مجید محمدی – آنچه در میان معترضان علیه شرایط ایران در داخل کشور به چشم میخورد یأس از بهبود شرایط با تداوم رژیم جمهوری اسلامی است. حتی اصلاحطلبانی که خواهان تداوم رژیم هستند و هنوز مردم را به شرکت در انتخابات دعوت میکنند نیز نمیتوانند وعدهی بهتر شدن اوضاع را بدهند بلکه مردم را از بدتر شدن میهراسانند. آنچه در میان مقامات به چشم میخورد یأس از کنترل سیاسی و امنیتی جامعه در شرایط اعتراضات عمومی میلیونی است به نحوی که خامنهای خود در مورد اعتراضات سال ۹۸ به نهادهای امنیتی و نظامی و تبلیغاتی هشدار میدهد. بخشی از مخالفان نظام (و نه صرفا مخالف خامنهای) در پی اعتراضات دیماه سال گذشته و فشارهای تحریمهای ایالات متحده به اعتراضات عمومیخوشبین شدهاند اما آنچه در میان بخشی دیگر از مخالفان (برانداز یا اصلاحطلب) به چشم میخورد یأس از اعتراضات عمومی است. این یأس را در پناه آوردن از جمعی از هیولاها به بخشی از خود آنها میتوان مشاهده کرد.

کسانی که کودتا توسط سپاه پاسداران و کنار زدن روحانیون از قدرت توسط آنها را راه نجات و رهایی مردم ایران معرفی میکنند در واقع دارند میگویند سازمان سرکوبگر نظام باید سرکوبش را از همهی اقشار اجتماعی به کاست حکومتی هم بسط دهد و بخشی از کاست حکومتی باید علیه بخش دیگر بشورد (معلوم نیست چرا). دو تن از شناختهشدهترین چهرههای منتقدان نظام (یکی برانداز و دیگری قبلا اصلاحطلب) این مسیر را برای تغییر و تحول پیشنهاد دادهاند: علیرضا نوریزاده که میگوید: «رهایی از جمهوری ولایت فقیه بدون مشارکت سپاه پاسداران امکانپذیر نیست» (وبسایت گویا ۲ دی ۱۳۹۷) و هوشنگ امیراحمدی که میگوید «در نامهای به سرداران پاسدار انقلاب، از آنها هم درخواست کردهام که با ورود مقتدرانه خود به همراه مردم، خروج عزتمندانه شما [خامنهای] را تسهیل کنند. واقعیت این است که مصلحت ایران و اسلام هم فقط در همین تغییر است و بس» (وبسایت گویا ۱ اوت ۲۰۱۸). او در آن نامه مینویسد: «مشخصا یک دولت نیمهنظامی و یا حداقل دولتی که در آن نظامیان در سیاست خارجی، امنیتی و دفاعی و شاید اقتصادی کشور حرف اول را میزنند و حتی چهره اول این سیاستها در دنیا باشند را پیشنهاد کردم» (وبسایت گویا ۲۵ مارس ۲۰۱۸). غیر از این دو تن منابع دیگری از کودتای سپاه علیه دولت روحانی (و نه رژیم ولایت فقیه) سخن گفتهاند.
سپاه: عامل عقبماندگی و بیثباتی
اگر تصور این باشد که نظامیان در برخی از کشورها عامل توسعه (مثل کرهی جنوبی) یا ثبات سیاسی (مصر) بودهاند، سپاه پاسداران به کدام نیروی نظامی در کشوری در حال توسعه یا بیثبات شباهت داشته که چنین کارکردی از آن محتمل باشد؟ سپاه پاسداران در ایران نه تنها عامل توسعه و ثبات نبوده بلکه با برنامههای هستهای و مداخلات نظامی و سرکوبگری دائمی و هر روزهی مردم در خیابانها و کوچهها که هر سه علیه منافع و امنیت ملی ایران بودهاند روند توسعه را مختل یا متوقف ساخته و زمینههای بیثباتی را فراهم آورده است. به دلیل برنامههای سپاه است که امروز کشور تحریم شده و سرمایههای خارجی از آن میگریزند. این طرز تفکر که سپاه را گزینهای برای قدرت مطلقهی ولایت فقیه میبیند بجای آنکه قدرت واقعی یعنی قدرت مردم را محور قرار دهد بر قدرت نظامیان که مبتنی بر زور و سلاح است تمرکز یافته است. این نگاه واقعگرایی نیست زورگرایی است. این نوع نگاه برای پرهیز از برنهادهی براندازی با زور خارجی (حملهی نظامی) به براندازی خیالی بخشی از نظام با زور داخلی پناه برده است.
