آزاده کریمی – شش ماه از کشتار بیرحمانهی آبانماه ۹۸ میگذرد؛ نه آمار کشتهشدگان توسط حکومت و نهادهای مسئول اعلام شده، نه دادگاهی تشکیل شده و نه مقصری از سوی حکومت به خانوادههای کشتهشدگان معرفی شده است.
در عوض جمهوری اسلامی و مقاماتش که حمام خون در خیابانهای ایران به راه انداختند و اینترنت را تقریبا یک هفته قطع کردند تا خبر این قتلعام در جامعه و خارج از مرزهای ایران پخش نشود، امروز تمام تلاش خود را برای فراموش شدن این فاجعه به کار میگیرند. آنها امیدوارند با هر بحران تازه و فاجعهی جدیدی که یکی پس از دیگری در کشور روی میدهد، از حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به به پرواز PS752 اوکراین که ۱۷۶ مسافر آن کشته شدند تا ورود و شیوع ویروس کُرونا با تداوم پروازهای ماهانایر به چین، ذهن جامعه از آبان۹۸ منحرف شود و سرانجام آن را به فراموشی بسپارد.
سوق دادن به سمت فراموشی کشتن صدها تن از جوانان و کودکان ایران که به روایتی شمار آنها به ۱۵۰۰ تن و چه بسا بیشتر میرسد در حالیست که خانوادههای کشتهشدگان آبانماه از ابتدا تا کنون تحت فشارهای امنیتی برای عدم پیگیری پرونده قتل فرزندان و بستگان خود هستند. همچنین هزاران تن افرادی که بازداشت شدهاند با احکام سنگین زندان مواجهاند و خانوادههایی که عزیزان خود را از دست دادهاند، در شوک این فقدان، مورد آزار و اذیت نیروهای امنیتی قرار میگیرند. آنان در روند تحویل پیکر فرزندانشان و خاکسپاری آنان و حتی سوگواری برای عزیزان خود نیز با تهدیدهای بسیار روبرو شده و مقامات مسئول برای لوث کردن و به انحراف کشاند موضوع اعتراضات مردمی، حتی به خانوادهها پیشنهاد پول و ثبت کردن نام کشتهشدگان به عنوان «شهید» دادهاند!
اخیرا موضوع کشتار اعتراضات سراسری آبانماه ۹۸، توسط علی مطهری نماینده دور دهم مجلس شورای اسلامی که این روزها دورهاش به پایان میرسد نیز مطرح شده است. وی خواستار استیضاح عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور به عنوان مقصر اصلی کشتار آبانماه، شد. اگرچه واکنش منفی وزیر کشور به این موضوع قابل پیشبینی بود ولی یکبار دیگر ثابت کرد که دولت و نیروهای انتظامی و امنیتیها و آتشبهاختیارها دست به دست هم با تایید حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی و با حمایت شخص علی خامنهای، تحت عنوان «برقراری امنیت و برخورد با برهم زنندگان نظم»، کشتار مردم را «انجام وظیفه» خود دانسته و به اجرای آن پرداختهاند. گفتنی است که رحمانی فضلی وزیر کشور جمهوری اسلامی از جمله به دلیل کشتار آبانماه روز چهارشنبه ۲۰ ماه مه از سوی وزارت خزانهداری آمریکا تحریم شد.
https://kayhan.london/1399/02/31/%d8%aa%d8%ad%d8%b1%db%8c%d9%85-%db%b1%db%b2-%d9%81%d8%b1%d8%af-%d9%88-%d9%86%d9%87%d8%a7%d8%af-%d8%ac%d9%85%d9%87%d9%88%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a7%d8%aa%d9%87
در این بین، منوچهر بختیاری پدر پویا بختیاری از کشتهشدگان آبانماه، کمپین دادخواهی پویا و دیگر کشتهشدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ را به راه انداخته است. خانوادههای کشتهشدگان خواستار عدالت قضایی و شناسایی و محاکمه قاتلان فرزندان خود هستند.
