چهار سال پیش، حدود دو هفته قبل از امضای برجام، مایکل روبین، محققی در American Enterprise Institute، در یک مقاله با تیتر «چرا اقدام جدید لابی ایران شکست خواهد خورد» توضیحاتی نوشت. این مقاله به دنبال اعلامیه شورای ملی ایرانیان آمریکا) نایاک) مبنی بر افتتاح بازوی لابی نایاک «NIAC Action» که جهت افزایش فشار بر گروههای حامی محافظهکاران و طرفداران راستگرای اسرائیل آغاز شده بود، منتشر گردید.
روبین در مقاله خود اظهار داشت: «نایاک در گفتار و کردار مدتهاست که به عنوان لابی جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن شناخته شده است. اکنون آنها با این عمل بطور رسمی اعلام موجودیت کردند.»
همزمان روبین هشدار میدهد که تریتا پارسی و جمال عبدی (رییس فعلی نایاک) اشتباهات مهمی را مرتکب میشوند که موفقیت لابی که به دنبال راهاندازی آن هستند را تحت تاثیر قرار میدهد. سپس او این محاسبات غلط را فهرست میکند.
روبین میپرسد نایاک دقیقا برای چه چیزی میخواهد لابی کند؟
او استدلال میکند که اگر نایاک برای این ایجاد شده تا با لابی اسرائیل رقابت کند، شانس موفقیت آن بسیار کم خواهد بود. او میگوید: «اسرائیل یک دموکراسی است که دستگاههای پزشکی به سراسر جهان صادر میکند؛ ایران یک دیکتاتوری استبدادی مذهبی است که پرتابههای انفجاری به خاک کشورهای همسایه صادر میکند. اسرائیل همجنسگرا را میپذیرد، دولت ایران ادعا میکند که آنها در ایران وجود خارجی ندارند و یا آنها را اعدام میکند.»
به گفته روبین، دفاع از رژیم جمهوری اسلامی هرگز نباید در قالب افتخار به میراث ایران باشد و ایرانیان آمریکایی و اکثر جامعه امنیت ملی این را درک میکنند. او اشاره میکند نایاک بر خلاف ادعای خود سازمانی فراجناحی نیست بلکه بیش از حد تعصبات جناحی دارد. نایاک خود را با گروههایی مانند کد پینک، دیلی کاس و موسسه مطالعات سیاستشناسی، و همچنین با افراد رادیکالی مانند استیون والت و خوان کول، هماهنگ کرده است.
روبین میگوید: «پارسی با کنایههای غیرمنصفانه حزبی و جدلی، اهانات ضد یهودی و دستورالعملهای سیاسی عجیب و غریب و دور از منطق با سیاستگذاران مقابله میکند. صفحه توییتر او مخزنی است از طعنه، توطئه و توهینهای شخصی. او و نایاک صرفا برای جذب سرمایه، تئوریهای توطئه در مورد طرحهای جنگ اجتنابناپذیر علیه ایران میبافند و منتشر میکنند.»
برخلاف نایاک، آیپک (لابی اسرائیل در آمریکا) همواره تلاش بر این دارد که همه احزاب را جذب کند. روبین معتقد است که احساسات ضد آیپک نشان میدهد نایاک روشی تنشبرانگیز و خصومتآمیز دارد.
استدلال روبین که نایاک جامعه گستردهتر ایرانیان آمریکایی را نمایندگی نمیکند، مهمترین بخش مقالهاش میباشد. این اظهارات در سال ۲۰۱۵ معتبر بود و هنوز هم در سال ۲۰۱۹ به اعتبار خود باقی است.روبین میگوید: «وفاداری نایاک به رژیم استبدادی دینی که ایرانیان را تحت ستم قرار داده است برای بسیاری از ایرانیان آمریکایی غیرقابل هضم است» و «اشتباهی که نایاک میکند این است که افتخارات ملی و میراث ایران را با جمهوری اسلامی مخلوط میکند.»