اغراق در قدرت سپاه
فرض کنیم که انتقال قدرت از «روحانیت- سپاه» به «سپاه» یک گام به جلو برای رفع شرّ حکومت دینی باشد. در این تصور که سپاه پاسداران بخواهد یا بتواند منشاء چنین تغییری در جامعهی ایران شود سه مشکل بنیادی وجود دارد:
۱) چرا سپاه باید روحانیت را کنار بزند در حالی که هیچ مانع و رادعی برای کسب قدرت و ثروت و منزلت اجتماعیِ آن نبوده و نیست؟ سپاه دیگر کجا را میخواهد بگیرد که نگرفته است؟! کدام مقام یا نهاد از آن حرفشنوی ندارد؟ همهی مقامات تدارکاتچی سپاه هستند و همهی درها از دولت و مجلس تا دستگاه تبلیغاتی و قضایی برای فرماندهان و مدیران سپاه باز بودهاند. رؤسای دولتی که در طول مدیریت خود یک جمله علیه سپاه گفتهاند کجا هستند و سپاه کجا؟ آن جملات اندک را سپاهیان هم میفهمند که چه کارکردی دارد و نادیده میگرفتهاند.
۲) سپاه بدون روحانیت چگونه میخواهد قدرت خود را مشروع جلوه دهد؟ قدرت سپاه از مراسم مذهبی و نهادهای مذهبی و باورهای مذهبی ایدئولوژیک شده اخذ شده است و این نهاد از میان نیروهای مذهبی نیرو جذب میکند. بدون روحانیت سپاه مهمترین عامل تحمیق و ذهنشویی و تبلیغات سیاسی- مذهبیاش را از دست میدهد. با همراهی با روحانیون بهتر میتوان تقلب و فریب و دروغ و تنفر را بسط داد یا بدون آن؟ ممکن است گفته شود که سپاهیان در صورت به دست گرفتن قدرت میتوانند روحانیون را برای این کارها استخدام کنند. اما روحانیت شیعه در یکصد سال گذشته نشان داده که بدون داشتن سهمی از قدرت یا همهی آن، خود را در اختیار حکومت قرار نمیدهد. حکومت محمدرضا شاه پهلوی حتی نوشتن کتابهای درسی دینی را به روحانیون شیعه سپرد و همانها بعدا به اعضای شورای انقلاب تبدیل شدند. چگونه دههاهزار روحانی که در مراکز قدرت جا خوش کرده و صرفا نان «اسلامیسازی» قدرت را میخورند توسط پاسدارانِ خودِ آنها از حکومت اسلامی اخراج میشوند؟
۳) روحانیت شیعه چهل سال است که بدون مشکل با سپاه کار کرده و یک ملت را در کنترل نگاه داشته است. اینها بدون هم نمیتوانند دوام بیاورند و هر دو قشر این را میدانند. کدام نشانهای از تنش میان این دو قشر وجود دارد که تصور کنیم روزی یکی علیه دیگری بشورد؟ آیا این یک آرزوی صرف است یا جای پایی نیز در واقعیت دارد؟ سپاه با اصلاحطلبان درگیریهایی داشته اما هیچ نشانهای از تنش میان سپاه و روحانیت نزدیک و حامی خامنهای وجود ندارد.
