یوسف مصدقی- جمعه هفته گذشته، بیل مار (Bill Maher) کمدین مشهور و تحلیلگر سیاسی لیبرال آمریکایی، در انتهای برنامه هفتگیاش(Real Time with Bill Maher) در شبکه اچبیاُ (HBO)، شمشیرش را برای دلدادگان و عاشقان دولت مستبد و سرکوبگر چین از رو بست و در نقد نزاکت سیاسیِ (political correctness) احمقانه، ریاکارانه و غالبا طراحیشدهای که این روزها فضای عمومی را در بر گرفته، به روشنی و با طنزی خردمندانه سخن گفت.
او با اشاره به این نکته که دانشمندان لیبرال و آزاداندیش از دیرباز تا امروز بیماریهای مختلف را با توجه به جغرافیایی که نخستین بار از آنجا به دنیا معرفی شدهاند نامگذاری کردهاند، چینی خواندنِ ویروس کُرونا و بیماری کوید ۱۹ (COVID-19) را نهتنها نژادپرستانه ندانست بلکه آن را پیروی از یک سنت جاافتاده در تاریخ علم پزشکی خواند.
او خاطرنشان کرد همچنانکه ویروسهایی چون زیکا، ابولا، ویروس نیل غربی، آنفولانزای اسپانیایی و… همگی نامشان را از جغرافیای محل بروزشان گرفتهاند، چرا باید برای بیماری کووید۱۹ ناشی از ویروس جدیدی از انواع کرونا که از بازارهای خیس (wet markets) منطقه ووهان (Wuhan) در چین که انواع حیوانات را برای خورده شدن میفروشند آمده، استثنا قائل شویم و آن را به نامی جز جغرافیای محل تولدش بنامیم؟
این تحلیلگر سیاسی خردگرا، در ادامه بر این نکته تأکید کرد که: «اگر این ویروس از شهری مثل میلان ایتالیا هم آمده بود، طبق رویّه علمی، میبایست آن را ویروس میلان میخواندیم… موضوع زمانی جدیتر می شود که بدانیم، تنها چهار ماه پس از ظهور این ویروس کشنده، با وجود اینکه همه دنیا هنوز درگیر مبارزه با آن هستند و هزاران انسان بیگناه قربانی سهلانگاری و عادت پلید غذایی [بخشی از] مردم چین شدهاند، بازارهای خیس مولد چنین ویروسهایی دوباره در جمهوری خلق چین بازگشایی شدهاند و مشغول [سلاخی و] فروختن [گوشت] حیوانات وحشی و غیرعادی [چون خفاش و مورچهخوار پولکدار] هستند.»
هواداران نادان نزاکت سیاسی، مدتی است که دوره افتادهاند و به کسانی که عادات عجیب و وحشیانه برخی مردم دنیا را بدون تعارف نقد میکنند، با چماق نزاکت سیاسی حمله کرده و آنها را با زدنِ برچسبهایی چون نژادپرست و اسلامستیز، مینوازند.
چنانکه بیل مار میگوید: «لیبرالیسم مدتهاست که راهش را گم کرده؛ به ویژه از وقتی که بجای اینکه اموری چون حجاب اجباری را نقض آشکار حقوق بشر بنامد یا خوردن گوشت خفاش را رفتاری تهوعآور قلمداد کند، آنها را تنها [تفاوت فرهنگی و] راه و روش متفاوت زندگی دیگران میخوانَد». حق کاملا به جانب اوست، بیان بیواهمه حقیقت و نامیدن چیزها به نام واقعیشان، به هیچ روی نژادپرستانه نیست. مشکل این است که هواداران نزاکت سیاسی، جاهلانه یا رذیلانه، با جلوگیری از بیان حقیقت، در زمین بازی ناقضان حقوق بشر و حکومتهای سرکوبگر و وحشی، بازی میکنند.
