سوشیال مدیا یا رسانههای اجتماعی بهترین رویدادی بود که میتوانست برای رشد دمکراسی و شکستن انحصار رسانههای سنتی و پرمخاطب (پر مشتری) اتفاق بیفتد. این رسانهها که زمانی میتوانستند افکار عمومی را نه تنها هدایت بلکه تولید کنند، امروز خود مجبورند به دنبال سوشیال مدیا و شبکههای اجتماعی بدوند. افکار عمومی را دیگر نه آنها، بلکه خود «عموم» شکل میدهد. این را رسانههای غربی که با فرهنگ گفتگو آشنا هستند، دریافتهاند. اما در جمهوری اسلامی که هیچ! رسانههای پرمخاطب خارج کشور نیز همچنان یکطرفهاند. کامنت نوشتن مخاطبان یا مشتریان، به معنی ارتباط دو طرفه نیست! پاسخگویی رسانهها (فروشنده) است که این ارتباط را دوطرفه میکند! اگر رسانهای بخواهد همچنان یکطرفه عمل کند، درارتباط با مخاطبان به بنبست میرسد!
همزمان، ایرانیان مدافع دمکراسی در شرایط امروز نباید به رسانههای سنتی بیش از حد بها داده و آرزوی یکی مثل آنها را داشته باشند! میدانید چرا؟ زیرا از این مرحله عبور کردهایم! چیزی نمانده که در این ۴۰سال گفته نشده باشد! شعارهای مردم از دی۹۶ به اینسو عبور از این مرحله را اعلام کرد! در رسانههای فارسیزبان چه حرفی بیش از مردمی میتوان زد که مختصرو مفید در شعارهایشان میگویند، ما انقلاب کردیم چه اشتباهی کردیم!، نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران!، سوریه را رها کن فکری به حال ما کن!، پشت به دشمن، رو به میهن!، دشمن ما همینجاست، بیخود میگن آمریکاست! اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا! در تلویزیونی که ۲۴ساعته در اختیار شما باشد، چه حرفی بیشتر از این برای گفتن دارید؟!
پس نسلهای جوانتری که به میدان آمدهاند، نباید آنچه را تکرار کنند که دیگران در ایران و در خارج کشور در تنهایی، در اقلیت، در توطئهی سکوت و در محاصرهی بوقهای تبلیغاتی نظام و فرستادگانش در کارزاری نابرابر ولی با پیگیری تمام انجام دادهاند. آن مرحله، دیر، اما با موفقیت، سپری شده و مردم نه تنها بهتر از همه با وضعیت کشور آشنا هستند بلکه راه خود را نیز انتخاب کردهاند: پس گرفتن ایران از جمهوری اسلامی و دوباره ساختن آن با تکیه بر دستاوردها و ارزشهای انسانی و مدرنی که پهلویها در کشور بنیان گذاشتند.
اینک هر چه به مراحل سرنوشتساز نزدیک میشویم، تخریب و تحریف از سوی رژیم و رسانهها و افراد وابستهشان بیشتر میشود از جمله با حرف زدن از همین رسانههای سنتی و پر مخاطب! در حالی که میدان، دیگر در حرف زدن نیست؛ به دو دلیل:
یک، هیچکس آنچه را که خلاف واقعیت موجود در ایران از این رسانهها گفته میشود باور نمیکند!
دو، آنچه هم بر اساس مطالبات مردم در این رسانهها گفته شود، خودشان بهتر از من و شما میدانند!
و ما مگر همین را نمیخواستیم؟! چه دستاوردی بهتر از این!
نه با تکرار حرفهای چهل سال گفته شده بلکه با برنامه و امید میتوان جامعهای را که گوشش دیگر به حرفهای رسانههای سنتی بدهکار نیست، و سرش بیشتر در گوشی و موبایل است، برای روزهای سرنوشتساز آماده کرد. روزهایی که شرایط ایران را به گونهای تغییر دهد که با آزادی بیان و فعالیت رسانههای همگانی، رسانههای فارسیزبان خارج کشور مجبور به تغییر کاربری شوند و یا در خود ایران به خدمتگزاری مردم بپردازند.