https://kayhan.london/1399/02/10/%d9%85%d9%86%d9%88%da%86%d9%87%d8%b1-%d8%a8%d8%ae%d8%aa%db%8c%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d9%85%d9%86-%d8%af%d8%a7%d8%af%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87-%d9%be%d9%88%db%8c%d8%a7-%d9%87%d8%b3%d8%aa%d9%85%d8%9b-%d9%85
در ارتباط با تلاش خانوادههای جانباختگان اعتراضات آبان۹۸ برای یادآوری این فاجعه و مقابله با خطر فراموش شدن آن، با یکی از بستگان بهمن (رضا) جعفری از کشتهشدگان آبان که نام وی نزد کیهان لندن محفوظ است، گفتگو کردیم. بهمن جوان ۲۷ سالهی ساکن شیراز شش ماه است که در جمع خانوادهاش حضور ندارد. او صبح ۲۶ آبانماه در مسیر رفتن به محل کار خود از ناحیه قفسه سینه و شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. با گذشت شش ماه از کشته شدن او و صدها شهروند ایرانی دیگر در طول فقط دو سه روز، هیچ خبری از پیگیری این جنایت هولناک از سوی مقامات مسئول نیست.
خویشاوند بهمن میگوید «اصلا هیچ عدالتی وجود نداشته. بعد از مراسم چهلم، پدر و مادر بهمن شکایت کردند و از همان موقع که برای شکایت رفتند تا به امروز هیچ خبری از پیگیری نشده. گفتند بروید برایتان پیامک میآید. تا قبل از بحث کرونا هم هر بار که برای پیگیری میرفتند، جواب سر بالا میگرفتند، بعد از کرونا که اصلا از ورودی دادگاه به داخل راه نمیدادند. تا حالا هیچ حرکتی نکردهاند یا کوچکترین اطلاعایی هم ندادهاند.»
وی توضیح میدهد که پیگیری خانواده برای پس گرفتن اموال شخصی فرزندشان نیز بینتیحه مانده؛ «حتی گوشی موبایل بهمن را هم بعد از این مدت برنگردانند و جوابی هم نمیدهند. شما که این همه مدت این گوشی را داشتید و هرچه میخواستید داخلش بگردید، گشتهاید. برای چه گوشی را پس نمیدهید؟! حتی برای پس ندادن گوشی هم جوابگو نیستند.»
خانوادهی بهمن که ناگهان فرزندش را از دست داده، از مناسبات پیگیری چنین روال پیچیدهی قضایی بیاطلاع است؛ توسل به قوانین و دستگاه قضا که آشکارا بینتیجه است. آنها به پیشنهاد یکی از نزدیکان که کمی به قوانین آشنایی داشت، شکایت کرده و پرونده قضایی تشکیل دادند؛ شکایتی که بعد از شش ماه انگار اصلا وجود نداشته! «خانواده بهمن رفتند به دادگاه، شکایت هم تنظیم کردند ولی اینکه جواب بگیرند، یا دادگاهی به این اسم باشد، اصلا وجود نداشته. گفتند بروید خودمان خبر میدهیم. پرونده تشکیل شده ولی همینطوری گذاشتند تا خاک بخورد و برایشان مهم نیست. خانواده بهمن وکیل مدافع هم ندارند، کسی را نمیشناسند که مطمئن باشند سراغ چنین پروندهای میرود و مجبور شدند خودشان اقدام کنند.»
به پدر و مادر بهمن همچون دیگر خانوادههای کشتهشدگان آبانماه، وعده پول و عنوان «شهید» هم دادند: «در این رفت و آمدها، گفتند اگر موردی نبود، فرزند شما را شهید اعلام میکنیم! ولی مادر بهمن به شدت مخالفت کرد و گفت که من نیامدم شکایت کنم تا به پسر من بگویید «شهید» یا اینکه «دیه» به من بدهید. من هیچکدام از اینها را نمیخواهم، میخواهم بدانم، چرا با پسر مرا کشتید! عدالتی اگر هست باید اجرا شود و باید کسی جوابگوی من باشد.»
حتی از پدر بهمن هم یک امضا گرفتند که خودش تا کنون نمیداند محتوای آن چه بوده! خویشاوند بهمن در این مورد به کیهان لندن میگوید: «روز یکشنبه ۲۶ آبانماه که این اتفاق افتاد، خانواده بهمن، به پزشکی قانونی رفتند. آنجا گفتند بروید، به شما اطلاع میدهیم. وضعیت همه شهر به هم ریخته بود. یکی دو روز گذشت و دیدیم هیچ خبری نشد؛ دوباره پیگیر شدیم و دوباره گفتند خودمان به شما اطلاع میدهیم. روز جمعه زنگ زدند و گفتند بیایید فرمانداری. آنموقع به پدر بهمن برگهای دادند که امضا کند. پدر بهمن بیمار است و تازه عمل جراحی چشم کرده بود و در شوک بدی هم بسر میبرد. اصلا نمیدید که چه چیزی را امضا میکند. فقط یک برگهای شبیه تعهدنامه را امضا کرده بود.»
