فرصت آخر برای همه؟

جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳ برابر با ۰۴ اکتبر ۲۰۲۴


این روزها کمتر دولتی است که چشم به رویدادهای خاورمیانه ندوخته باشد و کمتر ایرانی است که نداند آن نبرد نهایی که سرانجام می‌بایست روی دهد، نه اینکه بیش از پیش نزدیک می‌شود بلکه کشورشان در میانه‌ی آن قرار گرفته است.

اما همانگونه که دولت‌ها مشغول حساب و کتاب و سنجیدن منافع خود در پیشبرد این نبرد و بررسی  نتایج احتمالی آن به سود کشورهای خود هستند، ایرانیان شرایط ویژه‌ای دارند که دیگران با آن درگیر نیستند. در حالی که آن دولت‌ها برای حفاظت از امنیت ملت و منافع ملی خود پایشان به این رویارویی کشیده شده اما ایرانیان گرفتار حکومت و دولتی هستند که نه تنها آنها را نمایندگی نمی‌کند بلکه تمامی خصوصیات یک قدرت اشغالگر را دارد.

با شکل گرفتن اعتراضات اجتماعی در ایران که می‌توان گفت جنبش ۸۸ برای نخستین بار هم داخل و هم خارج را متوجه برآمدن ظرفیت و نسل‌های جدیدی کرد که حقوق آنها با منافع رژیم حاکم بر ایران تناقض دارد، مسیر هر دو در جهت عکس ادامه داشته بطوری که خیزش ملی ۴۰۱ به یک انفجار اجتماعی کم‌نظیر تبدیل شد. با اینهمه جمهوری اسلامی همواره توانست با سرکوب وحشیانه شعله‌های این جنبش‌ها، از جمله انقلاب ملی مهسا را خاموش کند بدون آنکه بتواند آتش آن را از بین ببرد.

جامعه به ویژه از سال ۹۶ تکلیف خود را با کلیت نظام تعیین کرده و مواضع خود را در سیاست داخلی با شعارهایی درباره همزیستی و آزادی و امنیت و رفاه و در سیاست خارجی  با «نه غزه نه لبنان» و لگد نکردن پرچم‌ آمریکا و اسرائیل و همچنین «پرچم فلسطین رو…» اعلام کرد. با اینهمه توان آن هیچگاه برای مقابله با رژیم اشغالگر کافی نبوده است. این را نیز مردم با هشیاری تشخیص داده‌ بودند که در سال ۸۸ اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا را خطاب قرار داده و از او خواستند که مشخص کند با جمهوری اسلامی است یا با ملت ایران. با چه زبان روشن دیگری می‌شد اعلام کرد که این رژیم ایرانیان را  نمایندگی نمی‌کند و کشورهای غربی می‌بایست تصمیم بگیرند که «با اونا» هستند یا «با ما»! این پیام داهیانه اما از سوی دموکراسی‌هایی که اکنون مورد تهدید جدی توسط اسلامگرایان  و نیابتی‌های رژیم قرار گرفته‌اند، ناشنیده ماند.

اکنون به نظر می‌رسد سیاست غرب پس از آنکه مماشات آنها با رژیم و عدم حمایت همه‌جانبه از مردم ایران به یک جنگ منجر می‌شود، تغییر کرده است! جنگی که عین تحریم‌ها، مسبب آن کسی جز جمهوری اسلامی نیست.

با تضعیف و یا حتی نابودی نیابتی‌های این رژیم تا زمانی که غرب نیز مانند برخی نیروهای سیاسی ایران و همچنین قشر موسوم به «خاکستری»، که هرچه گذشت کوچکتر شد، جایگاه خود را مشخص نکند، نه ایران و نه اسرائیل و نه منطقه و غرب روی آرامش نخواهند دید: استمرار مماشات با یک جمهوری اسلامی ضعیف و یا تغییر شکل داده، یا سهیم بودن در ایرانِ آینده که به دموکراسی و صلح و همزیستی و حقوق بین‌الملل پایبند است؟

الاهه بقراط| ایکس | اینستاگرام|

[کیهان لندن شماره ۴۸۲]

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶۹ / معدل امتیاز: ۴٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=360136