نقش سپاه
ماموریت سپاه دفاع از قدرت و سلطهی مطلقهی روحانیت شیعه و حکومت دینی بوده و این ماموریت را به خوبی انجام داده است. به همین دلیل سپاه پاسداران چهل سال است عامل فلاکت و بدبختی و تحقیر ایرانیان است: از تداوم جنگ به مدت شش سال بعد از فتح خرمشهر، تا سرکوب مخالفان برای چهار دهه، از برنامه اتمی با صدها میلیارد دلار خسارت تا مداخلههای نظامی منطقهای. این نیرو چگونه میتواند نجاتبخش مردم ایران با چنین پروندهای باشد؟ چون سپاه بنا به فرض میتواند روحانیون را کنار بزند معنایش این نیست که میخواهد چنین کند یا اگر چنین کند مردم ایران نجات خواهند یافت!
بادکنک سپاه با دلارهای نفتی بیحساب و درآمدهای قاچاق (از قاچاق لوازم الکترونیک تا مواد مخدر) سرپاست و هرگاه این درآمدها قطع شود این بادکنک یکشبه خواهد ترکید. سپاه نه پایگاه اجتماعی ویژهای در ایران دارد و نه یک نیروی دفاعی در کشور به حساب میآید تا بخشهایی از جامعه بدان احساس نیاز و وفاداری داشته باشند. سپاه یک مافیای تمامعیار است که حتی اعضای رده پایین آن منتظر فروپاشیاش هستند.
دیکتاتوری نظامی یا دیکتاتوری نظامی- مذهبی؟
دیکتاتوری نظامی از جهتی بهتر از دیکتاتوری مذهبی- نظامی است چون با آزادیهای اجتماعی کمتر کار دارد. اما سپاه در این قالب نمیگنجد چون نظامی صرف نیست. کسانی که برای سپاه در رهایی مردم ایران از حکومت دینی نقشی قائل هستند به ایدئولوژیک بودن این نیرو توجه نمیکنند؛ سپاه در چهل سال گذشته در مقام اعمال تمامیتخواهی مذهبی بوده است و هیچ نشانهای برای ترک آن در صورت به دست گرفتن انحصاری قدرت به چشم نمیخورد. دیکتاتوری مفروض سپاهیان در ایران نیز همانند رژیم ولایت فقیه دیکتاتوری مذهبی- نظامیخواهد بود چون کنترل اجتماعی و سیاسی را با بستهبندی مذهبی به مردم خواهد فروخت. سپاهیان یکشبه به دیکتاتورهای سکولار آمریکای جنوبی تحول پیدا نخواهند کرد. احمدی نژاد و دوستانش نشانههایی از این تغییر را نمایان ساختهاند اما سپاهیان نه. از جهتی دیگر دیکتاتوری نظامی خطرناکتر از دیکتاتوری مذهبی- نظامیاست چون در شرایط دیکتاتوری مذهبی- نظامی دو نهاد دین و دیوانسالاری نظامی مجبورند ملاحظات یکدیگر را در نوع و روش سرکوب لحاظ کنند اما نظامیان به تنهایی به چنین ملاحظاتی توجه نخواهند کرد. روش خلاصی از ولایت فقیه نباید به تشدید سرکوب و قبرستانیتر شدن شرایط جامعه بیانجامد.
رنج مردم ایران با افزایش سهم نهادهای دیگر در قدرت کاهش خواهد یافت و نه انحصاریتر شدن قدرت. برای افزایش این سهم باید نهادهای دیگری مثل نهادهای مدنی یا جمهوریت سکولار و دستگاه قضایی مستقل و رسانههای آزاد را به ترکیب دوتایی نظامیان و روحانیون اضافه کرد و نه اینکه از این ترکیب هم فرا رفته و آن را یکهتازانه کرد. هر قدر نهادهای قدرت متنوعتر و نظارت و توازنبخشیها بیشتر باشد مردم آزادی و حقوق بیشتری خواهند داشت.
همانطور که چهل سال است روحانیون و پاسدارانشان همدیگر را برای کسب و حفظ قدرت پیدا و حفظ کردهاند یکی از آنان بدون دیگری حذف نخواهد شد؛ هر دو قشر آنقدر خام نیستند که ندانند برای حفظ قدرت باید با هم باشند. مشکل تفکری که میخواهد سپاه رختشوییاش را انجام دهد آن است که بجای تحرک بخشیدن به مردم برای براندازی دیکتاتوری نظامی- مذهبی آنها را به براندازی خیالی ولایت فقیه توسط عُمّال آن خوشبین میسازد. بغیر از خود مردم ایران هیچ دولت خارجی یا نهاد دینی یا نظامی نمیتواند آنها را از نکبت جمهوری اسلامی رهایی دهد. اگر گشتاپو و وِرماخت (ارتش آلمان نازی Wehrmacht) در گذار به آلمان دمکراتیک یا در این سیستم جایی داشتهاند سپاه هم در گذار به ایران دمکراتیک یا در آن سیستم محلی از اِعراب پیدا خواهد کرد.