با اینکه پرونده شکایت خانواده بهمن پیگیری نشد، اما نیروهای امنیتی و لباس شخصی، در تمام طول برنامهریزی برای مراسم خاکسپاری تا روز چهلم بهمن همیشه حضور داشتند و خانوادهی او را رها نمیکردند! «برای خاکسپاری خیلی مشکل ایجاد کردند. اجازه خاکسپاری در دارلرحمه شیراز نمیدادند. به هیچکدام از خانوادههای کشتهشدگان آبانماه این اجازه را ندادند. گفتند یک دارالرحمه تازهتاسیس ۴۰ کیلومتر خارج از شیراز هست و فقط آنجا اجازه خاکسپاری دارید. خیلی مخالفت کردیم، گفتیم پدر و مادر بهمن پیر هستند و نمیتوانند این فاصله را بروند و بیایند. روز جمعه که این نامه را به ما دادند، با کلی دوندگی، این اجازه را گرفتیم تا پیکر بهمن را در یکی از شهرکهای نزدیک شیراز به خاک بسپاریم.»
این منبع آگاه از خانواده بهمن میگوید، نیروهای لباس شخصی حتی اجازه اجرای مراسم سنتهای خودشان را هم ندادند. وی توضیح میدهد: «ما اصالتا جنوبی هستیم و رسم داریم برای جوانمان حجله ببندیم. ولی آمدند و اخطار دادند که حجله را جمع کنید، باعث تجمع میشود! ما هم چون پیکر بهمن را هنوز به ما تحویل نداده بودند، مجبور شدیم حجله را جمع کنیم.»
نیروهای امنیتی هنگام شستشوی پیکر بهمن هم حضور داشتند: «حتی داخل سردخانه رفتند و گفتند گوشی موبایلتان را یا تحویل دهید یا خاموش کنید و حق گرفتن عکس و فیلم هم ندارید. جنوبیها رسم دارند کسی که فوت میکند را میآورند تا با خانهاش خداحافظی کند ولی این را هم اجازه ندادند. تماس گرفتند و گفتند اگر چنین کاری کنید، ما جنازه را از شما میگیریم! مجبور شدیم سکوت کنیم تا فقط پیکر بهمن را تحویل دهند و از ما نگیرند. میترسیدیم که پیکر بهمن را هیچوقت به ما تحویل ندهند و ما هرگز نتوانیم او را خودمان به خاک بسپاریم.»
نیروهای امنیتی برای برگزاری روز چهلم تکلیف هم تعیین کردند: «نگذاشتند ۵ دی ماه مراسم چهلم را برگزار کنیم. گفتند باید طبق روز خاکسپاری، مراسم چهلم را حساب کنیم. وحشتناک است.» امنیتیها رفتند ولی از نیروهای فرمانداری آمدند «تا یک هفته، ۱۰ روز بعد از مراسم چهلم دیگر هیچ خبری نشد تا اینکه از طرف فرمانداری شیراز آمدند برای دلجویی و با خانواده بهمن صحبت کردند. گفتند این اتفاقات تقصیر نیروهای ما نبوده و نیروهای ما به کسی شلیک نکردند و اینها نیروهای منافقین بودند! گفتند، از گروهکها و نیروهای منافق بین مردم خیلی زیاد بودند و آنها به مردم شلیک کردند! مادر بهمن هم به آنها گفت این نیروها که میگویید که نباید مردم عادی را بزنند! بلکه باید کسی را که لباس نظامی پوشیده ا بزند. گفتند این اصلا کار نیروهای ما نبوده و نیروهای ما اصلا تیر ساچمهای ندارند. در صورتی که بعدا ثابت شد که با تیر ساچمهای به همه شلیک میکردند.»
خویشاوند بهمن جعفری به کیهان لندن درباره رفتار نیروهای امنیتی در طول برگزاری مراسم خاکسپاری و یادبود بهمن نیز چنین میگوید «حتی گفته بودند که سر و صدا به راه نیاندازید. بلند گریه و شیون نکنید! خاکسپاری باید بیسر و صدا باشد! با اینکه عدهشان زیاد بود ولی مراسم را به دست نگرفتند، فقط سفارش میکردند، صدا نکنیم!»