الاهه بقراط
من طرفدار مدیاهاى گسترده اجتماعى براى بیان گسترده هستم. عبور از سانسور و شنیدن نظرات و سخنان مردم بدون در نظر داشتن تخصص و تجربه و توانایى بسیار ارزشمند است ولى در علم و دانش هر نوشتار و مقاله اى قبل از انتشار داورى مى شود. و البته رسانه هایى مانند روزنامه ها و یا سایت هاى تخصصى عمومى در بین این دو میدان واقع مى شوند. همانگونه که نمى توان مجلاتى مانند ساینس و نیچر را کنار نهاد و به همین منوال نقش مدیاهاى تخصصى مهم است. خوانندگان ساینس و نیچر بسیار محدود تر از خوانندگان واشنگتن پست و نیویورک تایمز هستند ولى این دلیل نادرستى براى کنار گذاشتن مجلات تخصصى است.
خانم بقراط خیلی عالی نوشته اید. “ما انقلاب کردیم چه اشتباهی کردیم!، نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران!، سوریه را رها کن فکری به حال ما کن!، پشت به دشمن، رو به میهن!، دشمن ما همینجاست، بیخود میگن آمریکاست! اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا! در تلویزیونی که ۲۴ساعته در اختیار شما باشد، چه حرفی بیشتر از این برای گفتن دارید؟!”
“مردم نه تنها بهتر از همه با وضعیت کشور آشنا هستند بلکه راه خود را نیز انتخاب کردهاند: پس گرفتن ایران از جمهوری اسلامی و دوباره ساختن آن با تکیه بر دستاوردها و ارزشهای انسانی و مدرنی که پهلویها در کشور بنیان گذاشتند.”
بر کشیدن گوهرهای ناب فرهنگی و سیاسی و اجتماعی جهانی مثل ٬ کورش کبیر . ابن سینا . خیام . فردوسی . حافظ . مولانا . . . تا مریم میرزا خانی مشعل راه هویت طلبی ما و همه فرزندان حقیقی ایران می باشد . تجربیات اندیشه و عمل . مارکسیست . کمونیست . اسلامیست را دیده ایم . چرا گوهرهای ناب ایرانی را با دانش و فن اوری دنیای امروز بر نکشیم اینها پایه های زیر بنای ایران نوین ما در جهت ازادی و ابادی و رفاه اجتاعی و اخلاقی ما هستند . برقرار باد حکومت شاهنشاهی سکولار دموکرات پارلمانی در ایران .درود بر شاهزاده رضا پهلوی . رضا شاه روحت شاد.
اینکه جامعه مثلا روشنفکر ایرانى عقب بوده و هـنوز هـم عقب از مردم کوچه و بازار است جاى شگفتى است
چیزى که روشنفکر از نوع ایرانى بدان توجه نکرده سرعت و حرکت است
چه زمان شاه و چه الان
با وجود مدیا مدرن میتوان منابع خبرى متفا وتى را بدست اورد و انتخاب کرد
در حالى که روش سنتى یک طرفه و جهـت دار میباشد بخصوص در کشورهـاى دیکتا تورى و یا روزنامه نگار و رونامه نویس دیکتاتور ( نفوذى هـاى ج ا در خارج )
در دنیای امروز کسی به گذشته نگاه نمی کند. اگر عقب بمانی کارت تمام است.
در علوم طبیعى نیز تعصب وجود دارد. متخصصینى هستند که به محض تولید یک ماده جدید مى گویند که نقش ماده قدیم تمام است. اما من سخن متفاوتى دارم مى گویم هر ماده جایگاه خود را دراد. زمانى که ماده جدید نبود، ماده قدیم هم جایگاه خود را و هم جایگاه او را اشغال کرده بود.
بنظرم در رسانه هم همین طور است. رسانه سنتى باید نقش خود را انجام بدهد و البته در قدیم سهمش گسترده تر بوده است. رسانه سنتى نباید دنبال رو رسانه هاى اجتماعى باشد.
بنظرم یکى از رسالت هاى ارزشمند رسانه سنتى پرورش اندیشه ها و نظرات در اقشار متخصص و ویژه است.
درود بر بانویی از سرزمین سبز شمال ایران الاهه بقراط . درود بر پهلوی که چنین دختران و زنانی برای ایرانزمین پرورش داده اند . چشم دل باز کردن و بذر افکار و گفتار و رفتار نیک کاشتن از مشخصات هویت زن ایرانی بودن ایشان و دگر شیر زنان این وطن می باشد . این مقاله واقعا آینه تمام نمای شرایط روز ایران می باشد. جاوید باد ایران و ایرانیت . زنده باد ازادی . برقرار باد حکومت شاهنشاهی سکولار دموکرات پارلمانی . درود بر شاهزاده رضا پهلوی . رضاه شاه روحت شاد .