آش باید با جاش خالی شود. از دریچه سیاسی بررسی نکنید. ببینید مردم ایران در این چهل سال گذشته از دست ملا، سپاه و بسیجی ، لباس شخصی و خواهران زینب چه ها که نکشیده است. همه این ها از هویت و فرهنگ و خدمتگزاران جمهوری بیگانه اسلامی اند. تا کی میخواهیم تحمل بیگانه و فرهنگ و هویت منحوسش را بکنیم. کشته بدهیم توسری بخوریم، تحقیر و تاراج شویم. وجود این فرهنگ، فرهنگ ایرانی ما را از بین میبرد و ما همیشه اسیر و برده و غلام خواهیم ماند. بدین ترتیب ما به ابن ها فرصت میدهیم تا از ایرانی ” عرب ” بسازند. این بزرگترین فرصت در تاریخ ۱۴۰۰ صد ساله بردگی ما است. آش نکبت را با جاش خالی کنید.
Manzoor “coup d’etat” eh Artesh bar zed Sepaah, Akhondhaa, Khamenei, va Bassijists.j
۳پا آسمون هم به زمین برسه دست از حمایت از رژیم ملاتاریا نمیکشه چرا که خوب میدونه اصلا اصل و اساس و هویتش با عبا و عمامه آخوندها گره خورده و اینا برن سه پا هم میره!مثل ارتش نیست که شاه بود اون بود شاه رفت و ملا اومد باز هم ارتش هست الآن هم آخوند بره هر کی بیاد ارتش کماکان با قدرت سرجای خودش خواهد بود
یکی از کاربران توئیتر نوشت: “اتوبوس چپ میکنه، هواپیما سقوط میکنه، کشتی غرق میشه، قطار از ریل خارج میشه، هیچ کسی برکنار نمیشه، هیچ کسی استعفا نمیده.چند ثانیه فیلم عشق بازی جکی چان از از صدا و سیما کیش پخش میشه فورا تمام مسئولین اون بخش به خاطر کم کاری اخراج میشن. گویا تحریک نشدن مردم اولویت اول مسئولینه!!!.”
والله منهم هیچ حس خوبی به این ماجرا ندارم
شما یکبار ویدیوی برنامه ای را که در آن نوری زاده مکاشفه بزرگ خود درباره ارتباط سلیمانی و آمریکاییها را نخستین بار مطرح کرد ببینید…
گمان من این است که مافیای نظام مقدس حالا که از نگهداشت رژیم ناامید شده دنبال شکلی از گذار است که بتواند ثروت چپاول شده را برای خود نگه دارد.چیزی شبیه شیلی که به جنابتکارها حتی مصونیت قضایی اعطا شد و در طی پروسه انتقالی بیش از یک دهه ای عملا هم پولهای کثیف پاک شد و هم خونهای ریخته پامال.
وافعا اینکه امیراحمدی یک شبه چنین تغییر موصعی داده تنها یک معنی میدهد:مافیای ثروت و قدرت برای پااندازی نزد آمریکاییها کسی را مناسب تر از او نیافته..
اقای محمدی مقالات شما از بیشترین نظرات برخوردار است چه الان چه زمانی که در رادیو فردا بودید
باجناق احمدی نژاد طی مصاحبه ای در چند سال قبل اعلام نمود که طبق اسناد بدست امده
سید جمال الدین اسد ابادی و ایت الله اذری قمی و ایت الله فاضل لنکرانی جزو عوامل و از فراماسونرهای مهم و شناخته شده در بین اخوندها و مراجع میباشند !