قاتلانی که اجازه سوگواری به خانوادهای که عزیز خود را در قتلی فجیع از دست داده، نمیدهند، پیشنهاد دادند که هزینه مراسم عزاداری را بپردازند: «از سمت فرمانداری که آمدند، گفتند میخواهیم کمکهزینه برای مراسم بدهیم؛ گفتند میدانیم خرج سنگین است! ولی مادر بهمن قبول نکرد! به آنها گفت پسرم را کشتید و حالا میخواهید پول مراسم وی را بدهید؟! در رفت و آمدهایی که به دادگاه داشتند، میگفتند پرونده در دست بررسی است، مثل اینکه میخواهند بهمن را «شهید» اعلام کنند و «دیه»اش را بپردازند که البته هربار با مخالفت خانواده مواجه میشد. ولی اینکه قطعا اعلام کنند که «دیه» پرداخت میکنند یا میخواهند «شهید» اعلام کنند، نبوده و در حد یک حرف بوده که به خانواده بهمن یک چیزی بگویند تا از سر خودشان باز کنند و خانواده هم ساکت شود.»
وضعیت روحی خانواده بهمن در طول این شش ماه همچنان نامناسب است. «مادر و خواهر بهمن در وضعیت بسیار بدی قرار دارند. باورکردنی نیست. پدرش بیمار است. مادرش تا قبل از مراسم چهلم کاملا شوکه بود و اشک نریخت و در مراسم چهلم دیگر تاب نیاورد. جوّ خانه بسیار سنگین است. همه ساکت هستند و یکباره صدای گریه یکی از اعضای خانواده میآید. مادر بهمن با دیدن بعضی از گزارشهای آبانماه بهم میریزد و پریشان میشود. روزهای خیلی خیلی سختی بود و هست. خدا برای هیچکس نخواهد . مرگ طبیعی حق است ولی مرگ به این شکل حق نیست. صبح پسرت از خانه برود بیرون و یک ساعت نشده، زنگ بزنند و بگویند کشته شده!»
این منبع آگاه که به بهمن جعفری نیز بسیار نزدیک بوده، درباره اهمیت پیگیری پرونده کشتار معترضان آبانماه، میگوید: «بهمن که ما «رضا» صدایش میکردیم، پسر آرام و مظلومی بود. حقاش این نبود، حقش نیست که بعد از رفتنش فراموش شود و هیچ دادخواهی برایش انجام نشود. بهمن در اوج بیگناهی کشته شد. آدم سیاسی نبود و هیچکدام از کارهایی که اینها میگویند را نکرد. در حقاش ظلم شد ولی لااقل من تلاش خود را میکنم تا فراموش نشود و اسمش را زنده نگه دارم. رضا شاید مخالف وضعیت کشور بود ولی آدم سیاسی نبود.»
در این بحران فراموشکاری، دوست بهمن و خانوادهاش، راهاندازی کمپین دادخواهی کشتهشدگان آبان ۹۸ را مثبت ارزیابی میکنند: «بعد از به راه افتادن کمپین دادخواهی احساس بهتری دارم. تا قبل از آن، فکر میکردم چقدر این فاجعه زود فراموش شد! چقدر مردم ما حافظه ضعیفی دارند! اینهمه جوان، اینهمه بچههای مردم پرپر شدند! ولی حالا با کمپین دادخواهی، برای یادآوری این فاجعه، به مردم تلنگری زده شد.»
او میگوید: «برای همه خانوادههای کشتهشدگان آبان، این یادآوری مهم است. مطمئنا همه خانوادههای کشتهشدگان آبانماه این احساس را داشتند که بچههای ما فراموش شدند. این کمپین و یادآوری دوباره این فاجعه به مردم، واقعا تسکینی برای ما و همه خانوادههای کشتهشدگان آبان است که لااقل مردم فرزندان ما را فراموش نکردهاند.»
خویشاوند بهمن جعفری درباره اظهار نظر وزیر کشور و حق به جانب بودن حکومت در قبال کشتار بیرحمانه مردم در آبان میگوید: «وقتی این اخبار را میبینم، به خودم میگویم، ما سر از سیاست در نمیآوریم ولی مگر میشود یک کشوری اینقدر بهم ریخته باشد که هیچکس مسئولیت هیچ چیز را به گردن نگیرد؟! اینهمه جوان از دست دادیم، حداقل یک نفر مسئولیت این قضیه را به عهده نمیگیرد؟! با پذیرفتن مسئولیت هیچکدام از جوانهای ما برنمیگردند ولی شاید یک درصد، دل خانوادهها شاد میشود ولی متاسفانه هیچ اتفاقی نمیافتد. تنها آرزوی ما دادخواهی است و اینکه اسم فرزندان ما زنده بماند. کشتهشدگان آبان ماه از یکی مظلومترین و بیگناهترینها بودهاند. هرکدام مسیرها و راههای خودشان را در زندگی داشتند. مثلا آن پسربچه ۱۵ ساله گناهش چه بود که کشته شد؟!»
