوانه فاشیستی نسبیت گرایی فرهنگی، همواره در حال معاشقه با اسلامگرایان سنی و شیعه بوده اند، پایمردی آقای بنجامین ناتانیاهو در مبارزه با توسعه طلبی و ماجراجویی های خلافت شیعه بود که باعث گردیده تا سرانجام آمریکا خطر رژیم را جدی بگیرد و به مهار آن بپردازد. کشورهای عربی نیز یک به یک به حقانیت و قدرت مادی و معنوی اسراییل پی برده اند.
بنا بر دلائل بسیاری از منظر تاریخی و اجتماعی اسرائیل یگانه دوست و متحد واقعی ایران میتواند باشد ، ولی متاسفانه جریانات ضد ایرانی در ایران همیشه بر علیه این اتحاد و دوستی با تبلیغات دروغین توسط شیعه های فرقه گرای آخوندی و جریانات مثلا چپ کار و تبلیغاتی گسترده براه انداخته اند و هنوز هم بعد از این چهل سال دروغ و جنایت ویروس ضد یهودی در اینها از بین نرفته ، زیرا اینها در واقع فاشیستهای مدرن با نقاب چپ میباشند و ارتجاع سیاه هم که جای خود دارد .