این ناشناس هم وقت گیر آورده از محمد رضا شاه ایراد گرفته چرا کتاب های درسی دینی را به روحانیون سپرد خخخخخخخ پس باید به ارتشبد ازهاری میسپرد ؟؟ آقا جون یک کم مطالعه بد نیست در قانون اساسی مشروطه که محمد رضا شاه پهلوی هم به ان سوگند خورده بود پادشاه باید رجل ( مرد ) و پیرو شیعه اثنی عشری و در حفظ و بسط ان بکوشد , حالا اگر این آخوند های مفت خور سواستفاده از این جریان نمودند شما برو خر ستارخان و باقر خان و مجلس اول بعد از مشروطه را بگیر که همه ملا بودند .
ضمناً سرکوب رهاییبخش یعنی چی؟ مثل کچل مو فرفری، مثل روشنفکری دینی، مثل کوسه ی ریش پهن…. تناقضه
سپاه هیچ جایگاهی در چشمانداز آیندهی ایران ندارد. ما باید مراقب باشیم تا این دیو دو سر رنگ عوض نکند. صحبتی هم که شاهزاده فرمودن در مورد این بود که افرادی که دستشان به جان و مال و ناموس مردم آلوده نیست کسی باهاشون کاری نداره. اما حتی اگر شاهزاده هم بخواهند (که قطعا نمیخواهند) سپاه را علم کنند مردم قبول نمیکنند. خط قرمز مردم ایران فراتر از هر شخص و هر قانونی است. آخوندها با تمام وابسته هایشان (سپاه و …) باید ساقط شوند. ما کشته نمیدهیم که آخوندها در لباس سپاهی برگردند.
اضافه کنید جاسوسی زهرا اردشیر لاریجانی دختر رئیس مصلحت نظام را برای انگلیس و همچنین اسناد ساواک و خاطرات ارتشبد فردوست در مورد این خانواده را و…..
فردوست نوشته است ، شاخه ایرانی فراماسون زیر شاخه قراماسون عراق است . او از دیدارش با یک فرد عراقی که استاد اعظم لژ فراماسون در ایران بوده است میگوید .ایت الله هاشم املی لاریجانی پدر این لاریجانی ها ساکن عراق و سه فرزندش در عراق متولد شده است .اسناد ساواک نیز بر حمایت از وی بر علیه خمینی حکایت دارد .لقب اردشیر در اسم فامیل انها هم بر گرفته از این لژ است و…..
۱۶۰ هزار سرباز را صادر کرد !اما هنگامی که دی ماه فرا رسید در عمل فقط ۲۵۰ گردان شامل ۲۰۴ هزار نیرو آماده شدند. بزرگترین فراخوان نیرو در تاریخ جنگ برای سرنوشتسازترین عملیات تاریخ جنگ!.
عملیاتی که به یکی از بزرگترین شکستهای جنگ تبدیل شد!!
آمارهای رسمی به کشته و مفقود شدن ۱۷ هزار ایرانی در دو عملیات کربلای چهار و پنج و مجروح شدن ۲۶ هزار نفر دیگر در این عملیاتها اشاره میکند. ۴۳ هزار کشته و مجروح در دی ماه ۱۳۶۵، خونینترین ماه در جنگ هشت ساله !
خامنهای گفت آقای طباطبایی مودب صحبت کنید!!. گفتم اینها واقعیتهای جنگ است. این آقایان ابتداییترین مسائل را ندیدند و بعد ما با حملهٔ نهایی میخواهیم چه کار کنیم؟ میخواهیم بصره را بگیریم، میخواهیم برویم کربلا را بگیریم بغداد رو بگیریم، قدس رو بگیریم یا تا واشینگتن میخواهیم برویم؟ باید مشخص باشد هدف نظامی ما چیست!
چون سالها بود که در عملیاتها میگفتند علی غربی را گرفتیم، پس دادیم و علی شرقی را گرفتیم!!
