سردار علی فضلی جانشین معاون هماهنگکننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در روز ۲۱ خرداد در مراسم معارفه فرمانده دانشگاه افسری و تربیت پاسداری «امام حسین» گفت «آنچه مورد انتظار نایب امام زمان [علی خامنهای] است پاسدار در تراز انقلاب اسلامی است و تکلیف ما آماده کردن پاسداری است که برای جهاد در راه خدا مشق شهادت کند».
در همین مراسم حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز گفت: «اینجا را میتوان قطعهای از یک سرزمین آسمانی دانست که در آن جز تعلیم جهاد و احکام خداوند و روش شمشیر زدن در راه خدا چیز دیگری وجود ندارد».
تخمین زده میشود در هشت سال جنگ سوریه و عراق حدود هفت هزار نفر از نیروهای وابسته به سپاه پاسداران از جمله نیروهای افغان و پاکستانی عضو «فاطمیون» و «زینبیون» در سوریه کشته شدند اما تعداد پاسداران فارغالتحصیل این دانشگاه که در ماموریتهای برونمرزی جان خود را از دست دادند برخلاف ادعای فضلی با آنچه در مورد ماموریت این دانشگاه میگوید منطبق نیست.
تیرماه سال ۹۸ به گفته جانشین دانشگاه «امام حسین» در یک مصاحبه گفت تا کنون شش نفر از فارغالتحصیلان این دانشگاه که به عنوان مستشار به سوریه اعزام شده بودند کشته شدند و اجساد شماری از آنها در همان دانشگاه دفن شده است.
شمار زیادی از نیروهای سپاه قدس که به سوریه اعزام شدند یا سواد خواندن و نوشتن نداشتند یا حتی دوران ابتدایی را هم بطور کامل طی نکرده بودند. شمار زیادی از آنها خلافکارانی با حبسهای طولانی و اعدامیهایی بودند که در زندان شستشوی مغزی شدند و یا شاید اعزام به سوریه را راه فراری یافتند.
دانشگاه «امام حسین» عهدهدار آموزشهای استشهادی سپاه نیست. کارگاه تولیدی نیروهای استشهادی اردوگاههایی هستند که در گوشه و کنار شهرها برپاست و داوطلبان اعزام به سوریه بین سه تا چهارماه در آن آموزش مقدماتی میبییند و به ماموریتهای سخت و عمدتاً بیبازگشت اعزام میشوند.
درواقع پرورش نیروهای خطشکن که «گوشت دم توپ» هستند در اردوگاههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صورت میگیرد و اغلب غیرایرانیها به ویژه افغانها هستند. یکی از سرداران سپاه پاسداران به تسنیم میگوید «فاطمیون» پیشقراول نبرد سوریه بودند در حالی که دانشگاه «امام حسین» فقط از بین ایرانیها دانشجو میگیرد و بعد استخدام رسمی سپاه پاسداران میشوند. شبهنظامیان اما که ماموریتهای خطرناک اغلب به آنها واگذار میشود نه آموزش کافی میبینند و نه سواد درست و حسابی دارند. این مردان جوان غیرایرانی از بین فقیرترین افراد به سپاه پاسداران روی میآورند.
سردار سعید سیاح طاهری که دیماه ۱۳۹۴ در حلب حوالی خانطومان کشته شد یکی از مسئولان ارشد سپاه پاسداران برای شستشوی مغزی زندانیان خطرناک و عضوگیری از میان آنها برای اعزام به سوریه بود. او مجرمان و اعدامیها را آموزش عقیدتی میداد. اغلب کلاسها در زندان برگزار میشد. بعضی هنرمندان مثل پرویز پرستویی به او کمک میکردند تا تعدادی از زندانیها را آزاد کند و در مجازاتشان تخفیف بگیرند. مجرمان سابقهدار سپس آموزش نظامی میدیدند و به سوریه اعزام میشدند. آنهایی که حبس ابد یا طولانی داشتند اگر داوطلب میشدند عفو میگرفتند.
تعدادی از آنهایی که سیاح طاهری آنها را شستشوی مغزی میداد در جریان اعتراضات خیابانی در سال ۸۸ بازداشت شده و اتهام امنیتی داشتند.
بخش دیگری از نیروهای استشهادی سپاه پاسداران از بین جوانانی تامین میشود که زمینههای فکری برای «شهادت» دارند. محسن حججی یکی از آنهاست که در عشق به شهادت دچار جنون و شیفتگی بود و همسرش این را میدانست و حتی باوجود یک کودک او را تشویق میکرد برود کشته شود تا به آرزوی «شین»دارش برسد!
محسن حججی در امرداد ۱۳۹۶ به همراه شمار دیگری از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دلیل استقرار اشتباه در حوالی «الولید» در مرز سوریه و عراق توسط نیروهای داعش محاصره و نهایتاً همه آنها کشته شدند. دیماه ۱۳۹۷ همسر او دوباره ازدواج کرد.
حججی در سال ۱۳۹۳ به عضویت سپاه پاسداران درآمد. وی تا پیش از آن در یک کتابفروشی بطور پارهوقت کار میکرد. اما بدون هیچ سابقهای دو سال بعد از آنکه عضو سپاه پاسداران شد به عنوان «مستشار» به سوریه اعزام گشت و روشن است که چه سرنوشتی مانند هزاران «مستشار» اعزامی دیگر از سوی جمهوری اسلامی به سوریه در انتظار وی بوده است.
بالا بودن شمار قربانیان سپاه در جنگ سوریه و عراق به این دلیل است که اغلب این افراد دورههای تخصص نظامی برای حضور در جنگ فوقالعاده دشوار سوریه را ندیده بودند و فقط با یکسری آموزشهای مقدماتی به میدان جنگ اعزام شدند! درست همانچیزی که به گفته فضلی، علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی میخواهد: نیروهایی همتراز انقلاب و آماده شهادت! و یا به عبارت دیگر: گوشت دم توپ!
واضح است در میدان نبرد تلفات نیروهای آموزش دیده و متخصص کمتر از نیروهایی است که با آموزش پایین و فقط بر اساس اصول اعتقادی و حس شهادتطلبی و هیجانات روحی و همچنین مغزشویی به کشتارگاه اعزام میشوند.
یاد حرف شریعتی افتادم که گفت: شهید قلب تاریخ است. با بررسی رفتار پیروانش در این ۴۰ ساله، بنظرم منظورش از قلب، باژگونگی بوده و نه آن عضو درون قفسه سینه. وقتی شهید ساخته می شود، معنایش این است که تاریخ واژگون شده است.