این نخستین بار نیست که عادات و رسوم بخشی از مردم چین- احتمالا با همدستی نهادهای اطلاعاتی و نظامی دستگاه سرکوبگر حاکم بر این کشور باستانی- تولیدکننده ویروسهای کشندهای از نوع کُرونا شدهاند. شواهد و مطالعات مختلف از جمله پژوهشی که در سال ۲۰۰۷ در دانشگاه هنگکنگ انجام شده بود، نشان میدهد که وجود ویروسهای خانواده سارس/کرونا در خفاشها، در کنار فرهنگ خوردنِ حیوانات عجیب و غریب در جنوب چین، مثل یک بمب ساعتی بوده که هر آن، امکان انفجار داشته است(دقیقه ۲:۱۱ به بعد ویدئوی بالا).
شک نیست که ظهور ویروس جدید خانواده کُرونا و بحران هولناک حاصل از انتشار عالمگیر آن، نتیجه وجود بازارهای خیس فعال در سرزمین چین و فرهنگ غذایی خطرناک بخشی از مردم این کشور است. این حقیقتی است که نه تنها باید با صدای بلند و بدون تعارف آن را بیان کرد، بلکه نباید از برخی عواقب حاشیهای آن ترسید. اینکه یک عده نژادپرست ممکن است از بیان حقیقت توسط لیبرالهای روادار سوء استفاده کنند و به اقلیتهای ساکن در سرزمینهایشان آزار برسانند، ولی این دلیل موجهی برای کتمان حقیقت نیست. نژادپرستان و متعصبان همیشه برای خشونتورزی و اوباشگری بهانه پیدا میکنند و پوشاندن واقعیت به بهانه جلوگیری از شرارت احتمالی این جماعت، کمکی به کنترل نژادپرستی نمیکند.
از کووید۱۹، سارس، آنفولانزای مرغی و آسیایی که بگذریم، دستگاه عریض و طویل حزب کمونیست چین، طی دهههای اخیر، با سوء استفاده از حرص سرمایهداران نئولیبرال غربی برای سود حداکثری، اقتصاد و تولید در جهان را به شیوه استثمارگرانه و ارزان تولید چینی وابسته کردهاند و از این رهگذر، فرآیند جهانیشدن (Globalization) را به ویروس چینی آلودهاند. طی سه دهه اخیر، هیچ کشوری به اندازه چین از ماجرای جهانیشدن سود نبرده و همزمان به باقی کشورهای جهان آسیب نرسانده است.
حکومت توتالیتر چین، از همان آغاز رابطه اقتصادی با غرب، از یکسو با اتخاذ سیاست حمایتگرایی (Protectionism) از طریق وضع مقررات گمرکی و مالیاتیِ جبرانی (countervailing duties) از تولیدات داخلیاش حمایت کرده و به این شیوه، از ورود رقابتی کالاهای خارجی به بازارهای چین جلوگیری کرده است و از سوی دیگر، با استفاده از سیاست تبعیض قیمت در تجارت بینالملل و فروختن کالاهای صادراتی خود به قیمتی ارزانتر از قیمت داخلی آنها (dumping) به جنگ تجاری با دیگر کشورها رفته است. دولت چین همچنین با پایین نگه داشتن مصنوعی نرخ پول ملیِ خود (Currency Manipulation)، صادرات به دیگر کشورها را ارزان و واردات به کشور چین را گران کرده است. این حکومت مستبد با چنین ترفندهایی، تبدیل به مهمترین صادرکننده کالا در دنیا شده و با در پیش گرفتن چنین سیاستهایی، تراز تجاریاش را با همه کشورهای دنیا به شکل چشمگیری مثبت نگه داشته است. اما شاید رابطه هیچ حکومتی با دولت چین به اندازه رابطه حکومت جمهوری اسلامی با این کشور، نامتوازن و یکطرفه- به نفع طرف چینی- نباشد.