-بعدا سران قوا با اجازه خمینی ۲۵ میلیارد تومان برای طرح عملیاتی سپاه از بانک مرکزی قرض گرفتند!!. محسن رضایی فرمانده سپاه هم فرمان تشکیل ۵۰۰ گردان تازه تأسیس شامل ۴۸۰ هزار نیرو از جمله ۹۵ هزار پاسدار، ۲۲۰ هزار بسیجی و ۱۶۰
نگیرند. گفتم تمام این بودجهای که دولت دارد ۲۶۵ میلیارد تومان است. ۱۳۰ میلیارد تومانش به نیروهای مسلح تعلق دارد و ۱۳۰ میلیارد تومان باقی هم که همه حقوق و مزایاست، چیز دیگری نیست!.
من به همراه آقای مهندس موسوی که عضو شورای عالی دفاع بود و زنجانی به عنوان رئیس برنامه بودجه اینها را مطرح کردیم.
سوالها را مطرح کردم .گفتم که ۵۰۰ هزار نفر حداقل یک میلیون پتو میخواهد الان در انبارهای شما موجود است؟ یکی میخواهد زیر سرش بگذارد و یکی زیرش بیاندازد. گفتم ۵۰۰ هزارنفر روزی دو لیتر میخواهند ادرار کنند، شما فکر اینها را کردهاید؟
محمود علیزاده طباطبایی مدیر بودجه دفاعی سازمان برنامه در زمان جنگ :
سال ۶۵ بود که زنجانی من را احضار کرد و گفت که سپاه طرحی آورده برای پایان جنگ و امام هم پذیرفتند و گفتند که اعتبارش تامین بشود و این طرح ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار میخواهد!!. حالا بودجهٔ سال ۶۵ در حدود ۲۶۵ میلیارد تومان بود. عنوان طرح هم حملهٔ نهایی بود.!!
توسط سپاه ارائه شده بود و معروف بود به طرح ۵۰۰ گردان.!!
گفت شما بایستی بررسی کنید و از نظر کارشناسی بگویید این مقدار بودجه را نیاز دارند یا خیر!. گفتم فرضا نیاز داشته باشند، دولت چگونه میخواهد تامین کند؟ گفت همهٔ دستگاههای دولتی تعطیل بشوند، یا مثل دوران مصدق حقوق
با اعلام خروج امریکا از افغانستان عوامل حکومتی و پاسداران طی هفته جاری چندین مرتبه با گروه فاشیستی طالبان در هرات افغانستان و تهران مذاکرات کاملا سری بدون حضور نماینده دولت افغانستان انجام داده اند .باید منتظر ثمرات و نتایج مخرب این ملاقاتها در طی ماههای اینده بود .
آقای محمدی هیچ فرد و گروه و یا حکومتی بدون اشتباه نیست و اگر بدون بررسی شرایط و علل تصمیم گیری ها، عملکرد را ممکن است نا بجا تفسیر کنیم و این گونه بنویسیم: “حکومت محمدرضا شاه پهلوی حتی نوشتن کتابهای درسی دینی را به روحانیون شیعه سپرد و همانها بعدا به اعضای شورای انقلاب تبدیل شدند.”
بد نبود که به نقش اساسی سپاه در نابودی محیط زیست ایران هم اشاره میکردید.
یا صدور خاک و آب و سایر منابع طبیعی به شیخ نشین ها و کشورهای عربی همسایه؟
در ضمن زیرا حق دارد. آلمان نازی توسط آمریکا و روسیه و انگلیس و فرانسه نابود شد، نه از داخل.
دسته اول – طرفداران روسیه قدرت را در طی این سالها بخصوص پس از مرگ خمینی دجال قبضه خود نموده اند .
دسته دوم – طرفداران انگلیس خود را اماده جانشینی و بدست گرفتن رهبری نظام برای اینده میکنند .
دسته سوم – چند سالی است که به حاشیه رانده شده و بعنوان تدارکاتچی از انها استفاده شده است .
دسته چهارم – در حال مبارزه بر علیه ملاها و امیدوار به سرنگونی حکومت پس از چهل سال انتظار با کمک و فشار بی امان اقتصادی امریکا بر علیه حکومت جور و ستم ملاها میباشد .فشار بیشتر = سرنگونی سریعتر
البته واضح و مبرهن است که این انشا و یک برداشت فردی میباشد !
