برخی ملاحظات درباره اپوزیسیون و آینده ایران

جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ برابر با ۱۸ اکتبر ۲۰۱۹


نادر زاهدی – شرایط جدیدی که اپوزیسیون و جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته‌اند، ضرورت تأکید بر آرمان‌ها و اهداف حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) و برخی ملاحظات را از این دیدگاه فراهم ساخته است؛ در هفته ای که گذشت برگزاری کنفرانس اروپایی حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) که با عنوان «ایران همه آن چیزیست که داریم»، بار دیگر بر افکار ملی‌گرایی و اندیشه‌های وطن‌دوستی اشاره داشت و بر اهمیت محوری حفظ یکپارچگی کشورمان در مبارزه با جمهوری اسلامی ایران تأکید نمود.

با توجه به اینکه ظهور تشکل‌های تازه و تحولاتی در برخی دیگر از گروه‌های سیاسی را هم در هفته‌های گذشته شاهد بودیم، به نظر می‌رسد که وقت ملاحظاتی در رابطه با:

الف) روش‌های برخورد با نظام: براندازی یا اصلاح؟
ب) آینده ایران پساجمهوری اسلامی
ج) شفاف‌سازی برنامه‌های مبارزاتی در اپوزیسیون

فرا رسیده است.

در رابطه با روش‌های مبارزاتی همانطور که شاهزاده رضا پهلوی در طول مبارزه ملی و مدنی خود بر آن اصرار دارند- و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) نیز بر اساس اهداف و آرمان‌های خود آن را اعلام داشته است- مبارزه بی‌خشونت و مقابله مدنی با فاشیسم مذهبی، مرکز تلاش‌های مشروطه‌خواهان و پادشاهی‌خواهان به شمار می‌رود. این در حالیست که بخشی از اپوزیسیون با به کار گرفتن روش‌های مبارزاتی سنتی، در کنار بخش دیگری از اپوزیسیون قرار گرفته‌اند که با اعمال شیوه‌های اصلاح نظام جمهوری اسلامی، در صدد ماندگاری این نظام هستند.

به باور ما، اکنون که شرایط سیاسی تغییر کرده و وضعیت سیاست‌ورزی به گونه‌ای دیگر شده، راهکارهای قبلی از موضوعیت افتاده و روش مبارزه مدنی و حقوقی در صدر روش‌های مبارزات سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است؛ اهمیت این نوع از روش مبارزاتی زمانی بیشتر فهمیده می‌شود که دربرگیرندگی آن در احقاق حقوق صنفی- جنسی و… تمامی‌ آحاد شهروندان ایرانی در نظر گرفته شود و برای تحقق مطالبات مردم در گوشه و کنار کشور تلاش شود.

در مورد آینده ایران بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی به استناد اعلام نظریاتی که از سوی شاهزاده رضا پهلوی و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) تا کنون در رسانه‌های جمعی، مجازی و دیدارهای حضوری با سیاستمداران کشورها و فعالین حقوق بشری بین‌المللی ارائه شده است، ایجاد یک حکومت دمکراتیک- سکولار و ملی سرلوحه مبارزاتی به شمار می‌رود. بی‌تردید مراد از دولت دمکراتیک تأمین‌کننده منافع ملی، امنیت شخصی ایرانیان و رشد و شکوفایی کشور بوده و این مهم بدون سرنگونی جمهوری اسلامی میسر نخواهد شد.

در رابطه با دو مورد بالا و در تکمیل روش‌های مبارزاتی و آینده ایران، مسئله شفافیت برنامه‌های مبارزاتی پیش می‌آید که هم روش و هم اهداف سیاسی را در شرایط فعلی که فاشیسم مذهبی در آستانه سرنگونی و اپوزیسیون در اقتدار نوینی قرار دارند، به موضوع تأمل ملی‌گرایان و ایران‌خواهان تبدیل می‌کند؛ از این منظر، تأکید روشن و بی‌ابهام شاهزاده رضا پهلوی و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) بر موضوع چارچوب سرزمینی ایران و تحقق حقوق بشر در آن و تدوین قوانینی منطبق بر حقوق شهروندی و تأمین آزادی‌های اجتماعی و رفاه همگانی، سرآغاز همگرایی در میان بخش‌های مختلف اپوزیسیون بوده و می‌تواند بر تحقق راهبردی کردن روش‌های مبارزاتی و دستیابی به ایران دمکراتیک و آزاد در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی، جامه‌ی عمل بپوشاند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=173863

یک دیدگاه

  1. شاهزاده رضا پهلوى شاخص و راهنما

    است. او همه چیز نبست و شایسته نبست باشد و خود نیز چنین میداند و مى خواهد.
    این که من طرفدار ادامه شاهنشاهى پهلوى با تکیه بر افزایش سطح آزادى هاى سیاسى هستم، بدان معنى نبست که نظر خاص خود را در رابطه با مسائل ندارم.
    دموکرات هاى کتابى زمانى که به جمع طرفداران شاهنشاهى میرسند، دموکراسى را کنار مى نهند و از ما مى خواهند گوش به فرمان اعلاحضرت همایونى باشیم.
    این تضاد نشان از تناقص دیدگاه و شخصیت دموکرات هاى کتابى دارد.
    آنان از نظر شخصیت دیکتاتور هستند.
    من با همه احترامى که براى شاهزاده گرانقدر و آزاده مان قایلم و برایشان آرزوى شاهنشاهى ایران دارم و اتفاقاً طرفدار داشتن اعمال قدرت در جهت ایجاد و حفظ آزادى هاى دموکراتیک هستم، استقلال نظر خود را حفظ مى کنم و معتقدم که این گستردگى نظرات حافظ همین آزادى هاست.
    من به واقع از شخصیت ضد دموکراتیک امثال شریعتمدارى علیرغم ادعاهاى ماوراى دموکراتیک ایشان در هراسم و معتقدم بر عکس ادعا ایشان، ایشان از عوامل انقلاب ۵٧ بودند.
    یادمان نرود فضائ سیاسى n بعدى است نه دو بعدى و الزاماً تضاد با خمینى به معنى دفاع از مدنیت نبست. سیاست نتیجه است نه آرامان ها و اهداف و نظرات بیان شده.
    این که این افراد شیطان صفت تلاش مى کنند با متوهم خواندن امثال من تحت عنوان این که شاهزاده خود هم نمى خواهد، ما را محکوم کنند، خود نشات از ذات شیطان صفتانه و پست این افراد دارد.
    براى شاهزاده هیچ ادعایى شایسته نیست و او نیازو علاقه ندارد که براى منافع خود شاه باشد.
    ولى از دیدگاه امثال من این یک نیار جدى است. خطر امثال شریعتمدارى کمتر از خطر جمهورى اسلامى نیست.
    ما عدم ثبات و جنگ داخلى پس از گذر از جمهورى اسلامى نمى خواهیم و به جد معتقدین با تکیه بر نیروى مردم ایران(اگر بخواهند ) هر گونه تمایلات ضد ضد مدنیت و ضد ایرانى را سرکوب کنیم و این سنت جهان امروز در پیشرفته ترین کشورهاى جهان است.
    دموکرات هاى کتابى یا ماورا دموکرات ها در عمل دشمنان بشریت و در نظر عمال توسعه اندیشه و فکر هستند. همان گونه که مارکسیست ها نیز چنین هستند.
    من بر عکس این آقایان از دماغ فیل افتاده انسان ها را به پست و عالى تقسیم نمى کنم. کسانى که براى خود قیم نمى پذیرند، مى خواهند قیم همه باشند.
    زهى خیال باطل

Comments are closed.