زمان فیلی- دزدسالاران حاکم بر ایران با عنوان جمهوری اسلامی برخاسته از نطفهی تحجری هستند که خود از آن به عنوان «انقلاب اسلامی» نام میبرند. فرآیند انقلاب اسلامی در سال پنجاه و هفت حاصل جفتگیری دو ایدئولوژی چپ- اسلامی بوده و گرچه قسمت خمینیسم آن قدرت را قبضه نمود اما کماکان مورد حمایت مستقیم و غیرمستقیم چپگرایان نیز هست.
از بدو نشستن خمینی بر منبر وحشتآفرینی تا این لحظه که علی خامنهای سی سال است بر مسند جانشینی او تکیه زده است، حاکمیت شیعی از هیچ جنایتی دریغ نورزیده و هر آنچه خواسته با مردم و مملکت انجام داده و حال کارشان نیز به جایی رسیده که قصد دارند نفت ملت را هم به خودش بفروشند.
آنچه امروز مورد اهمیت است مدافعان پیدا و پنهان رژیم اسلامی- تروریستی و خاموشی گزیدن آنان در قبال اعمال غیرانسانی و ایجاد ناامنی در جهان است. درواقع نقطهی مهم و قابل بررسی در مدار حامیان چپگرای اروپایی- آمریکایی است که دوگانگی سیاسی و در نهایت کسب سود کوتاهمدت باعث شده چشم بر خطرناکترین دشمن صلح و امنیت جهان ببندند و تا حال مماشات پیشه کنند.
شعار پوپولیستی مدافعان انقلاب اسلامی همواره استقلال بوده و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی بر رواق وزارت خارجه شعار «نه شرقی نه غربی» حک شده در حالی که از اساس این حاکمیت تا حال هم شرقی و غربی و مورد حمایت آنان بوده است.
غربیهای چپگرا در کنار چین و روسیه هیچگاه دستشان از زیر سر حکومت اسلامی کنار نرفته و علاوه بر اینکه در سرکوب همهجانبهی مردم نقش داشتهاند، تمامقد از برافتادن ملایان- با تصمیم مردم- جلوگیری کردهاند و جمهوری اسلامی را هر بار با «وتو» در آغوش گرفتهاند.
در یک نمونهی واضح، سکوت کامل اتحادیهی اروپا در مقابل کشتار عریان مردم در آبانماه نود و هشت توسط ماشین سرکوب و وحشت رژیم خود تحمیل نامشروع در ایران است. در کنار همین موضوع اما اروپاییان و خصوصا آنگلا مرکل از وقایع اعتراضی در بلاروس صریح و قاطعانه حمایت و پشتیبانی مینمایند و برای عوامل قتل ملت ایران فرش قرمز پهن میکنند.
از بُعد اسلامگرایی رژیم تبهکار به تنهایی یکهتاز تروریسم مذهبی وعامل تفرقه بوده و با گسترش انقلابش در کشورهای ورشکسته با صرف هزینههای هنگفت برای خود حامی خریداری کرده و آرای آنان را در سازمانهای بینالملی به دست آورده است.
کمک و پشتیبانی مالی- تسلیحاتی گروهای تروریستی از طالبان تا حزبالله تنها بخشی از عملکرد خرابکارانهی سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. در حقیقت هیچ گروه مذهبی- شبهنظامی پیدا نمیشود که رژیم اسلامی از آن حمایت ننماید. اتحادیهی اروپا از این موضوع کاملا آگاه بوده اما تا کنون حاضر نشده مستقیم در مقابل رژیم شرارت با استحکام برخورد نماید.
رای ممتنع اروپاییها در شورای امنیت به تمدید تحریم تسلیحاتی فرقهی تبهکار نشان از نگاه دوگانه و عدم ثبات سیاسی آنان در رابطه با اقدام علیه پدرخواندهی تروریست دارد. درواقع شاید تصمیم ممتنع کشورهای اروپایی خوشحالی حبابی رژیم اسلامی و اعوان انصارش به همراه داشت ولی در فعالسازی اسنپبک ( مکانیسم ماشه) توسط آمریکا باید موضع خود را شفاف اعلام کنند؛ هرچند در ابتدا هم با بیانیهای تکراری دگربار خواستار بازگشت جمهوری اسلامی به برجام مرده خواهند شد.
برجامیستهای اروپا- آمریکایی در حالی هنوز به توافقنامهی مفتضحانهی خود امیدوارند که بعد از امضای آن ملایان شرورتر شده و در سایهی آن تحرکات تروریستیشان چند برابر شده است. آنها علاوه بر اینکه نتوانستند با برجام جمهوری اسلامی را رام کنند بلکه امنیت داخلی و منطقهای را قربانی سود کوتاهمدت خویش نمودند.
چپگرایان اروپا و آمریکایی به همراه اسلامیستهای مفتخور که از خزانهی ملت ایران توسط رژیم اسلامی ارتزاق کردهاند اکنون به آخر خط رسیدهاند و نمیتوانند صدای مردم ایران را خفه کنند؛ هرچند مانند جمهوری اسلامی به انتخابات آمریکا و پیروزی جو بایدن دل بستهاند تا انقلاب اسلامی را در آمریکا نیز پیاده و به اجرا بگذارند.
جمهوری اسلامی در تمام جبهههای تنشآفرینیاش با شکست مفتضحانه روبرو شده و هرجا موضوع صلح و امنیت پیش میآید آنها آشفته شده و به تهدید و فحاشی میپردازند. نزدیک شدن اسرائیل به کشورهای عربی و البته شیخنشینهای حاشیهی خلیج فارس مانند امارات متحده نوید امنیت پایداریست که جمهوری اسلامی جایی در آن نخواهد داشت.
در چنین شرایطی که رژیم اهریمنی آچمز شده آنها با رونمایی از موشک و ادوات جنگی بسان همیشه ثابت میکنند که دشمن اصلی مردم ایران بوده و آنان را سپر انسانی خود قرار دادهاند. رژیم تروریستی همواره مقاومت مقابل تحریمها را بر دوش ملت تحمیل کرده ولی حاضر به قطع کمکهای همهجانبه به عوامل تروریستیاش نشده است.
اینک جنایتکاران بدون مرز حاکم بر ایران در نهایت ضعف و رو به سقوط قرار گرفتهاند و هیچ نقش تعیینکنندهای در معادلات خارجی ندارند. تنها عملی که آنان میتوانند انجام دهند حملات کور و خرابکارانهی تروریستی است که مسئولیت مستقیم آن با کشورهایی است که برای رای و فریاد آزادی ملت ایران هیچ جایگاه و ارزشی قائل نیستند.