آقای مجیدی شک نکن که بعد از فروپاشی و تحلیل دقیق و محتوایی جمهوری اسلامی، همه میفهمن که این سطح از دیکتاتوری و حرامزادگی بی سابقه بوده. عزیزم، جمهوری اسلامی ریشه در مذهب داره. میدونی مذهب یعنی چی؟ «مذهب یعنی یا بکشم و به جهنم بفرستم و یا شهید بشم و به بهشت برم.» با این جماعت فقط باید با زور برخورد کرد و ما زورمان زیاد نیست. به عنوان مکمل نیاز به نیروی خارجی قوی داریم
آقای مجیدی لطفا دست از این شعار تکراریی بردارید که هیچ کس جز مردم ایران نمیتواند ما را از جمهوری اسلامی رها کند.
این ایده ی غلطی است برادر جان.ما نیاز مبرم به یک کمک خارجی قدرتمند و همچنین همصدا شدن مردم دنیا علیه جمهوری اسلامی داریم. ما مردم ایران زورمان به این نکبتها نمیرسد. چرا متوجه نیستید اینها به جای آب، خون میخورند.
اخوند محمدی گلپایگانی – رئیس دفتر سید علی گدا که چند سال قبل با گرفتن همسر دوم چشم ابی و مو بور از اهالی انگلیس بعنوان نماینده ام . ای . سیکس در حال خدمت رسانی میباشد .
اخوند حسن روحانی – ریس جمهور کنونی که تحصیلات خود را در حوزه و انگلیس به پایان رسانده و برای گرفتن دکتری خود بیش از هفتاد مرتبه به انگلس سفر نموده است .
دسته سوم از بخش جناح اروپایی – باید از اخوند محمد خاتمی ریس جمهور اسبق و و تکنوکراتها ی همکار با روحانی
را در قضیه برجام نام برد .
و دسته چهارم از بخش و جناح امریکا – که شاید بتوان مخالفین و اپوزیسیون را در این ردیف جای داد .
– نماینده روسوفیلها :
اخوند سید علی گدا خامنه ای – که قتل سید احمد خمینی و هاشمی رفسنجانی و قتلهای زنجیره ای و…از اقدامات اوست .
اخوند موسوی خوئینی ها :- که اشغال و تصرف سفارت امریکا و محاکمه انقلابیون و…از کارهای اوست .
محمد علی نظران – که انفجار حزب جمهوری و نخست وزیری و دهها قتل نفرات شناخته شده به دستور اخوند سید علی گدا از ثمرات اوست .
این هر سه به اذعان مسئولین دانشگاه در قبل از انقلاب در دانشگاه پاتریس لومبای مسکو اموزش و تحصیل کرده اند .
نماینده انگلو فیلها :
لاریجانی ها معروف به براداران دالتونها – که افشای مذاکرات برادر بزرگتر با نیک برون انگلیسی و گرفتن پستهای حساس مملکتی با پشتیبانی دستهای مرموز و اخرین ان ریاست مصلحت نظام اخوندی و…..
از اصل و ریشهو تنه حکومت ملاها می باشند . دیگر بخشها ی حکومت فرع و شاخ و برگ ان میباشند .
میگویند در زمان مشروطیت دو دسته علاوه بر سران قاجار با این قیام مخالف بوده که به روسوفیلها ( طرفداران روسیه ) و انگلوفیلها ( طرفداران انگلیس ) معروف بودند . از دوران خودمان یک برداشت را مطرح میکنم :
۱- طرفداران و حمایت شدگان از جانب روسیه
۲- طرفداران و حمایت شذگان از طرف انگلیس
۳- طرفداران و حمایت شدگان از جانب اتحادیه اروپا
۴- طرفداران و حمایت شدگان از جانب امریکا
عرض شد بیان یک برداشت است و به قول قدیمی ها وصف العیش ، نصف العیش :
سپاه منتظر مرگ خامنه ای است تا بتواند «رهبر» را نیز خودش انتخاب کند ویک رژیم دیکتاتوری سه رگهٔ «جمهوری ـ دینی ـ نظامی » یکپارچه بوجود آورد که در آن همهٔ اهرم های قدرت وحکومت در اختیار مطلق خودش باشد.