لیست و اسامی تمام امرین و عاملین کشتار ابان ماه در پاسگاه های نیروی انتظامی و ثارالله و بسیج ، تمامی در وزارت کشور موجود میباشد ، و ویدئو و کپی برداری از نسخه اصلی در جای امن نگهداری میشود ، تا در دادگاه ملی پس از سرنگونی رژیم مورد استفاده برعلیه مجرمین شود .
چرا به خارج فرستاده نمیشود ، به دلیل انکه تمام سازمانهای حقوق بشری و رسانه های به اصلاح مخالف ، پشت پرده با رژیم اخوندی همکاری میکنند و اجازه پخش خبرهای اینچنیی را نمیدهند . دلیلش . حمایت ۴۰ ساله و مماشات حکومتهای غرب و شرق از رژیم اخوندی و نگهداشتن مرغ تخم طلای اخوندی بر سر قدرت .
هر ماموردولت یا نیروی نظامی چه پلیس ، چه پاسدار ، اگر به شخصی غیر مسلح حتی اگر مجرم هم باشد ، به قصد کشتن شلیک کند و شخص را بکشد ، مجرم و قاتل است و حکمش در دادگاه ملی ایران ، اعدام میباشد ، حتی اگر رژیم جنایتکار اخوندی ، چندین سال دیگر سقوط کند . قاتل ، قاتل است و مجرم ، مجرم ، چه پاسدار چه بسیجی چه پلیس ، کشتار مردم بی دفاع و بی سلاح ، به هر بهانه ای قتل عمد حساب میشود .
حکومت اسلامی ِ کفتار جماران خمینی حقیر ، کسی را در ایران آسیب نخورده نگذاشته و داغ را در دل تک تک ایرانیان گذاشته است .خامنه ای ، این رذل ترین آدم کش ِ تاریخ ، جاپای کفتار جماران گذاشته است و همان راه را ادامه می دهد .
آری ، سرزمین مادری ما جایی است که جان انسان در آن بی بها است .جان میلیون ها انسان هم بی بها است . زیرا عده ای هزار سال است که به نام خدا می کشند ، شکنجه می کنند ، راهزنی و دزدی می کنند ، تجاوز می کنند ، هرزگی می کنند و تازه به بهشت هم می روند تا در آنجا حرامزادگی و عیاشی را ادامه دهند .
اما آیا ما ایرانیان مسئولیت ایمان و اعتقادمان را می پذیریم ؟
آیا به خاطر دو کلام از آقاجون و ننجون مان و یا به خاطر صدای اذان موذن زاده و حوض خونه ی مادربزرگ مسلمان هستیم و وقتی چشممان به آیاتِ وحشتناک مدینه می افتد می گوییم انشاء الله گربه است ؟
یا می رویم و از آیات مدینه سر در می آوریم و در مورد جهاد و قوانین ظالمانه و مجازات هایِ وحشتناک اسلامی تحقیق می کنیم ؟
آیا جرات داریم ریشه ی جمهوری اسلامی (که اجرای مو به موی قوانین اسلام مدینه و فقه اسلامی است) را ببینیم ؟
آیا نگاهی کرده ایم به سرکوب حکومتی و اجتماعی که در تمامی جوامع اسلامی جاری است ؟ آیا ریشه ی بدبختی ملت های مسلمان را می بینیم؟
آیا هنوز فکر می کنیم کارتر و دموکرات ها و کمونیست ها ، آخوند ها را حاکم کرده اند و ریشه ی ۱۴۰۰سال کشتار و سرکوب و ویرانی را نمی بینیم ؟
مشکل ایران فقط آخوندها و حکومت دجالی-ضحاکی نیست .مشکل بخشی از ملت است که بخاطر جعلیات ِ اسلام مدینه ، هرگونه وحشی گری و جنایت در راه الله را مقدس و مشروع می داند .