طی دو دهه اخیر، سوداگران چینی، به برکت دولتمردان فاسد حاکم بر ایران، با بهرهگیری از سیاستهای فاجعهبار هستهای مافیای حاکم بر ایران و فرصتهای ناشی از تحریمهای ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی، نهایت سوء استفاده را از شرایط کردهاند. چینیها نه تنها نفت ایران را به قیمتی بسیار پایینتر از نرخ بازار خریداری میکنند بلکه پولِ حاصل از آن را به بهانه عدم امکان انتقال ارز به بانکهای ایرانی، سال ها در حسابهایی با کارمزد بالا بلوکه میکنند و هر ماه مبلغی از آن را به عنوان کارمزد، کسر میکنند. در نهایت هم به ازای بیشترِ این پول، طرف ایرانی مجبور به واردات کالاهای بنجل و درجه چندم چینی میشود. به این ماجرا اضافه کنید که بیشینه مواد اولیه تولیدات داخل ایران هم از خارج کشور تأمین میشود و چون تولیدکنندگان داخلی دسترسی به بازار آزاد و رقابتی ندارند، باز هم در شرایطی ناعادلانه، مجبور به خرید مواد اولیه از کشور چین هستند.
اگر سخنِ ترامپ را بپذیریم که چینیها طی سالهای اخیر به اقتصاد ایالات متحده تجاوز (rape) کردهاند، به همین قیاس میتوانیم نتیجه بگیریم که رابطه اقتصادی میان چین و ایران منجر به وضعیت بردگی جنسیِ (sexual slavery) اقتصاد ایران برای سوداگران چینی شده است. در چنین شرایطی، حرف از حمایت از تولید داخلی زدن، نه تنها شیادی و حقهبازی است بلکه هذیانی واضح است.
به آغاز سخن برگردیم، بد نیست روشن شود که بیل مار یکی از روادارترین و آزاداندیشترین شخصیتهای رسانهای ایالات متحده است که سالهاست از حزب دموکرات حمایت میکند و سالانه مبالغی هنگفت برای مبارزات انتخاباتی به کاندیداهای این حزب کمک میکند. او از صریحترین منتقدان دونالد ترامپ است و گاهی با رکیکترین و بیپرواترین کلمات به رئیسجمهور ایالات متحده و خانواده و نزدیکان او میتازد.
غرض نگارنده از ارجاع به سخنان بیل مار، روشن کردنِ این نکته بود که برخلاف تبلیغات رسانههای وابسته به دولت چین و بر خلاف مهملات جاری در بیانات مزدوران و دلدادگان فارسیزبان این حکومت مستبد و جنایتکار، این فقط ترامپ نیست که شرایط هولناک کنونی دنیا را نتیجه اعمال و سیاستهای حکومت چین میداند.
هرچند رعایت نزاکت سیاسی درباره اقلیتهای آسیبپذیر جوامع انسانی، درست و موجه است اما استفاده از این حربه برای دفاع از حکومت توتالیتری که دومین اقتصاد قدرتمند دنیا، دومین ارتش مجهز دنیا، مخوفترین نیروی امنیتی دنیا و بیشترین جمعیت جهان را زیر سلطه دارد، مضحک و ناپذیرفتنی است. از این روست که حتی لیبرالهای رواداری چون بیل مار هم در این موضوع با ترامپ همداستانند که حکومت توتالیتر جمهوری خلق چین، بزرگترین تهدیدی است که در حال حاضر بشریت را تهدید میکند.
– عزت الله یوسفیان ملا، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی اعلام کرده که از ۱۱ میلیارد دلاری که دولت با قیمت ۴۲۰۰ تومان به واردات کالاهای ضروری اختصاص داده، فقط ۲,۵ میلیارد دلار آن مشخص است که صرف خرید چه کالاهایی شده. از سرنوشت ۹ میلیارد دلار دیگر اطلاعی در دست نیست. به یک معنا: ۹ میلیارد دلار ارز دولتی گم شده است.
-یک میلیارد یورو ارز دولتی تجهیزات پزشکی کجاست؟
رئیس اتحادیه بازرگانان تجهیزات پزشکی گفته است او و همصنفیهایش همواره درباره این موضوع که نباید به شرکتهای فوریتی مجوز واردات تجهیزات پزشکی داد، هشدار دادهاند.