روبین این واقعیت را آشکار میکند که نایاک به مشروطهخواهان و جمهوریخواهان ایرانی نگاهی متخاصم دارد. او میگوید سازمانی که مدعی نمایندگی ایرانی-آمریکاییهاست باید یک رویکرد همه جانبه داشته باشند و اجازه ندهد رژیم مشروعیت سیاسی را تعریف کند.
روبین به درستی در سال ۲۰۱۵ پیشبینی کرد هنگامی که دوره ریاست جمهوری باراک اوباما تمام بشود، دسترسی نایاک به کاخ سفید به پایان خواهد رسید، و با آشکار شدن چهره واقعی نایاک برای دیپلماتها، داد و ستدهای این سازمان با وزارت امور خارجه ایالات متحده بطور فزایندهای کاهش خواهد یافت. روبین زمانی که نایاک در اوج نفوذ خود بود پیشبینی کرد که رفتار بیملاحظه و ناشایست نایاک باعث فروپاشیاش خواهد شد.
حالا در سال ۲۰۱۹، نشانههای ناکارآمدی نایاک کاملا واضح است. عقده و وسواس نایاک برای رقابت با آیپک، لابی نیرومندی که نماینده تنها کشور دموکراتیک در خاورمیانه است، و مواضع چپ افراطی نایاک که باعث طرد و حذف محافظهکاران (جمهوریخواهان) ایرانی-آمریکایی میشود، و دشمنی با اپوزیسیون سکولاردموکراتیک ایران (با باورهای سیاسی گوناگون)، نمونه عواملی هستند که نایاک را تضعیف کرده و بیش از این هم تضعیف خواهد کرد.
در مقایسه با سال ۲۰۱۵، تعداد زیادتری از افراد درون دایره سیاسی واشنگتن و دیگر نقاط، با چهره واقعی نایاک آشنا شدهاند و میدانند اهداف این سازمان از طریق غوغاهای تصنعی ، کمپینهای جعل اطلاعات و هیجان کاذب برآورده میشود. با این حال، عملکرد نایاک در یک زمینه مثبت بوده و آن این است که انگیزهای مشترک برای اتحاد حامیان اپوزیسیون ساکن در ایالات متحده فراهم ساخته است.
*این مطلب دریافتی توسط هیئت تحریریه آپادانا کرونیکل تهیه شده است.
اینک دیگر به نایاک نیازى نیست و آن باید چون ویروسى به حالت کمون برود تا اگر روزى به آن نیاز شد دوباره سر برآرد.
نایاک هزینه بسیارى براى جمهورى اسلامى داشت.
زمانى که سیاست رژیمى بر روال منطق و فضاى واقعى سیاسى نباشد، آن رژیم در تنگناهایى قرار میگیرد که ناچار مى شود به هر ذلتى تن دهد. نایاک یک توهین بسیار قبیح براى رژیم هست.
نایاک نماینده حتى یک ایرانى نیست، چون اصلاً براى منافع ایران طراحى نشده است و این را ترینا پارسى بخوبى میداند.
تمام ایرانیان نایاکى که تصور مى کنند که این یک سازمان ایرانى است، نادانند و بقیه آنان مزدورند.
سیاست پیچیده است، آن را ساده نبینیم.
بر این باورم که ناباک محصولى آمریکایى است که خود را به جمهورى اسلامى غالب کرده است و جمهورى اسلامى در خدمت سیاست هاى طراحى شده کاخ سفید براى نایاک قرار گرفته است نه بر عکس.
سیاست هاى بى نهایت بعدى آمریکا گاهى دچار مشکلات موازنه اى مى شود و به همین جهت دست به تولیدهاى خاصى مى زند تا توازنى مصنوعى ایجاد کند و توجیهى قانونى براى یک رفتار سیاسى باشد. ماهیت زشت و ضد بشرى جمهورى اسلامى در مقابل همه فرهنگ آمریکایى است. براى نزدیک شدن به این رژیم الزاماتى لازم بود که نایاک با دروغ هاى آشکار، آمار سازى هاى غیر واقعى و تبلیغات گسترده آن را فراهم کرده است و تقریباً در بى تفاوتى جناح هاى مخالف کار خود را به پیش برده است.