بهتر است هر ایرانی حساب خودش را با خودش روشن کند ،ببیند که آیا ایمان به خدا و یا علاقه برای نجات بشر را می توان با روش خشونت آمیز و کشتار بی گناهان پیش برد یا خیر ؟ آیا خمینی و خامنه ای واقعا مردان خدا هستند ؟ آیا استالین و مائو و لنین و چه گوارا برای آزادی خلق می جنگیدند ؟ آیا کشتار بی گناهان و یا حتی ثروتمندان و صاحب منصبان بدون دادگاه ، کار درستی است ؟
زمان آن رسیده احکام تروریستی جهاد را ، قوانینی ضد انسانی و ضد زن را ، مجازات های وحشیانه و حیوانی ِ مجرمان را ، سرکوب دگراندیشان و باقی میراث شوم اسلام مدینه را به گورستان تاریخ بسپاریم .زمان آن رسیده که تجاوز به کودک ۹ ساله را مقدس نشماریم .زمان آن رسیده اول آدمیت را گرامی بداریم و انسان را ارج نهیم بعد به بحث اعتقادی و اقتصادی و اجتماعی بپردازیم.
قابل توجه ارتجاع سرخ و سیاه کسانی که شاه را دیکتاتور مینامیدند ولی خود از مردم گرفته تا افراد گروه خود را بیرحمانه میکشتند و امروزه در کمال خنده عاقلان , خود را طرفدار دموکراسی معرفی میکنند : این قتل تنها قتلی نیست که با بی خردی و آرتیست بازی شما انجام شد و میشود با رفتن ستون خیمه خاورمیانه یعنی شخص عاقل و سیاستمداری چون آریامهر بزرگ این منطقه و جهان تاکنون نزدیک ده میلیون کشته در راه پوچ عقیده و مذهب و قدرت طلبی و خاک طلبی رژیم نادان و فاسد و طفیلی هایش از یمن و سوریه و عراق و لبنان و خود ایران گرفته تا کشورهای آفریقائی و آمریکای جنوبی بر جای گذاشته . عمق نادانی این جماعت تنها به این قتلهای آبان ماه ۹۸ خلاصه نمیشود و فاجعه عمیقتر از این حرف ها میباشد .
چه میتوان گفت ازسرنوشت مردم کشوری که مراسم «سومین وهشتمین روز» قتل فرزند دلبند خود را در لانهٔ قاتلانش ؛ «مسجد صاحب الزمان» ، برگزار میکنند ولابد نذر ونذوری هم به درگاه صاحبان آنجا « هدیه » میکنند؟
تمام این کشتار و غارت شبانه روزی ایران و ایرانی به مدت ۴۰سال ، بدستور و برنامه و حمایت و پشتیبانی ، اروپا و حزب دموکرات امریکا ، تا به امروز صورت گرفته و میگیرد . اگر جوانان ایرانی از این خواب غفلت بیدار نشوند و سلاح بدست نگیرند ، باید منتظر ۴۰ سال دوم ، و بدتر از امروز خود باشند . مسله ، نه اسلام است ، نه استقلال و نه عدالت اجتماعی . ، ، ، مسله فقط و فقط ، ادامه غارت و مفت بری ، بلبشو در ایران و منطقه ، توسط اروپا و امریکا و مافیای شرق و غرب میباشد . انهائی که میگویند و مینویسند ، غرب و امریکا حق دارند حافظ منافع ملی خودشان در هر نقطه دنیا باشند ، باید توضیح بدهند به چه قیمتی ؟ ایا برای حفظ به اصطلاح منافع ملی خودشان ، باید مملکتی مثل ایران را با سرنگون کردن حکومت مشروطه شاهنشاهی سکولار پهلوی و برپائی و حمایت شبانه روز ی ۴۰ ساله رژیم دست نشانده خود خمینیسم جیمی کارتر ی ، به اینگونه فلاکت و عقب ماندگی دچار بکنند ، تا منافعشان برای مفت بری و غارت در منطقه پایدار بماند . دیگر بس است ، این همه تزویر و دروغ و ریا ، زیر نام جوامع متمدن غربی دموکرات ، پیرو حقوق بشر جهانی ، هنوز هم حتی با پدیدار شدن ویروس کرونا ، درس نگرفته اید . پس منتظر بدتر از این باشید . راه نجات ایران و نسل اینده ، برگرفتن سلاح بدست جوانان و فداکاری و جانفشانی انان برای ازادی ایران ، از دست مفت بران و غارتگران و مزدوران دست نشانده شان میباشد . ، ، ، رضا شاه روحت شاد .