– شوی مسخره رئیسی و سرکردگان بنیادهای غارتگر برای لاپوشانی چپاولهای نجومی و روانه کردن مردم به قربانگاه کرونا- «سردار سلامی در جلسه مشترکی که با حضور وزیر صنعت معدن و تجارت، رئیس بنیاد مستضعفان، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام، رئیس کمیته امداد امام خمینی و رئیس سازمان بسیج مستضعفین برگزار شد گفت مقرر شد قرارگاهی بهنام مبارک امام حسن مجتبی با ترکیبی از نهادهای حمایتی و وزارت صمت اقدامات مربوط به سیاستگذاری برنامهریزی سازماندهی و اجرای طرحها و برنامههای کمک به نیازمندان و فقرا در جامعه را عهدهدار شود!».
این را یک وظیفه انسانی بدانیم که در حد توانمان با هر خط و زبانی که از عهده ش برمیائیم در تمامی صحنه های ایرانی و فرنگی چه در گستره رسانه های اجتماعی و چه در تعاملات روزانه خود در ابراز لزوم بازخواست و اخذ غرامت از رژیم چین, جانانه کوشا باشیم…
کدام کشنده تر بود
کدام چه کسانی را بیشتر کشت
کدام که را پولدار کرد
کدام که را فقیر کرد
کدام بیشتر عمر می کند و بیشتر عمر می گیرد
جانم فدای جیب ملا، منم سگ جیپ حزب الملاء
جناب مصدقی بسیار واضح و مستدل نوشته اید. سپاس
مساله ،گروگانگیری جهان توسط چین با ویروس های جدید و کشنده تر هست .البته چین عذر و بهانه ی بازار گوشت حیوانات وحشی را دارد .به راحتی می تواند ویروس های کشنده ی داخل خفاش ، را با تغییر ژنتیکی میان انسان ها همه گیر کند و بعد بهانه ی این را بیاورد که از خورک غیر معمول مردم چین به جهان منتقل شده است .(خفاش به خاطر محیط زندگی و تغذیه اش بدنی به شدت مقاوم نسبت به باکتری ها و ویروس های کشنده را دارد و همچون بانکی از امراض کشنده برای انسان ها هستند)
داستان وقتی جالب هست که حضرت مائو علیه السلام (قد) (ارواح الخمینی و الخامنه ای فداه) خودشان ۵۰ میلیون را به کشتن دادند و چین از آن به بعد چند دوره بیماری های کشنده را به جهان صادر کرده است .
همین مسایل نشان می دهد پیروانِ خردگرایان ِ بی خدای ۱۰۰ سال پیش که همه کمونیست های آدمخوار تشریف داشتند ، هنوز کشتار انسان را هدف غایی خود می دانند .
بیل مار در مستند Religulous خیلی زیبا به آرماگدون و به قول خودش حماقت های مذهبی اشاره کرده بود .حالا زمانش رسیده برود بیانیه ی استقلال امریکا و اعتقادات پایه گذاران امریکا را مرور کند و ببیند آیا خداباوری آنها خطرناک هست یا بی خدایی کمونیست ها و خردگرایان ِ آدمخوارِ کمونیستی در سال ۲۰۲۰ .
خردگرایی نمی تواند شرارت درون انسان را خاموش کند .نگاه نکنید به چهار سوسول اتئیست که کارشون تحقیق دانشگاهی و مقاله نویسی و بحث هست و عشقشان کشف حقیقت و آزادی انسان ها ، نگاه کنید به ملت هایی که به صورت همگانی بی خدا و بی ایمان شدند و ببیند چه هیولاهای خونخواری از این ملت ها سربرآوردند .حضرات عظام هیتلر و استالین و مائو و …
اتئیسم ، به هر نام و عنوانی ،وقتی همگانی شود ، باعث زنده شدن خشونت و وحشیگری پیش از عصر مذاهب خداباور می شود و جنایت و کشتاری نظیر اعمال هون ها و مغول ها و کشتارها و بردگی های عصر روم پیش از مسیح می شود و همینطور کشتارهای آشوریان پیش از مادها و کورش می شود .
بهتر است نتایج را ببینیم .اتئیسم بازی و پز دادن به داوکینز و حراری خیلی حس باکلاسی دارد اما اگر همان فراروایتِ خدا عادل و بینا ،که پایه گذران امریکای امروزی به آن سخت باورداشتند نبود ، همین داوکینز و حراری الان در عصر کشتار و بردگی و جنگ های پایان ناپذیر قبیله ای زندگی می کردند.